تاریخ انتشار :سه شنبه ۶ دلو ۱۳۹۴ ساعت ۲۲:۵۰
کد مطلب : 121963
اسلام و افراط گرایی؛ قرآن چه می گوید؟
این پرسشی مهم و بنیادی است که افراط گرایانی که امروزه به نام اسلام، اقدام به بدترین جنایت های ضد انسانی بر علیه امت مسلمان و دیگر انسان های جهان می کنند، به راستی از قرآن چه می دانند؟

آیا آنگونه که فضای رسانه ای، تبلیغاتی و فرهنگی غرب و بیانیه های افراط گرایان نشان می دهد، نسبتی میان قرآن، آخرین پیامبر و ظهور افراط گرایی وجود دارد؟

آیا در قرآن، افراط گرایی در دین و به دست دادن تفسیر و تصویری افراطی از دین و آموزه های آن، توصیه شده است؟

آیا اجبار و اکراه در دین که در قرآن، ممنوع قرار داده شده، به نحوی به معنای منع افراط گرایی و توسل به زور برای قبولاندن و ترویج و اشاعه پیام و آموزه دین نیست؟

جایگاه جنایت های هولناک و قوانین بدعت گذارانه ای که امروزه جریان های تکفیری و تروریستی و افراطی مانند داعش و... در جومع اسلامی، انجام می دهند و وضع می کنند، در قرآن و متون دینی در کجاست؟

اینها مسایل و پرسش هایی است که پس از ظهور آخرین جریان های افراط گرا و تکفیری سلفی مانند داعش که خود را به اسلام و پیام قرآن و آموزه های آسمانی آخرین پیامبر نسبت می دهند، بیش از همیشه ذهن جوانان مسلمان و انقلابی را به خود مشغول داشته است.

به نظر می رسد اکنون زمان آن فرارسیده است که یکبار دیگر مبانی اعتقادی و شیوه های رفتاری مسلمان نماهای مسلح را با اصول پیام آسمانی قرآن و آخرین پیامبر و شریعت اسلامی مورد سنجش و آزمون قرار دهیم.

قرآن، قانون اساسی و کتاب هدایت بشر برای همه عصرها و نسل هاست. توسل به آموزه های آسمانی این کتاب مبین، راه حل بسیاری از بن بست ها، پایان پریشانی ها، راهنمای سرگشتگی ها و رهیافت چالش های بشر بوده و همیشه چنین خواهد بود.

انسان مسلمان، نمی تواند فراتر از آنچه قرآن می گوید ابداع کند و آن را دستور العمل زندگی فردی و جمعی اش قرار دهد.

اصالت و صداقت جریان ها، سازمان ها، احزاب، تشکل ها و حکومت های اسلامی را در نسبت و بهره گیری شان از قرآن باید دید و سنجید.

قرآن در برهوت سرگردانی در میان فرقه ها، مذاهب، ادیان، مکتب های فکری و نحله های اعتقادی، همواره چراغ راه است.

بنابراین، امروزه اگر کسی از مسلمانان یا غیر مسلمانان، در پی فهم ماهیت، هدف و نسبت داعش با اسلام است، همخوانی یا ناهمخوانی عملکردهای این گروه را با قرآن باید مورد سنجه و آزمون قرار دهد.

خداوند در قرآن کریم به پیامبر(ص) خود می‌ فرماید به اهل کتاب در مورد غلو و افراطی گری هشدار بده: قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لاَ تَغْلُواْ فِی دِینِکُمْ غَیْرَ الْحَقِّ وَ لاَ تَتَّبِعُواْ أَهْوَاء قَوْمٍ قَدْ ضَلُّواْ مِن قَبْلُ وَ أَضَلُّواْ کَثِیرًا وَ ضَلُّواْ عَن سَوَاء السَّبِیلِ. بگو: اى اهل کتاب‏، در دین خود به ناحق افراط نکنید و از پى هوس‌ هاى گروهى که پیش از این گمراهی گشتند و بسیارى از مردم را نیز گمراه کردند و خود از راه راست منحرف شدند، نروید. (سوره مائده، آیه ۷۷).

در این آیه خداوند آشکارا اهل کتاب را از افراط در دین برحذر می دارد و آن را مقدمه گمراهی و پیروی از گروهی گمراه و منحرف می داند.

با این حساب، کاملا روشن است که بسیاری از اعمال، رفتارها و قوانینی که سازمان ها و جریان های تکفیری و تروریستی که امروزه در لباس دین و به نام اسلام و قرآن، بر سرنوشت مسلمانان مسلط شده اند، انجام می دهند آشکارا با پیام و دستور قرآن کریم، منافات و تعارض دارد و از نظر قرآن، مردود است.

آنها با این اقدامات، یکی از مهم ترین دستورات خداوند در قرآن کریم را نفی و نقض می کنند و به این ترتیب، هم خود از دین منحرف می شوند و هم شمار زیادی از مردم را گمراه و منحرف می سازند.

اسلام دین صلح و آشتی و همپذیری و همگرایی و در واقع شریعت سهله و سمحه است و قرآن، آموزگار راه و رسم زندگی مسالمت آمیز و صلح جویانه در پرتو هدایات و عنایات الهی است. قرآن نه تنها برای کسانی که به آن ایمان دارند و خود را در رعایت مفاد و دستورات و اوامر و نواهی آن ملتزم و مقید می دانند؛ بلکه برای هر انسانی که در جستجوی عدالت، هدایت و زندگی معنوی در سایه ارشادات و رهنمودهای الهی است،‌‌ آیین نامه ای جامع و تمام و کمال از سبک و اسلوب زندگی صلح آمیز است.

با این وجود، چندان که در آرا و اندیشه های بسیاری از مصلحان و مرشدان و پیشگامان نهضت های علمی و فرهنگی جهان اسلام نیز آمده، متاسفانه حساب اسلام را بایستی از حساب مسلمان نماهایی که خود را به اسلام نسبت می دهند، جدا کرد و این یکی از مصیبت های اصلی جامعه اسلامی در عصر حاضر است.

با نگاهی کوتاه و گذرا بر عملکردها و شیوه زیست جمعی مسلمانان در جوامع مختلف، به آسانی می توان به این نکته پی برد که اساسا اسلام غیر از آنچیزی است که در بسیاری از سنت های اجتماعی و نوع تعامل جمعی مسلمین، ساری و جاری است.

امروزه جوامع مسلمان را با فقر و بی سوادی و جنگ زدگی و فروماندگی اقتصادی و نفاق و افتراق و هم ستیزی و فرقه گرایی های تفرقه افکنانه و سنت های ناپسندی که هیچ ربط و نسبتی با پیام ها و آموزه های دین صلح و آشتی ندارد،‌ می شناسند.

بیگانگان می پرسند این چگونه دینی است که تمامی آموزه های آن، مبتنی بر صلح و دوستی و هم پذیری و همگرایی و تفاهم و زندگی مسالمت آمیز است؛ اما پیروان آن با خود در جنگ اند؟ تعدد فرقه های مذهبی و دامن زدن به اختلافات نه چندان بزرگ فقهی و عقیدتی، اگرچه از یک نظر از باب اختلاف امت است و رحمت و نعمت؛‌ اما از سوی دیگر، آب در آسیاب دشمن می ریزد و موجب آسیب پذیری شجره طیبه رسالت مصطفوی و پیام گرامی و گرانسنگ حضرت حق برای بشر آخرین خواهد شد.

قرآن یکی از اصول اساسی و بنیادین مورد وفاق و توافق همه فرق فقهی و مکاتب کلامی مسلمانان است و در متن و محتوای آن، هیچ اختلافی میان مسلمین وجود ندارد.

با این حساب، برای سنجش نسبت حقانیت یک جریان فکری و اعتقادی به ظاهر مسلمان با حقیقت اسلام، باید آن را در میزان قرآن، آزمون کرد.

داعش، تکفیر و ترور را نیز باید با قرآن مورد سنجش قرار داد. به سرعت روشن می شود که این گروه هیچ نسبتی با اسلام و قرآن و آموزه های وحیانی و آسمانی آخرین پیامبر ندارد و آنهایی که از این گروه به عنوان «دولت اسلامی» تبعیت می کنند نیز مصداق آیه مبارکه بالا و گروهی گمراه و منحرف اند.
https://avapress.com/vdcjmvevtuqe8hz.fsfu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما