در ادامه گزارشهای ویژه اولین سالگرد حمله تروریستی 7 جدی به مرکز فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی تبیان و خبرگزاری صدای افغان(آوا) در کابل، اینبار به بیان ابعاد شخصیتی سه شهید دیگر؛ شهید سید خداداد احمدی، شهید خلیلالله رضایی و شهید سید حسین حسنی، از زبان خانواده و بستگانشان پرداختهایم.
شهید سید خداداد احمدی؛ جوان بیدار و پر تحرک در عرصه فرهنگی
شهید سید خداداد احمدی چه در دروان تحصیل و چه پس از آن، هیچ وقت آرام و قرار نداشت و به عنوان یک عنصر بیدار و پرتحرک، همواره در عرصه فرهنگی و دینی فعال بود.
وی که دنبال بستر مناسبی برای عملی کردن ایده و آرزوهایش بود، مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان را زمینه خوبی برای فعالیتهای خود تشخیص داد؛ لذا رسما در این مرکز بزرگ فرهنگی اجتماعی عضو شد.
![](https://cdn.avapress.com/images/docs/000176/176664/images/___(12).jpg)
او پس از تحقیق بالای برنامهها و اهداف مرکز تبیان کارش را رسما در بخش فرهنگی، دیزاین، تنظیم برنامهها، جذب نیروهای کارا و همچنین اجرایی برخی از برنامهها آغاز کرد و به زودی جایگاه خود را در این مرکز پیدا کرد.
به گفته برادر وی، شهید خداداد احمدی با اینکه مصروف کارهای فرهنگی و علمی در بیرون از خانه بود، اما هیچگاه خانواده به خصوص پدر و مادرش را فراموش نمیکرد. همیشه با پیشانی گشاده و لبهای پر از خنده، دستبوس پدر و مادر و خادم خانوادهاش بود.
شهید خلیلالله رضایی عاشق قرآن و دلباخته معارف اهلبیت(ع)
شهید خلیلالله رضایی، قاری و معلم قرآن، استاد مکتب و عنصر فعال در عرصههای مختلف فرهنگی بود.
به گفته برادر این شهید، او واقعا در مسیر معنویت و زهد موفق بود، با اینکه زمینههای اقتصادی در شرایط مختلف برایش فراهم میشد، اما فقیرانه زندگی کرد و همواره قرآن و معارف قرآن و استکبارستیزی دغدغهاش بود. شاید به خاطر همین دلباختگیاش به قرآن و معارف اهلبیت(ع) بود که شهادت نصیب او شد.
به گفته او، "ما خیلی ناراحت و جگر خون نیستیم، زیرا شهادت طوق افتخاری است که گردن خوبان و دلباختگان راه حق و عدالت با آن مزین میگردد و شهدا بال ملکوتی درمیآورند و نزد پروردگارشان حی و مرزوق اند. او هم گردنش مزین به این طوق افتخار گردید".
![](https://cdn.avapress.com/images/docs/000176/176664/images/__(19).jpg)
آقای ضیایی خاطرنشان کرد: "هرچند وجود فزیکی او در میان ما نیست، اما هر لحظهای از زندگی و خاطرات، افکار و اندیشههای اسلامی او در جان و ضمیر ما زنده است. آواها و صدای ملکوتیاش خانه ما را با نور قرآن مزین میساخت و صبحها آنچنان قرائت قرآن با صدای دلنشیناش در اهل خانواده تأثیر میگذاشت که افراد خانواده پر ملکوتی در میآوردند و به ملکوت پرواز مینمودند و آنچنان از آیات قرآن لذت میبردند که قابل بیان نیست".
شهید سید حسین حسنی؛ جوان سختکوش و صادق در امورات زندگی
به گفته سید حسن حسنی، برادر شهید سید حسینح حسنی، او در دوران تحصیل و پس از آن، صادقانه و موفقانه کارهای خود را انجام میداد و به دلیل پایبندی به وقت و نیز علاقهمندی شدید به کارش، بارها مورد تشویق و تحسین بالا دستان خود در زندگی قرار گرفت.
به گفته او، سید حسین شهید مدت هفت سال در موسسه انکشافی مدیرا در زادگاهش حصه اول بهسود فعالیت کرد و برای آبادانی و ایجاد زیربناها از جمله سرکسازی و پلچکسازی در این منطقه محروم تلاش کرد.
![](https://cdn.avapress.com/images/docs/000176/176664/images/___(13).jpg)
این برادر شهید افزود: "وی که تمام فعالیت را وسیلهای برای هدف عالی یعنی ادامه تحصیل میدانست، بالاخره موفق شد که در سال 1390 شامل دانشگاه خانه نور کابل شود و توانست چهار سال تحصیل در رشته حقوق را تا مقطع لیسانس موفقانه سپری کند".
وی خاطرنشان کرد: "شهید سید حسین" در ایام تحصیل نیز دست از فعالیتهای فرهنگی برنمیداشت و همواره در راه ترویج معارف اسلامی و مکتب اهلبیت(ع)، به خصوص بعد از عضویت در مر کز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان تلاش میکرد.
آقای حسنی گفت، اخلاق و برخورد انسانی و پیشانی گشاده شهید سید حسین حسنی با مردم، همکاران و خانواده، واقعا مثالزدنی بود.
قبل از ساعت 10 پیش از ظهر روز هفتم جدی 1396، در سالن اجتماعات مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان و خبرگزاری صدای افغان(آوا)، شاهد گفتمان فشرده و پر رنگی ملی بودیم که عدهای از نخبگان فرهنگی و علمی، جوانان و نوجوانان اعم از زنان و مردان میخواستند حضور خود را در جهت میهندوستی به نمایش گذاشته و در برابر قربانیان و شهدای ششم جدی ناشی از تجاوز ارتش سرخ شوروی، ادای مسوولیت نمایند.
اما دشمنان خون آشام در هفتم جدی 1396 مجموعهای را هدف قرار دادند که همه درد ملی و میهنی داشتند و نسبت به وقایع گذشته به دید عبرت و نسبت به آینده افغانستان به عنوان سازندگان وطن فکر میکردند.
در هفتم جدی 1396 در حقیقت روز سیاهی در تاریخ افغانستان رقم خورد که در آن معلم و قاری قرآن، معلم و مربی مکتب، استادان دانشگاه، خطبای مساجد و حسینیهها، دانشجویان دانشگاهها، دانشآموزان مکتب و مدرسه و خبرنگاران و اهل رسانه و از اقشار مختلف مردم در خاک و خون طپیدند و جامعه فرهنگی کشور را در غم و اندوه فرو بردند.
شهید سید خداداد احمدی؛ جوان بیدار و پر تحرک در عرصه فرهنگی
شهید سید خداداد احمدی چه در دروان تحصیل و چه پس از آن، هیچ وقت آرام و قرار نداشت و به عنوان یک عنصر بیدار و پرتحرک، همواره در عرصه فرهنگی و دینی فعال بود.
وی که دنبال بستر مناسبی برای عملی کردن ایده و آرزوهایش بود، مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان را زمینه خوبی برای فعالیتهای خود تشخیص داد؛ لذا رسما در این مرکز بزرگ فرهنگی اجتماعی عضو شد.
![](https://cdn.avapress.com/images/docs/000176/176664/images/___(12).jpg)
او پس از تحقیق بالای برنامهها و اهداف مرکز تبیان کارش را رسما در بخش فرهنگی، دیزاین، تنظیم برنامهها، جذب نیروهای کارا و همچنین اجرایی برخی از برنامهها آغاز کرد و به زودی جایگاه خود را در این مرکز پیدا کرد.
به گفته برادر وی، شهید خداداد احمدی با اینکه مصروف کارهای فرهنگی و علمی در بیرون از خانه بود، اما هیچگاه خانواده به خصوص پدر و مادرش را فراموش نمیکرد. همیشه با پیشانی گشاده و لبهای پر از خنده، دستبوس پدر و مادر و خادم خانوادهاش بود.
شهید خلیلالله رضایی عاشق قرآن و دلباخته معارف اهلبیت(ع)
شهید خلیلالله رضایی، قاری و معلم قرآن، استاد مکتب و عنصر فعال در عرصههای مختلف فرهنگی بود.
به گفته برادر این شهید، او واقعا در مسیر معنویت و زهد موفق بود، با اینکه زمینههای اقتصادی در شرایط مختلف برایش فراهم میشد، اما فقیرانه زندگی کرد و همواره قرآن و معارف قرآن و استکبارستیزی دغدغهاش بود. شاید به خاطر همین دلباختگیاش به قرآن و معارف اهلبیت(ع) بود که شهادت نصیب او شد.
به گفته او، "ما خیلی ناراحت و جگر خون نیستیم، زیرا شهادت طوق افتخاری است که گردن خوبان و دلباختگان راه حق و عدالت با آن مزین میگردد و شهدا بال ملکوتی درمیآورند و نزد پروردگارشان حی و مرزوق اند. او هم گردنش مزین به این طوق افتخار گردید".
![](https://cdn.avapress.com/images/docs/000176/176664/images/__(19).jpg)
آقای ضیایی خاطرنشان کرد: "هرچند وجود فزیکی او در میان ما نیست، اما هر لحظهای از زندگی و خاطرات، افکار و اندیشههای اسلامی او در جان و ضمیر ما زنده است. آواها و صدای ملکوتیاش خانه ما را با نور قرآن مزین میساخت و صبحها آنچنان قرائت قرآن با صدای دلنشیناش در اهل خانواده تأثیر میگذاشت که افراد خانواده پر ملکوتی در میآوردند و به ملکوت پرواز مینمودند و آنچنان از آیات قرآن لذت میبردند که قابل بیان نیست".
شهید سید حسین حسنی؛ جوان سختکوش و صادق در امورات زندگی
به گفته سید حسن حسنی، برادر شهید سید حسینح حسنی، او در دوران تحصیل و پس از آن، صادقانه و موفقانه کارهای خود را انجام میداد و به دلیل پایبندی به وقت و نیز علاقهمندی شدید به کارش، بارها مورد تشویق و تحسین بالا دستان خود در زندگی قرار گرفت.
به گفته او، سید حسین شهید مدت هفت سال در موسسه انکشافی مدیرا در زادگاهش حصه اول بهسود فعالیت کرد و برای آبادانی و ایجاد زیربناها از جمله سرکسازی و پلچکسازی در این منطقه محروم تلاش کرد.
![](https://cdn.avapress.com/images/docs/000176/176664/images/___(13).jpg)
این برادر شهید افزود: "وی که تمام فعالیت را وسیلهای برای هدف عالی یعنی ادامه تحصیل میدانست، بالاخره موفق شد که در سال 1390 شامل دانشگاه خانه نور کابل شود و توانست چهار سال تحصیل در رشته حقوق را تا مقطع لیسانس موفقانه سپری کند".
وی خاطرنشان کرد: "شهید سید حسین" در ایام تحصیل نیز دست از فعالیتهای فرهنگی برنمیداشت و همواره در راه ترویج معارف اسلامی و مکتب اهلبیت(ع)، به خصوص بعد از عضویت در مر کز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان تلاش میکرد.
آقای حسنی گفت، اخلاق و برخورد انسانی و پیشانی گشاده شهید سید حسین حسنی با مردم، همکاران و خانواده، واقعا مثالزدنی بود.
قبل از ساعت 10 پیش از ظهر روز هفتم جدی 1396، در سالن اجتماعات مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان و خبرگزاری صدای افغان(آوا)، شاهد گفتمان فشرده و پر رنگی ملی بودیم که عدهای از نخبگان فرهنگی و علمی، جوانان و نوجوانان اعم از زنان و مردان میخواستند حضور خود را در جهت میهندوستی به نمایش گذاشته و در برابر قربانیان و شهدای ششم جدی ناشی از تجاوز ارتش سرخ شوروی، ادای مسوولیت نمایند.
اما دشمنان خون آشام در هفتم جدی 1396 مجموعهای را هدف قرار دادند که همه درد ملی و میهنی داشتند و نسبت به وقایع گذشته به دید عبرت و نسبت به آینده افغانستان به عنوان سازندگان وطن فکر میکردند.
در هفتم جدی 1396 در حقیقت روز سیاهی در تاریخ افغانستان رقم خورد که در آن معلم و قاری قرآن، معلم و مربی مکتب، استادان دانشگاه، خطبای مساجد و حسینیهها، دانشجویان دانشگاهها، دانشآموزان مکتب و مدرسه و خبرنگاران و اهل رسانه و از اقشار مختلف مردم در خاک و خون طپیدند و جامعه فرهنگی کشور را در غم و اندوه فرو بردند.