تاریخ انتشار :يکشنبه ۲۲ سنبله ۱۳۹۴ ساعت ۱۸:۲۸
کد مطلب : 116335
حکومت ناچار از میدان دادن به مجاهدین!
این روزها شاهد تحولات عجیب و سریع در کشور می باشیم. طالبان و مخالفان دولت به گونه ی غریبی احساس قدرت و قوت می کنند و با جرئت و جسارت تمام به سمت ولسوالی های مهم در کشور پیشروی می کنند و از آن بد تر اینکه نیروهای پولیس و اردو و امنیت ملی را به گونه ی بی رحمانه ای به شهادت می رسانند.
با برقراری حکومت وحدت ملی، بر شدت و هدت نابسامانی های امنیتی در کشور افزوده شده و عرصه تصمیم گیری برای سران و رهبران حکومتی بواقع تنگ و مشکل گردیده است. این در شرایطی است اوضاع بد امنیتی روی همه ی زوایای زندگی مردم سایه افکنده و علتی شده است برای حاکمیت بیکاری و فقر و در نتیجه فرار سیل آسای مردم از کشور با هدف رسیدن به سواحل امن کشورهای دوردست اروپایی و غیره.
همه این ناکامی ها، میدان را برای رقبای سیاسی حکومت وحدت ملی فرخ و گسترده ساخته و موجب شده تا آنان همه ی این نابسامانی ها از چشم سران حکومتی ببینند و پیوسته زبان به ملامت آنان بگشایند و بچرخانند.
یکی از انتقادهای عمده و مهمی که از سوی رقبای سیاسی حکومت وحدت ملی بر سران آن وارد می شود، این است که رقیبان می گویند حکومت همواره نسبت به مجاهدین و سهم و نقش سازنده آنان در برقراری نظم و امنیت در کشور بی توجه و بی اعتنا بوده و هیچگاه نخواسته تا از مشوره های رهبران جهادی استفاده راهبردی کند.
یکی از کسانی که نوک تیز پیکان نقد و نکوهش را به سمت حکومت وحدت ملی نشانه رفته، اسماعیل خان؛ وزیر پیشین انرژی و آب است.
اسماعیل خان از وضعیت بد امنیتی کشور اظهار نگرانی کرده و گفته است که :"علت ناکامی های پیوسته دولت، نادیده گرفتن مجاهدین در قدرت است. هر دولتی در افغانستان که قدرت مجاهدین را نادیده بگیرد، به صلح، توسعه، رفاه و امنیت نخواهد رسید.
من به دولت توصیه می کنم که با مجاهدین مشوره کند، بی ثباتی و ناامنی راه حل دارد، اگر دولت همچنان مجاهدین را به حاشیه قرار دهد، مطمئن هستم که تا سال دیگر ولایات بیشتری به دست طالبان سقوط خواهد کرد.
دولتمردان افغانستان باید بدانند که علت بخش اعظم چالش های موجود، نادیده گرفتن مجاهدین در قدرت است.
اسماعیل خان به تازگی به ولایت پروان سفر کرده بود و در آنجا با شماری از رهبران و فرماندهان مجاهدین دیدار و گفتگو کرده است.
آقای اسماعیل خان گفت: هدف دیدار ما از پروان، بسیج مجاهدین بود که باید مجاهدین برای آوردن امنیت و ثبات دور یک محور واحد بسیج شوند تا در برابر چالش های موجود مبارزه شود و برای تطبیق دستورات اسلامی در نظام فعلی تلاش شود.
شرم است برای حکومتی که پس از سال ها دریافت کمک های جامعه جهانی ملت و جوانان خود را به دورش نگهداشته نتواند و به دلیل اینکه گرسنه نمانند و یا از ترس جان شان از کشور فرار کنند".
همچنین یکی از افراد نزدیک به سیاف، گفته بود که قرار است در آینده نزدیک سران مجاهدین جهبه سیاسی تازه ای به نام - شورای دفاع از افغانستان- تشکیل دهند.
در این جبهه سیاسی علاوه بر حضور چندین چهره با نفوذ جهادی نام اسماعیل خان نیز دیده می شود.
قرار است شورای دفاع از افغانستان با محورریت آقای سیاف تشکیل شود.
واقعیت آن است که گفته های آقای اسماعیل خان اگر به دلیل دوری وی از حکومت و قدرت نباشد و نیز انگیزه و اراده باطل از کلمات حق خویش نداشته باشد و نیز با هدف و انگیزه خدمت به افغانستان و ملت خویش، به گفتن این اظهارات روی آورده باشد و همچنان صادق در گفتار خویش باشد، می توان گفت که گفته های خوب و نزدیک به واقعیتی است که بسیاری دیگر نیز شبیه گفته های او را بر زبان رانده اند و به آنها معتقدند.
اما چیزی که موجب می شود تا به گفته های امثال اسماعیل خان توجه جدی نشود و آنها را ناشی از عقده های شخصی دور کردن اسماعیل خان از قدرت و حکومت تلقی کنیم؛ باور برخی از آگاهان است مبنی بر آنکه همین عقده های دوری از حاکمیت و ریاست است تا اسماعیل خان و امثال او به شدت و هدت به حکومت وحدت ملی می تازند؛ و گر نه که اگر چنین نبود و پای منافع شخصی در میان نبود، اسماعیل خان در دوره حامد کرزی چرا متوسل به ادبیات اعتراض و انتقاد، آنهم از نوع تند و تیز آن علیه حکومت و نظام قبلی نشد؛ آنهم در حکومتی که به چهره های جهادی توجه چندانی نمی شد و حتی در زمان حامد کرزی بسیاری از سران و قوماندانان جهادی ترور هم شدند؟!
از آن گذشته، صرف نظر از علل بیرونی و دخالت پیوسته پاکستان در ایجاد ناامنی ها در افغانستان، همه می داند که علل عمده جنگهای داخلی در دهه هفتاد، زیاده خواهی و انحصار طلبی و عدم سازش سران جهادی با همدیگر بود که موجب تسلط بیگانگان بر افغانستان بوسیله عوامل طالبان در ۶ سال پس از آن شد.
واقعیت این است که سران برخی از مجاهدین مانند اسماعیل خان، امتحان خویش را داده اند و مردم افغانستان ابداً خاطرات تاریک و نکبت بار جنگهای داخلی را فراموش نمی توانند؛ اما با همه اینها و با توجه به وضعیت بحرانی حاکم در کشور و نیز عدم توانایی حکومت وحدت ملی در اداره و مدیریت بحرانهای مختلف امنیتی- اقتصادی در کشور، به نظر می رسد سران حکومت وحدت ملی چاره ای جز متوسل شدن به سران جهادی ندارند.
صرف نظر از آنکه رهبرانی چون اسماعیل خان، سیاف، عطا محمد نور، محقق و امثال آنان از مجاهدین، با چه انگیزه و نیتی وارد مبارزه با طالبان و مخالفان مسلح دولت خواهند شد؛ یک چیز مسلم و آشکار است و آن نوع جنگیدن و مبارزه آنها در برابر دشمنان افغانستان اعم از طالبان و حامیان داخلی و خارجی آنها است؛ به گونه ای که می توان گفت این جنگ متفاوت است و با همه ی جنگهایی که تا کنون در افغانستان روی داده فرق خواهد کرد و مطمئناً سر نوشت کشور و مردم را مشخص خواهد کرد.
https://avapress.com/vdcgw39qnak9qw4.rpra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما