نزدیکیهای ظهر بود. آفتاب عمود میتابید و راننده که خسته به نظر میرسید گفت: "دوستان حرکت میکنیم بخیر!"
با آغازِ حرکت و عبور از جادههای شلوغ پایتخت و فضای آلودهی آن وارد درهای زیبا، سرسبز و دلنشین شدیم. سکوتی سنگین حاکم بود. راننده با شکستنِ فضای سکوت، صرفا از باب تذکر فقط همین جمله را گفت که ...