به گزارش
خبرگزاری صدای افغان(آوا)، حجتالاسلام والمسلمین سید عیسی حسینی مزاری که در جمع کادرهای فعال بانو در مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان در شهر مشهد مقدس سخن میگفت، ضمن تشکر از صحبتها، دیدگاهها و نظرات این بانوان، تأکید کرد که مرکز تبیان در راستای تربیت نیرو، از ابتدای تاسیس تا حالا برنامه داشته و قسمت اعظم اهتمام خود را در این راستا گذاشته است.
برای نجات افغانستان باید روی جامعه زنان کار جدی و اثرگذار انجام شود
وی با بیان اینکه به خصوص کار در عرصه خانمها برای مرکز تبیان خیلی مهم بوده و است، در مورد این اهمیت خاطرنشان کرد: از یک طرف زنان بیش از نیم پیکر اجتماع را تشکیل میدهند و از طرف دیگر، حضور زن در جامعه به آن میزان از اهمیت برخودار است که اگر زنان جامعه صالح باشند، آن جامعه به فلاح و پیروزی، رشد و پیشرفت میرسد و اگر زنان صالح و تربیت یافته نباشند، قطعا جامعه مسیر انحراف و حرکت قهقرایی را در پیش خواهد گرفت و موجب سقوط یک کشور خواهد شد.
رییس عمومی مرکز تبیان ادامه داد: "بنابراین است که اگر ما بخواهیم افغانستان را از این وضعیت نجات دهیم، باید روی جامعه زنان کار جدی و اثرگذار انجام شود".
غربیها میخواهند خانمها را به انحراف کشانیده، پوچ بسازند
وی با بیان اینکه "ما تا هنوز نتوانستهایم کاری که غربیها روی خانمهای افغانستان انجام داده، انجام بدهیم"، تأکید کرد: غربی ها دارند روی خانم های کشورما خیلی کار میکنند، خیلی سرمایه مصرف میکنند، کار غربیها روی خانمها نیز به خاطر دو اهمیتی است که من عرض کردم؛ آن هابه دنبال نابودی جامعه ما هستند و خوب درک کردهاند که اگر زنان جامعه افغانستان را نابود کنند یا به انحراف بکشانند، آنگاه جامعه افغانستان کاملا تسلیم خواستههای آنها می گردد و افسار مردم افغانستان به دست غربیها قرار خواهد گرفت؛ ازین رو در ابعاد مختلف روی خانمهای جامعه ما کار میکنند؛ از زمین و هوا و با استفاده از وسایل سرد و گرم و نرم و سخت، از همه وسایل و ابزار استفاده میکنند تا خانمها را پوچ ساخته به انحراف بکشانند و اگر خانم های جامعه پوچ و منحرف شدند، کل جامعه پوچ و منحرف خواهد شد!
این فعال فرهنگی اجتماعی گفت: چرا به دنبال پوچ شدن زن، جامعه پوچ گردیده و به انحراف می رود؟! چون جامعه متشکل از نهادهای خانواده است و نهادهای خانواده در کنار هم یک جامعه را تشکیل میدهند. خانمها در نهاد خانواده نقش خیلی مهم و تأثیرگذار دارند؛ در حقیقت مدیر و مربی خانواده زنان اند؛ حالا این زن چه مادر باشد، چه دختر و یا خواهر، در هر صورت میتواند نقش خیلی اثرگذاری در جهتدهی و هدایت خانواده، حالا مثبت یا منفی، داشته باشد. اگر خانم مثبت باشد، خانواده را در مسیر مثبت جهت میدهد و اگر خانم منفی بوده و طرحها و برنامههای دشمن رویش تاثیر گذاشه باشد، قطعا خانواده را به سمت منفی و جهتهای انحرافی سوق میدهد و رهبری میکند، حالا وقتی مجموع خانواده ها با یک چنین معضلی مواجه باشند روی کل جامعه تاثیر منفی گذاشته، شرایط سیر قهقرایی آن جامعه و در نهایت سقوطش را فراهم می کند.
جامعه اسلامی برای رشد و تربیت زنان کاری نکرده است
وی افزود: چرا امروز جامعه افغانستان با مشکل مواجه است و ما این همه معضلات داریم؟!، پاسخ روشن است، به خاطر اینکه خانمهای افغانستان مشکل و معضل دارند و در شکل گیری این معضل هم، از یکسو جامعه اسلامی و مردم مسلمان شریک هستند و از سوی دیگر، دشمنان ما.
حسینی مزاری تصریح کرد: جامعه اسلامی برای رشد و ارتقاء و تربیت زنان کار اثرگذاری نکرده، اما دشمن در راستای ایجاد معضل در سطح زندگی خانمها کار فعال میکند؛ از آن جهت در وجود معضل دخیل اند. در اینکه دشمن کار میکند، فکر نکنید خیلی قوی و برنامههایش خیلی تاثیرگذار است، بلکه دشمن قوی نیست، ما ضعیف هستیم! کار دشمن از ضعف ما و جامعه اسلامی است.
وی در ادامه سخنان خود این سوال را مطرح کرد که "چرا جامعه اسلامی در رابطه با بحث زنان کار نمیکند؟"، گفت که این ضعف دلایل مختلفی دارد و مسائل مختلفی در این میان وجود دارد.
کار ما شناسایی زنان نخبه در هر رشته است
رییس عمومی مرکز تبیان خاطرنشان کرد که مرکز تبیان با درک شرایط جامعه و اهمیت زن در خانواده و اجتماع، و همچنین با درک شرایط کار دشمن علیه این طیف، از ابتدا مصمم بوده روی این پیکره کار کند، حالا هم این تصمیم وجود دارد و در آینده نیز توجه جدی خواهیم داشت که در عرصه خانمها کار کنیم .
وی در ادامه با بیان اینکه "کار ما چیست"، افزود: کار ما شناسایی زنان نخبه در هر رشته است. وقتی نخبه میگویم، حتما زن تحصیل کرده نیست، ممکن است یک زن تحصیل نکرده باشد، اما در سطح اجتماع خیلی اثرگذار کار میکند، متنفذ است، آدم فعال و پر کاری است؛ این زن از دید ما، در رشته خود نخبه است. این عناصر نخبه شناسایی، جذب و بعد آموزش داده میشود و سپس در راستای ساختن کادر برای جامعه، مورد توجه جدی قرار خواهد گرفت.
وی با تأکید بر شرایط امروزی افغانستان افزود: ما امروز نیاز به خانمهای فهیم داریم که برای هدایت و مدیریت کشور تأثیرگذار عمل کنند! ما نیاز به خانمهای مبارز و مجاهدی داریم که الگویی را برای جامعه مطرح کنیم! اول این زنان را بسازیم و بعد مطرح کنیم! چهرهسازی کنیم و اینها را در جامعه معرفی کنیم، چون دشمن دارد این کار را میکند؛ دشمن برای ما از طریق ستاره افغان و برخی مسابقات آنچنانی دیگر در رادیوها، تلویزیونها، شوهای لباس و امثال اینها الگوسازی میکند. شما بینید خانمهایی را که اینها برای ما به عنوان الگو مطرح میکنند، از چه سنخی و قماشی از جامعه اند؟ اینها واقعا کار میکنند؛ بنابراین ما هم بایستی این کار را انجام بدهیم؛ خانمهای تحصیل کرده و یا نخبه باید شناسایی شده، روی اینها کار شود و اینها شرایط و راه مبارزه را درک کرده، در صحنه حضور پیدا کنند! ما باید خانمهایی داشته باشیم که در سمتهای مدیریتی، چه در درون تشکیلات ما و چه در سایر جاها فعال باشند! ممکن است یک خانم در یک وزارتخانه کار کند، ممکن است در یک تشکیل دیگر حضور داشته باشد و ممکن است در دانشگاه و یا واحدهای اداری دیگر چه خصوصی و یا دولتی فعال باشد و کار کند، محل کار مهم نیست، زمان و مکان کار مهم نیست، بلکه مهم این است که زن با چه اندیشه و چه تفکری در جامعه حضور پیدا کند و کار نماید.
حسینی مزاری با بیان اهمیت تربیت نیروهای نخبه و الگوی زنان در مورد برنامههای مرکز تبیان در این خصوص خاطرنشان کرد: مرکز تبیان شرایط را مساعد می کند تا تربیت نسل جدید برای رهبری و مدیریت صحیح جامعه و کشور افغانستان به درستی شکل بگیرد، اجرایی شود و خروجی مناسبی ارائه دهد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه "شاید شما خیلی فکر نکنید که واقعا ما میتوانیم این کارها را در افغانستان انجام داده و در کسوت رهبری حضور پیدا کنیم و شاید شما اصلا به این فکر نبوده باشید، شاید هم خیلی فضای دیدتان کوچتر بوده که مثلا در داخل تشکیلات مرکز تبیان در بخش خانمها چه کارهایی را انجام بدهیم؟" تأکید کرد: نه! دید ما در رابطه با افق کار وسیع است. ما علاقه داریم همکاران مرکز تبیان چه آقایان و چه بانوان، به عنوان رهبران جامعه حضور پیدا کرده و کار کنند! حالا مهم نیست که ما معتقد باشیم مثلا اینجا 36 خانم حضور دارند، 36 رهبر در افغانستان داشته باشیم، در سطح کل ممکن است یک نفر رهبری جامعه را داشته باشد، اما وقتی بحث مدیریت و رهبری را مطرح میکنیم، خدا کند شما در یک بخش کوچک کار کنید، اما باید توانمندی مدیریت و رهبری را داشته باشید! ممکن است شما روزی در سطح بالا قرار بگیرید! شما در بعضی از کشورها میبینید که رئیسجمهور و نخست وزیر فلان کشور، زن است، وزرا و وکلا زن هستند؛ قطعا این شرایط برای شما هم پیش میآید، اما شرطش این است که این عزم و جدیت را داشته باشید تا بر اساس اهداف مرکز تبیان، این توفیقات نصیب شما شود. اینجاست که برنامههای آموزشی و دورههایی که ما برگزار میکنیم، معنا پیدا میکند.
وی خطاب به بانوان مرکز تبیان با بیان اینکه "از این به بعد تصمیم با خود شما است" گفت: چگونگی رشد، پیشرفت و تعالی بستگی به خودتان دارد؛ بستگی به تشکلات ندارد، اگر فردا افسرده شدید و از مسیر باز ماندید، تشکیلات را مقصر ندانید؛ خودتان را مقصر بدانید؛ زیرا خودتان کار نکردید و با برنامهها و معیارهای تشکیلات برابر ننمودید!
حضور در عرصه مبارزات اسلامی برای زنان یک نعمت است
این فعال فرهنگی اجتماعی خطاب به 36 نفر از کادرهای بانوی تشکیلات مرکز تبیان گفت: توفیق حضور در عرصه مبارزات اسلامی برای زنان یک نعمت است، شکر این نعمت، کار و تلاش مؤثر در مسیر به هدف رساندن این مبارزات است. شما توفیق یافتید در یک تشکلات بزرگ اسلامی ورود پیدا کنید؛ تشکیلاتی که عمر 30 ساله دارد و محصول زحمات و تلاشهای صدها و هزاران نیروی جوان انقلابی است که از 30 سال به این طرف کار کردند و زحمت کشیدهاند، محصول خون 52 نفر شهدای هفت جدی و محصول خون دوستان و شهدای ما قبل از این حوادث است و این حضور نعمت بزرگی است و شکر این نعمت کار جدی در راستای به ثمر نشاندن هدف عالی این تشکیلات است.
دو شرط موفقیت زنان؛ اول: تمام فکر و عمل شما با محوریت دین و اسلام باشد
وی با اشاره به اینکه شکر این نعمت؛ تلاش، کار کردن و زحمت کشیدن است، افزود: زحمات و تلاشهای شما در صورتی نتیجهبخش است که دو شرط را رعایت کنید و اگر این دو شرط را رعایت کردید، به توفیق بیشتر دست پیدا میکنید و موفق میشوید؛
ـ شرط اول اینکه تمام فکر و برنامه عمل شما با محوریت دین و اسلام باشد؛ شما هر فکر و برنامه عملی که روی دست دارید، اول به اسلام عرضه کنید و ببینید که اسلام چه میگوید! اسلام میگوید خوب است، عمل کنید و اگر خوب نیست، عمل نکنید! اگر اسلام امضا کرد، بر اساس آن حرکت کنید و اگر اسلام امضا نکرد، نروید! اسلام هرچه که به شما میگوید بکنید، فلسفه و حکمت دارد و به نفع ماست. اسلام میگوید نکنید، بازهم فلسفه دارد! اینطور نیست که خدا نعوذ بالله همان طور یک چیزی گفته باشد که این کار را بکن و این کار را نکن، و بعد بندهاش هم بگوید شما چقدر سختگیر هستید!
حسینی مزاری در یک مثال خاطرنشان کرد: خانمی از مزارشریف با من چت میکرد، شماره یکی از همکاران را میخواست، مدتی است که اتباط میگیرد و سوالاتی میپرسد، بعد رفتم پروفایلش را نگاه کردم که عکس خودش نیست، بلکه عکس یک خانم بیحجاب و دربهدر است، بعد من به این خانم گفتم که به دو دلیل شماره نمیدهم؛ یکی چون عکس کسی دیگر را روی پروفایلت گذاشتی و بدون اجازه، حالا این عکس چه خوب و چه بد، چه با حجاب و چه بیحجاب، چون بیاجازه گذاشتی و به هر حال این کار نادرست و از نظر اسلام مردود است. دوم؛ تو خانم مسلمان شیعه که خود را متدین میدانی، یک عکس بیحجاب را گذاشتی! بعد نوشته بود "هههه حاج آقا خیلی سخت نگیر!" من گفتم این سختگیری و سستگیری من نیست، اسلام این را میگوید!
وی تصریح نمود: ما چرا در یک چنین موقعیتی قرار بگیریم که وقتی کسی حکم اسلام را گفت، بگوید سخت نگیر! اگر گفتیم حجابت اشکال دارد و اسلام میگوید مویت معلوم نشود، بعد بگویی بالاخره دل پاک باشد، خیلی مهم نیست! اسلام گفته یا ایها الذین آمنو و عملو صالحات؛ هم ایمان گفته و هم عمل، این طور نیست که شما در دلت ایمان داشته باشی، ولی در ظاهر عمل نکنی و یا در ظاهر عمل کنی، ولی در دل ایمان نداشته باشی! این هر دوتایش جدا جدا به درد نمیخورد؛ بنابراین کار باید مطابق معیارهای دینی باشد، زیر و درشت زندگی ما، چه زندگی فردی و چه اجتماعی، چه زندگی دینی، فرهنگی و چه زندگی سیاسی ما! اگر مطابق دین و اسلام عمل کردیم، خداوند ما را به عنوان عناصر متدین کمک میکند.
کسانی ماندگار شدند که خدایی بودند و خدایی هستند
رییس مرکز تبیان در ادامه با بیان اینکه کوچکترین حرکتی که ما بکنیم، در جامعه تأثیرگذار است، گفت: شما از ابتدای تاریخ تا حالا مطالعه کنید، ببیند چه کسانی ماندگار شدند، از بابای آدم تا زمان حال، خانمها و آقایان محترمی که در این جلسه حضور دارید!، تنها کسانی ماندگار شدند که خدایی بودند و خدایی هستند؛ از پیامبران خدا گرفته تا امامان معصوم، تا شهدا، صلحا، فقها و سایر بزرگان.
وی در این مورد با ذکر مثالی افزود: من در سفری که عراق رفته بودم، یکی از برداشتهای خود را نوشتم که در خبرگزاری منتشر شد که چه عاملی باعث میشود که ما هزاران کیلومتر را طی بکنیم و برویم به زیارت مثلا مختار ثقفی! این اقا چه کاره است؟ برویم به زیارت هانی ابن عروه! چی چه چیزی باعث شده که ما این همه خرج بکنیم و بیاییم زیارت اینها، حالا حضرت امام علی(ع) و امام حسین(ع) و سیار ائمه معصومین(علیهم السلام)جای خود دارند، اما اینها چه کاره اند؟ طفلان مسلم، یا حر ابن یزید ریاحی و خیلی از شخصیتهای دیگر! یا در همین مشهد، شما بروید در خواجه مراد، خواجه اباصلت و بعضی از شخصیتهای دیگری که هستند، اینها چه کاره هستند که این قدر با ابهت و باعظمت هستند؟ یا شما در تهران سر قبر امام خمینی(ره) بروید و آنجا را ببینید که چه آرامگاه و بارگاهی دارد! ببیند این آقا چه کاره بود که کل ارثش در زندگی، یک قالی 6 متره بود، ولی حالا فوت شده و نیست، اما میلیونها آدم سالانه به زیارت این شخصیت میرود! تنها چیزی که اینها را بزرگ کرد و امروز ما شیفته ایشان هستیم، خدایی بودن اینها است! شما یک نفر غیرخدایی را نشان بده که مثلا مرقدش این همه شیفته داشته باشد! زیارت امامها به عنوان مثال امام رضا(ع) را رفتید و دیدید، شما شاید در هیچ جای عالم این طوری شلوغی ندیده باشید! حتی خانه خدا در طول سال این طور شلوغ نیست مگر در ایام حج تمتع؛ کربلا و نجف هم که جای خودش را دارد که هر سال چه تعداد زایر به زیارت شان مشرف میشوند، مثلا امسال بیش از 30 میلیون زائر در اربعین رفته بودند به زیارت امام حسین(ع)، ببینید قبر یزید کجاست؟ قبر معاویه کجاست؟ قبر ابن زیاد کجاست؟ یا قبر فلان خواننده مشهور آمریکا و غیرآمریکایی کجاست؟ کو مریدان و پیروان اینها؟ رئیسجمهورهای کشورها میمیرند، هیچ!
حسینی مزاری به مثالهای بیشتری از شخصیتهای خدایی اشاره کرد و خاطرنشان نمود: هر مقدار ما در این مورد صحبت کنیم، جا دارد، که اگر خدایی باشید، تا زنده باشید، محبوب، قدرتمند و تأثیرگذار هستید؛ مثل شخصیتهای فعلی چون امام خامنهای(حفظهالله)، سید حسن نصراالله و سایر شخصیتهایی که الان زنده هستند. شما ببیند که استکبار کل دنیا از اینها چشم می زنند و میترسند! اینها چه دارند؟ امام خامنهای بمب اتم دارد؟ آمریکا صدها کلاهک اتمی دارد، اسرائیل، فرانسه و انگلیس دارد! تمام بسیج و سپاه و ارتش امام خامنهای را که سر هم بکنیم، یک دهم و یک صدم ارتشهای دنیا نیستند، اما چه چیزی اینها را قدرتمند ساخته است؟ با خدا بودن! ما و شما هر مقداری که با خدا باشیم و ذوب اهداف الهی و اهداف ائمه معصومین(ع) شویم، هر مقدار که پیرو بزرگان خود باشیم؛ به همان میزان قدرمند هستیم! قدرت خدا چه مقدار هست، شما وقتی وارد حوزه خدا شدید، قدرت خدایی را پیدا میکنید، اما هر مقدار که از حوزه نفوذ خدا فاصله گرفتیم، آدمهای ذلیل و خواری هستیم که به گفته امام خمینی(ره)، قدرت دفع یک پشه را هم نداریم.
وی در مثالی دیگر افزود: حضرت مریم، مادر حضرت عیسی(ع)، آسیه خانم فرعون، حضرت زهرا(س)، حضرت خدیجه(س)، حضرت زینب کبری(س)، همه اینها را بررسی کنید، ببینید چون با خدا بودند، انسانهای قدرتمند و تأثیرگذار بودند، بنابراین ما و شما هم هر مقداری که خود را خدایی ساختیم، چه ظاهر و چه باطن، همش به فکر ظاهر خود نباشیم که ما اینجا ریش داریم، عمامه داریم و خیلی قیافههای به ظاهر صلح دوست و مسالمتجو، اما در باطن ما چیزهای دیگری باشد! یا مثلا شماها الان خیلی محجبه و خیلی آدم های مقبول و محترم معلوم میشوید، اما ته دلتان یک چیز دیگری باشد! این به درد نمیخورد، باید ظاهر و باطن ما باید یکی باشد؛ خدایی!
این فعال فرهنگی اجتماعی در یک جمعبندی در این بخش از سخنان خود گفت: اگر ما بخواهیم در افغانستان کار بکنیم، شرط اول آن است که خدایی باشیم و اگر این شرط را راعایت کردیم، ما تاثیر گذار هستیم! شما شک نکنید که همین 36 نفر خانم با محوریت دین، با حول و قوه الهی در کنار همدیگر دست به دست هم داده، کار بکنید، کافی است تنها شما در افغانستان تحول ایجاد کنید، هیچ نیازی به صدها خانم دیگر نیست، همین 36 تا خانم در داخل و خارج انقلاب مجدد برپا میکنند؛ در صورتی که با این محور و با این شرط کارتان را روی دست بگیرید.
شرط دوم موفقیت؛ عملکرد تشکیلاتی
وی شرط دوم نتیجهبخش بودن زحمات و تلاشها را بحث تشکیلاتی عمل کردن دانست و گفت: اگر هر مقدار خدایی باشید، اما تشکیلاتی عمل نکنید، کاری از ما ساخته نیست! چون تشکیلاتی عمل کردن، سنت خدا است، ما اگر در زندگی خود سنتهای الهی را در نظر گرفتیم، پیروز هستیم و اگر در نظر نگرفتیم، شکست میخوریم.
رییس مرکز تبیان با بیان اینکه فرقی ندارد آدمهای غیرمسلمان این سنتها را رعایت کنند یا آدمهای مسلمان، تصریح کرد: امروز چرا مثلا غربیها موفق هستند؟ چون تشکیلاتی عمل میکنند! امروز چرا آمریکا ابرقدرت است، چون تشکیلاتی عمل میکند! امروز اسرائیلی ها چرا توانمند اند، با وصف اینکه از نظر دینی و اسلامی یک مشت بیشتر نیستند و خیلی نفوس محدودی دارند، چرا به خاطر این که آنها از آن سنت الهی استفاده میکنند؛ تشکیلاتی عمل کردن! خب چرا مسلمانان امروز ضعیف هستند؟ به خاطر اینکه تشکیلاتی عمل نمیکنند! نه زن ها و نه مردانشان، اصلا با تشکیلات، با حرکت منسجم و سازمانیافته هیچ سر سازش و آشتی ندارند! یا نمیخواهند که سر آشتی داشته باشند و به این سمت بروند! یا این اهتمام در خود ایجاد نکرده که ضرورت این کار را درک کنند و بر اساس این ضرورت، عمل نمایند! این است که ما امروز میبینیم در دنیا کشورهای اسلامی خوار و ذلیل هستند، و الا شما فکر میکنید مردم مسلمان افغانستان، مسلمان نیستند؟ مسلمان هستند، شاید در بحث اسلامی بودن، مردم افغانستان خیلی پایبندتر از بسیاری کشورها باشند، به همین خاطر در چهارده سال جهاد، کشتههای زیادی دادند، بیش از یک میلیون شهید دادند و در 18 سال اخیر نیز دهها هزار کشته دادیم، اما چرا شرایط افغانستان رو به بهبود نیست؟ چرا رو به خرابی است؟ به خاطر اینکه در افغانستان در بین اجتماعات، مجموعهها و بین مردم ما، کار سازمانی وجود ندارد و یا اگر هم وجود دارد، خیلی ضعیف و پراکنده است! چرا بقیه کشورهای اسلامی این همه در به در و خاک بر سر اند؛ عراق، سوریه، لبنان، باز لبنان خیلی خوب است، عراق در این اواخر خیلی خوب شده، سوریه در این اواخر خیلی خوب شده، چون اینها آهسته آهسته رفتند به سمت کارهای تشکیلاتی و سازمان یافتگی؛ در حالی که بیشترین امکانات خدادادی در کشورهای اسلامی است، اما وابسته و اسیرترین مردم، مردم کشورهای اسلامی است! به خاطر چه؟ به خاطر اینکه اینها مسلمان هستند، در زندگی فردی و اجتماعی مباحث اسلامی را رعایت میکنند، اما تشکیلاتی نیستند! تشکیلاتی که نبودند، اینها قدرتمند نمیشوند، قدرتمند که نشدید، شما نمیتوانید در سطح جامعه کار کنید؛ بنابراین است که ما بایستی در بحث کار، این شرط را هم در نظر داشته باشیم.
به گفته وی، اگر این دو شرط در کنار هم بود، از یک طرف با محوریت دین و مذهب و مکتب و از طرف دیگر تشکیلاتی عمل کردن، آن زمان است که ما به یک قدرت و یک نیروی اثرگذار تبدیل میشویم؛ تعداد کم بود، اشکال ندارد؛ 40 نفر باشیم؛ همین 40 نفر هم میتوانیم در افغانستان خیلی تأثیرگذار عمل کنیم اما مهم رعایت این دو شرط است، عمل دینی و عملکر تشکیلاتی.
کار خانمها در دو جهت؛ جهت اول: خانواده
حسینی مزاری در ادامه تصریح کرد: وقتی این دو شرط(عمل در محوریت مذهب و عملکرد تشکیلاتی) رعایت شد، خانمها در دو جهت باید کار بکنند؛
ـ جهت اول، جهت خانواده است. خانواده برای یک خانم، خیلی مهم است و از جایگاه بالایی برخودار است، به خاطر اینکه خانم در خانواده معلم، مربی و تربیتکننده است. اگر خانمها نقش اساسی خود را در نهاد خانواده ایفا کنند، باور کنید که به شدت میتوانند در راستای احیا و رشد یک جامعه و ارتقای آن تأثیرگذار عمل کرده و مفید واقع شوند.
اما به گفته وی، متاسفانه در سطح مبارزان اسلامی، یک افراط و تفریطهایی وجود دارد، افراط و تفریط این است که زنان ما اگر خانگی شدند، به شدت خانگی میشوند که دیگر نباید گوشه چادرشان را کسی از بیرون ببیند؛ فقط خانه و وظیفه زن، اولادداری، پخت و پز، جارو و فلان و بهمان و اینها نباید بیرون وظیفه داشته باشند، این نادرست است! این خانهداری و رسیدن به اولاد و شوهر، برادر و خواهر بخشی از وظیفه یک زن مبارز است، اما تمام وظیفهاش نیست! اگرچه قسمت اعظم وظیفه یک زن تربیت اولاد است و نباید تربیت اولاد کسانی که مبارز شدهاند را دست کم گرفت! اما متاسفانه در افغانستان یا زنان کاملا در خانه محصور میشوند، یا اگر وارد عرصه مبارزه شدند، کاملا بحث تربیت اولاد و توجه به خانه و خانواده را فراموش میکنند و وارد میدان میشوند.
جهت دوم: زنان در جامعه و میدان مبارزه/ ماهیت اصلی و دینیتان را از دست ندهید
حسینی مزاری در مورد جهت دوم کار زنان، به حضور آنان در اجتماع و میدان مبارزه اشاره کرد و آسیبهای این حضور را برشمرد: وقتی زنان وارد میدان مبارزه میشوند نیز یک آسیب دیگر آنها را تهدید میکند که باید حواس شما جمع باشد که این تهدید متوجه شما نگردد. این تهدید این است که آهسته آهسته خانمهایی که وارد عرصه مبارزه میشوند، از اصول و اساسات خانواده که اینها را به عنوان مسلمان به دنیا آورده، فاصله میگیرند؛ مثلا اول خانم میآید خیلی محجب و مودب، بعد آهسته آهسته میبینی که چادرهایشان پس پس میرود و موهایشان معلوم میشود! بعد میبینی هر چیزی که پیدا کرد، بر سر و صورتش میزند که اصلا شناخته نمیشود که قبلا چه بود و حالا چه بلا شده است! بعد آهسته آهسته چادر کنار میرود، مانتو کوتاه میشود و بالاخره نشست و برخواست با آقایان راحت و ساده میشود، خنده کردن را شروع میکند و بالاخره می بینی که این زن و این خانم از مسیر زندگی اصولی اسلامی فاصله میگیرد! ما باید متوجه این تهدیدات باشیم.
وی خطاب به بانوان فعال مرکز تبیان تأکید کرد:
ـ اگر شما میخواهید به عنوان مدیران آینده جامعه و رهبران جامعه اثرگذار باشید، ماهیت اصلی و دینیتان را از دست ندهید، هرچه شما پیش میروید، باید روی بحث دینی بودنتان تأکید کنید؛
ـ باید حتما مرز ارتباط با آقایان را رعایت کنید و روی هیچ مردی اعتماد نداشته باشید؛ فکر نکنید این مرد اشکال ندارد، این همکار ما است، رئیس ماست، رهبر ماست؛
ـ هیچ مردی هم نباید روی هیچ زنی از نگاه مسائل شرعی و دینی اعتماد بکند؛ اشکال ندارد این به جای خواهر یا مادر ماست، این به جای خاله ماست، به جای دختر ماست، این حرفها فایده ندارد. یک وقت بعضی دوستان میگفتند اینها از محارم سیاسی ماست! این به اصطلاح شعار دادن آهسته آهسته میرود به سمت عادیسازی روابط و وقتی روابط بین خانمها و آقایان در یک تشکیلات عادی شد، دیگر شما فاتحه آن تشکیلات را باید بخوانید. خانم ها بایستی در این عرصه و در این مسیر، به صورت جدی ایستاد شوند و نگذارند که این شرایط به وجود بیاید.
ـ در عین اینکه این روحیه برای خانمها وجود داشته باشد که احساس نکنند خیلی آسیبپذیر اند!
ـ خانمهایی که میخواهند مبارزه کنند، ضمن رعایت مرزهای شرعی، قاطعانه در صحنه باشند و از هیچ چیز و کسی نترسند. در برابر هر مرد هرزه، جدی بایستند و از خود، شأن و هویت خود، از مذهب و مکتب و تدین خود دفاع کنند!
ـ خانمها نباید ترسو باشند. از حرف مردم نترسند، از شایعه نترسند، از توهین نترسند! مثلا یک آدم رسوایی پیدا میشود، یک خانمی را میبیند و بالاخره شمارهاش را پیدا میکند، بعد فردا پیام میدهد که من دوستت دارم! خاک بر سرت که دوست داری! برایش بنویس که آقا مزاحم نشو! نترس که فلانی به من پیام داده که من دوستت دارم، این چه ترسی داره و بعد این باعث شود که پایتان را از رفت و آمد به تشکیلات و عضویت در تشکیلات بگیرید؛ شما در برابر آن آدم خاطی قاطع بایستید و ردش کنید!
ـ شما اگر خوب باشید، هیچ آدم بدی به شما نمیتواند آسیب برساند! شما اگر خوب باشید و از درون ساخته باشید، اگر بیرونتان سالم باشد و بهانه به دست مردهای به اصطلاح هرزه و لامذهب و بیدین ندهید، هیچ کسی نمیتواند به شما آسیب برساند! در برابر این رقم شرایط قاطعانه بایستید، فرار نکنید، زیرا اگر فرار کردید، خاطرتان جمع باشد که آن آدم پشتتان به خانه هم میآید. در خانه هم هرقدر پنهان شدید، باز میآید پهلوی خانهتان، خانه میگیرد و از سر دیوار سرک میکشد، شما را اذیت میکند! شما هرچه از دشمن و آسیب فرار کنید، از دنبالتان میآید، ولی اگر در برابرش ایستادید، حداقل اش این است که متوقف میشود. مثل اینکه اگر سگ شما را دنبال کرد، فرار نکنید، اگر فرار کردید، از دنبالتان میآید، اما اگر در برابر سگ ایستادید، حداقلاش متوقف میشود و شما را دیگر دنبال نمیکند! آدمهای هرزه هم مثل همان سگهاست، شما اگر از آدمهای هرزه فرار کردید، دنبالتان را میگیرد. حالا این آدمهای هرزه ممکن است هرزههای سیاسی باشند، هرزههای اخلاقی و هرزههای فرهنگی باشد، هر کسی میخواهد باشد.
ـ بنابراین باید خودتان را در صحنه حفظ کنید و با حفظ این شرایط، مبارزات خود را در پیش بگیرید و خداوند متعال هم شما را کمک میکند؛ چون کار ما و شما کمک به دین و کمک به خداست. ما باید به این کمک خدا یقین داشته باشیم و تردید نکنیم که خداوند انشاءالله ما را کمک میکند. اگر کمک خدا شامل حال ما شد، آن زمان دیگر هیچ قدرتی بر ما غلبه پیدا نخواهد کرد و ما میتوانیم هم در سطح افغانستان و هم در سطح کسانی که در ایران زندگی میکنند و حضور دارند، تأثیرگزار باشیم.
ـ اینجاست که تشکیلات مرکز تبیان با وجود یک چنین نیروها و با رعایت یک چنین معیارها و شرایط، میتواند به وظایف تشکیلاتی خود در سطح افغانستان موفق عمل کند و ما میتوانیم به آن اهدافی را که در کشور داریم، برسیم.
رییس مرکز تبیان در پایان ابراز امیدواری کرد که خواهران ما در این برنامه، از توفیقات خوبی برخوردار شوند و وقتی در مکانهای خود مستقر شدند، هستههای تشکیلاتی را ایجاد کرده، در دفاتر مرکز تبیان و متشکل عمل کنند؛ اگر مسئولین توجه نکرد، مسئولینتان را فرا بخوانید، به دنبالشان باشید، خسته نشوید، یک بار، دو بار، ده بار، صد بار!