تاریخ انتشار :سه شنبه ۸ دلو ۱۳۹۲ ساعت ۱۰:۴۹
کد مطلب : 84343
سرقت و ناامنی در کوچه های پایتخت را جدی بگیریم
در کنار سایر مسئولیتهای وزارت داخله و پولیس ملی کشور، یکی از عمده وظایف و رسالت آنها، فراهم کردن فضا و محیط امن و آرام برای ساکنان تمامی روستاها و شهرهای کشور و به خصوص پایتخت کشور است.
کابل به عنوان شهری که بیشترین هزینه های دفاعی و حفاظتی را به خود اختصاص داده و بیشترین و قوی ترین نیروهای نظامی اعم از خارجی و داخلی و اردو و پولیس در این شهر حضور دارند؛ ایجاب می کند تا لااقل ساکنان محله های گوناگون آن، شبها سر آرام بر بالین خواب و استراحت بگذارند و صبحها با خاطری جمع و خیالی آسوده، روانه کار و بار خویش شوند.
اگر معتقد باشیم که ایجاد سد و مانع در برابر تروریزم و دهشت افکنی و آنهم به دلیل دارا بودن پشتوانه خارجی، کار آسان و ساده ای نیست و با هر مقدار تلاش و کوشش، نمی شود راه بر ترور و دهشت بست؛ اما سارقان و راهگیران کوچه و پس کوچه های شهر کابل که تروریستهای بی وطن و خاین نیستند که با اشاره اربابان خارجی شان، گاه و بیگاه، راه را بر ساکنان محله های مختلف پایتخت ببندند و ساکنان شهری به بزرگی کابل، از ساعت ۸ شب به بعد، نتوانند برای حتی خرید بعضی از ما یحتاج ضروری خویش، پا از دروازه حولی خویش بیرون بگذارند که مبادا راهگیران و دزدان گرسنه و فاسد، راه را بر آنان بسته و ضمن غارت آنان در بسیاری از موارد به کشتن و مجروح کردن آنان نیز مبادرت ورزند.
اوضاع پایتخت این شب و روزها ابداً تعریفی ندارد. از یک سو حملات پی در پی انتحاری و انفجاری، امان مردم را بریده و مردم ملکی و بی گناه، بیشترین آسیب را از این ناحیه متحمل می شوند و از طرف دیگر، شبیخون سارقان و معتادان به انواع مواد افیونی، ذهن و روان ساکنان محله های مختلف پایتخت را سرآسیمه و پریشان ساخته است.
تا جاییکه حافظه تاریخی ادوار مختلف کشور اجازه می دهد، مردم افغانستان در هیچ یک از دوره های حکومتی، شاهد یک چنین اوضاع رقتبار و تاسف برانگیز امنیتی- روانی نبوده اند. حتی در دوره اقتدار و حاکمیت طالبان و پیش از آن، در دوره رژیمهای خلق و پرچم، افغانستان دستخوش یک چنین نابسامانی و بد امنی همه جانبه نشده بود که در زمان حاضر و به طفیل حاکمیت نظام سرمایه داری و حضور چندین ساله و بی حاصل نیروهای خارجی، گرفتار آن و بدتر از آن شده است!.
غرب با تحمیل اقتصاد سرمایه داری بر نظام اقتصادی افغانستان، کاری ترین ضربه را به دولت و ملت ما وارد آورد. این واقعیت برای همه حتی آنانیکه سررشته ای از علم اقتصاد ندارند، به آسانی قابل درک و فهم است که زمانیکه بر کشور فقیری مانند افغانستان، بدون هیچ مقدمه ای، نظام اقتصادی سرمایه داری تحمیل شود، چه اتفاق ناهنجار و خطرناکی در سطح این کشور و به خصوص در میان قشر کم درآمد که اکثریتی از آن جامعه را تشکیل می دهد، به وقوع خواهد پیوست؟!
در طول ۱۲ سال حضور پرسش برانگیز نیروهای خارجی در کشور، مردم ما با مشکلات و معضلات عدیده ای دست به گریبان بوده است. به دلیل تقلید کورِ اقتصاد لرزان ما از سیستم سرمایه داری و بازار آزاد، علاوه بر وارد شدن ضربات جبران ناپیر به کل پیکره اقتصاد کشور، فقر، بیکاری و تنگدستی نیز سایه شوم خویش را بر نظام معیشتیِ بخشِ گسترده ای از مردم ما تحمیل کرده است.
واضح است که سرقت و بزه کاری های شبیه آن، از نتایج ملموس و غیر قابل انکار نظام سرمایه داری در هر کشوری از جمله در کشور ما افغانستان است. مگر چه مقدار از مردم می توانند در برابر فشارهای ناشی از فقر و بیکاری، دوام آورده و متوسل به ناهنجاری های اجتماعی و اخلاقی نشوند؟!
سیستم سرمایه داری از آنجا که اساس آن بر فربه شدن هر چه بیشتر سرمایه دار و فقیر و لاغر شدن هر چه بیشتر قشر کم درآمد و آسیب پذیر جامعه، نهاده شده است، وضعیت خطرناک و غیر قابل کنترولی را به خصوص در جوامعی مانند افغانستان به وجود میاورد.
کمترین پیامد این نظام بیمار، وفور بزه کاری ها و نابسامانی هایی چون سرقت، تکدی گری، فحشا و فساد اخلاقی و مبتلا شدن کتله وسیعی از جامعه به امراض روحی و روانی است.
کمترین توقع مردمی که با هزاران امید به نظام کنونی کشور رای دادند از مقامات و مسئولان دولت و حکومت این است که لااقل امنیت جانی و مالی آنان در حریم خانه ها و شهر شان تامین باشد. در بسیاری از کوچه و پس کوچه های کابل حتی در ساعتهای آغازین ، وسط و پسین شب، خبری از گزمه های پولیس نیست.
امید وزارت محترم داخله و سایر نهادهای امنیتی زیربط، خطر سارقان و راهگیرانِ در شبهای کابل را جدی بگیرند و پیش از آنکه تعداد دیگری از هموطنان مظلوم و بی گناه ما طعمه گردنه گیران حیوان صفت شوند، تمهیدات لازم و اقدامات اساسی امنیتی را روی دست گیرند.
مولف : سیدفاضل محجوب
https://avapress.com/vdcbffbw.rhbaapiuur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما