رییس عمومی مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در مراسم گرامی داشت از شهدای حمله تروریستی ۷ جدی بر این مرکز و خبرگزاری صدای افغان در کابل، تصریح کرد که اولین هدف امریکایی ها در راستای ایجاد و تقویت داعش در افغانستان و انتقال نیروی های داعش از خارج به داخل، این است که جریان های اسلامی و جریان هایی که روحیه ملی و ضد استکباری دارند، کنار زده شوند و مرکز تبیان یکی از این جریان هاست. اما حجت الاسلام والمسلمین حسینی مزاری تأکید کرد که کار، فکر و اندیشه تبیان، منطقه ای و جهانی است و با یک ضربه در کابل، نمی توانند آن را از میان بردارند .
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) از مشهد، حجت الاسلام و المسلمین سید عیسی حسینی مزاری که روز جمعه(۲۹ جدی) در مراسم گرامی داشت از یاد و خاطره شهدای فرهنگ و رسانه در حمله تروریستی ۷ جدی بر مرکز فرهنگی اجتماعی تبیان و خبرگزداری صدای افغان(آوا) و جمع صدها تن از شخصیت های دینی، علمی و فرهنگی و همچنین مهاجرین فرهنگدوست افغانستانی در مشهد سخن میگفت، حادثه تروریستی ۷جدی بر دفاتر مرکزی تبیان و خبرگزاری صدای افغان در کابل را حادثه ای بسیار هولناک، فجیح و تأسفبرانگیز خواند که طی ۱۷ سال گذشته از نگاه عمق فاجعه سابقه نداشت.
وی خاطرنشان کرد که متاسفانه این حمله تروریستی ناشی از اوضاع نابههنجار و نابسامان فعلی در افغانستان بود .
سکوت خواص؛ اولین عامل وضعیت نابسامان کنونی
حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری با بیان این که هر روز که از عمر حکومت های بعد از سقوط طالبان می گذرد، وضعیت بدتر و روز به روز نابسمان تر می شود، خاطرنشان کرد: "عوامل گوناگونی پیرامون وضعیت کنونی تأثیر دارد؛ این عوامل دست به دست هم داده و شرایط را این گونه رقم زده است. به نظر من از اوضاع کنونی، اولین عامل سکوت خواص است".
وی در توضیح "سکوت خواص" گفت: "خواص در یک جامعه می تواند باعث هدایت و ترقی در همه عرصه های زندگی شود، اما اگر همین خواص سکوت کنند و بی تفاوت باشند، باعث انحراف جامعه، رکود و خواب بردگی جامعه می شود".
این فعال دینی ـ سیاسی با اشاره به این که "سکوت خواص در طول تاریخ، ضربات مهلکی بر پیکره اسلام زده است"، تصریح کرد: "حتی می توان گفت که فاجعه عاشورا ناشی از سوکت خواص بود و اگر خواص سکوت نمی کردند و در کنار امام حسین(ع) حضور به هم می رسانند و در جهت روشنگری، هدایت و ساماندهی مردم حرکت می کردند، قطعا یزید این جرأت را نداشت که در برابر امام حسین(ع) قیام کند و نواده پیامبر اسلام(ص) را به شهادت برساند".
وی ادامه داد که بعد از قیام عاشورا و در هر مقاطع مختلف تاریخی دیگر نیز ضرباتی سکوت برخی از خواصی بر پیکر اسلام، محسوس است.
به گفته رییس خبرگزاری صدای افغان(آوا)، شرایطی که امروز در افغانستان وجود دارد نیز که ناشی از سکوت برخی از خواصی است که می توانند اثرگذار باشند و اجتماعات مردمی را به سمت خیر و صلاح، دین و خدا رهبری کنند، اما نمی کنند. این افراد نه تنها به این سمت حرکت نمی کنند، بلکه حرف هم نمی زنند! ساکت اند! بدترین فجایع در افغانستان اتفاق افتاده، اما این خواص ساکت بوده اند".
وی در رابطه به همین حادثه تروریستی ۷ جدی بر دفتر مرکز تبیان و خبرگزاری صدای افغان گفت: "خواص افغانستان پیرامون حادثه تروریستی ۷ جدی که ۱۴۲ نفر از بهترین و نخبه ترین شخصیت های مردم ما شهید شدن و یا زخمی شدند نیز سکوت کردند و هیچ چیز نگفتند؛ حرف نزدند! و شاید پیش خود گفته باشند که عجب کار خوبی شد، خوب شد که کشته شدند".
حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری با اشاره به مثال هایی پیرامون وضعیت کنونی جهان اسلام نیز خاطرنشان کرد که این وضعیت در جهان اسلام نیز متأثر از سکوت خواص است: "اگر شهید نمر را گردن زدنند، حرف نزدند! اگر شیخ زکزاکی مظلوم را زخمی و مجروح و دستگیر کردند، بازهم حرف نزدند! حالا هم که دو سال است در زندان به سر می برد، حرف نمی زنند! وضعیت در بحرین و یمن نیز این گونه است. در رابطه با سوریه و عراق نیز حرف نزدند. یادم است ۴سال پیش که داعش در عراق و سوریه فعالیت خود را شروع کرد و گروه گروه مردم را به شهادت می رساند، خبرنگاران ما نزد برخی شخصیت ها رفتند تا مصاحبه بگیرند، اما دست خود را جلوی میکروفون خبرنگار ما می زدند که برو! این مربوط ما نمی شود!".
این درحالی است که وی تأکید کرد: "اگر نسبت به حال و روز مردم دیگر ولایات احساس مسئولیت نکنید، همان شرایط برای شما نیز تکرار خواهد شد. اگر نسبت به درد و رنجی که بر مردم عراق وارد شد، احساس مسئولیت نکنید و حداقل حرف نزنید، شرایطی که در سوریه است، همان شرایط بر کشور شما نیز مستولی خواهد شد! اگر امروز مردم ما ساکت بوده و راحت نشسته اند که دشمنان اسلام هر کاری بکنند، نتیجه اعمال و رویه شخصیت های خواصی است که ساکت مانده اند".
انفعال خواص؛ عامل دوم
رییس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان عامل دوم وضعیت نابسامان کنونی در افغانستان و همچنین کشورهای اسلامی را "انفعال خواص" خواند.
به گفته وی، گاهی برخی خواص ممکن است حرف نزنند و موضع نگیرند، ولی در سایه سکوت کار و فعالیت بکنند؛ کارهای آموزشی و تربیت کادر داشته باشه و برای جامعه اسلامی نیرو بسازند که ما از این خواص کم نداریم، اما متأسفانه عده زیادی از خواص ما علاوه بر این که ساکت هستند، منفعل نیز هستند و هیچ گونه فعالیتی ندارند. این خواص فقط دست روی دست گذاشته و به دنبال این هستند که جان خود و فرزندان خویش را از معرکه نجات داده و مال و اموال و موقعیتی که دارند، محفوظ نگه دارند.
انحراف خواص؛ عامل سوم
حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری عامل سوم وضعیت نابههنجار و نابسامان کنونی در افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی را "انحراف برخی از خواص" عنوان کرد.
وی گفت: "برخی از خواص سوکت نکردند و حرف زدند، اما بر خلاف دین و به نفع دشمن حرف زدند! فعال بودند، منفعل نبودند، اما در کنار دشمن فعال بودند و دوشادوش دشمن حرکت کردند" .
این فعال دینی سیاسی تصریح کرد: "اگر امروز حرکت های دینی ضربه می خورد، برخی از این ضربات ناشی از حرکت همین خواصی است که منحرف هستند و در کنار دشمن و دوشادوش آن حرکت می کنند. ضربات هولناکی را از ناحیه این خواص متحمل می شویم".
وی در یک جمع بندی گفت: "در مجموع امروز سکوت خواص، انفعال خواص و یا انحراف آن ها مشکل آفرین شده است. از آن طرف مردم هم ساکت و راکد هستند".
رکود و خمودگی مردم؛ عامل مهم دیگر شرایط موجود کشور
رییس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در ادامه با انتقاد از عملکرد مردم نیز گفت: "این توجیه مردم درست نیست که بزرگان حرکت کنند تا ما هم حرکت کنیم و هر برخورد آن ها، متأثر از حرکت خواص باشد، بلکه امروز دریچه دریافت دانش و اطلاعات، خواص نیستند؛ مردم می توانند از طرق مختلف اطلاعات به دست بیاورند و خائن را از خادم تشخص دهند؛ ولی امروز مردم هم از این مسیر پس مانده اند" .
وی هشدار داد که رکود و خمودگی امروز عموم مردم افغانستان را تهدید می کند؛ چه آن هایی که در داخل افغانستان زندگی می کنند و چه آن هایی که خارج از کشور هستند. این رکود و خمودگی در کنار خیانت برخی از خواص، به عنوان عوامل مهم دیگر شرایط موجود کشور است. در کنار این عوامل، عامل دشمن هم به راحتی بهره برداری خود را می کند".
حجت الاسلام والمسلمین حسینی مزاری یادآور شد: "عوامل دشمن در کشور با استفاده از سکوت خواص، انفعال خواص، انحراف خواص و یا همکاری برخی خواص، تلاش های گسترده ای را در سطح کشور روی دست گرفته اند و در راستای بهره برداری و رسیدن به اهداف و مقاصد خود عمل می کنند .
سکوت، انفعال و انحراف خواص و رکود مردم؛ عامل ضعف کشور
رییس خبرگزاری صدای افغان با بیان عوامل فوق ادامه داد که سکوت، انفعال و انحراف خواص و رکود و خمودگی مردم بستر دیگری را به وجود آورده که آن ضعف در عرصه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی است. وقتی یک کشوری از نگاه فرهنگ عمومی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی با مشکل مواجه باشد و از نگاه نظامی حتی توان این را نداشته باشد که امنیت ریاست امنیت خود تأمین کند، قول اردوی ۲۰۹ شاهین و یا شفاخانه ۴۰۰ بستر ارتش در کابل، طبعا کشورهای قدرمندی که در افغانستان حضور دارند، به اهداف مشخص خود خواهند رسید. چون دیگر مانعی در برابر آن ها وجود ندارد که تحرکات منفی و خیانت بار این ها جلوگیری کند".
اهداف نیروهای خارجی در افغانستان؛ بهره برداری از موقعیت ژئوپلیتیکی برای اهداف منطقه ای
این فعال دینی ـ سیاسی خاطرنشان کرد که قوای خارجی به سرکردگی امریکا در افغانستان به دنبال سه هدف است:
یک: سلطه بر مردم افغانستان؛ از روزی که ورود پیدا کرده اند، به دنبال این موضوع بوده و حالا نیز در این مسیر حرکت می کنند.
دو: سلطه بر منابع زیرزمینی و روزمینی افغانستان
سه: بهره برداری از موقعیت ژئوپلیتیکی یا جغرافیای سیاسی افغانستان
وی در مورد بهره سوم گفت: "مهمترین بهره ای که امروز غربی ها می توانند از افغانستان داشته باشند، استفاده از موقعیت ژئوپلیتیکی کشور است. در این زمینه، یکی از بهره هایی که امریکایی ها از این موقعیت برده و در حال بردن هستند، بحث داعش سازی در کشور است. از روزی که غربی ها پا به کشور پا گذاشته و به بهانه تأمین امنیت، مبارزه با تروریزم، فعال ساختن چرخه اقتصاد و ترویج آزادی بیان و دموکراسی به کشور آمده اند، روز به روز شرایط افغانستان بدتر شده واین ناآگاهانه نیست! این وضعیت از ضعف قدرت نظامی و اطلاعاتی امریکایی ها و غربی ها نیست، بلکه برنامه ریزی شده و سازمان یافته است. افغانستان باید این گونه باشد و وضع از این هم بدتر شود" .
امریکا با داعش سازی، به دنبال حذف شخصیت ها و جریان های اسلامی، ملی و ضد اسکتباری است
حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری در ادامه این سوال را مطرح کرد که چرا امریکایی ها به دنبال داعش سازی در افغانستان هستند؟ در پاسخ گفت: "اولین هدف امریکایی ها در راستای ایجاد و تقویت داعش در افغانستان و انتقال نیروی های داعش از خارج به داخل، این است که جریان های اسلامی و حتی جریان هایی که ممکن است اسلامی نباشد، اما روحیه ملی و ضد استکباری دارند، کنار زده شوند. در این راستا غربی ها از ابتدا تلاش کردند افسار مدیریت جامعه افغانستان را به دست بگیرند؛ از طریق ابزارهای مختلف قدرت نرم چون غوغاسالاری رسانه ای، ترویج فرهنگ مبتذل، مسیحی سازی مردم و..." .
وی در مورد رسانه های مبتذل در افغانستان گفت: "رسانه های مبتذلی که در افغانستان وجود دارند و با پول و امکانات مستقیم امریکا حمایت می شوند، در درون خانه های ما نفوذ کرده و به دنبال منحرف کردن زنان، دختران و پسران ما هستند و در نتیجه، می خواهند بنیان خانواده را از ما بگیرند" .
رییس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در مثال دیگر خاطرنشان کرد: "این ها بزرگترین سرمایه ها را به بهانه این که زنان را در عرصه مدیریتی توان مند بسازند، روی این قشر مصرف کردند، اما در حقیقت در راستای به انحراف کشاندن زنان جامعه عمل نمودند".
به گفته وی، از طرف دیگر غربی ها حرکت های تروریستی را ترویج کردند و از این طریق، در طول ۱۷ سال گذشته به نام طالب، القاعده و امثال این ها، صدها هزار نفر کشته، زخمی و مهاجر کردند. این ها به این فکر بودند که خیلی زود می توانند افسار این ملت را به دست بگیرند، کشور را آرام کنند و آن را به عنوان غلام و تحت سیطره خود در بیاورند.
اما حسینی مزاری تصریح کرد که خوشبختانه غرب در این پروسه تاهنوز ناکام مانده، زیرا درست است که امروز حرکت های دینی سازمان یافته و تحت عنوان یک حرکت ملی وجود ندارد، اما جریان هایی به صورت منفرد و جوان در هر گونه افغانستان حضور دارند که فعالیت های جدی دارند، حوزه های علمیه، دانشگاه های اسلامی، مکاتب اسلامی و جریان های اسلامی دیگر که حرکت های ضد امریکایی دارند .
جنرال دوستم، اولین قربانی داعش سازی
در نتیجه، به گفته این فعال دینی ـ سیاسی، وقتی امریکایی ها دیدند که با این وضع نمی توانند از افغانستان به عنوان سکویی برای مدیریت کشورهای منطقه استفاده کرده و به ایران، چین و روسیه فشار وارد کنند، در اولین کار، در صدد این برآمدند که کارهای شخصیت ها و جریان های خود را یکسره کنند. این جاست که هدف اول داعش، زدن شخصیت ها، جریان ها و حلقات فکری مسلمان، متدین و متعهد به دین، مکتب و کشور افغانستان و یا دارای روحیه ضد استکباری است؛ در نتیجه شما می بینید در اولین برنامه، دوستم قربانی می شود! ممکن است دوستم یک شخصیت متدین و مسلمان نباشد، اما روحیه ملی داشت و تلاش می کرد حداقل مناطق شمال در امن و امان باشد .
استاد عطا، دومین قربانی داعش سازی
حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری گفت که دومین قربانی داعش سازی در کشور، استاد عطامحمد نور است.
وی با بیان این که هیچ گونه زد و بند و مسائل حزبی و فکری با استاد عطا ندارد، خاطرنشان کرد که تحلیل و برداشت کلان ایجاب می کند که نسبت به یک چنین شخصیت هایی احساس مسوولیت شده و حرف زده شود. نباید گذاش که دستان ناپاک غرب وارد عرصه شود و یک چنین شخصیت های با روحیه ملی، دینی و جهادی به راحتی از میان برداشته شود .
رییس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان خاطرنشان کرد که سفیر آمریکا در کابل عنوان می کند که رئیس جمهور حق دارد والی های خود را عوض کند، اما وی خطاب به سفیر امریکا گفت: "اولا به تو چه و تو چه کاره هستی که در افغانستان خط و جهت تعیین می کنی! تو به هیچ وجه این اجازه را نداری! نه تنها تو، بلکه ترامپ هم حق این اظهار نظر را ندارد! هر کدام که چنین اظهار نظری درباره منافع ملی افغانستان می کنید، غلط می کنید" .
وی در ادامه این سوال را مطرح کرد: "امروز کجای وحدت ملی بر اساس قانون و قاعده بازی است که عوض کردن والی در ولایت بلخ مطابق قانون باشد، شما اول بیاید اطراف خودتان و قانون را در داخل ارگ رعایت کنید و مطابق مواد معاهده دکتر عبدالله با اشرف غنی امضا کرده، عمل نمایید، در رابطه با تشکیل لویه جرگه قانون اساسی و ایجاد ساز و کاری که بتواند تمرکز قدرت را در افغانستان مطابق خواست اکثریت مردم ترسیم و از حالت تمرکز بیرون کند، تلاش کنید و بعد بیاید در مورد سایر ولایت و در رابطه با والی ها حرف بزنید!".
این فعال دینی سیاسی تأکید کرد که استاد عطلا امروز در برابر داعش سازی قرار دارد و برای تأمین امنیت ولایات شمالی کار می کند و اثر گذار است. او این دیدگاه را دارد که باید در افغانستان امنیت برقرار شود و ما از این شخص حمایت می کنیم .
استاد محقق، سومین قربانی داعش سازی
به گفته رییس خبرگزاری صدای افغان، سومین قربانی داعش سازی در افغانستان، استاد محقق است.
وی خاطرنشان کرد: "قبل از انفجار و انتحار ۷ جدی در مرکز تبیان، شرایط بسیار حاد و سختی برای استاد محقق به وجود آورده شد. ما همان زمان از مواضع وی حمایت کردیم و گفتیم که موضع استاد محقق و حمایت از هر کس و جریانی که علیه داعش مبارزه می کند، موضع بر حقی است و ما از این موضع حمایت می کنیم".
ظاهر قدیر، جنرال عبدالرزاق، امیر اسماعیل خان و خیزش های مردمی، قربانیان دیگر داعش سازی
حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری در ادامه تصریح کرد که ظاهر قدر، جنرال عبدالرازق، امیر اسماعیل خان و خیزش های مردمی در ولایت های ننگرهار، هلمند، فراه، جوزجان و سرپل، از دیگر قربانیان داعش سازی در افغانستان بوده مورد هجمه قرار می گیرند. حتی در جوزجان و ننگرهار، در برخی مناطق که میان طالبان و داعش جنگ صورت می گیرد، طیاره های امریکا، گروه طالبان را مورد حمله قرار می دهند، اما از داعش حمایت می کنند.
وی خاطرنشان کرد که اینجاست داعش سازی به دنبال حذف شخصیت ها، حلقات و جریان های اسلامی است که خداپرست بوده و در برابر استکبار موضع دارند.
مرکز تبیان در ۱۷ سال گذشته بزرگترین و اثرگذارترین حرکت فکری را در جامعه داشته است
رییس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان تصریح که این مرکز نیز تشکیلاتی است که خداپرست بوده و ضد استبکار موضع دارد. مرکز تبیان در طول ۱۷ سال گذشته بزرگترین، وسیع ترین و اثر گذارترین حرکت فکری را در سطح جامعه افغانستان داشته است.
وی تأکید کرد: "مرکز تبیان پرچم دار ترویج و تبلغ اندیشه اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در افغانستان بوده و حالا هم هست؛ دشمن گمان نکند که با از بین بردن ۵۲ تن از بهترین یاران ما و زخمی کردن ۹۰ تن دیگر توانسته ریشه مرکز تبیان را بکند! نخیر! ما طی ۳۰ سال هزاران کادر را در افغانستان تربیت کردیم که حتی اگر شخص من و مسوولین ارشد مرکز هم نباشد، مرکز تبیان به یک جریان اسلامی در سطح کشور تبدیل شده و امروز در بین کل امت مسلمه ریشه دارد".
حجت الاسلام والمسلمین حسینی مزاری تصریح نمود: "کار، فکر و اندیشه تبیان، منطقه ای و جهانی است و با یک ضربه زدن در کابل، نمی توانند ما را از میان بردارند" .
وی در مورد این که چرا داعش این مرکز را هدف قرار داد، گفت: "چون مرکز تبیان کار گسترده فکری، تبلیغاتی و تشکلاتی در برابر سیاست داعش سازی و اربابان داعش دارد و در برابر آمریکا و اسرائیل مواضع شفاف و جدی دارد، تصمیم گرفتند که با یک عملیات جدی و حساب شده در روز ۷ جدی، جلسه گفتمان علمی پژوهشی تشکیلات را مورد هجمه قرار دهند".
رییس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در مورد کارکرد این مرکز افزود: "دفاتر مرکز تبیان در کابل، هرات، مزارشریف و در مشهد، هر هفته پنچ شنبه نشست های نشست های علمی پژوهشی دارند و موضوعات روز را مورد ارزیابی قرار داده، تولید محتوا نموده و از طریق رسانه ها برای روشن شدن افکار جامعه منعکس می کنند. این حرکت باعث می شود که مردم و جامعه ما نسبت به حقایق روز آشنایی پیدا بکنند، روشن شوند، فکر کنند و به صحنه بیایند".
وی با بیان که این حرکت مرکز تبیان خیلی تأثیرگذار بوده، ادامه داد: "اگر چه من قبل از این حمله انتحاری خیلی در مورد تأثیرگذاری حرکت ها اطلاع دقیقی نداشتم، اما بعد از حمله انتحاری، وقتی در بین مردم رفته، در خانه تک تک شهدا حضور پیدا کردم و به منازل زخمی ها رفتم، دیدم که این نشست ها و یا حرکت های فکری و فرهنگی، چقدر در سطح جامعه تأثیر عمیق و ریشه ای داشته است. در نتیجه این تأثیر است که امروز کادرهای ما به جای این که بترسند، برای احراز مسئولیت و ثبت نام هجوم آوردند. من به برخی ها گفتم که اگر شما در صحنه حضور پیدا کنید، کشته و ترور می شوید، با صراحت اعلام کردند که ما به خاطر کشته شدن می آییم" .
راه حل مشکلات؛ خواص ما به خود بیایند و مواضع صریح بگیرند!
رییس خبرگزاری صدای افغان در پایان و جمع بندی سخنان خود، پیرامون راه حل مشکلات موجود خاطرنشان کرد: "اول شخصیت های خواص ما باید به خود بیایند، کمی مطالعه کنند و بدانند که مرگ حق است؛ بنابراین به خدا توکل کنند و مطابق وعده خدا، امیدوار باشند که مورد حمایت قرار می گیرند. اولین گام برای قدرتمند شدن، هماهنگی و هم سویی مجموعه ها در داخل و خارج است".
وی ادامه داد: "دومین راه حل این است که خواص، مجموعه ها، شخصیت ها، احزاب و سازمان های ما مواضع صریح اتخاذ کنند. وقتی مواضح صریح اتخاذ شد، جریان سازی صورت می گیرد و زمانی که جریان سازی شد، مردم به حرکت می آیند و خواص می توانند مردم را هدایت و رهبری کنند. اما اگر موضع صریح نباشد، مردم چه بدانند که مثلا فلان شخصیت، حزب و یا سازمان چه می گوید؟ باید به صراحت گفته شود! مرزهای حق و باطل باید به صراحت برای مردم بیان شود! باید بزرگران ما در صدد جریان سازی در کشور باشند، زیرا وقتی جریان سازی شد، فرهنگ سازی می شود و اگر فرهنگ سازی صورت گرفت، ما در عرصه های فرهنگ، اقتصاد، سیاست و امنیت مقتدر می شویم و این چهار ستون امنیت ملی شکل می گیرد. بر اساس امنیت ملی مقتدر است که یک نظام اسلامی مقتدر کشل می گیرد و آن گاه است که ما در افغانستان سربلند زندگی می کنیم، بر اساس منافع ملی خود تصمیم می گیریم و در مقابل دیگرانی که بر خلاف مصالح ملی ما عمل می کنند، می ایستیم؛ بر اساس منافع خودمان تعامل می کنیم و یک طرفه مورد سوء استفاده دشمنان قرار نمی گیریم.
اما تفصیل سخنرانی
مراسم گرامیداشت از شهدای حادثه تروریستی 7 جدی تبیان در مشهد مقدس ـ جمعه 29 جدی
سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین حسینی مزاری، رییس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان
از بین بردن جریانهای اسلامی و ضد استکباری، از اهداف داعشسازی در افغانستان است/ مرکز تبیان وسیعترین و اثرگذارترین حرکت فکری را در جامعه افغانستان داشته است
بسمالله الرحمن الرحیم
قُل هَل تَرَبَّصونَ بِنا إِلّا إِحدَى الحُسنَيَينِ وَنَحنُ نَتَرَبَّصُ بِكُم أَن يُصيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِن عِندِهِ أَو بِأَيدينا فَتَرَبَّصوا إِنّا مَعَكُم مُتَرَبِّصونَ
سوره توبه/ آیه 52
مراسم امروز برای تجلیل از مقام شامخ شهدای حادثه تروریستی 7 جدی علیه دفاتر مرکز تبیان و خبرگزاری صدای افغان(آوا) در کابل برگزار شده است؛ حادثهیی بسیار هولناک، فجیع و تأثربرانگیزی که شاید در طول 17 سال گذشته، از نگاه عمق فاجعه، شخصیتهای بسیار نخبهیی که در این حمله شهید و یا زخمی گردیدند و همچنین از جهت تکان بسیار جدی که به افکار و اذهان کل ملت و حتی منطقه و کل دنیا داد و واکنشهای جهانی را برانگیخت، واقعا بیسابقه بود.
متأسفانه این حمله تروریستی ناشی از اوضاع نابهنجار و نابسامان فعلی در افغانستان است. هر روز که از عمر حکومتهای بعد از سقوط طالبان میگذرد، وضعیت بدتر و روز به روز نابسامانتر میشود. شاید این سوال پیش بیاید که چه عواملی باعث شده شرایط کشور اینگونه باشد و هرچه پیشتر میرویم بدتر میشود؟ عوامل گوناگونی پیرامون وضعیت کنونی افغانستان تأثیرگذار است. همه این عوامل دست به دست هم داده و شرایط را اینگونه رقم زده است.
سکوت خواص
برداشتی که من از اوضاع کنونی دارم، اولین عامل وضعیت کنونی افغانستان سکوت خواص است. خواص در یک جامعه میتواند باعث هدایت، رشد و ترقی آن جامعه در همه عرصههای زندگی شود، اما اگر همین خواص سکوت کنند و بیتفاوت باشند، باعث انحراف، رکود و خواببردگی جامعه میشود و از آن طرف دشمن از این شرایط سوءاستفاده میکند. سکوت خواص در طول تاریخ ضربات مهلکی بر پیکرده اسلام زده است، حتی میتوان گفت که فاجعه عاشورا ناشی از سکوت خواص بود. اگر خواص سکوت نمیکردند و در کنار امام حسین(ع) در صحنه حضور به هم میرساندند و در هر جایی که بودند، فریاد برمیآوردند و در جهت روشنگری، هدایت و ساماندهی مردم حرکت میکردند، قطعا یزید این جرأت را نداشت که در برابر امام حسین(ع) قیام کند و نواده پیامبر بزرگ اسلام(ص) را به شهادت برساند. بعد از آن تاریخ هم ضربههای دیگری که در مقاطع مختلف تاریخ اسلام احساس میشود، ناشی از سکوت برخی از خواصی است که میتوانستند در بهبود اوضاع جامعه خیلی موثر باشند. دیروز یک خبر را میخواندم که آقای نواب صفوی ـ که چند روز پیش سالروز شهادتش بود ـ در اثر سکوت خواص به شهادت رسید. پیرامون این حادثه، حضرت امام خمینی(ره) نزد برخی از بزرگان که نامش را نمیگیرم، میروند و فریاد برمیآورند که اقدام کنید، حرکت کنید و حداقل یک موضع بگیرید که شاه این سید را میکشد، اما آن بزرگوار میگوید که ما کاری به این کارها نداریم. در نتیجه، در سایه سکوت بزرگان آن روز جامعه، آقای صفوی به شهادت میرسد. خود امام خمینی(ره) از ناحیه سکوت خواص چه ضربات مهلکی را متحمل شدند.
امروز شرایطی که در افغانستان حاکمیت دارد نیز ناشی از سکوت برخی از خواص است. این خواص میتوانند در افغانستان اثرگذار باشند و اجتماعات مردمی را به سمت خیر و صلاح دین و اسلام و رسیدن به خدا و کمال رهبری کنند، اما نمیکنند، نه تنها رهبری نمیکنند که حرف هم نمیزنند، ساکت اند. این خواص در بدترین فجایعی که در افغانستان اتفاق افتاده، ساکت بودهاند و به عنوان مثال در رابطه با همین حادثه تروریستی هفتم جدی که در دفتر ما اتفاق افتاد و 142 نفر از بهترین و نخبهترین شخصیتهای ما شهید و یا زخمی شدند نیز سکوت کردند و چیزی نگفتند. شاید هم ته دلشان گفته باشند کار خوبی شد این آدمهایی که ما همیشه میگفتیم شما دارید به سمت و سوی دیگری میروید، کشته شدند. این سکوت تبعا تأثیرگذار است. وقتی شخصیتهای در رابطه با حوادث داخلی، حوادث منطقه و همچنین در رابط با حوادث جهان اسلام حرف نزنند، معلوم است که وضعیت جامعه باید اینگونه باشد. اگر «شهید نمر» را گردن زدند، حرف نزدند؛ اگر «زاکزاکی» مظلوم را زخمی و زندانی کردند، حرف نزدند؛ وضعیت بحرین اینگونه است حرف نزدند؛ پیرامون شرایط یمن، سوریه و عراق حرف نزدند. یادم است سه یا چهار سال پیش که داعش فعالیت خود را در عراق و سوریه شروع کرد و گروه گروه مردم را به شهادت میرساند، خبرنگاران ما برای گرفتن مصاحبه نزد برخی از شخصیتها رفتند تا نظر آنها را در رابطه با این گروه و کشتار وسیعی که در عراق و سوریه انجام میدهد، بگیرند، اما دست خود را جلو میکروفن خبرنگار ما میزدند که برو و این مسائل به ما مربوط نمیشود.
من سال گذشته در یکی از سخنرانیهایم گفتم که آیا حالا مربوط شما میشود یا خیر؟! آن زمان که ما داد میزدیم آقایان اگر شما بر اساس احکام اسلامی عمل نکنید و نسبت به حال و روز مردم در دیگر کشورها احساس مسئولیت نکنید، همان شرایط به روز شما نیز خواهد آمد. میگفتم اگر شما نسبت به درد و رنج و غمی که بر مردم عراق و سوریه میرود، احساس مسئولیت نکنید و حداقل حرف نزنید، همان شرایط بر کشور شما مستولی خواهد شد و آن زمان شما هرچه فریاد بزنید، باز خدا هم به کمک شما نخواهد آمد، چون شما مسئولیت ناپذیرید، چون شما به جامعه اسلامی، به دین، مذهب، مکتب، خدا، پیامبر(ص) و به ائمه معصومین(علیهمالسلام) خیانت میکنید. اگر شما میگویید که ما مسلمان هستیم و خدا را دوست داریم، دروغ میگویید! به خاطر اینکه اگر شما خدا را دوست میداشتید، برای حمایت از خدا و اظهار دوستی با پیامبران، اولیای خدا و مؤمنینی که پیرو خدا، پیامبر(ص) و ائمه معصومین(علیهمالسلام) هستند، اظهار نظر کرده و حرف میزدید و به صحنه میآمدید. شخصیتها، بزرگان و خواص ما باید زحمت بکشند مبارزه و جهاد کنند و قبل از همه، سینههایشان را سپر گلولههای دشمن قرار دهند تا اینکه مردم هم به صحنه بیایند. اگر امروز مردم ما راکد، جمود و خمودند و راحت نشستند که دشمنان اسلام هر کاری خواستند، بکنند، نتیجه اعمال و رویه شخصیتهای خواصی است که امروز ساکت ماندهاند.
انفعال خواص
عامل دوم وضعیت کنونی جامعه ما انفعال خواص است. گاهی ممکن است برخی خواص حرف نزنند و موضع نگیرند، ولی در سایه سکوت، کار و فعالیت کنند، کارهای آموزشی و تربیت کادر داشته باشند و برای جامعه اسلامی نیرو بسازند. ما از این گونه خواص کم نداریم. این خواص با آنکه در عرصه حضور ندارند و حرف نمیزنند، اما در سایه همین سکوت، کار میکنند و فعال هستند. اما متأسفانه عده زیادی از خواص ما علاوه بر اینکه ساکت اند، منفعل هم هستند و هیچگونه فعالیتی ندارند. این خواص فقط دست روی دست گذاشته و در تلاش اند که جان خود و فرزندان را از معرکه بیرون کنند، مال و اموال و موقعیتهایی که دارند را محفوظ بدارند. این خواص فکر میکنند با این روند میتوانند نجات پیدا کنند. وقت نیست که من مثال بیاورم. اما کسانی که سکوت پیشه کردند و از ترس دم بیرون نیاوردند، زودتر از ما مردند و به انواع و اقسام امراض گرفتار شدند؛ یا سرطان گرفتند و یا سکته کردند و یا تصادف کردند، ولی اگر اینها حرف میزدند و مسئولیتهای دینی خود را انجام میدادند و عمل میکردند، امروز به عنوان سمبولهای مردم مطرح میبودند و مردم به نیکی از آنها یاد میکردند، اما اکنون شاید یک مراسم تعزیه و ترحیم خوب نیز برایشان گرفته نشده باشد.
انحراف خواص
عامل سوم وضعیت کنونی جامعه، انحراف برخی از خواص است. برخی از خواص سکوت نکردند، حرف زدند، اما برخلاف دین و به نفع دشمن حرف زدند. این خواص فعال بودند، اما در کنار دشمن ایستادند و دوشادوش دشمن حرکت کردند. امروز اگر برخی از حرکتهای دینی ما ضربه میخورد، ناشی از حرکت همین خواصی است که منحرف اند و دوشادوش و دست در دست دشمنان حرکت میکنند. ما ضربات هولناکی را از ناحیه این خواص متحمل میشویم.
در مجموع، سکوت خواص، انفعال خواص و یا انحراف برخی از خواص امروز کار دست ما داده و مشکلآفرین شده است.
رکود و خمودگی مردم
از آن طرف، مردم هم ساکت و راکد اند. این توجیه مردم درست نیست که بزرگان حرکت کنند تا آنها نیز حرکت نمایند. امروز دریچه دریافت دانش، معلومات و اطلاعات، افراد و اشخاص و خواص نیستند، بلکه مردم از طرق مختلف میتوانند اطلاعات به دست بیاورند، خائن را از خادم تشخیص داده و به وظایف خود درست عمل کنند، ولی متأسفانه مردم از این مسیر هم ماندهاند. رکود و خمودگی امروز عموم مردم افغانستان را تهدید میکند؛ چه آنهایی که در داخل افغانستان زندگی میکنند و چه آنهایی که در خارج به سر میبرند. این رکود و خمودگی در کنار خیانت برخی از خواص، به عنوان یکی از عوامل مهم شرایط موجود کشور مطرح است. امروز هر معضلی که ما داریم، ناشی از این عوامل تأثیرگذار است.
