تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۵ اسد ۱۳۹۱ ساعت ۱۸:۰۴
کد مطلب : 46389
پشت پرده درخواست پوتین از ناتو برای ادامه حضور در افغانستان
تأکید پوتین رئیس جمهور روسیه بر لزوم ادامه حضور ناتو در افغانستان از جمله خبرهای مهمی است که بازتاب گسترده ای در میان ناظران مسائل بین المللی بویژه کارشناسان مسائل راهبردی داشته است.

پوتین که اواخر هفته گذشته از یکی از پایگاه آموزشی چتر بازان در منطقه «اولیانوسک» روسیه بازدید می کرد، ضمن تأکید بر مهار هرج و مرج و بی قانونی بیش از پیش در افغانستان، که منجر به برهم زدن آرامش در مرزهای جنوبی روسیه می شود خواستار ادامه حضور ناتو در افغانستان گردید.


وی با اشاره به وجود مشکلات و موانع زیاد بر سر راه مقامات افغان در کنترل این کشور، حفظ امنیت را جزو مهمترین وظایف نظامیان ناتو در افغانستان عنوان کرده و افزود: با توجه به عدم حضور ما در افغانستان، کمک به ناتو در این کشور ضروری است، ناتو باید در افغانستان بماند و با شبه نظامیان بجنگد.

پوتین در ضمن این بازدید با تقبیح برنامه زمان بندی شده ناتو برای خروج نظامیانش از افغانستان که قرار است به تدریج از سال آینده آغاز شده و تا سال 2014 بطور کامل افغانستان را ترک کنند، اعلام داشت که خروج نظامیان ناتو از افغانستان، منطقه آسیای مرکزی و جنوب روسیه را در مقابل اقدام های خشونت بار شبه نظامیان و قاچاق چیان مواد مخدرآسیب پذیر خواهد کرد.

افغانستان؛ متغیری دو وجهی در مناسبات میان ناتو و روسیه 

از افغانستان باید به عنوان متغیری «دو وجهی» که هم از قابلیت ایجاد «منازعه» و هم از پتانسیل تقویت «همکاری» در روابط میان ناتو و روسیه برخودار بوده است نام برد. ناگفته پیداست که حضور ناتو در افغانستان یکی از موضوعات چالشی و بحث برانگیز مناسبات میان ناتو و روسیه در طول سال های اخیر بوده است.


این چالش همچنان استمرار داشت تا اینکه دو طرف در آخرین نشست نوبتی شورای روسیه و ناتو که در 20 آوریل (اول ماه ثور) سال جاری میلادی در بروکسل برگزار شد حاضر شدند در مسائلی نظیر تأمین امنیت قلمرو خود و برقراری ثبات در مناطق جهان همکاری نمایند. «همکاری در افغانستان» یکی از موضوعات مورد توافق میان دو طرف در نشست بروکسل بود.

در این زمینه بالاخره پس از مدت ها، پوتین اجازه داد ‌تا ‌مرکز ‌ترانزیتی ‌ناتو ‌در ‌اولیانوفسک و ترانزیت محموله های ناتو به افغانستان و بالعکس از مسیر هوایی این شهر، ایجاد گردد.

با اینکه مسکو بر این باور است که امریکایی ها در افغانستان ناکام مانده و راه به جایی نبرده اند ولی واقعیت این است که روس ها در زمینه آینده افغانستان، چاره ای جز همکاری و تعامل با ناتو و امریکا نداشتند چرا که ایجاد ثبات و آرامش در مرزهای جنوبی روسیه و تأمین برخی منافع «ژئوپلیتیکی و استراتژیکی» روسیه در این منطقه، عمیقاً منوط به استقرار ثبات و آرامش در افغانستان بوده است.


در واقع موافقت روسیه با درخواست ناتو جهت استفاده از مسیر هوایی اولیانوفسک که یکی از وجوه بارز همکاری و حمایت روسیه از ناتو در افغانستان است را نیز باید در راستای این اصل ارزیابی کرد ، کما اینکه بنا به دلایل امنیتی، سیاسی، اقتصادی و فنی هم منطبق با «منطق رئالیستی» حاکم بر سیاست خارجی روسیه خواهد بود که در افغانستان با ناتو همکاری داشته و از نیروهای ائتلاف در این کشور حمایت نماید.


ادامه حضور ناتو در افغانستان؛ آقای پوتین، چرا و به چه دلیل؟!

تأکید پوتین و درخواست وی مبنی بر لزوم ادامه حضور ناتو در افغانستان را باید یکی از «وجوه بارز» رئالیسم حاکم بر سیاست خارجی روسیه تلقی نمود که اهدافی چند را دنبال می کند.

ناگفته نماند که همکاری میان روسیه و ناتو که بویژه در مسئله افغانستان به اوج خود رسیده است هرگز تا به این حد، نه تنها در چارچوب انتظارات مسکو نبوده است بلکه در حد و اندازه هایی افزون بر انتظارات روسیه نیز گام نهاده و از آن نیز فراتر رفته است.

پوتین در چهارچوب دکترین امنیت ملی روسیه که به عنوان نقشه راه این کشور تا سال 2020 تعریف و تبیین شده است، طی بازیدی که از یکی از پایگاه های آموزشی اولیانوفسک داشته است بصورت «معناداری» از ناتو درخواست نموده است که همچنان در افغانستان حضور داشته باشد.

البته سخنان اخیر پوتین از ناتو مبنی بر ادامه حضور در افغانستان درخواست جدیدی برای ناتو نبوده و چندی قبل نیز در دو مورد یکی توسط لاوروف وزیر امور خارجه در نشست بروکسل، و دیگری توسط پوتین هنگام نخست وزیری، از ناتو دعوت شده بود، که همچنان در افغانستان بماند.

اما پرسش اصلی در این رابطه این است که اساساً چه اهداف و مقاصدی باعث شده است که روس ها بویژه شخص پوتین لزوم ادامه حضور ناتو در افغانستان را ضروری دانسته و از ناتو درخواست نمایند که همچنان در افغانستان حضور داشته باشد؟ در واقع پشت پرده درخواست پوتین برای ادامه حضور ناتو در افغانستان را چگونه می توان ارزیابی نمود؟ و اهداف پیدا و پنهان موجود در پشت پرده این درخواست چیست؟
در پاسخ به این پرسش دو دسته اهداف و نیات را یکی در چهارچوب «اهداف تاکتیکی» و دیگری «اهداف استراتژیکی» که هر دو مکمل هم می باشند به شرح ذیل می توان شناسایی کرد:

اهداف تاکتیکی

واقعیت این است که روس ها ادامه خروج نظامیان ناتو از افغانستان را، به نفع آرامش و ثبات منطقه ندانسته و از آن بیم دارند که خروج ناتو از افغانستان شبیه خروج شوروی در سال 1989، منجر به بازگشت مجدد طالبان به قدرت در کابل شود.

در واقع این همان مسئله ای که بشدت در تعارض با تحقق برخی از اهداف تعریف شده در سند دکترین امنیت ملی روسیه می باشد. چرا که «مصون سازی» محیط پیرامون یکی از اهداف تبیین شده در این سند می باشد که حضور مجدد عناصر بنیادگرای طالبان در کابل که توسط استراتژیست های روسی می تواند یکی از پیامدهای احتمالی خروج ناتو از افغانستان باشد ارزیابی شده است، بطور حتم و یقین موجب بی ثباتی در مرزهای جنوبی روسیه نیز خواهد شد.
اینکه پوتین در سخنان چند هفته اخیر خود در اولیانوفسک اعلام می دارد که خروج نظامیان ناتو از افغانستان که قرار است به تدریج از سال آینده آغاز شود، منطقه آسیای مرکزی و جنوب روسیه را در مقابل اقدامات خشونت بار شبه نظامیان و قاچاقچیان مواد مخدرآسیب پذیر خواهد کرد، می تواند دلیلی بر اثبات این مدعا باشد.

اهداف استراتژیکی
برخی از استراتژیست ها و حتی گروهی از سیاستمداران روسی بر این باورند، که بازنده اصلی در تعامل با ناتو، روسیه بوده است، چرا که ناتو در قضیه افغانستان مسکو را «فریب» داده است. این گروه از سیاستمداران و استراتژیست های روسی که نگاه «بدبینانه ای» به ناتو دارند، بر این باورند که تمامی برنامه ها، تصمیمات و طرح های ناتو در جهت مهار تروریست ها و استقرار ثبات و امنیت در افغانستان «سرپوشی» برای ورود این پیمان نظامی به منطقة استراتژیک آسیای مرکزی و تجاوز بر قلمرو سنتی نفوذ روسیه و حضور در حیات خلوت روس ها بوده است.
انتقاد از عملکرد ناتو در افغانستان سبب شده است تا مقامات روس بویژه پوتین، از کشورهای عضو بخواهند تا زمان تحقق طرح های خود مبنی بر بازگشت ثبات و امنیت به قلمرو افغانستان و از بین رفتن تهدید سازمان های افراطی نظیر گروه طالبان و القاعده، نظامیان خود را همچنان در این کشور نگاه دارند.

البته نباید از نظر دور داشت که این درخواست روسیه بطور کلی ریشه در تجارب تلخ حاصل از اشغال افغانستان توسط شوروی سابق دارد، که هزینه‌های این اشغال در ابعاد مختلف وجودی، شیرازه اقتصادی آن ابرقدرت را از هم گسست.
بنابراین از این نکته نظر باید توجه داشت که مسکو با درخواست ادامه‌ حضور ناتو و آمریکا در افغانستان، اساساً درصدد تحقق دو هدف قابل تأمل است که در نهایت به تحقق هدف نهایی روسیه در ارتباط با ناتو کمک شایانی می کند؛

از یک سو بدنبال «تحمیل» هزینه‌های بیشتری به بودجه کشورهای عضو ناتو آن هم در شرایط دشوار اقتصاد کنونی جهانی می باشد و از سوی دیگر در پی «مهار» خطر نفوذ عناصر تروریستی و نیروهای بنیادگرا و افراطی به مرزهای جنوبی خود با دستان نظامیان ناتو می باشد. که تحقق این دو هدف، متعاقباً به محقق سازی هدف نهایی روسیه که همان جلوگیری از گسترش آن به شرق و محیط پیرامون خویش است کمک خواهد نمود.


ارزیابی نهایی

اگرچه روسیه همکاری هایی با ناتو در مسئله افغانستان دارد اما عملکرد این پیمان نظامی در منطق استراتژیکی آسیای مرکزی را مغایر با منافع و دکترین امنیت ملی خویش می‌داند. امروز مسکو از آن ناراضی است، که ناتو علیرغم طرح های اعلامی خود مبنی بر خروج از افغانستان تا سال ۲۰۱۴، به طور فعالانه در جهت تثبیت تأسیسات نظامی خود در این کشور، دست به عمل شده است.

این تأسیسات، که در حال تجهیز با پیشرفته ترین فناوری های روز هستند، قادر خواهند بود تمامی منطقه و خارج از آن را تحت کنترل خود داشته باشند. در واقع همان موضوعی که روس ها همواره از آن بیم داشتند و آن سلب مصونیت از محیط پیرامون خود و یا امنیت محیط پیرامون خود در راستای تأمین منافع غربی به جای منافع روسی می باشد.

اگرچه ناتو و کشورهای غربی در ابتدای امر با هدف به اصطلاح مبارزه بین‌المللی علیه تروریسم، با «چراغ سبز» مسکو وارد منطقه آسیای مرکزی شدند، اما در مقطع کنونی این حضور هرگز در چارچوب منافع روسیه ارزیابی نمی‌شود. زیرا از نظر روسیه مبارزه با تروریسم «نقابی» بوده است که غرب با تمسک به آن به تأمین منافع اقتصادی و سیاسی خود در این منطقه بدون توجه به منافع روسیه بیش از هر چیز دیگری مبادرت ورزیده است.

بنابراین پوتین با درک عمیق رویکردهای غربی در افغانستان و با احاطه کامل به مبانی سیاست خارجی آن ها در آسیای مرکزی و منطقه خاورمیانه، در اقدامی معنادار از ناتو درخواست نمود تا به حضور خود در افغانستان برخلاف جدول زمانبندی شده خویش ادامه دهد. تا اولاً به تأمین امنیت، آرامش و ثبات مرزهای خویش از طریق جلوگیری از بازگشت عناصر رادیکال به حکومت افغانستان مبادرت نماید. در ثانی هزینه های نظامی ناتو در آسیای مرکزی را افزایش دهد. ثالثاً با دستان نظامیان ناتو به پاکسازی مناطق تحت نفوذ خود از وجود تروریست های القاعده و قاچاقچیان مواد مخدر بپردازد و در نهایت از این طریق به فرسایش توان ناتو در که در حیات خلوت خود حضور دارد مبادرت ورزید و قدرت حضور این سازمان را در مناطق دیگر بویژه خاورمیانه و احتمالاً در آینده در سوریه سلب نماید. 

نویسنده: حمید خوش آیند، پژوهشگر مطالعات استراتژیک

منبع: شبکه خبر ایران
منبع : خبرگزاری آوا- تهران
https://avapress.com/vdcjhtex.uqemozsffu.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما