کتاب «افغانستان و تروریزم، بررسی ابعاد حقوقی و امنیت بینالمللی» به نویسندگی سید مهدی منادی، استاد دانشگاه، پژوهشگر حوزه امنیت منطقهای و بینالمللی و همچنین یکی از دیپلماتهای وزارت امورخارجه کشور، به تازگی از سوی مرکز مطالعات استراتژیک این وزارت منتشر شده است.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، این کتاب یک واکاوی درباره چگونگی ظهور گروههای تروریستی از جمله القاعده، طالبان و داعش با تأکید بر انگیزههای ایدئولوژیکی آنها است. این اثر شامل 6 فصل و ۲۸۰ صفحه میباشد که امسال(1397) توسط انتشارات مرکز مطالعات استراتژيک وزارت امورخارجه نشر شده است.
سید مهدی منادی، نویسنده این کتاب در گفتوگویی با خبرنگار آوا در مورد این اثر تازه خود میگوید: "خشونت مبتنی بر ابزار ایدئولوژی با هدف سیاسی، در فرایند چند دهه جنگ، متاثر از بازیگران متکثر داخلی و خارجی، تروریزم و افراطگرایی را در افغانستان معنا بخشیده است".
به گفته وی، تروریزم در حوزه دولت ـ ملت و جغرافیای فرهنگی متفاوت، به گونههای مختلف تبارز میکند و شاخصههای اجتماعی و فرهنگی بومی هر جامعه به مثابه بستر، سازههای بنیادی رفتار تروریزم را در همنوایی با نیازمندی بازیگران منطقه و جهانی معنا بخشیده است. این پدیده به مرور زمان به مثابه یک کجروی، بیماری واگیر فرهنگی اجتماعی و سیاسی تبدیل شده است. خشونت، جرم و رفتار مافیایی در میان این مردم، رنگ و بوی مافیایی به خود میگیرد و مافیایی شدن ایدئولوژی و یا ایدئولوژیک شدن جرم و رفتار مافیایی، مهمترین شاخصه منفی تروریزم است. در چنین شرایطی خشونت تروریزم سریعتر از هر زمان دیگر از مرزهای سیاسی و اجتماعی عبور میکند.
این پژوهشگر حوزه امنیت منطقهای و بینالمللی ادامه داد: "گسترش وسعت تهدید تروریسم، بیش از هر زمان دیگری ایجاب مینماید تا تروریست را شناخت، عوامل ظهور آن را مورد واکاوی قرار داد و راهکارهای علمی و عملی مبارزه جهانی با آن را تببین نمود. در این فرایند، تبیین ماهیت تروریسم و سنجش برنامههای علمیاتی مبارزه با تروریسم از جمله مباحث مهم مورد بحث است. این مطالعه توجه نظام حقوق و امنیت بینالمللی را برای نیل به اهداف مشترک؛ یعنی طرح و تدوین راهکارهای حقوقی مبارزه با تروریسم به خود معطوف کرده است.
به بیان معرفی پشت جلد این کتاب، این اثر کاوشی در چیستی و چگونگی ظهور گروههای تروریستی نظیر القاعده، طالبان و داعش در افغانستان و تأثير متقابل آنها بر ابعاد حقوقی و امنیت بینالمللی است. فرایند تاریخی شکلگیری، چگونگی تأثیرگذاری و روایت حال گروههای افراطی و تروریستی در افغانستان، سه تصویر روایتگر این کتاب اند. در امتداد این سه تصویر، علاقهمندان مطالعهی تاریخی فرایند شکلگیری افراطگرایی و تروریزم، مطالعه چگونگی ارتباط تروریزم با حقوق و امنیت بینالملل و در نهایت علاقهمندان نسل دوم و سوم افراطگرایی که به تروریزم گرایش یافتهاند، میتوانند مطالب خواندنی در این اثر بیابند.
این اثر در طول هفت سال، در قالب تزس و منبع درسی برای درس تروریزم و امنیت بینالملل مورد مداقه قرار گرفته که حالا در قالب کتاب اقبال چاپ یافته است.
مخاطب اصلی این اثر بیشتر محصلین و پژوهشگران تروریزم و امنیت بوده است، با این وجود علاقهمندان تاریخ این عرصه نیز میتوانند از این اثر بهره ببرند.
در نگاهی اجمالی به این کتاب "افغانستان و تروریزم، بررسی ابعاد حقوقی و امنیت بینالمللی"، موضوعات مورد بحث در فصلهای ششگانه آن به شرح ذیل میباشد:
الف) فصل اول: چهارچوب نظری؛ در این فصل به تبیین بنیادهای نظری شکلگیری رفتار تروریستی از دیدگاههای مختلف پرداخته شده است. در این بخش به نحلههای فکری غرب و شرق در مورد عوامل و بنیادهای شکلگیری تروریزم پرداخته میشود.
ب) فصل دوم: القاعده؛ از جهادگرايي تا تروريزم؛ در این فصل به تبیین ظهور تروریسم در قالب مطالعه جهاد و نقش القاعده در افغانستان پرداخته شده است. القاعده و چگونگی شکلگیری، ایدئولوژی القاعده، عملکرد و فرایند نفوذ القاعده و... از موضوعات اصلی این فصل میباشد.
ج) فصل سوم: تروریسم و تحولات حقوقی امنیت بینالملل؛ در این فصل به تأثیر تروریسم در تحولات حقوق بینالمللی و نقش قواعد حقوقی بینالمللی در برابر تروریسم پرداخته شده است. پیوستگی مطالعات قواعد حقوقی و امنیت بینالملل، اهمیت قواعد حقوقی در راستای مبارزه با تروریسم، قواعد حقوقی مبارزه با تروریسم و... از جمله مباحثی است که در این فصل مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است.
د) فصل چهارم: نقش تروریسم در تحولات امنیت بینالمللی؛ در این فصل به تأثیر تروریسم بر مطالعات امنیت بینالملل پرداخته شده است. مفهوم امنیت، مرجع امنیت، نقش فرهنگ در تبیین امنیت و... از جمله موضوعاتی است که در این فصل مورد مطالعه واقع قرار گرفته است.
و) فصل پنجم: افغانستان از جهاد تا افراطگرایی؛ در این فصل به نقش محرکههایی مانند هویتگرایی، داعیه اسلام سیاسی و... در شکلگیری خرده گروههای اسلامگرای افراطی زمان جهاد افغانستان و بعد از آن پرداخته شده است.
ه) فصل ششم: با عنوان افغانستان از اسلامگرايي افراطي تا تروريزم و ظهور داعش، به چگونگی ظهور طالبان و داعش در افغانستان پرداخته است. در این فصل همچنان مباحثی مورد هویت تباری داعش و چگونگی گرایش به سمت مافیایی شدن گروههای تروریستی مطرح شده است. در نهایت به دو سناریو پیش روی طالبان اشاره شده که اول گرایش به سمت صلح و احیای هویت افغانیت طالبان است و دوم همسویی بیشتر میان طالبان و گروههای تروریستی و مافیایی شدن رفتار تروریستی است.
در پایان این کتاب، تحت عنوان خلاصه، پيشنهادات و نتيجهگيري پاياني، تلاش به سهل و کوتاهسازی مطالب این اثر شده است.
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا)، این کتاب یک واکاوی درباره چگونگی ظهور گروههای تروریستی از جمله القاعده، طالبان و داعش با تأکید بر انگیزههای ایدئولوژیکی آنها است. این اثر شامل 6 فصل و ۲۸۰ صفحه میباشد که امسال(1397) توسط انتشارات مرکز مطالعات استراتژيک وزارت امورخارجه نشر شده است.
سید مهدی منادی، نویسنده این کتاب در گفتوگویی با خبرنگار آوا در مورد این اثر تازه خود میگوید: "خشونت مبتنی بر ابزار ایدئولوژی با هدف سیاسی، در فرایند چند دهه جنگ، متاثر از بازیگران متکثر داخلی و خارجی، تروریزم و افراطگرایی را در افغانستان معنا بخشیده است".
به گفته وی، تروریزم در حوزه دولت ـ ملت و جغرافیای فرهنگی متفاوت، به گونههای مختلف تبارز میکند و شاخصههای اجتماعی و فرهنگی بومی هر جامعه به مثابه بستر، سازههای بنیادی رفتار تروریزم را در همنوایی با نیازمندی بازیگران منطقه و جهانی معنا بخشیده است. این پدیده به مرور زمان به مثابه یک کجروی، بیماری واگیر فرهنگی اجتماعی و سیاسی تبدیل شده است. خشونت، جرم و رفتار مافیایی در میان این مردم، رنگ و بوی مافیایی به خود میگیرد و مافیایی شدن ایدئولوژی و یا ایدئولوژیک شدن جرم و رفتار مافیایی، مهمترین شاخصه منفی تروریزم است. در چنین شرایطی خشونت تروریزم سریعتر از هر زمان دیگر از مرزهای سیاسی و اجتماعی عبور میکند.
این پژوهشگر حوزه امنیت منطقهای و بینالمللی ادامه داد: "گسترش وسعت تهدید تروریسم، بیش از هر زمان دیگری ایجاب مینماید تا تروریست را شناخت، عوامل ظهور آن را مورد واکاوی قرار داد و راهکارهای علمی و عملی مبارزه جهانی با آن را تببین نمود. در این فرایند، تبیین ماهیت تروریسم و سنجش برنامههای علمیاتی مبارزه با تروریسم از جمله مباحث مهم مورد بحث است. این مطالعه توجه نظام حقوق و امنیت بینالمللی را برای نیل به اهداف مشترک؛ یعنی طرح و تدوین راهکارهای حقوقی مبارزه با تروریسم به خود معطوف کرده است.
به بیان معرفی پشت جلد این کتاب، این اثر کاوشی در چیستی و چگونگی ظهور گروههای تروریستی نظیر القاعده، طالبان و داعش در افغانستان و تأثير متقابل آنها بر ابعاد حقوقی و امنیت بینالمللی است. فرایند تاریخی شکلگیری، چگونگی تأثیرگذاری و روایت حال گروههای افراطی و تروریستی در افغانستان، سه تصویر روایتگر این کتاب اند. در امتداد این سه تصویر، علاقهمندان مطالعهی تاریخی فرایند شکلگیری افراطگرایی و تروریزم، مطالعه چگونگی ارتباط تروریزم با حقوق و امنیت بینالملل و در نهایت علاقهمندان نسل دوم و سوم افراطگرایی که به تروریزم گرایش یافتهاند، میتوانند مطالب خواندنی در این اثر بیابند.
این اثر در طول هفت سال، در قالب تزس و منبع درسی برای درس تروریزم و امنیت بینالملل مورد مداقه قرار گرفته که حالا در قالب کتاب اقبال چاپ یافته است.
مخاطب اصلی این اثر بیشتر محصلین و پژوهشگران تروریزم و امنیت بوده است، با این وجود علاقهمندان تاریخ این عرصه نیز میتوانند از این اثر بهره ببرند.
در نگاهی اجمالی به این کتاب "افغانستان و تروریزم، بررسی ابعاد حقوقی و امنیت بینالمللی"، موضوعات مورد بحث در فصلهای ششگانه آن به شرح ذیل میباشد:
الف) فصل اول: چهارچوب نظری؛ در این فصل به تبیین بنیادهای نظری شکلگیری رفتار تروریستی از دیدگاههای مختلف پرداخته شده است. در این بخش به نحلههای فکری غرب و شرق در مورد عوامل و بنیادهای شکلگیری تروریزم پرداخته میشود.
ب) فصل دوم: القاعده؛ از جهادگرايي تا تروريزم؛ در این فصل به تبیین ظهور تروریسم در قالب مطالعه جهاد و نقش القاعده در افغانستان پرداخته شده است. القاعده و چگونگی شکلگیری، ایدئولوژی القاعده، عملکرد و فرایند نفوذ القاعده و... از موضوعات اصلی این فصل میباشد.
ج) فصل سوم: تروریسم و تحولات حقوقی امنیت بینالملل؛ در این فصل به تأثیر تروریسم در تحولات حقوق بینالمللی و نقش قواعد حقوقی بینالمللی در برابر تروریسم پرداخته شده است. پیوستگی مطالعات قواعد حقوقی و امنیت بینالملل، اهمیت قواعد حقوقی در راستای مبارزه با تروریسم، قواعد حقوقی مبارزه با تروریسم و... از جمله مباحثی است که در این فصل مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است.
د) فصل چهارم: نقش تروریسم در تحولات امنیت بینالمللی؛ در این فصل به تأثیر تروریسم بر مطالعات امنیت بینالملل پرداخته شده است. مفهوم امنیت، مرجع امنیت، نقش فرهنگ در تبیین امنیت و... از جمله موضوعاتی است که در این فصل مورد مطالعه واقع قرار گرفته است.
و) فصل پنجم: افغانستان از جهاد تا افراطگرایی؛ در این فصل به نقش محرکههایی مانند هویتگرایی، داعیه اسلام سیاسی و... در شکلگیری خرده گروههای اسلامگرای افراطی زمان جهاد افغانستان و بعد از آن پرداخته شده است.
ه) فصل ششم: با عنوان افغانستان از اسلامگرايي افراطي تا تروريزم و ظهور داعش، به چگونگی ظهور طالبان و داعش در افغانستان پرداخته است. در این فصل همچنان مباحثی مورد هویت تباری داعش و چگونگی گرایش به سمت مافیایی شدن گروههای تروریستی مطرح شده است. در نهایت به دو سناریو پیش روی طالبان اشاره شده که اول گرایش به سمت صلح و احیای هویت افغانیت طالبان است و دوم همسویی بیشتر میان طالبان و گروههای تروریستی و مافیایی شدن رفتار تروریستی است.
در پایان این کتاب، تحت عنوان خلاصه، پيشنهادات و نتيجهگيري پاياني، تلاش به سهل و کوتاهسازی مطالب این اثر شده است.