تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۱ جدی ۱۳۹۰ ساعت ۱۸:۵۰
کد مطلب : 34504
خانه های امن؛ خطری فاجعه بارتر برای سحر گل ها!
تتبع و تحقیق در تاریخ اجتماعی زنان در جوامع امریکایی و غربی، از تنزل زن در حد حیوانات خانگی و برخورد غیر انسانی مردان با آنان، حکایت دارد.
از چند روز بدینسو، رسانه های داخلی به نشر و پخش خبری مبادرت کرده اند که دل هر انسان دردمند و آزاده ای را جریحه دار می کند. بانوی خردسال و مظلومی بنام سحر گل که خانواده بی تفاوت و بی مسئولیت او، وی را به خانواده ناشناخته و بدون هیچ گونه تحقیق و تجسسی به عنوان عروس می دهد. دختر بچه 14 ساله ای که طبق گزارش داکتران نسایی، هنوز به بلوغ نرسیده است! بر اساس گزارش رسانه ها، بانو سحر گل، پس از آنکه متوجه می شود فامیل شوهرش انسان های فاسد و گمراهی هستند و از وی توقع کارهای خلاف اخلاق و عفت را دارند؛ در برابر خواسته های نامشروع آنان مقاومت می کند. مقاومت بانو سحر گل، خوشایند خانواده فاسد شوهرش واقع نمی شود و همه با هم به آزار و اذیت وحشیانه و غیر انسانی این دخترک مظلوم و بی پناه، شروع می کنند. دخترک را در زیر زمینی حبس کرده و از هیچ نوع ظلم و جنایتی در حق آن کودک معصوم کوتاهی نمی کنند. طبق نظر داکتران معالج بانو سحر گل، وی بوسیله سیخ داغ و گدازنده ای عقیم می گردد. در بسیاری از اعضای بدن نحیفش آثار سوختگی شدید مشاهده شده و یکی از چشم هایش شدیدا آسیب دیده است. موهای او را با دست کنده اند؛ یکی از ناخن هایش را با پلاس کشیده اند و از نظر روحی و عصبی، لطمات جبران ناپذیری به وی وارد آورده اند. طبق نظر مسئولان وزارت صحت عامه، ماه ها طول خواهد کشید تا خانم سحر گل، شاید بتواند صحت و تندرستی نسبی خودش را باز یابد.
با تاسف باید پذیرفت که جامعه افغانی بر رغم آنکه عنوان یک جامعه دینی اسلامی را با خود یدک می کشد، هنوز با بسیاری از مفاهیم و گزینه های انسانی- اسلامی، بیگانه است . قطعا در هیچ دین و آیینی آن اندازه که در آیین پویای اسلام به زن و حقوق آن بها داده شده، اهمیت داده نشده است. اما با تاسف که این اهتمام به حقوق زن در اسلام، از بعد رفتاری و عملی ، هیچگاه در جامعه سنتی افغانستان، قانونی و نهادینه نشده است. غرب با فریب زن و افکار عامه جهانی، شخصیت ملکوتی و معنوی آن را در حد یک کالای تبلیغاتی و تجارتی پایین آورده و با دادن آزادی های افسار گسیخته برای زن غربی، او را تبدیل به بازیچه دستان مردان هوس باز و هرزه کرده است. البته رویکرد مذکور نسبت به زن و حقوق آن در جوامع امریکایی و غربی، خیلی هم نباید دور از توقع و انتظار باشد. چرا که تاریخ مظلومانه و نکبت بار زن در جوامع غربی، ایجاب یک چنین ستم و اجحاف هایی را در حق زنان غربی دارد.
تتبع و تحقیق در تاریخ اجتماعی زنان در جوامع امریکایی و غربی، از تنزل زن در حد حیوانات خانگی و برخورد غیر انسانی مردان با آنان، حکایت دارد. پس بیجا نیست اگر گفته شود مقداری از طغیان و آزادی های افسار گسیخته زن غربی، بازتاب طبیعی سخت گیری ها، حق کشی ها و ستم هایی است که در طول قرون و اعصار بر زن امریکایی و غربی، تحمیل شده است. اما در این سوی و در جوامع اسلامی، باید اعتراف کرد که ما مسلمانان از طرف دیگر بام، بر زمین خورده ایم! با آنکه در متون دینی ما مسلمانان تاکید شده که نباید به زن به عنوان اسیر و برده نگاه شود؛ بهشت زیر پای مادران است؛ از دامن زن، مرد به معراج می رود؛ زن و دختر، گلی است از گلهای بهشت؛ احسان به مادر و نگفتن اف بر روی پدر و مادر! ؛ عاق مادر بوی بهشت را نخواهد شنید و بسیاری از تعابیر دیگر که همگی گویای ارزش و جایگاه بلند و رفیع زن در آیین زندگی بخش اسلام است. اما با تمام اینها باز دیده می شود که در حیطه عمل، کمیت بسیاری از ما مسلمانها در مواجهه با زن و رعایت حقوق آنان به شدت می لنگد! برخورد ناشایسته و غیر انسانی خانواده شوهر بانو سحر گل، با این دختر معصوم، یکی از نمونه های تاسف بار و رقت انگیز جامعه سنتی و بدور از آموزه های اخلاقی دین مبین اسلام در حق یک انسان است.
به هر تقدیر، حالا که خداوند رئوف در حق این بانوی ارزشمند و شجاع لطف کرده و او را بوسیله پولیس نجیب کشور از چنگ دیو صفتان به ظاهر انسان، نجات داده است، چند نکته به وزارت صحت و وزارت زنان قابل توصیه و یاد آوری است: اول اینکه به احتمال بسیار، دختران و زنان دیگری شبیه سحر گل در جامعه افغانستان، با ده ها مشکلِ مرد سالاری، ظلم و از همه بدتر تهدیدات ویرانگر جنسی و ناموسی مواجه اند. لذا بر مسئولان این دو وزارت خانه به خصوص وزارت زنان است که در جهت احقاق حقوق آن دختران و زنان مظلوم و صد البته با توجه به راهکارهای دین مبین اسلام، توجه و اقدام کنند. دوم آنکه از شخصیت، عفت و پاکدامنی و شجاعت بانو سحر گل در سطح تمام کشور باید تجلیل و تکریم شود. چون بنابر سخن رسول گرامی اسلام (ص):" شجاع ترین مردم کسی است که به هوای نفس خودش پیروز شود و غلبه کند". سحر گل و مقاومت این بانوی بزرگوار در برابر خواسته های پلید و شیطانی خانواده شوهرش، مصداق آشکار و تمامِ شجاعت یک زن مسلمان در حدیث شریف است. رسانه های معلوم الحالی که دیروز، سنگ قهرمانی و شجاعت زنی را به سینه می زدند که برای دفاع از حق خودش، در نزدیکی پارلمان کشور خیمه زده بود، حالا کجا هستند و در برابر این عمل شجاعانه و قهرمانانه یک دختر بچه مسلمان افغانستانی، چرا سکوت ننگ و مرگ اختیار کرده اند ؟!! در چشم کم سو و نابینای آنان، حتما دختران و زنانی، قهرمان و شجاع هستند که از فلتر و غربال آموزه های فرهنگی امریکا و غرب، عبور کرده باشند! به نظر می رسد اگر قرار باشد دختران و زنانی، جهت الگو و اسوه قرار گرفتن برای جامعه نسوان افغانستان، پیشنهاد و توصیه شود، آنان دختران و زنان پاک سرشت و پاکدامنی چون بانو سحر گل و امثال آن باید باشد و بس.
و آخرین توصیه به وزارت زنان و مسئولان امر این است که اگر قرار است سحر گل و امثال او از دختران و زنان مسلمان افغانستانی، تحت مداوا و تعلیم و تربیت قرار بگیرند، لازم و واجب است که این مهم، توسط داکتران و آموزگاران مسلمان افغانستانی و در داخل افغانستان، انجام بگیرد. از سپردن دختران پاک و بی آلایشی چون سحر گل، به خانه های "ناامن" شدیدا باید پرهیز شود. چرا که بانو سحر گل، از فساد، پوچی وابتذال فرار کرده است و در ازای آن، این همه سختی و مرارت را بجان خریده است. انتظار ملت افغانستان از دو وزرات صحت و زنان، این است که بانو سحر گل را پس از مداوا و کمک همه جانبه جهت بهبود وضعیت زندگی او، به خانواده پدری و مادری اش برگردانند. مبادا مسئولان امر از سر دلسوزی های جاهلانه و یا هم مغرضانه، سحر گل را از زیر چکک نجات داده و او را در زیر ناودان قرار دهند! تحویل دادن بانو سحر گل به خانه های ناامن، در واقع، نشاندن وی در زیر ناودان است! به امید آنکه هیچ گلی و در هیچ یک از خانه های این وطن و در هیچ یک از شام و سحری، مورد ظلم و بی مهری قرار نگرفته و پرپر نشود.

نویسنده: سید فاضل محجوب
منبع : خبرگزاری صدای افغان(آوا)- کابل
https://avapress.com/vdcfjtdm.w6djxagiiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما