رحمتالله نبیل، در گفتوگو با یکی از رسانه های خصوصی میگوید که مداخلههای رییسجمهورغنی بحران را در کشور ژرفتر ساخته و هراسافگنان را جسورتر ساخته است.
آقای نبیل به رهبران حکومت وحدت ملی، به ویژه به رییسجمهورغنی پیشنهاد میکند که برای بیرونرفت از بحرانهای کنونی یا دست از مداخلههای بیجا بردارد و یا از مقامش کنار برود.
رحمتالله نبیل، رییس پیشین امنیت ملی میگوید که هدف حملۀ انتحاری و تهاجمی دوشنبه شب در شهر نو کابل دفتر وی بود.
آقای نبیل این حمله را کار شبکۀ حقانی میداند و میگوید که حکومت هراسافگنانی را که به اعدام محکوم هستند و در زندانهای کشور به سر میبرند، باید اعدام کند.
آقای نبیل میگوید: "یکساعت پیشاز حمله به من پیام دادند. همین طالبان و حقانی که حالا نوبت تو رسیدهاست؛ اما من هنوز هم گپی را که دربارۀ اعدام انس حقانی و دیگر طالبان گفتهام دوباره تکرار میکنم که باید اعدام شوند و از گپم بر نمی گردم"
سخنان تند و صریح آقای نبیل مانند اظهارات بی شماری از مقامات سیاسی، پرده از روی بسیاری از نازکی ها بر می دارد و برای چندمین بار این هشدار را به سران دولت وحدت ملی و نیز مردم افغانستان مخابره می کند که چشم باز کنند و به میزان لازم و قابل توجهی پیرامون خویش و کشور خود را عمیق شده و جدی بگیرند.
دو گزینه در اظهارات ریاست پیشین امنیت ملی بیش از همه توجه و دقت را بر می انگیزد و این تلنگر را به گونه جدی به هر افغانی وارد می کند تا به این سخنان هشدار دهنده و نظائر آن، اهمیت در خور آنها قائل شوند.
یکی از گزینه های ادعایی آقای نبیل دخالت های بی حد و حصر و گسترده ی آقای رئیس جمهور؛ اشرف غنی در تقریباً همه ی زمینه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی و ...، است که در واقع طاقت همه را تاق کرده و تقریباً زمینه و بستری در ارگانها و نهادهای دولتی نمانده که از دخالت و سرکشی های غیر لازم و خودمحورانه رئیس جمهور در امان مانده باشد.
این شکل از دخالتهای ریاست محترم جمهور، صدای اعتراض همگان را بلند کرده است و به جز از دور و بری های آقای اشرف غنی که سکوت تکتیکی و منفعت جویانه در برابر آنها را پیشه کرده اند، سایرین همه انگشت انتقاد شان به سمت رئیس جمهور همچنان نشانه رفته و همگی چون نبیل، وی و دخالت های بی موجبش را یگانه عامل ایجاد و ادامه بحران در کشور می دانند.
از نظر رقبای سیاسی آقای رئیس جمهور، اشرف غنی احمدزی خود را سوپرمن و همه فن حریفی می داند که سایه رای و نظرش بر سر هر موضوع و موضعی و در همه ی زاویه ها و گوشه و کناره های مسائل کشور باید پهن و گسترده باشد؛ چرا که به گمان خودش برای حل هر یک از آن گره ها بهترین راه و شیوه و روشها را در آستین دانش و هنر و شعبده اش ذخیره دارد!.
این رقبا، رئیس جمهور را متهم می سازند که امور اهم و مهم مملکت را میان خودش و چند نفر معدود از تیم خودش تقسیم کرده است و فاعل و کننده بسیاری از کارهای اساسی و حساس کشور خودش و در نهایت همفکرانش می باشند و سایر دولتمردان و مقامات حکومتی در گردونه نظام وحدت ملی، فقط مهره ها و عروسکهای بدون اختیار و نمایشی و تشریفاتی ای هستند که در واقع بدون رای و اجازه رئیس جمهور، آب هم نمی توانند بنوشند؛ تا چه رسد به اتخاذ آرا و تصامیم برای مردم و کشور!
از نظر این منتقدان، یک مشاور امنیتی ریاست جمهوری بجای چهار وزیر مهم و کلیدی کابینه، ایفای وظیفه و مسئولیت می کند که در واقع همه ی این دخالتها سرانجام به نیت و اراده رئیس جمهور بر می گردد و روشن است که در یک چنین گردونه دخالت گر و نظام تک رای، کارها چنانکه انتظار می رود، کامل و بدون عیب و نقص پیش نمی رود که هیچ؛ بلکه همه امور و به دلیل خودمحوری های غیر متخصصانه که از بالا اعمال می شود، دچار آنارشیزم حاد و مزمن شده و سر از بحرانی بیرون می کشد که در حال حاضر در افغانستان و در همه ی زمینه و بسترها شاهد آن هستیم.
گزینه بعدیِ مورد نقد و نکوهش منتقدانِ سیاست جاری سران دولت وحدت ملی، اعدام نشدن سران فتنه و دهشت و ترور است که در زندانها جا خوش کرده و منتظراند تا به بهانه ای رها شده و دوباره فرزندان این ملت را بخاک و خون بکشند و خبر خوش خدمتی های خویش را به جنرالان آی اس آی در آن سوی مرز بدهند!.
منتقدان بر این باوراند که سران حکومت وحدت ملی اگر بواقع خواهان رفع بحران و برقراری نظم و آرامش در کشور اند، لازم است تا نخست از دخالت در همه زمینه ها دست بردارند و پس از آن به پلنگان بی رحم و تیز دندان شبکه حقانی و سایر تروریستان موجود در زندانهای کشور رحم نکنند و با افکندن ریسمان اعدام بر گردن آنان، معنی مجازات در سایه عدالت را به حامیان آنها تفهیم کنند.