تاریخ انتشار :سه شنبه ۴ ثور ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۳۶
کد مطلب : 289256
نگاهی به زندگی نامه ملا محمدعمر مجاهد(رحمه الله)، بنیان‌گذار و رهبر فقید امارت اسلامی؛

عالمی وارسته، مجاهدی برجسته و زعیمی مدبر در قیام علیه فساد

به بهانه یازدهمین سالگرد وفات
عالمی وارسته، مجاهدی برجسته و زعیمی مدبر در قیام علیه فساد
تولد و دوران کودکی
مرحوم ملا محمد عمر مجاهد(رحمه الله) فرزند مولوی غلام نبی، نواسه مولوی محمد رسول و نواده مولوی باز محمد در سال ۱۳۳۹ هجری شمسی مصادف با ۱۹۶۰ میلادی در خانواده متدین و علم پرور در قریه چاه همت در ولسوالی خاکریز ولایت قندهار دیده به جهان گشود. مرحوم مولوی غلام نبی، پدر مرحوم ملا محمد عمر مجاهد نیز در ولسوالی خاکریز به دنیا آمده بود و در درسگاه ها و دوائر دینی مختلف همین منطقه تعلیمات دینی را حاصل نموده، و سپس به تدریس و دعوت در منطقه مشغول گردید، او در اثر تلاش ها و زحمات فراوان به عنوان یک شخصیت علمی و اجتماعی درمیان مردم درخشید.
 
مرحوم مولوی غلام نبی دو سال بعد از ولادت ملا محمد عمر مجاهد از ولسوالی خاکریز قندهار، به قریه نوده در مربوطات ولسوالی دند این ولایت کوچید و در آنجا تا آخر زندگی خود مشغول تعلیم و تربیه دینی باشندگان آن منطقه بود، او در سال ۱۳۴۴ هجری شمسی مصادف با ۱۹۶۵ میلادی در آن جا وفات نمود و در قبرستان مشهور و کهنه طالبان در شهر قندهار به خاک سپرده شد.
 
ملا محمد عمر مجاهد در سن پنج سالگی پدر بزرگوارش را از دست داد، او پس از رحلت پدر به همرای مادرش به ولسوالی دهراوود ولایت ارزگان رفت و در آن جا تحت سرپرستی کاکاهایش هر یک مولوی محمد انور و مولوی محمد جمعه مراحل اولیه زندگی و دوران کودکی را سپری نمود.
 
پرورش و تعلیم
مرحوم ملا محمد عمر مجاهد در سن ۸ سالگی برای فراگیری علوم دینی شامل مدرسه ابتدایی منطقه شهرکهنه ولسوالی دهراوود ولایت ارزگان شد. سرپرستی آن مدرسه به عهده مولوی محمد جمعه، کاکای مرحوم ملا محمد عمر مجاهد بود. مرحوم ملا محمد عمر مجاهد تعلیمات اولیه دینی را نزد آن کاکایش آغاز نمود. هر دو کاکای ملا محمد عمر مجاهد خصوصاً مولوی محمد انور به تعلیم و تربیه او توجه خاصی داشتند.
 
مرحوم ملا محمدعمر مجاهد دوره ابتدائیه و متوسطه تعلیمات شرعیه را در همین مدرسه با موفقیت به اتمام رساند و با رسیدن به سن ۱۸ سالگی تعلیمات عالی شرعی مروّجه در افغانستان را آغاز نمود، اما آن مرحله به سبب آغاز حاکمیت رژیم کمونیستی در سال ۱۳۵۷ هجری شمسی مصادف با ۱۹۷۸ میلادی نیمه تمام ماند.
 
خانواده
مرحوم ملا محمد عمر مجاهد از نگاه قبیلوی از قوم تومزی قبیله هوتک است، هوتک شاخ بزرگی از شجره نسب پشتون هاست، هوتکی ها در تاریخ معاصر افغانستان قهرمانان دین دوست، مدّبر، ملی و جهادی همانند قهرمان حاجی میرویس خان هوتک دارند.
 
غازی قهرمان حاجی میرویس خان هوتک که افغان ها احترام خاصی به شخصیت او دارند و او را به لقب افتخاری «میرویس نیکه» یاد می کنند، در سال ۱۰۸۸ هجری مصادف با ۱۷۱۲ میلادی کشور را از حاکمیت صفوی های ظالم آزاد ساخته و یک حکومت مستقل و مقتدر اسلامی را پایه گذاری نمود.
 
اعضای خانواده ملا محمد عمر مجاهد از نگاه مسلک و رشته خانواده یی، همه علما و مدرسین علوم دینی بودند. آن ها تمام زندگی شان را در راه خدمت به دین الله متعال، تدریس علوم شرعی و تربیه دینی و فکری مسلمانان وقف کردند، از این رو در منطقه خود محبوبیت زیادی داشتند و از لحاظ معنوی با وقار ترین و معزز ترین شخصیت های جامعه شناخته شده اند، همه عزت و احترام خاصی به این خانواده داشتند، تولد و پرورش ملا محمد عمر مجاهد در چنین خانواده علمی و روحانی و تحت سرپرستی و توجه مستقیم مربّیان علمی و فکری صورت گرفت که نقش عمده یی در رشد و تبارز توانایی ها و صلاحیت های جهادی و فکری ایشان داشت. او در بین دیگر اعضای جامعه به حیث شخصیت مخلص، مجاهد، دلسوز و دارای احساس اسلامی و ملی ظهور نموده و با مساعی جهادی و اصلاحی خود توانست جامعه را از فساد، ظلم و بی عدالتی و کشور عزیز افغانستان را از شر و فتنه تجزیهء محتوم نجات دهد.
 
خانواده، برادران و کاکاهای ملا محمد عمر مجاهد تماماً مجاهدین بوده و تا اکنون چهار تن از اعضای این خانواده شهید شده اند.
 
در نخستین روز تجاوز امریکا بر افغانستان بتاریخ ۱۵ میزان ۱۳80 هجری شمسی مصادف با ۷ اکتوبر ۲۰۰۱ میلادی، ملا محمد حنفی کاکای ملا محمد عمر مجاهد اولین شخصی بود که در حمله هوایی تجاوزگران وحشی امریکایی به شهادت رسید.
 
جهاد و مبارزه
ملا محمد عمر مجاهد هنوز به سومین دهه عمر خود نرسیده بود که کمونیست ها با انجام کودتای نظامی، قدرت افغانستان را در دست گرفتند. در چنین وضعیت برای ملا محمد عمر مجاهد همانند دیگر متعلمین کشور، ادامه فراگیری تعلیمات دینی ناممکن بود. زیرا کمونیست های ملحد از همه بیشتر با علما، طلبا، محصلین و شخصیت های دینی کشور خصومت داشتند. نتیجتاً ملا محمد عمر مجاهد نیز لازم دانست که تعلیمات عالی دینی خود را نیمه تمام گذاشته و برای انجام مسئولیت شرعی خود از مدرسه به سوی جبهات جهاد برود.
 
او سلسه جهاد و مبارزات خود را در چهارچوب تنظیم حرکت انقلاب اسلامی از ولسوالی دهراوود ولایت ارزگان آغاز نمود، بعد از گذراندن مدتی در این ولسوالی، او به عنوان شخصیت شجاع و مجاهد با شهامت در سطح ولایت ارزگان مطرح گردید و در ساحات و مناطق مختلف این ولایت در عملیات های نظامی بر خلاف کمونیست ها رول فعال و مؤثری ایفا نمود. در نتیجه این شهرت جهادی و رول موفق در عملیات های جهادی، او درمیان مجاهدین چنان مقبول گردید که حتی یکبار هنگامی که از جانب مجاهدین مناطق مختلف بر ولسوالی دهراوود عملیات وسیع تعرضی صورت می گرفت، ملا محمد عمر مجاهد به خواست و تقاضای تمام مجاهدین به حیث سرقومندان جبهات مختلف و قومندان تعرض تعیین گردید و او نیز عملیات را موفقانه انجام داد. البته، او در این عملیات برای نخستین بار زخمی شد. او مدت بیشتر از سه سال همراه با مجاهدین منطقه خود در جنگ های مستقیم بر علیه کمونیست ها شرکت کرد.
 
دوستان و همسنگران مرحوم ملا محمد عمر مجاهد می گویند که او در وقت شروع جهاد اگرچه سناً کوچک بود، اما استعداد و توانایی انجام هر نوع مسئولیت را داشت و از نگاه فیزیکی و جسمی جوان صحتمند و قوی بود.
 
بعداً در سال ۱۳۶۲ هجری شمسی مصادف با ۱۹۸۳ میلادی با برادران مجاهد و همسنگر خود بخاطر انسجام بهتر و بیشتر فعالیت های جهادی به ولسوالی میوند ولایت قندهار رفت و آنجا در جبهه قومندان فیض الله آخندزاده که قومندان مشهور جهادی تنظیم حرکت انقلاب اسلامی بود، بر خلاف عساکر اشغالگر شوروی و مزدوران کمونیستی شان به جهاد مسلحانه خود ادامه داد. آنجا نیز در نتیجه استعداد و قابلیت های نظامی و رول موفقانه در پلان گذاری و اجرای عملیات ها، محبوبیت و شهرت خاصی یافت و مورد توجه تنظیم های جهادی قرار گرفت و از طرف تنظیم حرکت انقلاب اسلامی مرحوم مولوی محمد نبی محمدی، مسئولیت مستقل یک جبهه به ایشان سپرده شد.
 
ملا محمد عمر مجاهد در بین سالهای ۱۳۶۲ الی ۱۳۷۰ هجری شمسی (۱۹۸۳-۱۹۹۱م) شخصاً در مربوطات ولسوالی های میوند، ژری، پنجوایی و دند ولایت قندهار در جنگ های تقریبا همه روزهء مجاهدین در برابر قوای اشغالگر شوروی و حملات بر مراکز آنان، سهم گرفت. همچنین در عملیات های پر دستآوردی که بر شاهراه عمومی کابل – قندهار در ولسوالی شهر صفا و مربوطات قلات، مرکز ولایت زابل بر خلاف کاروان های اشغالگران شوروی صورت می گرفت، او در تمام آن عملیات ها شخصاً حضور داشت. آر پی جی ۷ که مجاهدین راکت می نامیدند و مؤثر ترین سلاح بر ضد تانک های جنگی روسی بود، سلاح پسندیده مرحوم ملا محمد عمر مجاهد بود. او در استعمال و هدف گیری راکت مهارت خاصی داشت. قابل یادآوری است که قندهار و به ویژه میوند، ژری و پنجوایی از جمله ساحات و مناطقی بودند که نقاط محوری شکست شوروی شمرده می شدند، در این مناطق و در شاهراه عمومی قندهار – هرات به حدی تانک ها و دیگر وسایط دشمن تخریب گردیده بود که دشمن برای حفاظت و نجات خود از خطر حملات مجاهدین از آن ها به شکل موانع استفاده می کردند، طوریکه آن ها را در اطراف قرارگاه های خود بر یکدیگر چیده بودند.
 
ملا محمد عمر مجاهد در جریان عملیات های مستقیم جهادی در برابر متجاوزین شوروی، چهار بار زخمی شد و در آخرین بار چشم راست خود را نیز از دست داد.
 
ملامحمد عمر مجاهد در سطح قندهار و ولایات همجوار قومندان برجسته و پیشگام جهادی علیه شوروی ها و مزدوران آنان شناخته می شد، که در بسیاری از عملیات های جهادی نقش بارز داشت.
در اینجا بعضی از گفته ها و خاطرات دوستان و همسنگران او در زمان جهاد بر ضد شوروی را به طور نمونه نقل می کنیم:
۱ – در ولایت قندهار یک پوسته بسیار مستحکم بود که آنرا پوسته بَدوان می گفتند. دشمن در یک نقطه حساس و حاکم، تانکی را مستقر کرده بود که در نتیجه انداخت های آن تانک مجاهدین بسیار با مشکل مواجه بودند، مجاهدین بسیار تلاش کردند که آن تانک را از بین ببرند تا از شرّ آن نجات یابند. اما علی رغم تلاشهای مکرّر موفق به از بین بردن آن نشدند، بالاخره مجاهدین برای کمک ملا محمد عمر مجاهد را از سنگ حصار خواستند تا تانک را از بین ببرد و همینطور نیز شد، ملا محمدعمر مجاهد توسط آرپی جی خود تانک را هدف گرفته از بین برد، این یک دستآورد بسیار بزرگ برای مجاهدین در آن زمان بود.
 
۲ – در دوران جهاد علیه روس ها در یکی از رویارویی ها در ساحه محله جات که یکتن دیگر از شخصیت های مشهور جهادی قندهار شهید ملا عبیدالله آخند (که سپس وزیر دفاع امارت اسلامی و بعد از اشغال کشور به حیث نائب رهبری ایفای وظیفه نمود) نیز با ایشان همسنگر بود، به اندازه ای تانک ها و موترهای دشمن را از بین بردند که فردای آن روز مردم با دیدن مخروبه های آن همه تانک ها که از دور نمایان بود، فکر می کردند نیروهای دشمن هنوز هم در منطقه موجود هستند، حال آنکه اکثریت وسایط دشمن از بین رفته و سوخته و مابقی آن ها به مراکز خود بازگشته بودند.
 
۳ – در هنگام جهاد بر ضد روس ها تانک های دشمن بر شاهراه عمومی قندهار- هرات از ولسوالی ژری در منطقه سنگ حصار عبور می کردند، ملا محمد عمر مجاهد که ملا برادر آخند (نائب کنونی امارت اسلامی) نیز با ایشان همراه بود، با داشتن تنها چهار فیر مرمی راکت جنگ بر کاروان دشمن را شروع کردند و توانستند چهار تانک دشمن را از بین ببرند.
 
۴ – ملا برادر آخند که در دوران جهاد در کنار ملا محمد عمر مجاهد بوده است، می گوید که ملا صاحب به اندازه ای تانک های شوروی ها را از بین برده است که به سبب کثرت آن، همسنگرانش تعداد دقیق آن را نمی دانستند.
 
همزمان با سقوط حاکمیت کمونیستی نجیب و آغاز جنگ های تنظیمی در سال ۱۳۷۱ هجری شمسی مصادف با ۱۹۹۲ میلادی، ملا محمد عمر مجاهد همانند دیگر مجاهدین راستین، سلاح را به زمین گذاشت و در منطقه خود در کنار مسجد حاجی ابراهیم در قریه گیشانی، سنگ حصار ولسوالی میوند ولایت قندهار یک مدرسه دینی ایجاد کرد و دران مدرسه مستقر شد و بعد از چهارده سال مشکلات جهادی همراه با چند تن از همسنگران خود به هدف تکمیل تعلیمات ناتمام شرعی اش به فراگیری دروس دینی رو آورد.
 
در این هنگام به شمول کابل، تمام کشور را جنگ ها و درگیری های تنظیمی فرا گرفته بود، آرمان های جهاد مقدس به سبب اغراض شخصی بعضی جنگسالاران تنظیمی نیمه تمام ماند و آرزوهای یک و نیم میلیون شهدای ملت مسلمان افغانستان زیر پا شد.
 
قیام در مقابل فساد و تاسیس امارت اسلامی
با سقوط رژیم کمونیستی، بجای اینکه نظام اسلامی تاسیس گردد و آرزو و آرمان چند ساله ملت مجاهد به ثمر نشیند، جنگ های داخلی آغاز گردید. مجاهدین راستین در اثر یک دسیسه منظم ضعیف و یا هم کاملاً از صحنه بیرون رانده شدند، حتی بعضی مجاهدین پیشین که باید کمونیست ها را محاکمه نموده و به سزای اعمال شان می رساندند، آنان را در کنار خود نشاندند و تعداد دیگری دست به غارت و چپاول دارایی کشور و شکنجه و بی آبرویی ملت زدند.
 
نتیجتاً دوره هرج و مرج در تمام کشور حاکم گردید و افغان ها دوره ای را تجربه کردند که شاید مثالی همانند آن را ندیده باشند. سر، مال و ناموس هموطنان مسلمان ما هر لحظه با تهدید مواجه بود، پوسته ها و زنجیر های تفنگسالاران خودسر، جاهل و پست فطرت به روی سرک ها، راه ها و همه جا موجود بود، هر کدام شان طبق مزاج و رواج خود، نه تنها اینکه از هموطنان ناتوان پول می گرفتند، بلکه از تجاوز بر عزت و ناموس هموطنان نیز باکی نداشتند، چور و چپاول سرمایه ملی و معنوی کشور، غنائم جهاد و حتی جنگلات و معادن کشور نیز بصورت بی رحمانه ای آغاز گردید که ما هیچگاهی مثال آن را در تاریخ گذشته کشور سراغ نداریم. ملت مؤمن که چهارده سال جهاد کرده بود نه تنها ثمره و حاصل جهاد شان با خطر ضیاع مواجه شد، بلکه زندگی روزمره شان نیز با تهدیدات رو برو گردیده بود.
 
در نتیجه هرج و مرج، فساد اجتماعی، قتل و کشتار، چور و چپاول، ظلم و وحشت، درد و رنج ملت مسلمان هر آن بیشتر و بیشتر می گردید، مجاهدین راستین که برای آزادی، صلح، عزت و سربلندی ملت مسلمان خود مبارزه کرده بودند با مشاهده این وضعیت بسیار رنج می بردند.
 
ملا محمد عمر مجاهد که در این هنگام همراه با دوستان مجاهد خود در ولسوالی میوند قندهار زندگی می کرد، همانند سائر مجاهدین راستین با مشاهده این اوضاع بسیار رنجیده و ناراحت بود، ایشان خود شاهد حال بودند که بر شاهراه قندهار – هرات در هر قدم پوسته و پاتک ایجاد شده بود و تمام روز مسافرین مظلوم، زنان و محاسن سفیدان توسط تفنگسالاران بد اخلاق چور ، بی آبرو و حتی کشته می شدند. باید بگوئیم که در این هنگام پوسته ها و پاتک ها در قندهار به حدی زیاد بود که تجّاران کشور وقتی از هرات به قندهار، خصوصا به بندر ویش (بولدک) اموال خود را انتقال می دادند، بجای اینکه اموال خود را از راه عمومی عبور دهند از ترس موجودیت بیش از حد پاتک ها، اموال خود را در میوند تخلیه می کردند و بعداً از دشت ها با هزاران مشکلات تا بولدک می رساندند، تا از شرّ پاتکسالاران در امان باشند.
 
ملا محمد عمر مجاهد و دوستان مجاهد او در مورد وضعیت داخل شهر نیز آگاهی داشتند، جایی که تفنگسالاران خودسر شهر را کوچه به کوچه در بین خود تقسیم کرده بودند، ملکیت های بیت المال را غصب می کردند و با پول نقد می فروختند، بر زمین های دولتی مارکیت اعمار می کردند، علاوه بر این همیشه در میان خود به جنگ و درگیری مشغول بودند و ملت متحمل رنج و مصیبت ها می شد.
 
این ناهنجاری های دوامدار و بی پایان، مجاهدین واقعی را مجبور ساخت که برای از بین بردن فساد و حفاظت جان و مال مسلمانان، عزم خود را جزم نموده و دست بکار شوند. مجاهدین مشوره و نشست هایی را آغاز کردند. ملا محمد عمر مجاهد و رفقایش اولین مجلس را در منطقه زنگاوات ولسوالی پنجوایی با علمای مشهور و شناخته شده دایر کردند، این نشست علمای کرام تحت سرپرستی مولوی سید محمد صاحب که در جهاد زمان شوروی، قاضی عمومی مجاهدین قـندهار بود و به مولوی پاسنی صاحب مشهور بود، به ملا محمد عمر مجاهد گفتند که باید ضد فساد قیام کند و همه آن ها از او حمایت خواهند کرد. ملا محمد عمر مجاهد اساس تحریک اسلامی را در همان مجلس گذاشت و بتاریخ ۱۵ محرم الحرام ۱۴۱۵ هجری قمری(4 سرطان 1373) مبارزه ضد فساد و هرج و مرج آغاز گردید.
 
تحریک اسلامی به قیادت ملا محمد عمر مجاهد بخاطر محو و جلوگیری فساد، مبارزه خود را آغاز کرد و با استقبال گسترده مجاهدین راستین و ملت مواجه شد. در قدم نخست ولایت قندهار و بعد از آن مناطق دیگر از وجود تفنگسالاران بی بند و بار و فاسد تصفیه گردید. هنگامی که بیشترین مناطق کشور در تسلط طالبان درآمد، اجتماع بزرگی از علما و شیوخ افغانستان که شمار شان بالاتر از ۱۵ صد نفر بود، بتاریخ ۱۵ ذوالقعده ۱۴۱۶ هجری قمری(16 حمل 1375) با دایر کردن نشست با شکوهی در قندهار، با تائید امارت ملا محمد عمر مجاهد، لقب «امیرالمؤمنین» را به او تفویض نمودند. بتاریخ ششم مـیزان سال ۱۳۷۵ هجری شمسی کابل، پایتخت افغانستان نیز تحت تسلط امارت اسلامی درآمد و به تعقیب آن بشمول تمام مناطق مرکزی و شمالی افغانستان، امارت اسلامی بر ۹۵٪ خاک افغانستان حاکم گردید.
 
امارت اسلامی افغانستان تحت قیادت ملا محمد عمر مجاهد، نظام اسلامی استوار بر اساسات شریعت را در افغانستان به میان آورد، پس از وقفه طولانی یکبار دیگر به جهانیان نمونه زنده نظام اسلامی را تقدیم کرد، کشور را از تجزیه و از شر افراد خودسر و غیر مسئول نجات داد، اسلحه بیت المال را جمعآوری نمود و امنیت و ثبات سرتاسری را حاکم ساخت.
 
این دست آوردها در حالی به ثمر رسیده بود که تمام جهان به شمول ملل متحد درین کار ناتوان و عاجز مانده بودند. اما مستکبرین و جهان کفر تحمل این شریعت و امارت را نداشتند، از این رو در مقابل آن موقف خصمانه گرفتند و بهانه های نادرست می تراشیدند، تا اینکه بالاخره به شکل مشترک و دست جمعی اقدام به تجاوز کردند.
 
شخصیت ملا محمد عمر مجاهد
ملا محمد عمر مجاهد به حیث یک رهبر و زعیم، طبعیت و مزاج خاصی داشت. او برعکس دیگر مقامات و رهبران بلندرتبه جهان از خودنمایی و تظاهر نفرت داشت، بدون ضرورت سخن نمی گفت، اما گفتار او در صورت ضرورت پخته، سنجیده و معقول بود، مثلا ؛ در آغاز حمله امریکا بر افغانستان در حالیکه ماشین تبلیغاتی و تلاشهای امریکا بخاطر تضعیف مورال مجاهدین بسیار فعال بود و تمام رسانه های غربی، شبکه های رادیویی و تلویزیونی وقت خود را به نشر آن تبلیغات وقف کرده بودند، ملا محمد عمر مجاهد با روحیه مطمئن و اعتماد کامل در سخنان عام فهم و سلیس خود به ملت چنین پیام پر محتوا و اطمینان بخش داد :
«الله متعال بر هر چیز قادر و تواناست، در نزد الله متعال تفاوتی بین قدرت آمریکا و توان یک مورچه نیست، آمریکا و دوستانش این را با تعمّق و غور بشنوند که امارت اسلامی نظامی نیست که امیر آن همانند ظاهرشاه (پادشاه پیشین افغانستان) به روم برود و عساکر و افرادش به شما تسلیم شوند، اینجا جبهات منظم جهاد وجود دارد. اگر شما شهرها و پایتخت را اشغال کنید و حکومت اسلامی را سرنگون سازید، مجاهدین ما در کوه ها و دشت ها مستقر خواهند شد، سپس شما چه خواهید کرد؟ همانند کمونیست ها در هر جا کشته خواهید شد! شما بدانید و آگاه باشید که ایجاد هرج و مرج آسان است اما دوباره از بین بردن بی نظمی و آشفتگی و ایجاد نظام، کار دشوار است، مرگ حق است و هر کس طعم آن را می چشد، بجای اینکه مرگ در حالت بی ایمانی و بی غیرتی و در دوستی با آمریکا باشد، بسیار خوب خواهد بود که با ایمان، با غیرت و در اسلام باشد».
 
شاید در آن وقت بسیاری ها واقعیت این سخنان ملا محمد عمر مجاهد را درک نکرده باشند، اما اکنون که تقریبا دو دهه از آغاز این معرکه ناموزون می گذرد و به شمول آمریکایی ها، ناتو و تمام ائتلافیان شان در مقابل مجاهدین تهیدست و عقیده مندِ ملا محمد عمر مجاهد با شکست آشکار مواجه هستند، توانسته اند مفهوم سخنان تاریخی آن زمان او را درک بکنند.
 
همچنان ایشان در آغاز تجاوز آمریکا در جریان ایراد بیانیه رادیویی به ملت افغان با اشاره به تجاوزگران و مزدوران آنان گفت :«اسلحه می تواند مرگ به بار آورد، اما جلو مرگ را گرفته نمی تواند».
 
این جمله برای برخی ها در آن زمان یک ترکیب بی مفهوم بود، اما اینست در هژده سال گذشته، مصداق آن را جهانیان با چشم سر مشاهده کردند، قوت های متجاوز با استفاده از اسلحه و تکنالوژی پیشرفته خود مردم زیادی را به کام مرگ کشاندند، اما نتوانستند خود را از مرگ نجات دهند و در جریان هژده سال به صورت مسلسل به دست مجاهدین قهرمان امارت اسلامی کشته، زخمی و یا دستگیر می شوند.
 
این یک واقعیت انکار ناپذیر است که اکنون قوت های مغرور و مجهز به اسلحه پیشرفته آشکارا بر کشته و زخمی شدن هزاران تن از نظامیان خود در افغانستان اعتراف می کنند.
 
از دید ملا محمد عمر مجاهد نسبت به گفتار بسیار، عمل کم ارجحیت داشت، زندگی او دور از تشریفات بود، زندگی ساده و بی تکلف تمام زندگی اش را احاطه کرده بود، لباس ساده، خوراک ساده، گفتار بی تکلف، رفتار متواضع از عادات فطری شان بود. تکلف، متکلفین و برخورد متکلفانه را دوست نداشت.
 
او جدیّت، تدبر و اخلاص را عامل پیشرفت کارها می دانست و از میان دوستان، شخصی را بیشتر می پسندید که مدبّر، مخلص و جدی می بود.
 
همچنان خود را با مشکلات و ناهنجاری ها عادت داده بود، در صورت رخ دادن هر گونه حادثه بزرگ وضعیت او کاملاً عادی بود، ترس و سراسیمگی را به دل راه نمی داد، در هنگام خوشی یا مصیبت، کامیابی و یا ناکامی استوار و مطمئن بوده و بر خود کنترول داشت.
 
به علمای کرام و بزرگان احترام خاصی داشت، فروتنی، متانت، وقار، حیا، ادب، احترام متقابل، همدردی، ترحم و اخلاص از خاصیت های طبیعی او بود. عزم راسخ، توکل کامل به الله جل جلاله در تمام امور و باورمندی به مقدّرات باری تعالی از مشخصات بارز زندگی او بود.
 
از همین بود که ملا محمد عمر مجاهد در دل رهروان و مجاهدین خود چنان محبوبیت دارد که نه به منصب ظاهری وابسته است و نه هم به امکانات مادی. در طول سیزده سال جهاد علیه امریکا مجاهدین به او چنان احترام قائل بودند که بخاطر تعمیل فرموده هایش از قربانی جان های شان نیز دریغ نورزیدند.
 
اهتمام درباره قضایا و امور جهان اسلام
مرحوم ملا محمد عمر مجاهد به حیث مؤسس تحریک اسلامی و رهبر مسلمانان درباره قضایا و امور امت اسلامی اهتمام خاصی داشت.
 
او همیشه در مورد مسجد الاقصی، نخستین قبله مسلمانان، داعیه بر حق مسلمانان فلسطین و در هر گوشه و کنار جهان از اسلام و مسلمانان دفاع می کرد و آزادی مسجد اقصی از چنگال صهیونیست های غاصب را مسئولیت شرعی هر مسلمان می دانست.
 
ملا محمد عمر مجاهد رهبری بود که بر درد امت اسلامی دردمند بود. اخوت، همدردی، ایثار و همکاری با برادران مسلمان، محض شعار او نبود، بلکه در عمل آن را ثابت می کرد.
 
انتمای عقیدوی و فکری
مرحوم ملا محمد عمر مجاهد از لحاظ عقیدوی و فکری رهرو منهج مسلمانان اهل السنت و الجماعت و مقلد مذهب حنفی بود.
 
مخالف سرسخت خرافات و بدعات بود، اختلافات مذهبی و تنظیمی بین مسلمان ها را دوست نداشت، به مجاهدین و تمام مسلمان ها در مورد استحکام وحدت اسلامی و هماهنگی فکری توصیه و پافشاری می نمود. وحدت عقیده و اتحاد بین مسلمانان را مهم ترین ضرورت وقت می دانست. پیروی از نقش گام های سلف الصالحین و ائمه مجتهدین در روشنی قرآن و حدیث را یگانه راه نجات امت اسلامی می دانست.
 
زندگی شخصی
مرحوم ملا محمد عمر مجاهد که بخش اعظم زندگی خود را در تعلم و مطالعه علوم دینی، جهاد، دعوت و خدمت در راه اسلام سپری نمود، شاید فقیر ترین سران و مقامات معاصر کشور بود و از کسانی بود که از اموال بیت المال بدون ضرورت استفاده نمی کرد، زیرا نه در زمان جهاد پیشین با استفاده از نفوذ جهادی اش کاری برای سر و سامان دادن به زندگی شخصی خود کرده بود و نه هم در زمان حاکمیت سرتاسری پنج ساله امارت اسلامی.
 
ملا محمد عمر مجاهد تا اثنای وفات نه کدام خانه عادی در ملکیت شخصی خود داشت و نه هم سرمایه و پول نقد در بانک های کشورهای خارجی.
 
هرگاه شورای امنیت سازمان ملل متحد در سال ۱۳۷۸ هجری شمسی مصادف با ۱۹۹۹ میلادی، تحریم های اقتصادی یکطرفه و ظالمانه را علیه افغانستان وضع کرد و حکم انجماد حساب های مالی مقامات طالبان در بانک های خارجی را صادر کرد، ملا محمد عمر مجاهد به حیث امیر امارت اسلامی افغانستان، عالی ترین مقام امارت بود که در بانک های داخل و یا خارج از کشور کدام حساب مالی به نام شخصی و یا مستعار نداشت.
 
در زمان حاکمیت امارت اسلامی، هنگامی که محل مسکونی او از سوی دشمنان هدف حملات مرگبار قرار گرفت و علاوه بر شهادت اعضای فامیل او، سبب شهادت بسیاری های دیگر گردید، بعضی مقامات امارت به منظور حفاظت ایشان در شمال غرب شهر قندهار در ساحه پائین کوتل کوه بابا صاحب که در اطراف و نزدیکی آن آبادی و خانه های مسکونی نبود، یک محل سکونت برای مرحوم ملا صاحب و دفتر مقام امارت اسلامی اعمار کردند، که آن هم از ملکیت های عمومی بیت المال شمرده می شد، نه ملکیت شخصی او.
 
هرگاه از جانب پانزده صد تن علما و شیوخ کرام در سال ۱۳۷۵ هجری شمسی مصادف با ۱۹۹۶میلادی، لقب «امیرالمؤمنین» به او داده شد، بجای احساس خوشحالی به حدّی گریه کرد که چادر روی شانه اش تر گردید، او در آخر جلسه در سخنان تاریخی خود به علمای کرام و حضار گفت :
«علمای کرام! شما از نگاه علم شرعی خود، حیثیت و رثای رسول اکرم – صلی الله علیه و سلم – را دارید، شما که امروز بار این مسئولیت سنگین را بدوش من گذاشتید، در حقیقت مسئولیت استقامت و انحراف آن بدوش شماست.
استادان گرامی و علمای گرانقدر!
اگر خدا نخواسته از ما در این امانت بزرگ مسلمان ها تقصیر و انحراف صورت می گیرد، اصلاح آن مسئولیت شرعی شماست، شما در روشنی علم شرعی خود ما را به استقامت و رفتن بر صراط مستقیم رهنمایی کنید، اگر از ما در تنفیذ احکام اسلامی کوتاهی و انحراف رخ می دهد و شما آن را مشاهده می کنید و در مورد اصلاح آن چیزی نمی گوئید، مسئولیت آن نزد خداوند بدوش شماست و من در روز آخرت به گریبان شما دست می اندازم».
 
شخصیت و مزاج طبعی
مرحوم ملا محمد عمر مجاهد در پهلوی خاموشی و کم گُویی، ظرافت و خوشطبعی خاصی هم داشت، خود را از دیگران بالاتر نمی دانست، اگر چه آن ها از لحاظ مقام، منصب و سن از او خورد می بودند. برخورد او با رفقای خود صمیمانه، مشفقانه و پر از احترام متقابل بود. در مجالس بیشتر در مورد جهاد سخن می زد.
 
بعد از تهاجم امریکایی ها
شرایط امنیتی و تعقیب جدی دشمن بعد از هجوم امریکایی ها بر افغانستان، تغییری بر وظایف عادی مرحوم ملا محمد عمر مجاهد نیاورده بود و او امور جهادی را به حیث زعیم امارت به خوبی تعقیب و تنظیم می نمود.
قابل یادآوری است که مرحوم ملا صاحب در طول دوازده سال جهاد علیه امریکا برای یکروز هم خاک افغانستان را ترک نکرد و تا آخرین رمق حیات در کشور خود در کنار سنگر و سنگرداران حق حضور داشت. او کارهای خود را هر روز خود را با عبادت پروردگار و تلاوت قرآن کریم آغاز می نمود و در صورت فرصت تفاسیر مختلف قرآن کریم و احادیث را مطالعه می نمود، امور جهاد جاری بر خلاف اشغالگران را با جدیّت مراقبت و تعقیب می کرد، برای تنظیم و ترتیب امور نظامی به قومندانان جهادی به طریقه معینه اوامر و توجیهات صادر می نمود، با تعقیب منابع نشراتی جهادی و رسانه های خبری جهانی از پیشرفت ها و موفقیت های جهادی بر خلاف اشغالگران و موضوعات دیگر معلومات بدست می آورد و از این طریق از حوادث و واقعات روزانه کشور و جهان باخبر می شد.
 
مجاهد فداکار و مؤسس با ابتکار امارت اسلامی ملا محمد عمر مجاهد پس از سپری نمودن تمام زندگی خود در راه جهاد، دعوت، اصلاح و قربانی ها بالاخره طبق قضای الهی از دنیای فانی به سوی ابدیت رحلت نمود.
 
منبع:
شورای رهبری امارت اسلامی و خانواده مرحوم ملا محمد عمر مجاهد
https://avapress.com/vdcjihe8muqeo8z.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما