تاریخ انتشار :پنجشنبه ۲۶ سنبله ۱۳۹۴ ساعت ۲۱:۱۶
کد مطلب : 116524
ما و صلح سفارشی!
در تازه ترین تحول، گفته می شود که نمایندگان برخی کشورهای بزرگ جهان، به حکومت پاکستان سفارش کرده که به روند صلح افغانستان کمک کند. این سخنان در حالی بیان می شود که نزدیک به دو ماه پیش روند مذاکره با طالبان از سوی پاکستان به تعلیق درآمد. در ظاهر مرگ ملاعمر بهانه تعلیق روند گفتگوها بود. اما کارشناسان بدین باورند که روند مذاکره میان حکومت افغانستان و طالبان گویا به مذاق سازمان استخبارات پاکستان سازگاری نداشت، از این روی مرگ ملاعمررا اعلام کردند تا بهانه ای برای تعلیق مذاکره پیدا کند.

هم چنان برخی آگاهان چنین بیان می دارند که سازمان استخبارات پاکستان تصمیم داشت تا خشونت و آدم کشی های تابستانه طالبان متوقف نشود تا تعدادی بیشتر از شهروندان افغانستان به کام مرگ فرستاده شود. بعد از حملات مکرر طالبان در کابل و کشته و زخمی شدن صدها تن از شهروندان کابلی، سرتاج عزیز مشاور امنیت ملی نخست وزیر پاکستان، در نشست "ریکا" در کابل حضور یافت اما گویا نتوانست اعتماد حکومت افغانستان را جلب کند، به سخنان صلح خواهانه او وقعی نهاده نشد، در نتیجه مشاور امنیت ملی نواز شریف با دست خالی به پاکستان برگشت و اینک صدای صلح خواهی پاکستان از دهان کشورهای بزرگ جهانی به گوش می رسد.

پرسشی که بوجود می آید آنست که چرا پاکستان در آن مقطع، روند مذاکره حکومت با طالبان را متوقف کرد و اکنون بار دیگر بر گفتگوهای صلح اصرار می ورزد و حتا برخی قدرت های جهانی را واسطه قرار داده است.

پرسش دیگری که بوجود می آید آنست که چرا کشورهای بزرگ جهانی چون امریکا، انگلیس و یا چین بدون آن که پی گیری های لازم را بعمل آورند و جدیتی در ایجاد صلح در افغانستان داشته باشند، فقط هر از چند گاهی سخنانی بر زبان می آورند و توجهی به مسئله صلح افغانستان معطوف می دارند؟

پاره ای از کارشناسان بدین باورند که تعلیق روند مذاکره میان حکومت افغانستان و طالبان روی این هدف صورت گرفت که مقام های استخباراتی پاکستان می اندیشیدند که ممکن است در روند مذاکره صلح حکومت افغانستان و طالبان، طشت دروغ پردازی حکومت پاکستان از بام بیافتد و مرگ ملاعمر رسانه ای شود، در نتیجه میان گروه طالبان چند دستگی ایجاد شود. ایجاد چند دستگی و شقاق می توانست از بار مثبت مذاکره بکاهد و طالبان را در موضع ضعف قرار دهد و در نتیجه پاکستان به اهدافی که در نظر داشت نایل نشود. اما اعلام مرگ ملاعمر باعث شد که مواضع دسته های گوناگون طالبان مشخص شود و واکنش ها نسبت به مرگ ملاعمر نیز تحت کنترول استخبارات پاکستان درآید.

سرتاج عزیز وقتی خواستار ادامه مذاکره میان حکومت افغانستان و طالبان شده است که عملیات تابستانه طالبان نزدیک است که ختم شود، با آمدن فصل خزان و سرد شدن هوا امکان رفت و آمد و تحرک از طالبان گرفته می شود؛ لذا پاکستانی ها می خواهند فصول سرد سال را با مذاکره و سیاست گرم کنند. دوم آن که واکنش ها نسبت به مرگ ملاعمر تحت کنترول حکومت و سازمان استخبارات پاکستان در آمده است و اکنون پاکستانی ها می دانند که چه طیف هایی در داخل طالبان با رهبری طالبانی تحت امر پاکستان مخالفت و یا موافقت دارد.

تازه ترین گزارش ها آنست که برادر و فرزند ملاعمر نیز به ملامنصور بیعت کرده و سر اطاعت و تسلیم به پیشگاه سازمان استخبارات پاکستان سپرده است. این بیعت بدین معنا است که پاکستانی ها موفق شده اند که پسر و برادر ملاعمر را از خون خواهی ملاعمر باز دارند و آنها را در کنار ملامنصور قرار دهند.

نکته ی دیگری که ممکن است پاکستانی ها را وادار ساخته باشد که روند مذاکره حکومت افغانستان با طالبان را پی گیری کنند اظهارات آشکار یکی از مخالفان رهبری کنونی طالبان یعنی ملا دادالله است. وی بعد از مرگ ملاعمر با منصور بیعت نکرده و منصور را وابسته به سازمان استخبارات ارتش پاکستان می داند و این موضوع را به صراحت با رسانه های گروهی در میان گذشته است، این اظهار نظر می تواند وجهه پاکستان را در انظار عمومی بیشتر خدشه دار کند و حکومت آن کشور را بیشتر تحت فشار قرار دهد.

طرفداری از مذاکره به معنای فرا فگنی و بیرون ریختن بار منفی این اتهام ها به بیرون تلقی می گردد. درباره پرسش دوم نمی توان پاسخ روشن ارایه کرد؛ زیرا هنوز مشخص نشده است که چرا قدرت های جهانی مردم افغانستان و سرنوشت آنها را به بازی گرفته اند و هر روز یک ساز می زنند. قدرت های بزرگ جهانی آنچه پشت پرده سیاست در پاکستان می گذرد به درستی می دانند.

سازمان استخبارات پاکستان از همکاران و شرکای منطقه ای سازمان سیای امریکا است، سازمان سیاه می داند که استخبارات پاکستان حامی و پشتیبان طالبان افغانستان است، با آن که می داند چرا استخبارات پاکستان را از دخالت در امورافغانستان منع نمی کند و یا حتا اسناد و مدارکی از سوی حکومت افغانستان بارها در انظار مجامع جهانی قرار داده شده جدی نمی انگارد و برای قطع دست پاکستان فشارهای لازم را بر آن کشور وارد نمی آورد؟

می توان با توصیه و نصیحت پدرانه بزرگترین مشکل منطقه را که دخالت بی مورد و نابجای حکومت پاکستان در امور داخلی افغانستان است حل کرد؟. اگر مشکل میان دو کشور با توصیه های پدرانه حل و فصل می شد شاید تا حال حل شده بود و مردم افغانستان شاهد این همه تلفات انسانی و خسارات مادی نبود.

تجربه نشان داده است که قدرت های جهانی هر جایی که منافع شان ایجاب کند به جای توصیه عمل می کنند. حداقل عمل هم آنست که آن حکومت ها را تحت فشار قرار می دهد. اما گویا افغانستان از آن کشورهایی نیست که منافع مستقیم کشورهای بزرگ را برآورده کند از این جهت است که به توصیه و نصیحت بسنده می کنند تا حداقل عریضه خالی نباشد.

آنچه مردم افغانستان انتظار دارند خواسته های موجه و قانونی است، این که مجامع جهانی می دانند که پاکستان بی شرمانه در امور افغانستان دخالت می کند اما تا حال هیچ اقدامی نکرده و فشاری لازم را بر پاکستان وارد نیاورده است از این جهت است که پاکستان ایجاد صلح در افغانستان را به عنوان یک ارزش انسانی نمی نگرد. هرگاه احساس کرد که ممکن است زیر فشار قرار گیرد و یا اتهامی جدیدی بر او بسته شود دست به مانور می زند تا اتهام ها را کمرنگ کند.
https://avapress.com/vdcgx39qtak9qn4.rpra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما