تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۲ اسد ۱۳۹۳ ساعت ۰۹:۱۶
کد مطلب : 96253
اعتماد به نفس، شاه کلیدِ گمشده در افغانستان!
اعتماد به نفس، شاید یکی از برترین موهبت های ارزشی و معنوی ی هست که آفریدگار جهان، به انسان ارزانی داشته است. روانشناسان معتقدند که بی نیازی و غنامندی در به وجود آمدن روحیه اعتماد به نفس در انسان ها، نقش کلیدی و محوری را بازی می کند.
بنائاً به هر میزان و اندازه ای که انسان ها نسبت به بسیاری از چیزها احساس بی نیازی و غنامندی بکنند، به همان میزان و مقدار، روحیه اعتماد به نفس در آنان زنده و به روز خواهد شد. در اساس، هر فضیلت و کمال و ارزشی، می تواند سبب باشد برای مسبب اعتماد به نفس در انسان ها و زادگان آدم ابوالبشر.
به عنوان مثال، کسی که عالم برجسته و بی بدیلی است، همین دانش فراوان و بی رقیب به او اعتماد به نفس می دهد و شخصی که در تجارت و کسب توانسته سرمایه کلان و هنگفتی فراچنگ بیاورد، همین پول و سرمایه وافر، اعتماد به نفس را در او افزونتر کرده است و همینطور کسانی که ظاهر زیبا و آراسته ای دارند و یا قدرت بدنی و فیزیکی آنان به مراتب از دیگران بیشتر است، به نوعی اعتماد به نفس شان نیز بیشتر و بهتر از سایرین به چشم می خورد.
در میان دولت و کشورها نیز قضیه از همین قرار است؛ دولت و کشورهایی که در بعد اقتصادی، سیاسی و نظامی توانسته اند خود را به جایی برسانند و حرفی برای گفتن داشته باشند، دولتمردان و مقامات آنان با اعتماد به نفس بیشتری در انظار جهانیان ظاهر شده و چند سر و گردن بالاتر از دولت و کشورهای دیگر می ایستند و این حق را برای خود شان محفوظ می دارند که مدام به دیگران امر و نهی کنند!.
اما آن دولت و کشورهایی هم که در عرصه اقتصادی، سیاسی و نظامی، حرفی برای گفتن نداشته و همواره بار دوش کشورهای متوسط و قوی بوده و با کمک های با و بدون عوض آنها روزگار می گذرانند، در حیطه اعتماد به نفس نیز قطعاً سر تا پای آنها می لنگد و چون دوری باطل بر مدار عاطل خویش می چرخند!.
در کشور عقب نگهداشته شده ما افغانستان هم اوضاع از همین نوع دوم است؛ یعنی کشور و دولت ضعیف و فقیری که نه توانسته سرمایه و اقتصاد باالقوه اش را به وجه نقد و بالفعل و به روز تبدیل کند و نه در عرصه علوم و فنون تجربی و روز مهارت و درایتی دارد و نه نیز ساکنان آن- به دلیل تغذیه نامناسب و شرایط اقلیمی سخت و زمخت- بهره ای از حسن و زیبایی ظاهری برده اند تا بتوانند در عرصه های مذکور، حرفی برای گفتن داشته و در نتیجه، به قله های رفیع و ارزشمند اعتماد به نفس، دست پیدا کنند.
بنابر این و با این وضعیت خود ساخته و خود پرداخته، رهبران و مقامات دولتی و حکومتی ما به نوعی خود را مجبور و ناچار می دانند تا با عدم اعتماد به نفس و پا گذاشتن روی هویت و ماهیت بومی و ملی خویش، به ریسمان پوسیده دیگر دولت و کشورها چنگ بزنند و حتی آرامش و امنیت در کشور آبایی خویش را از دیگران به گدایی و دریوزه طلب کنند!.
چنانچه همه می دانیم و شاهد آنیم حدود چند ماهی است که کشور ما افغانستان با معضلی به نام انتخابات و برقراری دولت و نظام جدید، رو به رو است. در این مدت نه چندان کوتاه که از برگزاری دور اول و دوم انتخابات ریاست جمهوری در کشور می گذرد، به جز اشتراک میلیونی و مناسب مردم در انتخابات که صد البته افتخار آن نیز به خود مردم بر می گردد و نه به هیچ نهاد و ارگان دولتی و غیر دولتی دیگر، به جرئت می توان ادعا کرد که حتی به اندازه یک مورد هم شاهد ابتکار عمل از سوی حکومت و دو تیم رقیب انتخاباتی در کشور و با هدف حل و فصل معضلات انتخاباتی نبوده ایم!.
دولتمردان و نیز دو تیم رقیب انتخاباتی به دلیل همان فقدان و عدم اعتماد به نفس، با تاسف نتوانستند با هم بنشینند و جهت یافتن یک راه حل ملی و بومی که قطعاً وجود داشت و با کمی از خود گذشتگی و در نظر گرفتن مصالح و منافع ملی و مردمی، می شد بدان متوسل شد، یک راه حل جامع و فراگیر را پیش روی خود و ملت افغانستان بگشایند!.
کاری را که خود می توانستند به آسانی و راحتی انجام بدهند؛ نکردند و منتظر ماندند تا وزیر امور خارجه ایالات متحده امریکا از آن سوی این کره خاکی به خود زحمت داده و به افغانستان بیاید و شبانه حکومتگران و رقبای سیاسی آن ها را از خواب بیدار کند و بگوید که بر خیزید و برای مشکل کشور خویش کاری انجام دهید!!.
معضل فقدان اعتماد به نفس در رهبران و حاکمان ما حکایت دیروز و امروز و فردا نیست؛ بلکه این مشکل، مشکل همیشگی دولتمردان این آب و خاک بوده و اگر روند تکیه بر دیگران همچنان ادامه داشته باشد، به جرئت می توان گفت که این سرطان ناعلاج همچنان بر رگ رگ این کشور و دولتمردان آن ریشه دوانیده و برای قرنهای طولانی، شاهد رشد و پیشرفت زجر دهنده و مشمئز کننده آن خواهیم بود.
البته در کنار عدم اعتماد به نفس، سوء تربیت دینی را در کارنامه دولتمردان و رهبران خویش هم باید اضافه کنیم؛ چرا که مردم افغانستان به خوبی به یاد دارند زمانی را که گروه های مختلف مبارزاتی در دوره جنگ های داخلی، امان مردم ملکی و بی دفاع را گرفته بودند و همین دولت عربستان بود- ولو با هر نیتی- که سران افغان را در کعبه شریفه جمع کرد و آنان سوگند خوردند که دیگر علیه همدیگر و مردم بی دفاع خویش، تیغ و سنان نکشند؛ اما با بازگشت آنان از مکه معظمه، عهدها و سوگندها فراموش می شد و لوله های بی رحم تفنگ، همچنان سینه یکدیگر را نشانه می گرفت!.
کوتاه سخن که حاکمان و رهبران ما تا به مردم خویش بر نگردند و به خود اعتماد نکنند، نه تنها مشکل انتخابات که صدها معضل و مشکل دیگر، در این کشور، همچنان پا برجا خواهد بود.


نویسنده: سید فاضل محجوب؛ سردبیر روزنامه انصاف
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.com/vdcexw8o.jh8pni9bbj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما