خبرگزاری صدای افغان (آوا) -بلخ: کودک خردسال در کمال ناباوری احساس میکرد که روز به روز دستش در حال بزرگ شدن است و دست چپش مانند دست راستش نیست. وقتی به دستان دیگران نگاه میکرد، میدید هر دو دستشان شبیه هم هستند. او نمیدانست که برایش چه اتفاقی افتاده و نگرانیاش روز به روز بیشتر میشد.
زمانی که احساس کرد توجه همسن و سالانش بیشتر از گذشته به دستش جلب شده است، حتی دیگر نمیخواست از خانه بیرون برود و حتی نمیخواست دستش را به برادران و خواهرانِ خودش نشان بدهد. دست چپش با فرارسیدن فصل سرما او را بیشتر اذیت میکند، اما تنها پناهگاهش گریه و آغوش و دلداریهای مادر است. تنها همین جملۀ مادر که میگفت پسرم من تلاش میکنم دستت درمان شود، برایش بسیار امیدبخش بود.
با همۀ این اوصاف، مادرش در روزهای درسی دست چپش را با تکهای پارچه میپوشاند و راهی مکتب میکرد. او امسال هفت ساله است و با وجود مشکلی که در دستانش دارد، مکتب رفته و صنف اولش را تمام کرده است.
در ایام درسی، هر روز قبل از رفتن به مکتب و بعد از آمدن به خانه افسردگیاش بیشتر میشد و حتی بعضی روزها تصمیم میگرفت مکتب را ترک کند، دیگر توان پاسخ در مورد دستش به همصنفانش را نداشت، حتی نمیخواست دستش را به اساتید مکتب نشان دهد، اما این توصیه و اصرار مادرش بود که سبب شد تمام سالِ اول را مکتب برود.
این کودک حسیبالله نام دارد، دست چپش غیرعادی و در حال رشد شدید است. تمام هم و غم کودکانۀ حسیبالله دستش است.
خانوادۀ حسیبالله دو ماه قبل بنا به جنگ و ناامنی از ولسوالی کشم بدخشان به شهر مزارشریف مرکز ولایت بلخ آمده و در ساحه نساجی از مربوطات ناحیۀ پنجم این شهر در یک خانه کرایی زندگی میکنند.
تلاش کردیم تا با خود حسیبالله هم صحبت داشته باشیم، اما او حاضر به صحبت نشد و به گفتۀ مادرش نمیخواست در مورد دستش به کسی چیزی بگوید، حتی نمیخواست که مادرش هم با ما صحبت داشته باشد. مادرش گفت حسیبجان خبرنگار آمده تا صدای ما را به هموطنان ما برساند و امید است کسی کمک کند و دستت تداوی شود، حسیبالله دیگر خاموش شد و تنها به زمین نگاه میکرد.
زهرا -نام مستعار- مادر حسیبالله، در مصاحبه با خبرنگار آوا میگوید که دست حسیبالله روز به روز در حال بزرگ شدن است و این موضوع برای او بسیار نگرانکننده است.
به گفتۀ او با رسیدن فصل سرما سرخی و زخم در دو انگشت دست کودک خردسالش پیدا شده و انگشتش سوزش میکند.
مادر حسیبالله میگوید که تمام رشد دستانش در همین دست چپش است و دست راستش نسبت به این دستش لاغر و ضعیف است و دست غیر عادیاش روز به روز در حال بزرگتر شدن است.
او میگوید که حسیبالله از ترس تمسخرِ همقطارانش کمتر در جمع حاضر میشود و از اینکه یک دستش بزرگ شده، بسیار خجالت میکشد.
مادر حسیبالله 6 فرزند دیگر نیز دارد، اما هیچ کدام از فزرندان دیگرش مشکل حسیبالله را ندارد.
پدر حسیبالله نیز از ناحیۀ کمر مشکل دارد، اما با وجود این مشکل موچی است و روزانه با این کار به سختی خرج عیالش را پیدا میکند.
یگانه آرزوی مادر حسیبالله این است که دست پسرش جراحی شود و به حالت عادی برگردد.
او میگوید توان معالجه دست حسیبالله را ندارد و از هموطنانش میخواهد تا به این خانواده کمک مالی نمایند.
نمبر ارتباطی با این خانواده جهت ارائۀ کمکهای مالی خیّرین: 0772772025
زمانی که احساس کرد توجه همسن و سالانش بیشتر از گذشته به دستش جلب شده است، حتی دیگر نمیخواست از خانه بیرون برود و حتی نمیخواست دستش را به برادران و خواهرانِ خودش نشان بدهد. دست چپش با فرارسیدن فصل سرما او را بیشتر اذیت میکند، اما تنها پناهگاهش گریه و آغوش و دلداریهای مادر است. تنها همین جملۀ مادر که میگفت پسرم من تلاش میکنم دستت درمان شود، برایش بسیار امیدبخش بود.
با همۀ این اوصاف، مادرش در روزهای درسی دست چپش را با تکهای پارچه میپوشاند و راهی مکتب میکرد. او امسال هفت ساله است و با وجود مشکلی که در دستانش دارد، مکتب رفته و صنف اولش را تمام کرده است.
در ایام درسی، هر روز قبل از رفتن به مکتب و بعد از آمدن به خانه افسردگیاش بیشتر میشد و حتی بعضی روزها تصمیم میگرفت مکتب را ترک کند، دیگر توان پاسخ در مورد دستش به همصنفانش را نداشت، حتی نمیخواست دستش را به اساتید مکتب نشان دهد، اما این توصیه و اصرار مادرش بود که سبب شد تمام سالِ اول را مکتب برود.
این کودک حسیبالله نام دارد، دست چپش غیرعادی و در حال رشد شدید است. تمام هم و غم کودکانۀ حسیبالله دستش است.
خانوادۀ حسیبالله دو ماه قبل بنا به جنگ و ناامنی از ولسوالی کشم بدخشان به شهر مزارشریف مرکز ولایت بلخ آمده و در ساحه نساجی از مربوطات ناحیۀ پنجم این شهر در یک خانه کرایی زندگی میکنند.
تلاش کردیم تا با خود حسیبالله هم صحبت داشته باشیم، اما او حاضر به صحبت نشد و به گفتۀ مادرش نمیخواست در مورد دستش به کسی چیزی بگوید، حتی نمیخواست که مادرش هم با ما صحبت داشته باشد. مادرش گفت حسیبجان خبرنگار آمده تا صدای ما را به هموطنان ما برساند و امید است کسی کمک کند و دستت تداوی شود، حسیبالله دیگر خاموش شد و تنها به زمین نگاه میکرد.
زهرا -نام مستعار- مادر حسیبالله، در مصاحبه با خبرنگار آوا میگوید که دست حسیبالله روز به روز در حال بزرگ شدن است و این موضوع برای او بسیار نگرانکننده است.
به گفتۀ او با رسیدن فصل سرما سرخی و زخم در دو انگشت دست کودک خردسالش پیدا شده و انگشتش سوزش میکند.
مادر حسیبالله میگوید که تمام رشد دستانش در همین دست چپش است و دست راستش نسبت به این دستش لاغر و ضعیف است و دست غیر عادیاش روز به روز در حال بزرگتر شدن است.
او میگوید که حسیبالله از ترس تمسخرِ همقطارانش کمتر در جمع حاضر میشود و از اینکه یک دستش بزرگ شده، بسیار خجالت میکشد.
مادر حسیبالله 6 فرزند دیگر نیز دارد، اما هیچ کدام از فزرندان دیگرش مشکل حسیبالله را ندارد.
پدر حسیبالله نیز از ناحیۀ کمر مشکل دارد، اما با وجود این مشکل موچی است و روزانه با این کار به سختی خرج عیالش را پیدا میکند.
یگانه آرزوی مادر حسیبالله این است که دست پسرش جراحی شود و به حالت عادی برگردد.
او میگوید توان معالجه دست حسیبالله را ندارد و از هموطنانش میخواهد تا به این خانواده کمک مالی نمایند.
نمبر ارتباطی با این خانواده جهت ارائۀ کمکهای مالی خیّرین: 0772772025