کوتاه بودن عمر حضرت جواد(ع) یکی از دلایلی است که می توانیم بگوییم که امام جواد(ع) نسبت به سائر ائمه(ع) که از عمر بیشتری برخورد بودند، کمتر در بین مردم مطرح شده است. اما در واقع مطابق آنچه در منابع حدیثی شیعه آمده، ما در مورد امام جواد(ع) کم معارف نداریم، یعنی دانستنی ها و مطالب زیادی داریم که متاسفانه این ها کمتر در میان شیعه مطرح شده است.
اشاره
امام نهم که نامش «محمد»، کنیه اش «ابوجعفر» و معروف ترین القاب او «تقی» و «جواد» است. آن بزرگوار در ماه مبارک رمضان سال ۱۹۵ هجری قمری در شهر «مدینه منوّره» دیده به جهان گشود.
پدر بزرگوار آن حضرت «امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام» امام هشتم شیعیان می باشند.
نام مادر ایشان «سبیکه» بود که از خاندان «ماریه ی قبطیه» همسر پیامبر اکرم(ص) به شمار می رفت و از نظر فضائل اخلاقی در درجه والایی قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود؛ به طوری که امام رضا(ع) از او به عنوان بانویی منزه و پاک دامن و با فضیلت یاد می کرد. ضمن عرض تبریک میلاد این امام عزیز به پیش گاه امام عصر(عج)، مراجع عظام تقلید و عموم شیعیان و پیروان اهل بیت(ع) در سراسر جهان، توجه علاقه مندان را به نوشتار کوتاهی در باره زندگانی کوتاه، فضائل و میراث ماندگار آن حضرت جلب می کنم.
۱- دلیل شناخت کمتر نسبت به امام جواد(ع)
امام جواد(ع) به دو دلیل، در بین مردم نسبت به دیگر امامان کمتر شناخته شده است:
الف) کوتاه بودن عمر آن حضرت
بنا بر آنچه در تاریخ آمده است، امام جواد(ع) در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید. لذا کوتاه بودن عمر حضرت جواد(ع) یکی از دلایلی است که می توانیم بگوییم که امام جواد(ع) نسبت به سائر ائمه(ع) که از عمر بیشتری برخورد بودند، کمتر در بین مردم مطرح شده است. اما در واقع مطابق آنچه در منابع حدیثی شیعه آمده، ما در مورد امام جواد(ع) کم معارف نداریم، یعنی دانستنی ها و مطالب زیادی داریم که متاسفانه این ها کمتر در میان شیعه مطرح شده است. اگر محققین و اهل تحقیق بتوانند در این زمینه میراث فرهنگی و علمی زندگی دوران امام جواد(ع) را برای مردم تشریح و مطرح کنند، شاید بتوان گفت که آنچه که در مورد امام نهم حضرت جواد(ع) وجود دارد، نسبت به سایر ائمه(ع) کمتر نیست.
ب) شرایط خاص دوران امام(ع)
امام جواد(ع) در دوره و برهه خاصی از تاریخ زندگی می کردند که با پیچیدگی ها و مسائلی روبه رو شد که این موارد در زندگانی سایر امان شیعه(ع) کمتر وجود داشت. امام(ع) در دوران حکومت «مأمون» و «معتصم» عباسی زندگی کردند. در این دوران حکومت عباسیان در افولی قرار گرفته بود که با مرگ مأمون عباسی و قدرت گرفتن معتصم، رو به نزول بیشتر گرایید. زمانی که یک حاکم قدرتمند در در جامعه زندگی می کند بر روی تمام مسائل آن زمان تاثیر دارد؛ مانند وقتی که «یزید» به حکومت رسید و امام حسین(ع) در برابر او قیام کرد و آن حادثه مهم اتفاق افتاد و نقطه اوجی شد که در زمان سایر ائمه و امامان معصوم(ع) وجود ندارد.
۲- ویژگی های اخلاقی و علمی امام جواد الائمه(ع)
الف- اخلاق حسنه
حضرت جواد الائمه(ع) این ویژگی را از جد بزرگوارشان پیامبر مکرم، حضرت محمد بن عبدالله(ص) به ارث بردند. در قرآن هم تاکید می شده که مسلمانان از اخلاق پیامبر(ص) الگو و سرمشق بگیرید، یعنی به مسلمانان توصیه شده است که در رفتار و زندگی خودشان در تمام مراحل باید از پیامبر الگو بگیرند. فرزندان پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) مانند پیامبر بزرگوار(ص) متّصف و متخلّق به آن اخلاق نیکو و حسنه هستند.
ب- علم فراوان
یکی از ویژگی های دیگر امام جواد(ع) علم فراوان و وسیع ایشان است؛ چنانچه پدران بزرگوارشان هم این علم وسیع (علم لدنی) را داشتند و به معنای واقعی کلمه عالم بودند. این امر در مناظراتی که ایشان انجام دادند و چند نمونه آن وجود دارد قابل مشاهده است. ما شیعیان معتقد هستیم که این علم از طریق اجدادشان منتقل شده و به قدرت الهی، علم پیامبر(ص) به امام علی بن ابی طالب(ع) و نسل به نسل تا منجی جهان بشریت حضرت بقیة الله الأعظم امام مهدی (عج) منتقل شده و این علم لدنی که خداوند در اختیار این الگوهای بشریت گذاشته در نزد امام جواد(ع) هم بوده است.
ج- تقوا و پارسایی
امام جواد(ع) مانند همه امامان شیعه، الگوی کامل تقوا و پارسایی و نمونه بارز عبادت، بندگی و سجده های طولانی برای خداوند بودند.
د- ادب و گشاده رویی با دوست و دشمن
امام جواد(ع) با همگان با ادب و احترام برخورد می کردند. این امر باعث جذب مخالفان و دشمنان امام به سوی ایشان می شد. سازش و نرم خویی با دوستان و شیعیان نیز از صفات ایشان است.
و- حرّیت و آزادگی
البته همه ائمه اهل بیت(ع) از این ویژگی برخوردار بودند. آن بزرگواران هیچ گاه تسلیم ظلم و ستم نمی شدند و حاضر بودند در این راه تمام سختی ها را تحمل کنند. این ویژگی الگویی برای ماست که در هیچ زمانی ظلم و ستم را قبول نکنیم و با آزادگی، اعتقادات و مبانی خودمان را مطرح کنیم و تسلیم فتنه ها و توطئه های دشمنان قسم خورده اسلام و مخالفان نشویم. در این زمان که حمله به مقدسات مسلمانان از سوی آمریکایی ها، صهیونیست ها و عوامل فریب خورده آنان با چاپ و نشر کاریکاتورها و فیلم ها شروع شده، مسلمانان و به ویژه پیروان واقعی اهل بیت(ع) می بایست با وحدت و یکپارچگی خاص با حضور در صحنه و راه پیمائی ها و تظاهرات به مبارزه با استکبار جهانی برخیزند که همین کار هم کرده و می کنند.
۳- کرامات مهم در زندگی حضرت جواد(ع)
الف- تولد حضرت(ع)
تولد امام جواد(ع) ـ که در اواخر عمر امام رضا(ع) رخ داد ـ یک کرامت الهی بود؛ آن چنان که امام رضا(ع) بارها از حضرت جواد(ع) به عنوان مولودی پرخیر و برکت یاد می کرد. «ابو یحیای صنعانی» می گوید: روزی در محضر امام رضا(ع) فرزندش ابو جعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود:«این مولودی است که برای شیعیان ما، با برکت تر از او زاده نشده است». دو تن از شیعیان به نام «ابن اسباط» و «عبّاد بن اسماعیل» هم می گویند: در محضر امام رضا(ع) بودیم که ابو جعفر را آوردند، عرض کردیم: این همان مولود پرخیر و برکت است؟ حضرت فرمود: «آری، این همان مولودی است که در اسلام بابرکت تر از او زاده نشده است».
دلیل این خیر و برکت و کرامت خاص این بود که عصر امام رضا(ع) عصر ویژه ای بوده و تعیین جانشین و معرفی امام بعدی، با مشکلاتی روبرو شده بود که در عصر امامان قبلی، بی سابقه بود؛ زیرا از یک سو پس از شهادت امام کاظم(ع) گروهی که به «واقفیه» معروف شدند، براساس انگیزه های مادی، امامت حضرت رضا(ع) را انکار کردند و از سوی دیگر امام رضا(ع) تا حدود چهل و هفت سالگی دارای فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر(ص) حاکی بود که امامان دوازده نفرند که نه نفر آنان از نسل امام حسین(ع) خواهند بود، فقدان فرزند برای امام رضا(ع)، هم امامت خود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سؤال می برد و واقفیه این موضوع را دست آویز قرار داده امامت حضرت رضا(ع) را انکار می کردند!. گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطی» از سران «واقفیه» بود که طی نامه ای به امام رضا(ع) او را متهم به عقیمی کرد و نوشت: "چگونه ممکن است امام باشی در صورتی که فرزندی نداری؟!". امام(ع) هم در پاسخ نوشت:" از کجا می دانی که من دارای فرزندی نخواهم بود، سوگند به خدا بیش از چند روز نمی گذرد که خداوند پسری به من عطا می کند که حق را از باطل جدا می کند".
ب- امامت حضرت(ع) در کودکی
اینکه امامت به قدرت الهی به یک نوجوان هشت ساله که هنوز به سن بلوغ نرسیده است منتقل شد یک کرامت مهم بود؛ آن چنان که پیش از این، نبوت به حضرت عیسی(ع) در نوزادی داده شده بود.
ج- مناظرات علمی حضرت(ع)
مناظراتی که امام(ع) با دانش مندان فرقه ها و مذاهب مختلف در این دوره دارد، بسیار مهم است. این که چگونه یک نوجوان می تواند در مناظرات و بحث های مختلف اسلامی و فکری با دانشمندان آن زمان، آنان را مغلوب کند، هم کرامتی بزرگ بود و هم علامتی بر حقانیت امامت ایشان.
۴- شاگردان امام جواد(ع)
امام جواد(ع) با وجود کوتاهی دوران حیات و امامت، شاگردان بزرگی را تربیت می کنند؛ امثال «حضرت عبدالعظیم حسنی»، «علی بن مهزیار اهوازی»، «فضل بن شاذان نیشابوری»، «محمد بن سنان زاهری»، «ابونصر بزنطی کوفی» و «دعبل خزاعی» از شاگردان آن حضرت هستند که نزد ایشان، رشد علمی یافته و تربیت شدند و یا از آن حضرت(ع) حدیث نقل کردند.
روایان احادیث جواد الائمه(ع) تنها محدثان شیعه نبودند؛ بلکه علماء و دانش مندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقی از اسلام را از آن حضرت نقل کردهاند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادی» احادیثی با سند خود از آن حضرت نقل کرده است. هم چنین «حافظ عبدالعزیز بن اخضر جنابذی» در کتاب معالم العترة الطاهرة و مؤلفانی مانند «ابو بکر احمد بن ثابت»، «ابواسحاق ثعلبی» و «محمد بن مندة بن مهربذ» در کتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتی از آن حضرت نقل کرده اند.
۵- معرفی منابع در باره امام جواد(ع)
در باره تاریخ اهل بیت عصمت و طهارت(ع) ـ عموماً ـ و امام جواد(ع) ـ خصوصاً ـ کتاب های فراوانی منتشر شده است که هم به صورت تشریحی و هم توصیفی در این مورد بحث کرده اند. مانند کتاب معجم ما کتب عن الرسول(ص) و اهل بیته(ع) اثر «عبد الجبار الرفاعی» که در واقع یک دایرة المعارف بزرگ و در ۱۰ جلد چاپ شده است.
کتاب الذریعة الی تصانیف الشیعة تالیف «مرحوم آغا بزرگ تهرانی(ره)» و سائر کتب رجالی و حدیثی و تاریخی بزرگان شیعه مانند «شیخ کلینی(ره)»، «شیخ مفید(ره)»، «شیخ صدوق(ره)»، «علامه برقی(ره)» و «شیخ طوسی(ره)» هم پُر است از آثار مختلف که اهل علم و نخبگان با آن ها آشنا هستند.
به غیر از این منابع یاد شده، کتاب های زیر را نیز می توان معرفی کرد
- پیشوایان هدایت؛ جواد الائمه، حضرت امام محمدتقی(ع) ؛ تألیف: مجمع جهانی اهل بیت(ع)؛ ترجمه: اداره ی ترجمه مجمع جهانی اهل بیت(ع)، قم: انتشارات مجمع جهانی اهل بیت(ع) وزیری، ۳۸۵ ص؛
- امام جواد(ع)، گروه نویسندگان مؤسسة البلاغ، ترجمه: محمود شریفی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۸، جیبی، ۱۶۸ص؛
- امام محمد تقی(ع)، سید کاظم ارفع، تهران، مؤسسه انتشاراتی فیض کاشانی، ۱۳۷۰، رقعی، ۴۹ ص؛
- پیشوای نهم حضرت امام محمدتقی(ع)، گروه نویسندگان، قم، مؤسسه در راه حق، ۱۳۷۱، رقعی، ۵۶ ص؛
- تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمدتقی(ع)، فضل الله صلواتی، اصفهان، انتشارات خرد، ۱۳۶۴، رقعی، ۶۱۰ص؛
- تحلیلی از زندگانی و زمان امام جواد(ع)، گروه نویسندگان، زیرنظر قوام الدین وشنوی قمی، قم، مؤسسه احیاء و نشر میراث اسلامی، ۱۳۵۹، جیبی، ۱۳۸ص؛
- حضرت امام محمدتقی(ع)، فضل الله کمپانی(م۱۴۱۴ق)، تهران، انتشارات مفید،۱۳۶۲؛
- حضرت امام محمدتقی(ع)، میر ابوالفتح دعوتی، قم، انتشارات شفق، بی تا، وزیری، ۳۲ص؛
- زندگانی امام جواد(ع)، احمد صادقی اردستانی، قم، انتشارات نقش، ۱۳۷۶ش، رقعی، ۲۵۰ص؛
- زندگانی امام محمدتقی(ع)، حسین عمادزاده(۱۴۱۰ق)، تهران، شرکت سهامی طبع کتاب، ۱۳۴۱ش۱۳۸۲/ق، وزیری، ۳۳۴ص؛
- زندگانی حضرت امام جواد(ع)، مرتضی مدرسی چهاردهی(۱۴۰۷ق)، چاپ پنجم، تهران، انتشارات موسوی، ۱۳۶۱، رقعی، ۲۵۲ص؛
- زندگانی سیاسی امام جواد(ع)، تألیف: سید جعفر مرتضی عاملی، ترجمه: سید محمد حسینی، چاپ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۷، رقعی، ۱۴۴ص؛
- نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)، محمد محمدی اشتهاردی، تهران، نشر مطهر، ۱۴۱۶/ق، رقعی، ۱۴۴ص؛ ۲۲٫ نگاهی گذرا بر زندگانی امام جواد(ع)، تألیف: سید عبدالرزاق موسوی مقرّم(۱۳۹۱ق)، ترجمه: پرویز لولاور، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی، ۱۳۷۱ ش، وزیری، ۱۷۷ص.
چرا امام جواد(ع) با دختر مأمون ازدواج کرد
این مسأله در انبیاء و امامان گذشته هم بود؛ برخی از زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، دختران افرادی بودند که حقوق اهل بیت و خاندان پیامبر را نادیده گرفته و سبب شهادت آنان شدند.
یکی از سوالات درباره امام محمدتقی(ع) ازدواج ایشان با دختر مامون است. آیا ازدواج امام جواد علیهالسلام با دختر مأمون صحّت دارد؟ در صورت صحّت چرا امام با دختر چنین شخصی ازدواج کرد؟
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم، در یادداشتی این مساله را بررسی کرده است.
دسیسه مامون برای امام جواد علیهالسلام
«مأمون» پس از شهادت امام رضا علیهالسلام در سال ۲۰۳ هـ ق از خراسان به بغداد آمد، دید نه تنها اهل خراسان، بلکه شیعیان در بغداد و عراق او را قاتل امام خود میدانستند. او را مورد لعن و سرزنش قرار میدادند، به این فکر افتاد که خود را از آن جرم و گناه بیرون آورد و نظر شیعیان و علویان را نسبت به خود جلب نماید، از اینروی نامهای برای امام جواد علیهالسلام نوشت و با اکرام و احترام او را به بغداد خواست تا با این دسیسه ذهنیّتی که مردم از او دارند با تکریم و اکرام فراوان در انظار عمومی نسبت به امام علیهالسلام خارج سازد. (شیخ عباس قمی، منتهی الآمال (انتشارات جاویدان علمی) ج ۲، ص ۳۷۰. داود الهامی، سیری در تاریخ تشیّع، قم: مکتب اسلام، ص ۶۶۵ تا ۶۶۹)
«شیخ مفید» به سند خود از «ریّان بن شبیب» روایت کرده که چون «مأمون» خواست دخترش امالفضل را به عقد ازدواج امام جواد علیهالسلام در آورد، بنی عباس مطلع شده و بر آنان بسیار گران آمد و از این تصمیم مأمون به شدّت ناراحت شدند و از این ترسیدند کار حضرت جواد علیهالسلام بدان جا بکشد که کار پدرش حضرت رضا علیهالسلام کشید و منصب ولیعهدی مأمون به آن حضرت و در نتیجه خلافت به بنی هاشم منتقل شود.
از این رو تشکیل جلسه داده و در این باره به گفتگو پرداختند و به نزد مأمون آمده و با اعتراض به کاراو، گفتند: ای امیرالمؤمنین تو را به خدا سوگند میدهیم از تصمیم خود درباره تزویج محمد بن علی صرف نظر کن، زیرا از این میترسیم که بدینوسیله منصبی را که خداوند به ما داده از چنگ خارج ساخته و لباس عزت و شوکتی را که خدا به ما پوشانیده، از تن ما به در آوری، زیرا تو به خوبی کینه دیرینه و تازه ما را به این گروه (بنی هاشم) میدانی و از رفتار خلفای گذشته با آنان آگاهی که (بر خلاف تو) آنان را تبعید میکردند و کوچک مینمودند و ما در آن رفتاری که تو نسبت به پدرش حضرت رضا علیهالسلام انجام دادی در تشویش و نگرانی بودیم تا این که خداوند اندوه ما را از طرف او برطرف ساخت.
تو را به خدا دست از این کار بردار دوباره ما را به اندوهی که به تازگی از سینه های ما دور شده، باز مگردان و رأی خویش را درباره تزویج «ام الفضل» با فرزند علی بن موسی الرضا علیهالسلام تجدید نظر کن.
«مأمون» به آنان گفت: «اما بینکم و بین آل ابیطالب ..... و لو انصفتم القوم لکانوا اولی بکم» (شیخ مفید، تاریخ ارشاد (انتشارات علمیه اسلامیه) ج ۲، ص ۲۶۹. داود الهامی سیری در تاریخ تشیّع، مکتب اسلام، ص ۶۶۶)
سزاوارتر از شما هستند (به مقام خلافت و زمامداری) و اما رفتار خلفای قبل از من نسبت به آنها (که یادآور شدید) آنان با این عمل قطع رحم و خویشاوندی کردند و پناه میبرم به خدا که من نیز همانند آنان باشم به خدا سوگند من از آن چه نسبت به ولیعهدی علی بن موسی علیهالسلام انجام دادم، هیچ پشیمان نیستم و به راستی من از او خواستم که کار خلافت را به دست بگیرد و من از خودم آن را دور سازم ولی او قبول نکرد و مقدّرات خداوند همان بود که دیدید.
اما این که من محمد بن علی (امام جواد) را برای دامادی خود برگزیدم، به خاطر برتری اوست با خردسالیش در علم و دانش بر همه دانشمندان زمان و راستی که دانش او شگفت انگیز است و من امیدوارم آن چه که من از او میدانم برای مردم آشکار کند تا بدانند که رأی صحیح همان است که من درباره او دادهام.
علت ازدواج امام با دختر مامون
۱- برای علت ازدواج دلیل نقلی روشن پیدا نشده است. اما در این باره سیره نبوی وسیره انبیای پیشین (مثل لوط ونوح) که از طریق وحی با خداوند مرتبط بودند و در عین حال زنان ناشایسته هم داشتند گواه خوبی است.
برخی از زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، دختران افرادی بودند که حقوق اهل بیت و خاندان پیامبر را نادیده گرفته و سبب شهادت آنان شدند.
۲- پس از شهادت امام رضا در سال ۲۰۳ هـ ق مأمون به بغداد عزیمت نمود و به خاطر عوض کردن افکار عمومی در مورد قتل آن حضرت و تغییر فضا به سود و تبرئه خود با نیرنگ و تزویر دختر خود را به امام جواد علیهالسلام تزویج کرد.
۳- علت دیگر درباره قبول از طرف امام جواد علیهالسلام که با دختر مامون ازدواج کرد شرایط خاص و اضطرار و اجباری بود که درپیشروی امام بود و امام ناگزیر از قبول پیشنهاد مامون گردید، و آن حضرت از دختر مامون دارای فرزندی نشد (هدف مامون از تزویج دخترش به امام علاوه بر زیر نظر گرفتن فعالیتهای امام و انتقال نسل امامت به خاندان عباسی بود که به این هدف نایل نشد.)
امام غیر از دختر مامون زنان صالحهای دیگری داشت که با وفا دیندار بوده و ارادت کامل به امام داشتند دارای اولاد صالحی بودند که نسل امامت از آنها استمرار یافت.
۴- ائمه علاوه بر این زنان، زنان دیگر نیز داشته و از زنان پاک دامن برخوردار بودند. اما بر اساس برخی از شرایط عدهای با تحمیل شرایط به همسری آنها برآمده و دشمنی نمودند. چنانکه این مسئله برای تمام انسانها ممکن است.
آنها نیز بر اساس اینکه انسان بودند با برخی از گرفتاریها و تلخیها مواجه میشدند تا برخورد آنها برای ما الگو باشد. آنها در زندگی مادی از علوم الهی خویش برای بهبود زندگی مادی سود نجستهاند تا زیباترین زنان را در اختیار داشته باشند بلکه آنها نیز با ناملایمات زندگی در مقابل خداوند امتحانات سختی را پشت سر گذاشتهاند، لذا الگوی کامل برای انسانها هستند.
اگر قرار بود ائمه و انبیاء با استفاده از علوم خود و با توجه به امتیازات دیگر که داشتند از آنها استفاده کرده و بهترین زندگی را داشته باشند همه بر آنها خرده میگرفتند و نمیتوانستند بعنوان الگو برای همه انسانها مطرح باشند. در نتیجه ازدواج امام جواد علیهالسلام با دختر مامون بر خلاف موازین شرعی نبود و امام برای ازدواج با او که به پیشنهاد و اصرار مامون صورت گرفت مخالفتی نکرد.
آخرين ماه رجب حاج آقا محتبي تهراني:
امّا مطلبي كه ميخواهم به دوستان تذكّر بدهم اين است كه كه در روايات داريم ماه رجب شهر الله است. ماه شعبان، ماه پيغمبر اكرم است. ماه رمضان هم ماه امّت است. در بين زمانهايي كه در به اجابت رسيدن دعاها تأثیر زیادی دارد، ماه رجب است. عجيب اين است كه اين اختصاص به اسلام هم ندارد؛ يعني ماه رجب قبل از اسلام نیز در ارتباط با حوائج، عظمت داشته است! مردم در زمان جاهليّت هم منتظر بودند که ماه رجب بيايد، حاجتهايشان را حالا روي همان عقيدههاي خودشان در ماه رجب بخواهند. چون ميگفتند: در ماه رجب بخواهيم به اجابت ميرسد و به حاجتهايمان ميرسيم. در جاهليّت که از اسلام خبري نبود هم اینطور بوده است. ميخواهم بگويم ماه رجب، در تاريخ يك سابقه اين چنيني دارد. اگر شما به دعاهاي ماه رجب مراجعه كنيد میبینید که روی این مسأله خيلي سفارش شده است. در دعاهاي ماه رجب هم زياد مسأله حوائج مطرح شده است، «يا مَن يَملِكُ حَوائِجَ السّائِلينَ»؛ اوّلين دعا در اعمال روزهای این ماه است. در مورد دعاهايي كه بعد از نماز آمده «يَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ يَا مَنْ يُعْطِي الْكَثِيرَ بِالْقَلِيلِ يَا مَنْ يُعْطِي مَنْ سَأَلَهُ يَا مَنْ يُعْطِي مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تُحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَة»؛[۹] دعاهايي كه در ماه رجب وارد شده غالباً در ارتباط با حوائج است.
در يك روايتي ازپيغمبر اكرم دارد که فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَصَبَ فِي السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مَلَكاً»؛ خداوند در آسمان هفتم فرشتهاي را نصب فرموده است «يُقَالُ لَهُ الدَّاعِي»؛ اسمش داعي است. داعي يعني جارچي. «فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ يُنَادِي ذَلِكَ الْمَلَكُ كُلَّ لَيْلَةٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ»؛ وقتي ماه رجب وارد ميشود فرشتهاي كه در آسمان هفتم است هر شب از ماه رجب تا به صبح ندا ميدهد: «طُوبَى لِلذَّاكِرِينَ طُوبَى لِلطَّائِعِينَ»؛ اين حرف او است، «و َيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى»؛ اين ملك ميگويد: اي مردم! ميدانيد امشب خدا دارد چه ميگويد؟ «أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي»؛ من همنشين كسي هستم كه با من بنشيند. «وَ مُطِيعُ مَنْ أَطَاعَنِي»؛ چه تعبير عجيبي! من اطاعت ميكنم از كسي كه از من اطاعت كند. هر چه بخواهي به تو ميدهم. «وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِي»؛ هر كه از من طلب غفران كند، او را ميآمرزم. «الشَّهْرُ شَهْرِي»؛ ماه ماه من است. ماه رجب ماه خدا است. «وَ الْعَبْدُ عَبْدِي»؛ بنده هم بنده من است، هيچ كسي را طرد نميكند. «وَالْعَبْدُ عَبْدِي وَالرَّحْمَةُ رَحْمَتِي»؛ رحمت، رحمت من است. «فَمَنْ دَعَانِي فِي هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ»؛ هر كه در اين ماه من را بخواند، من جوابش را ميدهم. «وَمَنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ»؛ هر كه در اين ماه از من درخواستي كند به آن عطا ميكنم. «وَ مَنِ اسْتَهْدَانِي هَدَيْتُه»؛ هر كه از من طلب هدايت كند، هدايتش ميكنم. «وَجَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَيْنِي وَ بَيْنَ عِبَادِي» من اين ماه را ريسماني قرار دادم بين خودم و بنده خودم. «فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَيَّ»؛[۱۰] چه تعبير بالايي است! اگر كسي در ماه رجب اعتصام به اين ماه پيدا كند، يعني به اين حَبل و به اين ريسمان اعتصام پيدا كند، اين به من ميرسد؛ يعني بهترين موقعيتها براي ما فراهم آمده است. ميخواستم بگويم اين ماه را قدر بدانيد، اين ماه مقدّمه است براي ماه مبارك رمضان. همه چيز در آن هست و مهمتر از همه اينكه خدا اين ماه را وسيلهاي قرارداده است كه ما بتوانيم خودمان را به خدا برسانيم، خودمان را تطهير كنيم. همه چیز در اين روايت بود. لذا ميخواستم به دوستان سفارش كنم که از اين ماه غفلت نكنيد! اين دعاهايي را كه در ماه رجب وارد شده است بخوانيد! اينها خيلي مؤثّر است. به خصوص از نظر اعمال و رفتارتان يك كاري كنيد كه خودتان را مهذّب كنيد، تطهير كنيد، آماده كنيد براي ماه مبارك رمضان كه «دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ»،[۱۱] است. بياييد در اين ماه، خودتان را براي مهماني خدا آماده كنيد. انشاءالله موفق باشيد!
منبع: خبرگزاری اهل بیت (ع)
اشاره
امام نهم که نامش «محمد»، کنیه اش «ابوجعفر» و معروف ترین القاب او «تقی» و «جواد» است. آن بزرگوار در ماه مبارک رمضان سال ۱۹۵ هجری قمری در شهر «مدینه منوّره» دیده به جهان گشود.
پدر بزرگوار آن حضرت «امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام» امام هشتم شیعیان می باشند.
نام مادر ایشان «سبیکه» بود که از خاندان «ماریه ی قبطیه» همسر پیامبر اکرم(ص) به شمار می رفت و از نظر فضائل اخلاقی در درجه والایی قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود؛ به طوری که امام رضا(ع) از او به عنوان بانویی منزه و پاک دامن و با فضیلت یاد می کرد. ضمن عرض تبریک میلاد این امام عزیز به پیش گاه امام عصر(عج)، مراجع عظام تقلید و عموم شیعیان و پیروان اهل بیت(ع) در سراسر جهان، توجه علاقه مندان را به نوشتار کوتاهی در باره زندگانی کوتاه، فضائل و میراث ماندگار آن حضرت جلب می کنم.
۱- دلیل شناخت کمتر نسبت به امام جواد(ع)
امام جواد(ع) به دو دلیل، در بین مردم نسبت به دیگر امامان کمتر شناخته شده است:
الف) کوتاه بودن عمر آن حضرت
بنا بر آنچه در تاریخ آمده است، امام جواد(ع) در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسید. لذا کوتاه بودن عمر حضرت جواد(ع) یکی از دلایلی است که می توانیم بگوییم که امام جواد(ع) نسبت به سائر ائمه(ع) که از عمر بیشتری برخورد بودند، کمتر در بین مردم مطرح شده است. اما در واقع مطابق آنچه در منابع حدیثی شیعه آمده، ما در مورد امام جواد(ع) کم معارف نداریم، یعنی دانستنی ها و مطالب زیادی داریم که متاسفانه این ها کمتر در میان شیعه مطرح شده است. اگر محققین و اهل تحقیق بتوانند در این زمینه میراث فرهنگی و علمی زندگی دوران امام جواد(ع) را برای مردم تشریح و مطرح کنند، شاید بتوان گفت که آنچه که در مورد امام نهم حضرت جواد(ع) وجود دارد، نسبت به سایر ائمه(ع) کمتر نیست.
ب) شرایط خاص دوران امام(ع)
امام جواد(ع) در دوره و برهه خاصی از تاریخ زندگی می کردند که با پیچیدگی ها و مسائلی روبه رو شد که این موارد در زندگانی سایر امان شیعه(ع) کمتر وجود داشت. امام(ع) در دوران حکومت «مأمون» و «معتصم» عباسی زندگی کردند. در این دوران حکومت عباسیان در افولی قرار گرفته بود که با مرگ مأمون عباسی و قدرت گرفتن معتصم، رو به نزول بیشتر گرایید. زمانی که یک حاکم قدرتمند در در جامعه زندگی می کند بر روی تمام مسائل آن زمان تاثیر دارد؛ مانند وقتی که «یزید» به حکومت رسید و امام حسین(ع) در برابر او قیام کرد و آن حادثه مهم اتفاق افتاد و نقطه اوجی شد که در زمان سایر ائمه و امامان معصوم(ع) وجود ندارد.
۲- ویژگی های اخلاقی و علمی امام جواد الائمه(ع)
الف- اخلاق حسنه
حضرت جواد الائمه(ع) این ویژگی را از جد بزرگوارشان پیامبر مکرم، حضرت محمد بن عبدالله(ص) به ارث بردند. در قرآن هم تاکید می شده که مسلمانان از اخلاق پیامبر(ص) الگو و سرمشق بگیرید، یعنی به مسلمانان توصیه شده است که در رفتار و زندگی خودشان در تمام مراحل باید از پیامبر الگو بگیرند. فرزندان پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) مانند پیامبر بزرگوار(ص) متّصف و متخلّق به آن اخلاق نیکو و حسنه هستند.
ب- علم فراوان
یکی از ویژگی های دیگر امام جواد(ع) علم فراوان و وسیع ایشان است؛ چنانچه پدران بزرگوارشان هم این علم وسیع (علم لدنی) را داشتند و به معنای واقعی کلمه عالم بودند. این امر در مناظراتی که ایشان انجام دادند و چند نمونه آن وجود دارد قابل مشاهده است. ما شیعیان معتقد هستیم که این علم از طریق اجدادشان منتقل شده و به قدرت الهی، علم پیامبر(ص) به امام علی بن ابی طالب(ع) و نسل به نسل تا منجی جهان بشریت حضرت بقیة الله الأعظم امام مهدی (عج) منتقل شده و این علم لدنی که خداوند در اختیار این الگوهای بشریت گذاشته در نزد امام جواد(ع) هم بوده است.
ج- تقوا و پارسایی
امام جواد(ع) مانند همه امامان شیعه، الگوی کامل تقوا و پارسایی و نمونه بارز عبادت، بندگی و سجده های طولانی برای خداوند بودند.
د- ادب و گشاده رویی با دوست و دشمن
امام جواد(ع) با همگان با ادب و احترام برخورد می کردند. این امر باعث جذب مخالفان و دشمنان امام به سوی ایشان می شد. سازش و نرم خویی با دوستان و شیعیان نیز از صفات ایشان است.
و- حرّیت و آزادگی
البته همه ائمه اهل بیت(ع) از این ویژگی برخوردار بودند. آن بزرگواران هیچ گاه تسلیم ظلم و ستم نمی شدند و حاضر بودند در این راه تمام سختی ها را تحمل کنند. این ویژگی الگویی برای ماست که در هیچ زمانی ظلم و ستم را قبول نکنیم و با آزادگی، اعتقادات و مبانی خودمان را مطرح کنیم و تسلیم فتنه ها و توطئه های دشمنان قسم خورده اسلام و مخالفان نشویم. در این زمان که حمله به مقدسات مسلمانان از سوی آمریکایی ها، صهیونیست ها و عوامل فریب خورده آنان با چاپ و نشر کاریکاتورها و فیلم ها شروع شده، مسلمانان و به ویژه پیروان واقعی اهل بیت(ع) می بایست با وحدت و یکپارچگی خاص با حضور در صحنه و راه پیمائی ها و تظاهرات به مبارزه با استکبار جهانی برخیزند که همین کار هم کرده و می کنند.
۳- کرامات مهم در زندگی حضرت جواد(ع)
الف- تولد حضرت(ع)
تولد امام جواد(ع) ـ که در اواخر عمر امام رضا(ع) رخ داد ـ یک کرامت الهی بود؛ آن چنان که امام رضا(ع) بارها از حضرت جواد(ع) به عنوان مولودی پرخیر و برکت یاد می کرد. «ابو یحیای صنعانی» می گوید: روزی در محضر امام رضا(ع) فرزندش ابو جعفر را که خردسال بود، آوردند. امام فرمود:«این مولودی است که برای شیعیان ما، با برکت تر از او زاده نشده است». دو تن از شیعیان به نام «ابن اسباط» و «عبّاد بن اسماعیل» هم می گویند: در محضر امام رضا(ع) بودیم که ابو جعفر را آوردند، عرض کردیم: این همان مولود پرخیر و برکت است؟ حضرت فرمود: «آری، این همان مولودی است که در اسلام بابرکت تر از او زاده نشده است».
دلیل این خیر و برکت و کرامت خاص این بود که عصر امام رضا(ع) عصر ویژه ای بوده و تعیین جانشین و معرفی امام بعدی، با مشکلاتی روبرو شده بود که در عصر امامان قبلی، بی سابقه بود؛ زیرا از یک سو پس از شهادت امام کاظم(ع) گروهی که به «واقفیه» معروف شدند، براساس انگیزه های مادی، امامت حضرت رضا(ع) را انکار کردند و از سوی دیگر امام رضا(ع) تا حدود چهل و هفت سالگی دارای فرزند نشده بود و چون احادیث رسیده از پیامبر(ص) حاکی بود که امامان دوازده نفرند که نه نفر آنان از نسل امام حسین(ع) خواهند بود، فقدان فرزند برای امام رضا(ع)، هم امامت خود آن حضرت، و هم تداوم امامت را زیر سؤال می برد و واقفیه این موضوع را دست آویز قرار داده امامت حضرت رضا(ع) را انکار می کردند!. گواه این معنا، اعتراض «حسین بن قیاما واسطی» از سران «واقفیه» بود که طی نامه ای به امام رضا(ع) او را متهم به عقیمی کرد و نوشت: "چگونه ممکن است امام باشی در صورتی که فرزندی نداری؟!". امام(ع) هم در پاسخ نوشت:" از کجا می دانی که من دارای فرزندی نخواهم بود، سوگند به خدا بیش از چند روز نمی گذرد که خداوند پسری به من عطا می کند که حق را از باطل جدا می کند".
ب- امامت حضرت(ع) در کودکی
اینکه امامت به قدرت الهی به یک نوجوان هشت ساله که هنوز به سن بلوغ نرسیده است منتقل شد یک کرامت مهم بود؛ آن چنان که پیش از این، نبوت به حضرت عیسی(ع) در نوزادی داده شده بود.
ج- مناظرات علمی حضرت(ع)
مناظراتی که امام(ع) با دانش مندان فرقه ها و مذاهب مختلف در این دوره دارد، بسیار مهم است. این که چگونه یک نوجوان می تواند در مناظرات و بحث های مختلف اسلامی و فکری با دانشمندان آن زمان، آنان را مغلوب کند، هم کرامتی بزرگ بود و هم علامتی بر حقانیت امامت ایشان.
۴- شاگردان امام جواد(ع)
امام جواد(ع) با وجود کوتاهی دوران حیات و امامت، شاگردان بزرگی را تربیت می کنند؛ امثال «حضرت عبدالعظیم حسنی»، «علی بن مهزیار اهوازی»، «فضل بن شاذان نیشابوری»، «محمد بن سنان زاهری»، «ابونصر بزنطی کوفی» و «دعبل خزاعی» از شاگردان آن حضرت هستند که نزد ایشان، رشد علمی یافته و تربیت شدند و یا از آن حضرت(ع) حدیث نقل کردند.
روایان احادیث جواد الائمه(ع) تنها محدثان شیعه نبودند؛ بلکه علماء و دانش مندان اهل تسنن نیز معارف و حقایقی از اسلام را از آن حضرت نقل کردهاند. به عنوان نمونه «خطیب بغدادی» احادیثی با سند خود از آن حضرت نقل کرده است. هم چنین «حافظ عبدالعزیز بن اخضر جنابذی» در کتاب معالم العترة الطاهرة و مؤلفانی مانند «ابو بکر احمد بن ثابت»، «ابواسحاق ثعلبی» و «محمد بن مندة بن مهربذ» در کتب تاریخ و تفسیر خویش روایاتی از آن حضرت نقل کرده اند.
۵- معرفی منابع در باره امام جواد(ع)
در باره تاریخ اهل بیت عصمت و طهارت(ع) ـ عموماً ـ و امام جواد(ع) ـ خصوصاً ـ کتاب های فراوانی منتشر شده است که هم به صورت تشریحی و هم توصیفی در این مورد بحث کرده اند. مانند کتاب معجم ما کتب عن الرسول(ص) و اهل بیته(ع) اثر «عبد الجبار الرفاعی» که در واقع یک دایرة المعارف بزرگ و در ۱۰ جلد چاپ شده است.
کتاب الذریعة الی تصانیف الشیعة تالیف «مرحوم آغا بزرگ تهرانی(ره)» و سائر کتب رجالی و حدیثی و تاریخی بزرگان شیعه مانند «شیخ کلینی(ره)»، «شیخ مفید(ره)»، «شیخ صدوق(ره)»، «علامه برقی(ره)» و «شیخ طوسی(ره)» هم پُر است از آثار مختلف که اهل علم و نخبگان با آن ها آشنا هستند.
به غیر از این منابع یاد شده، کتاب های زیر را نیز می توان معرفی کرد
- پیشوایان هدایت؛ جواد الائمه، حضرت امام محمدتقی(ع) ؛ تألیف: مجمع جهانی اهل بیت(ع)؛ ترجمه: اداره ی ترجمه مجمع جهانی اهل بیت(ع)، قم: انتشارات مجمع جهانی اهل بیت(ع) وزیری، ۳۸۵ ص؛
- امام جواد(ع)، گروه نویسندگان مؤسسة البلاغ، ترجمه: محمود شریفی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، ۱۳۶۸، جیبی، ۱۶۸ص؛
- امام محمد تقی(ع)، سید کاظم ارفع، تهران، مؤسسه انتشاراتی فیض کاشانی، ۱۳۷۰، رقعی، ۴۹ ص؛
- پیشوای نهم حضرت امام محمدتقی(ع)، گروه نویسندگان، قم، مؤسسه در راه حق، ۱۳۷۱، رقعی، ۵۶ ص؛
- تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمدتقی(ع)، فضل الله صلواتی، اصفهان، انتشارات خرد، ۱۳۶۴، رقعی، ۶۱۰ص؛
- تحلیلی از زندگانی و زمان امام جواد(ع)، گروه نویسندگان، زیرنظر قوام الدین وشنوی قمی، قم، مؤسسه احیاء و نشر میراث اسلامی، ۱۳۵۹، جیبی، ۱۳۸ص؛
- حضرت امام محمدتقی(ع)، فضل الله کمپانی(م۱۴۱۴ق)، تهران، انتشارات مفید،۱۳۶۲؛
- حضرت امام محمدتقی(ع)، میر ابوالفتح دعوتی، قم، انتشارات شفق، بی تا، وزیری، ۳۲ص؛
- زندگانی امام جواد(ع)، احمد صادقی اردستانی، قم، انتشارات نقش، ۱۳۷۶ش، رقعی، ۲۵۰ص؛
- زندگانی امام محمدتقی(ع)، حسین عمادزاده(۱۴۱۰ق)، تهران، شرکت سهامی طبع کتاب، ۱۳۴۱ش۱۳۸۲/ق، وزیری، ۳۳۴ص؛
- زندگانی حضرت امام جواد(ع)، مرتضی مدرسی چهاردهی(۱۴۰۷ق)، چاپ پنجم، تهران، انتشارات موسوی، ۱۳۶۱، رقعی، ۲۵۲ص؛
- زندگانی سیاسی امام جواد(ع)، تألیف: سید جعفر مرتضی عاملی، ترجمه: سید محمد حسینی، چاپ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۳۶۷، رقعی، ۱۴۴ص؛
- نگاهی بر زندگی امام جواد(ع)، محمد محمدی اشتهاردی، تهران، نشر مطهر، ۱۴۱۶/ق، رقعی، ۱۴۴ص؛ ۲۲٫ نگاهی گذرا بر زندگانی امام جواد(ع)، تألیف: سید عبدالرزاق موسوی مقرّم(۱۳۹۱ق)، ترجمه: پرویز لولاور، مشهد، بنیاد پژوهش های اسلامی، ۱۳۷۱ ش، وزیری، ۱۷۷ص.
چرا امام جواد(ع) با دختر مأمون ازدواج کرد
این مسأله در انبیاء و امامان گذشته هم بود؛ برخی از زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، دختران افرادی بودند که حقوق اهل بیت و خاندان پیامبر را نادیده گرفته و سبب شهادت آنان شدند.
یکی از سوالات درباره امام محمدتقی(ع) ازدواج ایشان با دختر مامون است. آیا ازدواج امام جواد علیهالسلام با دختر مأمون صحّت دارد؟ در صورت صحّت چرا امام با دختر چنین شخصی ازدواج کرد؟
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم، در یادداشتی این مساله را بررسی کرده است.
دسیسه مامون برای امام جواد علیهالسلام
«مأمون» پس از شهادت امام رضا علیهالسلام در سال ۲۰۳ هـ ق از خراسان به بغداد آمد، دید نه تنها اهل خراسان، بلکه شیعیان در بغداد و عراق او را قاتل امام خود میدانستند. او را مورد لعن و سرزنش قرار میدادند، به این فکر افتاد که خود را از آن جرم و گناه بیرون آورد و نظر شیعیان و علویان را نسبت به خود جلب نماید، از اینروی نامهای برای امام جواد علیهالسلام نوشت و با اکرام و احترام او را به بغداد خواست تا با این دسیسه ذهنیّتی که مردم از او دارند با تکریم و اکرام فراوان در انظار عمومی نسبت به امام علیهالسلام خارج سازد. (شیخ عباس قمی، منتهی الآمال (انتشارات جاویدان علمی) ج ۲، ص ۳۷۰. داود الهامی، سیری در تاریخ تشیّع، قم: مکتب اسلام، ص ۶۶۵ تا ۶۶۹)
«شیخ مفید» به سند خود از «ریّان بن شبیب» روایت کرده که چون «مأمون» خواست دخترش امالفضل را به عقد ازدواج امام جواد علیهالسلام در آورد، بنی عباس مطلع شده و بر آنان بسیار گران آمد و از این تصمیم مأمون به شدّت ناراحت شدند و از این ترسیدند کار حضرت جواد علیهالسلام بدان جا بکشد که کار پدرش حضرت رضا علیهالسلام کشید و منصب ولیعهدی مأمون به آن حضرت و در نتیجه خلافت به بنی هاشم منتقل شود.
از این رو تشکیل جلسه داده و در این باره به گفتگو پرداختند و به نزد مأمون آمده و با اعتراض به کاراو، گفتند: ای امیرالمؤمنین تو را به خدا سوگند میدهیم از تصمیم خود درباره تزویج محمد بن علی صرف نظر کن، زیرا از این میترسیم که بدینوسیله منصبی را که خداوند به ما داده از چنگ خارج ساخته و لباس عزت و شوکتی را که خدا به ما پوشانیده، از تن ما به در آوری، زیرا تو به خوبی کینه دیرینه و تازه ما را به این گروه (بنی هاشم) میدانی و از رفتار خلفای گذشته با آنان آگاهی که (بر خلاف تو) آنان را تبعید میکردند و کوچک مینمودند و ما در آن رفتاری که تو نسبت به پدرش حضرت رضا علیهالسلام انجام دادی در تشویش و نگرانی بودیم تا این که خداوند اندوه ما را از طرف او برطرف ساخت.
تو را به خدا دست از این کار بردار دوباره ما را به اندوهی که به تازگی از سینه های ما دور شده، باز مگردان و رأی خویش را درباره تزویج «ام الفضل» با فرزند علی بن موسی الرضا علیهالسلام تجدید نظر کن.
«مأمون» به آنان گفت: «اما بینکم و بین آل ابیطالب ..... و لو انصفتم القوم لکانوا اولی بکم» (شیخ مفید، تاریخ ارشاد (انتشارات علمیه اسلامیه) ج ۲، ص ۲۶۹. داود الهامی سیری در تاریخ تشیّع، مکتب اسلام، ص ۶۶۶)
سزاوارتر از شما هستند (به مقام خلافت و زمامداری) و اما رفتار خلفای قبل از من نسبت به آنها (که یادآور شدید) آنان با این عمل قطع رحم و خویشاوندی کردند و پناه میبرم به خدا که من نیز همانند آنان باشم به خدا سوگند من از آن چه نسبت به ولیعهدی علی بن موسی علیهالسلام انجام دادم، هیچ پشیمان نیستم و به راستی من از او خواستم که کار خلافت را به دست بگیرد و من از خودم آن را دور سازم ولی او قبول نکرد و مقدّرات خداوند همان بود که دیدید.
اما این که من محمد بن علی (امام جواد) را برای دامادی خود برگزیدم، به خاطر برتری اوست با خردسالیش در علم و دانش بر همه دانشمندان زمان و راستی که دانش او شگفت انگیز است و من امیدوارم آن چه که من از او میدانم برای مردم آشکار کند تا بدانند که رأی صحیح همان است که من درباره او دادهام.
علت ازدواج امام با دختر مامون
۱- برای علت ازدواج دلیل نقلی روشن پیدا نشده است. اما در این باره سیره نبوی وسیره انبیای پیشین (مثل لوط ونوح) که از طریق وحی با خداوند مرتبط بودند و در عین حال زنان ناشایسته هم داشتند گواه خوبی است.
برخی از زنان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، دختران افرادی بودند که حقوق اهل بیت و خاندان پیامبر را نادیده گرفته و سبب شهادت آنان شدند.
۲- پس از شهادت امام رضا در سال ۲۰۳ هـ ق مأمون به بغداد عزیمت نمود و به خاطر عوض کردن افکار عمومی در مورد قتل آن حضرت و تغییر فضا به سود و تبرئه خود با نیرنگ و تزویر دختر خود را به امام جواد علیهالسلام تزویج کرد.
۳- علت دیگر درباره قبول از طرف امام جواد علیهالسلام که با دختر مامون ازدواج کرد شرایط خاص و اضطرار و اجباری بود که درپیشروی امام بود و امام ناگزیر از قبول پیشنهاد مامون گردید، و آن حضرت از دختر مامون دارای فرزندی نشد (هدف مامون از تزویج دخترش به امام علاوه بر زیر نظر گرفتن فعالیتهای امام و انتقال نسل امامت به خاندان عباسی بود که به این هدف نایل نشد.)
امام غیر از دختر مامون زنان صالحهای دیگری داشت که با وفا دیندار بوده و ارادت کامل به امام داشتند دارای اولاد صالحی بودند که نسل امامت از آنها استمرار یافت.
۴- ائمه علاوه بر این زنان، زنان دیگر نیز داشته و از زنان پاک دامن برخوردار بودند. اما بر اساس برخی از شرایط عدهای با تحمیل شرایط به همسری آنها برآمده و دشمنی نمودند. چنانکه این مسئله برای تمام انسانها ممکن است.
آنها نیز بر اساس اینکه انسان بودند با برخی از گرفتاریها و تلخیها مواجه میشدند تا برخورد آنها برای ما الگو باشد. آنها در زندگی مادی از علوم الهی خویش برای بهبود زندگی مادی سود نجستهاند تا زیباترین زنان را در اختیار داشته باشند بلکه آنها نیز با ناملایمات زندگی در مقابل خداوند امتحانات سختی را پشت سر گذاشتهاند، لذا الگوی کامل برای انسانها هستند.
اگر قرار بود ائمه و انبیاء با استفاده از علوم خود و با توجه به امتیازات دیگر که داشتند از آنها استفاده کرده و بهترین زندگی را داشته باشند همه بر آنها خرده میگرفتند و نمیتوانستند بعنوان الگو برای همه انسانها مطرح باشند. در نتیجه ازدواج امام جواد علیهالسلام با دختر مامون بر خلاف موازین شرعی نبود و امام برای ازدواج با او که به پیشنهاد و اصرار مامون صورت گرفت مخالفتی نکرد.
آخرين ماه رجب حاج آقا محتبي تهراني:
امّا مطلبي كه ميخواهم به دوستان تذكّر بدهم اين است كه كه در روايات داريم ماه رجب شهر الله است. ماه شعبان، ماه پيغمبر اكرم است. ماه رمضان هم ماه امّت است. در بين زمانهايي كه در به اجابت رسيدن دعاها تأثیر زیادی دارد، ماه رجب است. عجيب اين است كه اين اختصاص به اسلام هم ندارد؛ يعني ماه رجب قبل از اسلام نیز در ارتباط با حوائج، عظمت داشته است! مردم در زمان جاهليّت هم منتظر بودند که ماه رجب بيايد، حاجتهايشان را حالا روي همان عقيدههاي خودشان در ماه رجب بخواهند. چون ميگفتند: در ماه رجب بخواهيم به اجابت ميرسد و به حاجتهايمان ميرسيم. در جاهليّت که از اسلام خبري نبود هم اینطور بوده است. ميخواهم بگويم ماه رجب، در تاريخ يك سابقه اين چنيني دارد. اگر شما به دعاهاي ماه رجب مراجعه كنيد میبینید که روی این مسأله خيلي سفارش شده است. در دعاهاي ماه رجب هم زياد مسأله حوائج مطرح شده است، «يا مَن يَملِكُ حَوائِجَ السّائِلينَ»؛ اوّلين دعا در اعمال روزهای این ماه است. در مورد دعاهايي كه بعد از نماز آمده «يَا مَنْ أَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ يَا مَنْ يُعْطِي الْكَثِيرَ بِالْقَلِيلِ يَا مَنْ يُعْطِي مَنْ سَأَلَهُ يَا مَنْ يُعْطِي مَنْ لَمْ يَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تُحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَة»؛[۹] دعاهايي كه در ماه رجب وارد شده غالباً در ارتباط با حوائج است.
در يك روايتي ازپيغمبر اكرم دارد که فرمود: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى نَصَبَ فِي السَّمَاءِ السَّابِعَةِ مَلَكاً»؛ خداوند در آسمان هفتم فرشتهاي را نصب فرموده است «يُقَالُ لَهُ الدَّاعِي»؛ اسمش داعي است. داعي يعني جارچي. «فَإِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَجَبٍ يُنَادِي ذَلِكَ الْمَلَكُ كُلَّ لَيْلَةٍ مِنْهُ إِلَى الصَّبَاحِ»؛ وقتي ماه رجب وارد ميشود فرشتهاي كه در آسمان هفتم است هر شب از ماه رجب تا به صبح ندا ميدهد: «طُوبَى لِلذَّاكِرِينَ طُوبَى لِلطَّائِعِينَ»؛ اين حرف او است، «و َيَقُولُ اللَّهُ تَعَالَى»؛ اين ملك ميگويد: اي مردم! ميدانيد امشب خدا دارد چه ميگويد؟ «أَنَا جَلِيسُ مَنْ جَالَسَنِي»؛ من همنشين كسي هستم كه با من بنشيند. «وَ مُطِيعُ مَنْ أَطَاعَنِي»؛ چه تعبير عجيبي! من اطاعت ميكنم از كسي كه از من اطاعت كند. هر چه بخواهي به تو ميدهم. «وَ غَافِرُ مَنِ اسْتَغْفَرَنِي»؛ هر كه از من طلب غفران كند، او را ميآمرزم. «الشَّهْرُ شَهْرِي»؛ ماه ماه من است. ماه رجب ماه خدا است. «وَ الْعَبْدُ عَبْدِي»؛ بنده هم بنده من است، هيچ كسي را طرد نميكند. «وَالْعَبْدُ عَبْدِي وَالرَّحْمَةُ رَحْمَتِي»؛ رحمت، رحمت من است. «فَمَنْ دَعَانِي فِي هَذَا الشَّهْرِ أَجَبْتُهُ»؛ هر كه در اين ماه من را بخواند، من جوابش را ميدهم. «وَمَنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ»؛ هر كه در اين ماه از من درخواستي كند به آن عطا ميكنم. «وَ مَنِ اسْتَهْدَانِي هَدَيْتُه»؛ هر كه از من طلب هدايت كند، هدايتش ميكنم. «وَجَعَلْتُ هَذَا الشَّهْرَ حَبْلًا بَيْنِي وَ بَيْنَ عِبَادِي» من اين ماه را ريسماني قرار دادم بين خودم و بنده خودم. «فَمَنِ اعْتَصَمَ بِهِ وَصَلَ إِلَيَّ»؛[۱۰] چه تعبير بالايي است! اگر كسي در ماه رجب اعتصام به اين ماه پيدا كند، يعني به اين حَبل و به اين ريسمان اعتصام پيدا كند، اين به من ميرسد؛ يعني بهترين موقعيتها براي ما فراهم آمده است. ميخواستم بگويم اين ماه را قدر بدانيد، اين ماه مقدّمه است براي ماه مبارك رمضان. همه چيز در آن هست و مهمتر از همه اينكه خدا اين ماه را وسيلهاي قرارداده است كه ما بتوانيم خودمان را به خدا برسانيم، خودمان را تطهير كنيم. همه چیز در اين روايت بود. لذا ميخواستم به دوستان سفارش كنم که از اين ماه غفلت نكنيد! اين دعاهايي را كه در ماه رجب وارد شده است بخوانيد! اينها خيلي مؤثّر است. به خصوص از نظر اعمال و رفتارتان يك كاري كنيد كه خودتان را مهذّب كنيد، تطهير كنيد، آماده كنيد براي ماه مبارك رمضان كه «دُعِيتُمْ فِيهِ إِلَى ضِيَافَةِ اللَّهِ»،[۱۱] است. بياييد در اين ماه، خودتان را براي مهماني خدا آماده كنيد. انشاءالله موفق باشيد!
منبع: خبرگزاری اهل بیت (ع)