استفاده دشمن از سکوت، انفعال و انحراف خواص و رکود مردم
عوامل دشمن در کشور با استفاده از سکوت، انفعال، انحراف و یا همکاری برخی خواص تلاش های گستردهیی را در راستای بهرهبرداری و رسیدن به اهداف و مقاصدی که در کشور دارند، روی دست گرفتهاند. تأثیرگذاری این عوامل باعث شده که بسترهای دیگری به وجود بیاید که ضعف فرهنگی، ضعف اقتصادی، ضعف سیاسی و امنیتی و ضعف نظامی است. این بستر متأسفانه به وسیله عواملی که گفتم و برخی از عوامل دیگر در کشور فراهم شده است. خب وقتی یک کشوری از نگاه فرهنگ عمومی ضعیف شد، از نگاه اقتصادی زیر خط فقر قرار گرفت، از نگاه سیاسی و امنیتی با مشکل مواجه بوده و از نگاه نظامی حتی توان این را نداشته باشد که مرکز ریاست امنیت رجال برجسته را حفظ کند و بیش از 64 نفر در یک حمله انتحاری کشته شوند، یا امنیت قول اردوی 209 شاهین را که در یک چشم به هم زدن بیش از 100 سرباز برجسته کشور کشته شدند را تأمین کند، تبعا کشورهای قدرتمندی که در افغانستان ورود پیدا کردهاند، به دنبال اهداف خاص و مشخصی خواهند گشت؛ چون دیگر مانعی در برابر آنها وجود ندارد که از تحرکات منفی و خیانت بار آنها و تلاشهای برخلاف منافع علیای اسلامی و ملی ما جلوگیری کند.
اهداف سهگانه نیروهای خارجی به سرکردگی امریکا در افغانستان
بنابراین امروز قوای خارجی به سرکردگی امریکا در کشور ما به دنبال سه هدف اند؛
یک، سلطه بر مردم افغانستان، از روزی که اینها ورود پیدا کردهاند، به دنبال این موضوع بوده و تا حالا هم به دنبال این حرکت هستند؛
دو، سلطه بر منابع زیر زمینی و ثروتهای افغانستان؛
سه، بهرهبرداری از موقعیت ژئوپلیتیکی یا جغرافیای سیاسی افغانستان.
مهمترین بهرهیی که امروز حضور در افغانستان میتواند برای غربیها داشته باشد، بحث استفاده از موقعیت ژئوپلیتیکی کشور است. یکی از بهرههایی که امریکاییها تا هنوز از این موقعیت برده و در حال بردن اند، بحث داعشسازی در افغانستان است. از روزی که غربیها به بهانه تأمین امنیت، مبارزه با تروریسم، فعال ساختن چرخه اقتصاد، و ترویج آزادی بیان و دموکراسی پا در افغانستان گذاشتند، شما می بینید که روز به روز شرایط افغانستان بدتر شده است. وضعیت کنونی افغانستان ناشی از ضعف قدرت نظامی و اطلاعاتی امریکاییها و غربیها نیست، بلکه این وضعیت برنامهریزی شده و سازمان یافته است و افغانستان باید همینگونه باشد و شاید وضع از این هم بدتر شود.
امریکا به دنبال داعشسازی در افغانستان
هدف اول: شخصیتها، جریانها و حلقات فکری مسلمان و متدین و یا دارای روحیه ضد استکباری
چرا امریکاییها به دنبال داعشسازی در افغانستان هستند؟
اولین هدف امریکاییها در راستای ایجاد و تقویت داعش در افغانستان و انتقال نیروهای داعش از خارج به داخل کشور این است که جریانهای اسلامی و حتی جریانهایی که ممکن است اسلامی نباشد، اما روحیه ملی و ضد استکباری داشته باشند، سرکوب شوند.
غربیها از ابتدا تلاش کردند که افسار مدیریت جامعه افغانستان را به دست بگیرند و از طریق ابزارهای قدرت نرم چون غوغاسالاری رسانهیی، ترویج فرهنگ مبتذل و مسیحیسازی مردم خیلی تلاش کردند و پولهای هنگفتی را به بهانه تقویت بنیاد خانواده و در راستای از هم پاشاندن آن مصرف کردند. امروز رسانههای مبتذلی که در افغانستان وجود دارد و با پول و امکانات مستقیم امریکا تقویت و حمایت میشوند، در درون خانههای ما نفوذ کرده و به دنبال منحرف کردن زنان، دختران و پسران ما هستند. اینها در نتیجه می خواهند بنیاد خانواده را از ما بگیرند. اینها بزرگترین سرمایهها را روی زنان کشور مصرف کردند، به بهانه اینکه زنان را در عرصه مدیریتی توانمند بسازند، اما در حقیقت در راستای به انحراف کشاندن زنان جامعه کار کردند.
از طرف دیگر، امریکاییها حرکتهای تروریستی را به نام طالب، القاعده و امثال اینها در افغانستان ترویج کردند و طی مدت 17 سال، صدها هزار نفر کشته و زخمی و مهاجر شدند. اینها به فکر این بودند که خیلی زود میتوانند افسار این ملت، کشور و مردم را به دست گرفته، این کشور را به عنوان غلام و تحت سیطره خود بیاورند و در آرامش کامل، اهداف فراکشوری افغانستان را دنبال کنند. اما خوشبختانه شما متوجه هستید که غرب تا هنوز در این پروسه ناکام مانده است. چرا؟ به خاطر اینکه درست است امروز در افغانستان که حرکتهای دینی سازمان یافته و در یک چارچوب، عنوان و حرکت ملی وجود ندارد، اما جریانهایی نیز به صورت منفرد و جدا در هر گوشه افغانستان حضور و فعالیت جدی دارند؛ حوزههای علمیه، دانشگاهها و مکاتب اسلامی، جریانهای اسلامی و حرکتهای ضد امریکایی در افغانستان وجود دارند.
در نتیجه، زمانی که امریکا دید با این وضع نمیتواند از افغانستان به عنوان سکویی برای مدیریت کشورهای منطقه استفاده کرده و ایران، چین و روسیه را زیر فشار قرار دهد، تصمیم گفت این مردم را از میان بردارد، اینجاست که هدف اول داعشسازی در افغانستان از میان برداشتن شخصیتها، جریانها و حلقات فکری مسلمان، متدین و متعهد به دین، مکتب، مذهب و کشور و یا دارای روحیه ضد استکباری است.
ـ جنرال دوستم
اینجاست که شما میبینید در اولین برنامه جنرال دوستم قربانی میشود، ممکن است جنرال دوستم یک شخصیت خیلی متدین مسلمان نباشد، اما ایشان روحیه ملی دارد، نسبت به قوم خود اظهار دوستی دارد و تلاش داشت حداقل مناطق شمال در امنیت باشد. جنرال دوستم روحیه مبارزه با گروههای تروریستی را داشت و شما شاهد بودید که در یک مرحله، با امکانات شخصی و با حضور نیروهای ترکمن و ازبک، جنگ شدیدی را در ولایات فاریاب، جوزجان و سرپل شروع کرد، اما متأسفانه در اثر توطئه همین غربیها، در معرض یک کمین قرار گرفت و بیش از 54 نفر از نیروهای نزدیک، اقوام و دوستانش کشته شدند. اما شما دیدید که جنرال دوستم را چگونه از صحنه تحولات فغانستان حذف کردند! اولین قربانی داعشسازی در افغانستان، جنرال دوستم شد.
ـ استاد عطا
دومین قربانی داعشسازی در افغانستان، استاد عطاست؛ استاد عطایی که ریشه در عمق جهاد دارد. من با استاد عطا نه زد و بندی دارم، نه مسائل حزبی دارم و نه از نظر فکری با ایشان نزدیک هستم و در این همه مدت هم، نشست و جلسات زیادی هم با ایشان نداشتهام، جز یکی دوباری که با ایشان دیدار کردم، ولیکن تحلیل و برداشت کلان ایجاب میکند که نسبت به چنین شخصیتهایی احساس مسئولیت کرد، حرف زد و نباید گذاشت دستان ناپاک غرب به راحتی وارد عرصه شده و علیه یک چنین شخصیتهایی که روحیه ملی، دینی و جهادی دارند، اقدام شود. امروز شما میبینید که این شخصیت از اطراف مختلف مورد هجمه و فشار است. آقایان میگویند که ما حکومت وحدت ملی هستیم، سفیر بیشرف امریکا در کابل عنوان میکند که رییسجمهور حق دارد والیهای خود را عزل کند، اما اول به تو چه، تو چه کاره هستی که در افغانستان خط و جهت تعیین میکنی، تو به هیچ وجه این اجازه را نداری که در افغانستان اظهار نظر کنی، نه تنها تو، بلکه ترامپ هم اجازه مداخله را ندارد، هر کدام تان که این اظهار نظر را در رابطه با منافع ملی افغانستان کند، غلط میکند!
سوال اینجاست که امروز کجای حکومت وحدت ملی آباد است و کدام حرکتش بر اساس قانون و قاعده بازی است که عوض کردن والی در ولایت بلخ مطابق قانون باشد؟! شما اول بیایید دور و بر خودتان و در داخل ارگ قانون را رعایت کنید، شما حکومت وحدت ملی را ساختید و قرار شد رییسجمهور با ریاست اجراییه مناصب و مسئولیتها را 50 ـ 50 تقسیم کنند، شما اول بیایید بر این مبنا و مطابق مواد معاهدهیی که دکتر عبدالله با اشرف غنی امضا کرده عمل کنید، در مورد تعدیل قانون اساسی و تشکیل لویه جرگه اقدام کنید، همچنین در رابطه با ایجاد ساز و کاری که بتواند تمرکز قدرت را در افغانستان مطابق خواست اکثریت مردم بشکند و تقسیم کنید، عمل نمایید، بعد بیایید در رابطه با والیها حرف بزنید! اگر حرف هم میزنید، باید نظر کسانی که در انتخابات حضور و سهم داشتند را بخواهید. شاید حالا شما دکتر عبدالله را جذب کرده باشید، اما اگر دکتر عبدالله موافق این حرکت گام گذاشته و با اشرف غنی هماهنگ شده باشد، از اکثر رأیدهندگان خود بریده است. یکی از تشکلاتی که دهها هزار نیرو را پای صندوقهای رأی در 15 ولایت افغانستان آورد، مرکز تبیان بود. مرکز تبیان با این روند موافق نیست، از همین تریبون و از همینجا، ما در افغانستان از هر شخصی که علیه امریکا مبارزه کند، از هر شخص و جریانی که علیه سیاست داعشسازی در افغانستان مبارزه کند و بایستد، حمایت میکنیم. استاد عطا هم امروز در برابر داعشسازی است و برای تأمین امنیت ولایات شمالی کار میکند و اثرگذار است. ما از این شخص هم حمایت میکنیم.
ـ استاد محقق
سومین قربانی داعشسازی در افغانستان استاد محقق است. قبل از انفجار و انتحار 7 جدی در مرکز تبیان، شرایط بسیار حاد و سختی علیه استاد محقق به وجود آورده شد. ما همان زمان از مواضع استاد محقق حمایت کردیم و گفتیم که موضع استاد محقق در رابطه با مبارزه با داعش و حمایت ایشان از هر کس و جریانی که علیه داعش مبارزه کند، موضع برحقی است و ما از این موضع حمایت میکنیم.
ـ ظاهر قدیر، جنرال عبدالرزاق، امیر اسماعیل خان و خیزشهای مردمی
چهارمین قربانی پروژه داعشسازی ظاهر قدیر است. پنجمین فرد جنرال عبدالرازق، فرمانده توانمند ولایت قندهار است. سپس امیراسماعیل خان است. خیزشهای مردمی نیز قربانی داعشسازی اند. این نیروها در ولایات ننگرهار، هلمند، فراه، جوزجان و سرپل در معرض هجمه قرار میگیرند. حتی در برخی مناطق، در جنگی که میان گروه طالبان و داعش صورت میگیرد، طیارههای امریکایی گروه طالبان را مورد حمله قرار میدهند و از داعش حمایت می کنند.
ـ مرکز تبیان
اینجاست که داعشسازی به دنبال حذف شخصیتها، حلقات و جریانهای اسلامی است که خداپرست اند و در برابر استکبار موضع دارند و مرکز تبیان نیز یکی از این تشکلات بوده و هست. مرکز تبیان در طول 17 سال گذشته، بزرگترین، وسیعترین و اثرگذارترین حرکت فکری را در جامعه افغانستان داشته است. مرکز تبیان پرچم دار ترویج و تبلیغ اندیشه اهلبیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) در افغانستان بوده و حالا هم هست. دشمن گمان نکند که با از بین بردن 52 تن از بهترین یاران ما و زخمی کردن بیش از 90 تن دیگر توانسته ریشه مرکز تبیان را بکند! نخیر! ما طی بیش از 28 سال، هزاران کادر را در افغانستان تربیت کردهایم و حتی اگر شخص من و مسئولین ارشد تشکیلات نباشند، مرکز تبیان به یک جریان اسلامی در سطح کشور تبدیل شده است. مرکز تبیان ریشه در بین کل امت مسلمه دارد. کار، فکر و اندیشه مرکز تبیان منطقهیی و جهانی است و با یک ضربه زدن در کابل، نمیتوانند ما را از میان بردارند. چون مرکز تبیان کار گسترده فکری، تبلیغاتی و تشکیلاتی در برابر سیاست داعشسازی و و مواضع شفاف و جدی در برابر اربابان داعش چون امریکا و اسرائیل دارد، تصمیم گرفتند که با یک عملیات بسیار جدی و حساب شده، در روز 7 جدی جلسه گفتمان علمی پژوهشی این تشکیلات در کابل را مورد هجمه قرار دهند. دفاتر مرکز تبیان در کابل، مزارشریف، هرات و مشهد هر هفته پنجشنبه نشستهای علمی پژوهشی دارند، ما موضوعات روز را میگرفتیم و مورد ارزیابی قرار میدادیم، تولید محتوا میکردیم و بعد برای روشن شدن اذهان و افکار جامعه، از طریق رسانهها معکس می کردیم. این حرکت باعث میشد که مردم و جامعه نسبت به حقایق روز آشنایی پیدا کنند و روشن شوند، فکر کنند و به صحنه بیایند و این حرکت ما خیلی تأثیرگذار بوده است. اگرچه من قبل از این حمله تروریستی خیلی در مورد تأثیرگذاری این حرکتها اطلاع دقیق نداشتم، اما بعد از انتحار، وقتی در بین مردم و تک تک خانوادههای شهدا و زخمیها حضور پیدا کردم، دیدم که این نشستها و حرکتهای فکری و فرهنگی ما در سطح جامعه، چقدر تأثیر عمیق و ریشهیی داشته است! امروز بیش از 7 جدی، مردم در صحنه هستند، کادرهای ما به جای این که بترسند، برای گرفتن پستهای جدید هجوم آورده و میگویند در هر مسئولیت و مقامی حاضرند کار کنند. من به برخیها گفتم که آقایان متوجه هستید که اگر شما در صحنه حضور پیدا کرده و کار نمایید، ممکن است که کشته شوید، اما به صراحت اعلام کردند که بله! ما به خاطر کشتهشدن میآییم! این وضعیت امروز جامعه ماست.
اما داعشیها و کسانی که سیاست داعشسازی را در افغانستان دنبال میکنند، و حامیان داعش که امریکاییها هستند، این هدف خود را دنبال میکنند. امریکا به گفته خودش حامی داعش است. من تهمت نمیزنم و دروغ هم نمیگویم، خود آقای ترامپ گفته است، خود خانم کلینتون گفته است که ما داعش را به وجود آوردیم. امروز من سخنرانی یکی از شخصیتهای امریکایی را میشنیدم که میگفت ما داعش را از افغانستان بیرون میاندازیم، همان گونه که از عراق و سوریه بیرون انداختیم، همانجا خندیدم و گفتم که لعنت بر شما آدمهای دروغگو که داعش را خودتان میسازید، بعد میگویید که ما بیرون میکنیم.
هدف دوم: ناامن نگه داشتن افغانستان
هدف دوم داعشسازی در افغانستان، ناامن نگهداشتن کشور است، اما چرا افغانستان باید ناامن باشد؟ اول برای توجیه حضور خود امریکاییها؛ چون اگر افغانستان امنیت داشته باشد، امریکاییها نمیتوانند اینجا حضور داشته باشند، آنها نمیتوانند افکار و اذهان عامه را توجیه کنند که چرا در افغانستان این همه پول خرج میکنند و این همه امریکایی کشته میشوند! بنابراین اولین هدف از ناامنی در افغانستان، توجیه حضور غربیها و اعضای ناتو است.
دوم امریکا از ناامن نگهداشتن افغانستان، ضربه زدن به همسایگان کشور است. حتی اگر امریکاییها از افغانستان به عنوان یک نقطه مشرف بر سایر کشورها سوءاستفاده نکنند، نفس ناامنی در افغانستان به عنوان مثال ایران را متأثر ساخته و برایش هزینه میسازد، حداقل هزینه برای جمهوری اسلامی ایران، هجوم مهاجران از افغانستان است و شما میدانید که سه میلیون مهاجر قبلا در ایران حضور داشتند و در این روزها هم دستههای بزرگی از مردم از ولایات مختلف به سمت ایران و پاکستان میآیند. از طرف دیگر، روسیه و چین نیز از ناامنی در افغانستان متضرر میشوند، و متضرر شدن کشورهای همسایه، یکی از اهداف بلند امریکاییهاست.
هدف سوم داعش سازی، اشراف بر سه کشور روسیه، چین و ایران و ضربه زدن بر آنها
هدف مهم دیگر داعشسازی در افغانستان این است که از این کشور، ایران، روسیه و به خصوص چین مورد هجمه قرار بگیرند و این سه کشور در عرصههای مختلف با مشکل مواجه شوند. این همان سیاستی است که من سالها قبل اعلام کردم که امریکاییها به دنبال نابودی و یا حداقل مهار این سه یا چهار کشور به شمول هند است و به همین دلیل امروز سعی دارند افغانستان را به عنوان یک سکو انتخاب کرده و از آن همانند یک چهار راه اطلاعاتی استفاده کنند؛ هم داعش و گروههای تروریستی دیگر را علیه این کشورها تربیت کنند و هم از این شرایط بلبشویی که در افغانستان وجود دارد، در راستای تربیت تروریسم، آموزش نیروهای مخرب و اعزام این نیروها به کشورهای دیگر بهرهبرداری کنند. شما متوجه هستید که ابوبکر البغدادی یک سال در وزیر اکبر خان زندگی کرده و تحت آموزش و پرورش قرار داده شده است. یا شما میدانید که ابومصعب الزرقاوی رهبر القاعده عراق در افغانستان بوده و از طریق افغانستان به عراق فرستاده شده است. از سوی دیگر، محل رفت و آمد آقای ریگی در کابل و وزیراکبرخان بود. او از کابل پرواز کرده و به امارات رفته بود و از آنجا میخواست به طرف قزاقستان برود که بازداشت شد.
به هر حال اگر شرایط کشور اینگونه باشد، غربیها به خصوص امریکایی ها میتوانند از زمین و فضا و از نیروی افغانستان به نحو مطلوب برای رسیدن به اهداف شومش استفاده کنند. به همین خاطر است که شرایط کشور به اینجا کشیده شده و متأسفانه ممکن است اوضاع از اینهم بدتر شود.
راه حل چیست؟
حالا راه حل چیست؟ ما چه کنیم که از این وضعیت نجات پیدا کنیم؟ اول شخصیتهای خواص ما باید به خود بیایند، کمی مطالعه کنند و بدانند که مرگ حق است و هر زمانی هم فرارسیدنی، بنابراین به خدا تکیه کنند، به خدا توکل داشته باشند و مطابق وعده خدا امیدوار باشند که «ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم». خداوند میفرماید که اگر شما در راه خدا و دین و برای آسایش مردم و خلق خدا عمل کنید، مورد حمایت قرار میگیرد. خواص ما بهتر است که معرفت دینی و مطالعات اسلامیشان را بالا ببرند و سپس برای قدرتمند شدن، هماهنگی و همسویی مجموعهها در داخل و در خارج است.
دومین راهحل این است که خواص، مجموعهها، شخصیتها، احزاب و سازمانهای ما، مواضع صریح اتخاذ کنند. چون وقتی مواضع صریح اتخاذ میشود؛ جریانسازی صورت میگیرد و وقتی جریانسازی شد، مردم به حرکت میآیند و خواص میتوانند مردم را هدایت و رهبری کنند. اما اگر موضع صریح نباشد، مردم چه بدانند که فلان شخصیت، حزب و یا فلان جریان چه میگوید؟ باید به صراحت حرف زده شود، مرزهای حق و باطل به صراحت برای مردم بیان شود که حق و باطل کدام است! باید بزرگان ما در صدد جریانسازی در کشور باشند؛ چون وقتی جریانسازی شد، فرهنگسازی میشود و اگر فرهنگسازی شد، ما در عرصههای فرهنگ، اقتصاد، سیاست، امنیت و نظام مقتدر میشویم و هر زمانی که این چهار ستون امنیت ملی شکل گرفت، امنیت ملی مقتدر در افغانستان شکل میگیرد. در این میان، بر اساس امنیت ملی مقتدر است که نظام اسلامی مقتدر در افغانستان شکل میگیرد و آن گاه است که ما میتوانیم در کشور سربلند زندگی کنیم؛ آنگاه است که ما بر اساس منافع ملی خود تصمیم گرفته، جلوی دیگرانی که برخلاف مصالح ملی ما عمل میکنند را میگیریم؛ آن زمان است که بر اساس منافع خود با منطقه و دنیا بده و بستان و تعامل میکنیم و نمیگذاریم یکطرفه مورد سوءاستفاد دشمنان قرار بگیریم.
بیش از این وقت عزیزان را نمیگیرم، چون مراسمی هم بعد از ظهر در اصفهان است و باید سریع در فرودگاه حاضر باشم و عازم اصفهان شوم. تشکر از همه شما عزیزانی که در این مراسم حضور داشتند و تشکر از چهار شهید زنده ما که در روز حادثه حضور داشتند و زخمی شدند. این زخمیها روز سهشنبه(26 جدی) با تعداد 15 نفر دیگر به مشهد منتقل شدند و در بخش سوختگی بیمارستان امام رضا بستری گردیند. اینها امروز حالشان بهتر بود و دعوت کردیم که در مراسم حضور پیدا کنند و در محضر شما باشند. جناب حجتالاسلام والمسلمین سید محمدباقر واعظی رییس دفتر مرکزی مرکز تبیان در کابل، جناب حجت الاسلام والمسلمین سید عارف موسوی، مسئول بخش علمای دفتر مرکزی، جناب حجت الاسلام والمسلمین محمد امین زاهدی مسئول بخش فرهنگی دفتر مرکزی و جناب حجت الاسلام والمسلمین سید اسدالله هاشمی، از علمای فاضل و فعال کشور و از همکاران ما در دفتر مرکزی مرکز تبیان در کابل تشکر میکنم که در جلسه حضور پیدا کردند. انشالله همهتان موفق و مؤید باشید.
السلام علیکم و رحمتالله و برکاته
به گزارش خبرگزاری صدای افغان(آوا) از مشهد، حجت الاسلام و المسلمین سید عیسی حسینی مزاری که روز جمعه(۲۹ جدی) در مراسم گرامی داشت از یاد و خاطره شهدای فرهنگ و رسانه در حمله تروریستی ۷ جدی بر مرکز فرهنگی اجتماعی تبیان و خبرگزداری صدای افغان(آوا) و جمع صدها تن از شخصیت های دینی، علمی و فرهنگی و همچنین مهاجرین فرهنگدوست افغانستانی در مشهد سخن میگفت، حادثه تروریستی ۷جدی بر دفاتر مرکزی تبیان و خبرگزاری صدای افغان در کابل را حادثه ای بسیار هولناک، فجیح و تأسفبرانگیز خواند که طی ۱۷ سال گذشته از نگاه عمق فاجعه سابقه نداشت.
وی خاطرنشان کرد که متاسفانه این حمله تروریستی ناشی از اوضاع نابههنجار و نابسامان فعلی در افغانستان بود .
سکوت خواص؛ اولین عامل وضعیت نابسامان کنونی
حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری با بیان این که هر روز که از عمر حکومت های بعد از سقوط طالبان می گذرد، وضعیت بدتر و روز به روز نابسمان تر می شود، خاطرنشان کرد: "عوامل گوناگونی پیرامون وضعیت کنونی تأثیر دارد؛ این عوامل دست به دست هم داده و شرایط را این گونه رقم زده است. به نظر من از اوضاع کنونی، اولین عامل سکوت خواص است".
وی در توضیح "سکوت خواص" گفت: "خواص در یک جامعه می تواند باعث هدایت و ترقی در همه عرصه های زندگی شود، اما اگر همین خواص سکوت کنند و بی تفاوت باشند، باعث انحراف جامعه، رکود و خواب بردگی جامعه می شود".
این فعال دینی ـ سیاسی با اشاره به این که "سکوت خواص در طول تاریخ، ضربات مهلکی بر پیکره اسلام زده است"، تصریح کرد: "حتی می توان گفت که فاجعه عاشورا ناشی از سوکت خواص بود و اگر خواص سکوت نمی کردند و در کنار امام حسین(ع) حضور به هم می رسانند و در جهت روشنگری، هدایت و ساماندهی مردم حرکت می کردند، قطعا یزید این جرأت را نداشت که در برابر امام حسین(ع) قیام کند و نواده پیامبر اسلام(ص) را به شهادت برساند".
وی ادامه داد که بعد از قیام عاشورا و در هر مقاطع مختلف تاریخی دیگر نیز ضرباتی سکوت برخی از خواصی بر پیکر اسلام، محسوس است.
به گفته رییس خبرگزاری صدای افغان(آوا)، شرایطی که امروز در افغانستان وجود دارد نیز که ناشی از سکوت برخی از خواصی است که می توانند اثرگذار باشند و اجتماعات مردمی را به سمت خیر و صلاح، دین و خدا رهبری کنند، اما نمی کنند. این افراد نه تنها به این سمت حرکت نمی کنند، بلکه حرف هم نمی زنند! ساکت اند! بدترین فجایع در افغانستان اتفاق افتاده، اما این خواص ساکت بوده اند".
وی در رابطه به همین حادثه تروریستی ۷ جدی بر دفتر مرکز تبیان و خبرگزاری صدای افغان گفت: "خواص افغانستان پیرامون حادثه تروریستی ۷ جدی که ۱۴۲ نفر از بهترین و نخبه ترین شخصیت های مردم ما شهید شدن و یا زخمی شدند نیز سکوت کردند و هیچ چیز نگفتند؛ حرف نزدند! و شاید پیش خود گفته باشند که عجب کار خوبی شد، خوب شد که کشته شدند".
حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری با اشاره به مثال هایی پیرامون وضعیت کنونی جهان اسلام نیز خاطرنشان کرد که این وضعیت در جهان اسلام نیز متأثر از سکوت خواص است: "اگر شهید نمر را گردن زدنند، حرف نزدند! اگر شیخ زکزاکی مظلوم را زخمی و مجروح و دستگیر کردند، بازهم حرف نزدند! حالا هم که دو سال است در زندان به سر می برد، حرف نمی زنند! وضعیت در بحرین و یمن نیز این گونه است. در رابطه با سوریه و عراق نیز حرف نزدند. یادم است ۴سال پیش که داعش در عراق و سوریه فعالیت خود را شروع کرد و گروه گروه مردم را به شهادت می رساند، خبرنگاران ما نزد برخی شخصیت ها رفتند تا مصاحبه بگیرند، اما دست خود را جلوی میکروفون خبرنگار ما می زدند که برو! این مربوط ما نمی شود!".
این درحالی است که وی تأکید کرد: "اگر نسبت به حال و روز مردم دیگر ولایات احساس مسئولیت نکنید، همان شرایط برای شما نیز تکرار خواهد شد. اگر نسبت به درد و رنجی که بر مردم عراق وارد شد، احساس مسئولیت نکنید و حداقل حرف نزنید، شرایطی که در سوریه است، همان شرایط بر کشور شما نیز مستولی خواهد شد! اگر امروز مردم ما ساکت بوده و راحت نشسته اند که دشمنان اسلام هر کاری بکنند، نتیجه اعمال و رویه شخصیت های خواصی است که ساکت مانده اند".
انفعال خواص؛ عامل دوم
رییس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان عامل دوم وضعیت نابسامان کنونی در افغانستان و همچنین کشورهای اسلامی را "انفعال خواص" خواند.
به گفته وی، گاهی برخی خواص ممکن است حرف نزنند و موضع نگیرند، ولی در سایه سکوت کار و فعالیت بکنند؛ کارهای آموزشی و تربیت کادر داشته باشه و برای جامعه اسلامی نیرو بسازند که ما از این خواص کم نداریم، اما متأسفانه عده زیادی از خواص ما علاوه بر این که ساکت هستند، منفعل نیز هستند و هیچ گونه فعالیتی ندارند. این خواص فقط دست روی دست گذاشته و به دنبال این هستند که جان خود و فرزندان خویش را از معرکه نجات داده و مال و اموال و موقعیتی که دارند، محفوظ نگه دارند.
انحراف خواص؛ عامل سوم
حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری عامل سوم وضعیت نابههنجار و نابسامان کنونی در افغانستان و دیگر کشورهای اسلامی را "انحراف برخی از خواص" عنوان کرد.
وی گفت: "برخی از خواص سوکت نکردند و حرف زدند، اما بر خلاف دین و به نفع دشمن حرف زدند! فعال بودند، منفعل نبودند، اما در کنار دشمن فعال بودند و دوشادوش دشمن حرکت کردند" .
این فعال دینی سیاسی تصریح کرد: "اگر امروز حرکت های دینی ضربه می خورد، برخی از این ضربات ناشی از حرکت همین خواصی است که منحرف هستند و در کنار دشمن و دوشادوش آن حرکت می کنند. ضربات هولناکی را از ناحیه این خواص متحمل می شویم".
وی در یک جمع بندی گفت: "در مجموع امروز سکوت خواص، انفعال خواص و یا انحراف آن ها مشکل آفرین شده است. از آن طرف مردم هم ساکت و راکد هستند".
رکود و خمودگی مردم؛ عامل مهم دیگر شرایط موجود کشور
رییس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در ادامه با انتقاد از عملکرد مردم نیز گفت: "این توجیه مردم درست نیست که بزرگان حرکت کنند تا ما هم حرکت کنیم و هر برخورد آن ها، متأثر از حرکت خواص باشد، بلکه امروز دریچه دریافت دانش و اطلاعات، خواص نیستند؛ مردم می توانند از طرق مختلف اطلاعات به دست بیاورند و خائن را از خادم تشخص دهند؛ ولی امروز مردم هم از این مسیر پس مانده اند" .
وی هشدار داد که رکود و خمودگی امروز عموم مردم افغانستان را تهدید می کند؛ چه آن هایی که در داخل افغانستان زندگی می کنند و چه آن هایی که خارج از کشور هستند. این رکود و خمودگی در کنار خیانت برخی از خواص، به عنوان عوامل مهم دیگر شرایط موجود کشور است. در کنار این عوامل، عامل دشمن هم به راحتی بهره برداری خود را می کند".
حجت الاسلام والمسلمین حسینی مزاری یادآور شد: "عوامل دشمن در کشور با استفاده از سکوت خواص، انفعال خواص، انحراف خواص و یا همکاری برخی خواص، تلاش های گسترده ای را در سطح کشور روی دست گرفته اند و در راستای بهره برداری و رسیدن به اهداف و مقاصد خود عمل می کنند .
سکوت، انفعال و انحراف خواص و رکود مردم؛ عامل ضعف کشور
رییس خبرگزاری صدای افغان با بیان عوامل فوق ادامه داد که سکوت، انفعال و انحراف خواص و رکود و خمودگی مردم بستر دیگری را به وجود آورده که آن ضعف در عرصه های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی است. وقتی یک کشوری از نگاه فرهنگ عمومی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی با مشکل مواجه باشد و از نگاه نظامی حتی توان این را نداشته باشد که امنیت ریاست امنیت خود تأمین کند، قول اردوی ۲۰۹ شاهین و یا شفاخانه ۴۰۰ بستر ارتش در کابل، طبعا کشورهای قدرمندی که در افغانستان حضور دارند، به اهداف مشخص خود خواهند رسید. چون دیگر مانعی در برابر آن ها وجود ندارد که تحرکات منفی و خیانت بار این ها جلوگیری کند".
اهداف نیروهای خارجی در افغانستان؛ بهره برداری از موقعیت ژئوپلیتیکی برای اهداف منطقه ای
این فعال دینی ـ سیاسی خاطرنشان کرد که قوای خارجی به سرکردگی امریکا در افغانستان به دنبال سه هدف است:
یک: سلطه بر مردم افغانستان؛ از روزی که ورود پیدا کرده اند، به دنبال این موضوع بوده و حالا نیز در این مسیر حرکت می کنند.
دو: سلطه بر منابع زیرزمینی و روزمینی افغانستان
سه: بهره برداری از موقعیت ژئوپلیتیکی یا جغرافیای سیاسی افغانستان
وی در مورد بهره سوم گفت: "مهمترین بهره ای که امروز غربی ها می توانند از افغانستان داشته باشند، استفاده از موقعیت ژئوپلیتیکی کشور است. در این زمینه، یکی از بهره هایی که امریکایی ها از این موقعیت برده و در حال بردن هستند، بحث داعش سازی در کشور است. از روزی که غربی ها پا به کشور پا گذاشته و به بهانه تأمین امنیت، مبارزه با تروریزم، فعال ساختن چرخه اقتصاد و ترویج آزادی بیان و دموکراسی به کشور آمده اند، روز به روز شرایط افغانستان بدتر شده واین ناآگاهانه نیست! این وضعیت از ضعف قدرت نظامی و اطلاعاتی امریکایی ها و غربی ها نیست، بلکه برنامه ریزی شده و سازمان یافته است. افغانستان باید این گونه باشد و وضع از این هم بدتر شود" .
امریکا با داعش سازی، به دنبال حذف شخصیت ها و جریان های اسلامی، ملی و ضد اسکتباری است
حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری در ادامه این سوال را مطرح کرد که چرا امریکایی ها به دنبال داعش سازی در افغانستان هستند؟ در پاسخ گفت: "اولین هدف امریکایی ها در راستای ایجاد و تقویت داعش در افغانستان و انتقال نیروی های داعش از خارج به داخل، این است که جریان های اسلامی و حتی جریان هایی که ممکن است اسلامی نباشد، اما روحیه ملی و ضد استکباری دارند، کنار زده شوند. در این راستا غربی ها از ابتدا تلاش کردند افسار مدیریت جامعه افغانستان را به دست بگیرند؛ از طریق ابزارهای مختلف قدرت نرم چون غوغاسالاری رسانه ای، ترویج فرهنگ مبتذل، مسیحی سازی مردم و..." .
وی در مورد رسانه های مبتذل در افغانستان گفت: "رسانه های مبتذلی که در افغانستان وجود دارند و با پول و امکانات مستقیم امریکا حمایت می شوند، در درون خانه های ما نفوذ کرده و به دنبال منحرف کردن زنان، دختران و پسران ما هستند و در نتیجه، می خواهند بنیان خانواده را از ما بگیرند" .
رییس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در مثال دیگر خاطرنشان کرد: "این ها بزرگترین سرمایه ها را به بهانه این که زنان را در عرصه مدیریتی توان مند بسازند، روی این قشر مصرف کردند، اما در حقیقت در راستای به انحراف کشاندن زنان جامعه عمل نمودند".
به گفته وی، از طرف دیگر غربی ها حرکت های تروریستی را ترویج کردند و از این طریق، در طول ۱۷ سال گذشته به نام طالب، القاعده و امثال این ها، صدها هزار نفر کشته، زخمی و مهاجر کردند. این ها به این فکر بودند که خیلی زود می توانند افسار این ملت را به دست بگیرند، کشور را آرام کنند و آن را به عنوان غلام و تحت سیطره خود در بیاورند.
اما حسینی مزاری تصریح کرد که خوشبختانه غرب در این پروسه تاهنوز ناکام مانده، زیرا درست است که امروز حرکت های دینی سازمان یافته و تحت عنوان یک حرکت ملی وجود ندارد، اما جریان هایی به صورت منفرد و جوان در هر گونه افغانستان حضور دارند که فعالیت های جدی دارند، حوزه های علمیه، دانشگاه های اسلامی، مکاتب اسلامی و جریان های اسلامی دیگر که حرکت های ضد امریکایی دارند .
جنرال دوستم، اولین قربانی داعش سازی
در نتیجه، به گفته این فعال دینی ـ سیاسی، وقتی امریکایی ها دیدند که با این وضع نمی توانند از افغانستان به عنوان سکویی برای مدیریت کشورهای منطقه استفاده کرده و به ایران، چین و روسیه فشار وارد کنند، در اولین کار، در صدد این برآمدند که کارهای شخصیت ها و جریان های خود را یکسره کنند. این جاست که هدف اول داعش، زدن شخصیت ها، جریان ها و حلقات فکری مسلمان، متدین و متعهد به دین، مکتب و کشور افغانستان و یا دارای روحیه ضد استکباری است؛ در نتیجه شما می بینید در اولین برنامه، دوستم قربانی می شود! ممکن است دوستم یک شخصیت متدین و مسلمان نباشد، اما روحیه ملی داشت و تلاش می کرد حداقل مناطق شمال در امن و امان باشد .
استاد عطا، دومین قربانی داعش سازی
حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری گفت که دومین قربانی داعش سازی در کشور، استاد عطامحمد نور است.
وی با بیان این که هیچ گونه زد و بند و مسائل حزبی و فکری با استاد عطا ندارد، خاطرنشان کرد که تحلیل و برداشت کلان ایجاب می کند که نسبت به یک چنین شخصیت هایی احساس مسوولیت شده و حرف زده شود. نباید گذاش که دستان ناپاک غرب وارد عرصه شود و یک چنین شخصیت های با روحیه ملی، دینی و جهادی به راحتی از میان برداشته شود .
رییس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان خاطرنشان کرد که سفیر آمریکا در کابل عنوان می کند که رئیس جمهور حق دارد والی های خود را عوض کند، اما وی خطاب به سفیر امریکا گفت: "اولا به تو چه و تو چه کاره هستی که در افغانستان خط و جهت تعیین می کنی! تو به هیچ وجه این اجازه را نداری! نه تنها تو، بلکه ترامپ هم حق این اظهار نظر را ندارد! هر کدام که چنین اظهار نظری درباره منافع ملی افغانستان می کنید، غلط می کنید" .
وی در ادامه این سوال را مطرح کرد: "امروز کجای وحدت ملی بر اساس قانون و قاعده بازی است که عوض کردن والی در ولایت بلخ مطابق قانون باشد، شما اول بیاید اطراف خودتان و قانون را در داخل ارگ رعایت کنید و مطابق مواد معاهده دکتر عبدالله با اشرف غنی امضا کرده، عمل نمایید، در رابطه با تشکیل لویه جرگه قانون اساسی و ایجاد ساز و کاری که بتواند تمرکز قدرت را در افغانستان مطابق خواست اکثریت مردم ترسیم و از حالت تمرکز بیرون کند، تلاش کنید و بعد بیاید در مورد سایر ولایت و در رابطه با والی ها حرف بزنید!".
این فعال دینی سیاسی تأکید کرد که استاد عطلا امروز در برابر داعش سازی قرار دارد و برای تأمین امنیت ولایات شمالی کار می کند و اثر گذار است. او این دیدگاه را دارد که باید در افغانستان امنیت برقرار شود و ما از این شخص حمایت می کنیم .
استاد محقق، سومین قربانی داعش سازی
به گفته رییس خبرگزاری صدای افغان، سومین قربانی داعش سازی در افغانستان، استاد محقق است.
وی خاطرنشان کرد: "قبل از انفجار و انتحار ۷ جدی در مرکز تبیان، شرایط بسیار حاد و سختی برای استاد محقق به وجود آورده شد. ما همان زمان از مواضع وی حمایت کردیم و گفتیم که موضع استاد محقق و حمایت از هر کس و جریانی که علیه داعش مبارزه می کند، موضع بر حقی است و ما از این موضع حمایت می کنیم".
ظاهر قدیر، جنرال عبدالرزاق، امیر اسماعیل خان و خیزش های مردمی، قربانیان دیگر داعش سازی
حجت الاسلام و المسلمین حسینی مزاری در ادامه تصریح کرد که ظاهر قدر، جنرال عبدالرازق، امیر اسماعیل خان و خیزش های مردمی در ولایت های ننگرهار، هلمند، فراه، جوزجان و سرپل، از دیگر قربانیان داعش سازی در افغانستان بوده مورد هجمه قرار می گیرند. حتی در جوزجان و ننگرهار، در برخی مناطق که میان طالبان و داعش جنگ صورت می گیرد، طیاره های امریکا، گروه طالبان را مورد حمله قرار می دهند، اما از داعش حمایت می کنند.
وی خاطرنشان کرد که اینجاست داعش سازی به دنبال حذف شخصیت ها، حلقات و جریان های اسلامی است که خداپرست بوده و در برابر استکبار موضع دارند.
مرکز تبیان در ۱۷ سال گذشته بزرگترین و اثرگذارترین حرکت فکری را در جامعه داشته است
رییس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان تصریح که این مرکز نیز تشکیلاتی است که خداپرست بوده و ضد استبکار موضع دارد. مرکز تبیان در طول ۱۷ سال گذشته بزرگترین، وسیع ترین و اثر گذارترین حرکت فکری را در سطح جامعه افغانستان داشته است.
وی تأکید کرد: "مرکز تبیان پرچم دار ترویج و تبلغ اندیشه اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در افغانستان بوده و حالا هم هست؛ دشمن گمان نکند که با از بین بردن ۵۲ تن از بهترین یاران ما و زخمی کردن ۹۰ تن دیگر توانسته ریشه مرکز تبیان را بکند! نخیر! ما طی ۳۰ سال هزاران کادر را در افغانستان تربیت کردیم که حتی اگر شخص من و مسوولین ارشد مرکز هم نباشد، مرکز تبیان به یک جریان اسلامی در سطح کشور تبدیل شده و امروز در بین کل امت مسلمه ریشه دارد".
حجت الاسلام والمسلمین حسینی مزاری تصریح نمود: "کار، فکر و اندیشه تبیان، منطقه ای و جهانی است و با یک ضربه زدن در کابل، نمی توانند ما را از میان بردارند" .
وی در مورد این که چرا داعش این مرکز را هدف قرار داد، گفت: "چون مرکز تبیان کار گسترده فکری، تبلیغاتی و تشکلاتی در برابر سیاست داعش سازی و اربابان داعش دارد و در برابر آمریکا و اسرائیل مواضع شفاف و جدی دارد، تصمیم گرفتند که با یک عملیات جدی و حساب شده در روز ۷ جدی، جلسه گفتمان علمی پژوهشی تشکیلات را مورد هجمه قرار دهند".
رییس مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان در مورد کارکرد این مرکز افزود: "دفاتر مرکز تبیان در کابل، هرات، مزارشریف و در مشهد، هر هفته پنچ شنبه نشست های نشست های علمی پژوهشی دارند و موضوعات روز را مورد ارزیابی قرار داده، تولید محتوا نموده و از طریق رسانه ها برای روشن شدن افکار جامعه منعکس می کنند. این حرکت باعث می شود که مردم و جامعه ما نسبت به حقایق روز آشنایی پیدا بکنند، روشن شوند، فکر کنند و به صحنه بیایند".
وی با بیان که این حرکت مرکز تبیان خیلی تأثیرگذار بوده، ادامه داد: "اگر چه من قبل از این حمله انتحاری خیلی در مورد تأثیرگذاری حرکت ها اطلاع دقیقی نداشتم، اما بعد از حمله انتحاری، وقتی در بین مردم رفته، در خانه تک تک شهدا حضور پیدا کردم و به منازل زخمی ها رفتم، دیدم که این نشست ها و یا حرکت های فکری و فرهنگی، چقدر در سطح جامعه تأثیر عمیق و ریشه ای داشته است. در نتیجه این تأثیر است که امروز کادرهای ما به جای این که بترسند، برای احراز مسئولیت و ثبت نام هجوم آوردند. من به برخی ها گفتم که اگر شما در صحنه حضور پیدا کنید، کشته و ترور می شوید، با صراحت اعلام کردند که ما به خاطر کشته شدن می آییم" .
راه حل مشکلات؛ خواص ما به خود بیایند و مواضع صریح بگیرند!
رییس خبرگزاری صدای افغان در پایان و جمع بندی سخنان خود، پیرامون راه حل مشکلات موجود خاطرنشان کرد: "اول شخصیت های خواص ما باید به خود بیایند، کمی مطالعه کنند و بدانند که مرگ حق است؛ بنابراین به خدا توکل کنند و مطابق وعده خدا، امیدوار باشند که مورد حمایت قرار می گیرند. اولین گام برای قدرتمند شدن، هماهنگی و هم سویی مجموعه ها در داخل و خارج است".
وی ادامه داد: "دومین راه حل این است که خواص، مجموعه ها، شخصیت ها، احزاب و سازمان های ما مواضع صریح اتخاذ کنند. وقتی مواضح صریح اتخاذ شد، جریان سازی صورت می گیرد و زمانی که جریان سازی شد، مردم به حرکت می آیند و خواص می توانند مردم را هدایت و رهبری کنند. اما اگر موضع صریح نباشد، مردم چه بدانند که مثلا فلان شخصیت، حزب و یا سازمان چه می گوید؟ باید به صراحت گفته شود! مرزهای حق و باطل باید به صراحت برای مردم بیان شود! باید بزرگران ما در صدد جریان سازی در کشور باشند، زیرا وقتی جریان سازی شد، فرهنگ سازی می شود و اگر فرهنگ سازی صورت گرفت، ما در عرصه های فرهنگ، اقتصاد، سیاست و امنیت مقتدر می شویم و این چهار ستون امنیت ملی شکل می گیرد. بر اساس امنیت ملی مقتدر است که یک نظام اسلامی مقتدر کشل می گیرد و آن گاه است که ما در افغانستان سربلند زندگی می کنیم، بر اساس منافع ملی خود تصمیم می گیریم و در مقابل دیگرانی که بر خلاف مصالح ملی ما عمل می کنند، می ایستیم؛ بر اساس منافع خودمان تعامل می کنیم و یک طرفه مورد سوء استفاده دشمنان قرار نمی گیریم.
اما تفصیل سخنرانی
مراسم گرامیداشت از شهدای حادثه تروریستی 7 جدی تبیان در مشهد مقدس ـ جمعه 29 جدی
سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین حسینی مزاری، رییس مرکز فعالیتهای فرهنگی اجتماعی تبیان
از بین بردن جریانهای اسلامی و ضد استکباری، از اهداف داعشسازی در افغانستان است/ مرکز تبیان وسیعترین و اثرگذارترین حرکت فکری را در جامعه افغانستان داشته است
بسمالله الرحمن الرحیم
قُل هَل تَرَبَّصونَ بِنا إِلّا إِحدَى الحُسنَيَينِ وَنَحنُ نَتَرَبَّصُ بِكُم أَن يُصيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذابٍ مِن عِندِهِ أَو بِأَيدينا فَتَرَبَّصوا إِنّا مَعَكُم مُتَرَبِّصونَ
سوره توبه/ آیه 52
مراسم امروز برای تجلیل از مقام شامخ شهدای حادثه تروریستی 7 جدی علیه دفاتر مرکز تبیان و خبرگزاری صدای افغان(آوا) در کابل برگزار شده است؛ حادثهیی بسیار هولناک، فجیع و تأثربرانگیزی که شاید در طول 17 سال گذشته، از نگاه عمق فاجعه، شخصیتهای بسیار نخبهیی که در این حمله شهید و یا زخمی گردیدند و همچنین از جهت تکان بسیار جدی که به افکار و اذهان کل ملت و حتی منطقه و کل دنیا داد و واکنشهای جهانی را برانگیخت، واقعا بیسابقه بود.
متأسفانه این حمله تروریستی ناشی از اوضاع نابهنجار و نابسامان فعلی در افغانستان است. هر روز که از عمر حکومتهای بعد از سقوط طالبان میگذرد، وضعیت بدتر و روز به روز نابسامانتر میشود. شاید این سوال پیش بیاید که چه عواملی باعث شده شرایط کشور اینگونه باشد و هرچه پیشتر میرویم بدتر میشود؟ عوامل گوناگونی پیرامون وضعیت کنونی افغانستان تأثیرگذار است. همه این عوامل دست به دست هم داده و شرایط را اینگونه رقم زده است.
سکوت خواص
برداشتی که من از اوضاع کنونی دارم، اولین عامل وضعیت کنونی افغانستان سکوت خواص است. خواص در یک جامعه میتواند باعث هدایت، رشد و ترقی آن جامعه در همه عرصههای زندگی شود، اما اگر همین خواص سکوت کنند و بیتفاوت باشند، باعث انحراف، رکود و خواببردگی جامعه میشود و از آن طرف دشمن از این شرایط سوءاستفاده میکند. سکوت خواص در طول تاریخ ضربات مهلکی بر پیکرده اسلام زده است، حتی میتوان گفت که فاجعه عاشورا ناشی از سکوت خواص بود. اگر خواص سکوت نمیکردند و در کنار امام حسین(ع) در صحنه حضور به هم میرساندند و در هر جایی که بودند، فریاد برمیآوردند و در جهت روشنگری، هدایت و ساماندهی مردم حرکت میکردند، قطعا یزید این جرأت را نداشت که در برابر امام حسین(ع) قیام کند و نواده پیامبر بزرگ اسلام(ص) را به شهادت برساند. بعد از آن تاریخ هم ضربههای دیگری که در مقاطع مختلف تاریخ اسلام احساس میشود، ناشی از سکوت برخی از خواصی است که میتوانستند در بهبود اوضاع جامعه خیلی موثر باشند. دیروز یک خبر را میخواندم که آقای نواب صفوی ـ که چند روز پیش سالروز شهادتش بود ـ در اثر سکوت خواص به شهادت رسید. پیرامون این حادثه، حضرت امام خمینی(ره) نزد برخی از بزرگان که نامش را نمیگیرم، میروند و فریاد برمیآورند که اقدام کنید، حرکت کنید و حداقل یک موضع بگیرید که شاه این سید را میکشد، اما آن بزرگوار میگوید که ما کاری به این کارها نداریم. در نتیجه، در سایه سکوت بزرگان آن روز جامعه، آقای صفوی به شهادت میرسد. خود امام خمینی(ره) از ناحیه سکوت خواص چه ضربات مهلکی را متحمل شدند.
امروز شرایطی که در افغانستان حاکمیت دارد نیز ناشی از سکوت برخی از خواص است. این خواص میتوانند در افغانستان اثرگذار باشند و اجتماعات مردمی را به سمت خیر و صلاح دین و اسلام و رسیدن به خدا و کمال رهبری کنند، اما نمیکنند، نه تنها رهبری نمیکنند که حرف هم نمیزنند، ساکت اند. این خواص در بدترین فجایعی که در افغانستان اتفاق افتاده، ساکت بودهاند و به عنوان مثال در رابطه با همین حادثه تروریستی هفتم جدی که در دفتر ما اتفاق افتاد و 142 نفر از بهترین و نخبهترین شخصیتهای ما شهید و یا زخمی شدند نیز سکوت کردند و چیزی نگفتند. شاید هم ته دلشان گفته باشند کار خوبی شد این آدمهایی که ما همیشه میگفتیم شما دارید به سمت و سوی دیگری میروید، کشته شدند. این سکوت تبعا تأثیرگذار است. وقتی شخصیتهای در رابطه با حوادث داخلی، حوادث منطقه و همچنین در رابط با حوادث جهان اسلام حرف نزنند، معلوم است که وضعیت جامعه باید اینگونه باشد. اگر «شهید نمر» را گردن زدند، حرف نزدند؛ اگر «زاکزاکی» مظلوم را زخمی و زندانی کردند، حرف نزدند؛ وضعیت بحرین اینگونه است حرف نزدند؛ پیرامون شرایط یمن، سوریه و عراق حرف نزدند. یادم است سه یا چهار سال پیش که داعش فعالیت خود را در عراق و سوریه شروع کرد و گروه گروه مردم را به شهادت میرساند، خبرنگاران ما برای گرفتن مصاحبه نزد برخی از شخصیتها رفتند تا نظر آنها را در رابطه با این گروه و کشتار وسیعی که در عراق و سوریه انجام میدهد، بگیرند، اما دست خود را جلو میکروفن خبرنگار ما میزدند که برو و این مسائل به ما مربوط نمیشود.
من سال گذشته در یکی از سخنرانیهایم گفتم که آیا حالا مربوط شما میشود یا خیر؟! آن زمان که ما داد میزدیم آقایان اگر شما بر اساس احکام اسلامی عمل نکنید و نسبت به حال و روز مردم در دیگر کشورها احساس مسئولیت نکنید، همان شرایط به روز شما نیز خواهد آمد. میگفتم اگر شما نسبت به درد و رنج و غمی که بر مردم عراق و سوریه میرود، احساس مسئولیت نکنید و حداقل حرف نزنید، همان شرایط بر کشور شما مستولی خواهد شد و آن زمان شما هرچه فریاد بزنید، باز خدا هم به کمک شما نخواهد آمد، چون شما مسئولیت ناپذیرید، چون شما به جامعه اسلامی، به دین، مذهب، مکتب، خدا، پیامبر(ص) و به ائمه معصومین(علیهمالسلام) خیانت میکنید. اگر شما میگویید که ما مسلمان هستیم و خدا را دوست داریم، دروغ میگویید! به خاطر اینکه اگر شما خدا را دوست میداشتید، برای حمایت از خدا و اظهار دوستی با پیامبران، اولیای خدا و مؤمنینی که پیرو خدا، پیامبر(ص) و ائمه معصومین(علیهمالسلام) هستند، اظهار نظر کرده و حرف میزدید و به صحنه میآمدید. شخصیتها، بزرگان و خواص ما باید زحمت بکشند مبارزه و جهاد کنند و قبل از همه، سینههایشان را سپر گلولههای دشمن قرار دهند تا اینکه مردم هم به صحنه بیایند. اگر امروز مردم ما راکد، جمود و خمودند و راحت نشستند که دشمنان اسلام هر کاری خواستند، بکنند، نتیجه اعمال و رویه شخصیتهای خواصی است که امروز ساکت ماندهاند.
انفعال خواص
عامل دوم وضعیت کنونی جامعه ما انفعال خواص است. گاهی ممکن است برخی خواص حرف نزنند و موضع نگیرند، ولی در سایه سکوت، کار و فعالیت کنند، کارهای آموزشی و تربیت کادر داشته باشند و برای جامعه اسلامی نیرو بسازند. ما از این گونه خواص کم نداریم. این خواص با آنکه در عرصه حضور ندارند و حرف نمیزنند، اما در سایه همین سکوت، کار میکنند و فعال هستند. اما متأسفانه عده زیادی از خواص ما علاوه بر اینکه ساکت اند، منفعل هم هستند و هیچگونه فعالیتی ندارند. این خواص فقط دست روی دست گذاشته و در تلاش اند که جان خود و فرزندان را از معرکه بیرون کنند، مال و اموال و موقعیتهایی که دارند را محفوظ بدارند. این خواص فکر میکنند با این روند میتوانند نجات پیدا کنند. وقت نیست که من مثال بیاورم. اما کسانی که سکوت پیشه کردند و از ترس دم بیرون نیاوردند، زودتر از ما مردند و به انواع و اقسام امراض گرفتار شدند؛ یا سرطان گرفتند و یا سکته کردند و یا تصادف کردند، ولی اگر اینها حرف میزدند و مسئولیتهای دینی خود را انجام میدادند و عمل میکردند، امروز به عنوان سمبولهای مردم مطرح میبودند و مردم به نیکی از آنها یاد میکردند، اما اکنون شاید یک مراسم تعزیه و ترحیم خوب نیز برایشان گرفته نشده باشد.
انحراف خواص
عامل سوم وضعیت کنونی جامعه، انحراف برخی از خواص است. برخی از خواص سکوت نکردند، حرف زدند، اما برخلاف دین و به نفع دشمن حرف زدند. این خواص فعال بودند، اما در کنار دشمن ایستادند و دوشادوش دشمن حرکت کردند. امروز اگر برخی از حرکتهای دینی ما ضربه میخورد، ناشی از حرکت همین خواصی است که منحرف اند و دوشادوش و دست در دست دشمنان حرکت میکنند. ما ضربات هولناکی را از ناحیه این خواص متحمل میشویم.
در مجموع، سکوت خواص، انفعال خواص و یا انحراف برخی از خواص امروز کار دست ما داده و مشکلآفرین شده است.
رکود و خمودگی مردم
از آن طرف، مردم هم ساکت و راکد اند. این توجیه مردم درست نیست که بزرگان حرکت کنند تا آنها نیز حرکت نمایند. امروز دریچه دریافت دانش، معلومات و اطلاعات، افراد و اشخاص و خواص نیستند، بلکه مردم از طرق مختلف میتوانند اطلاعات به دست بیاورند، خائن را از خادم تشخیص داده و به وظایف خود درست عمل کنند، ولی متأسفانه مردم از این مسیر هم ماندهاند. رکود و خمودگی امروز عموم مردم افغانستان را تهدید میکند؛ چه آنهایی که در داخل افغانستان زندگی میکنند و چه آنهایی که در خارج به سر میبرند. این رکود و خمودگی در کنار خیانت برخی از خواص، به عنوان یکی از عوامل مهم شرایط موجود کشور مطرح است. امروز هر معضلی که ما داریم، ناشی از این عوامل تأثیرگذار است.
استفاده دشمن از سکوت، انفعال و انحراف خواص و رکود مردم
عوامل دشمن در کشور با استفاده از سکوت، انفعال، انحراف و یا همکاری برخی خواص تلاش های گستردهیی را در راستای بهرهبرداری و رسیدن به اهداف و مقاصدی که در کشور دارند، روی دست گرفتهاند. تأثیرگذاری این عوامل باعث شده که بسترهای دیگری به وجود بیاید که ضعف فرهنگی، ضعف اقتصادی، ضعف سیاسی و امنیتی و ضعف نظامی است. این بستر متأسفانه به وسیله عواملی که گفتم و برخی از عوامل دیگر در کشور فراهم شده است. خب وقتی یک کشوری از نگاه فرهنگ عمومی ضعیف شد، از نگاه اقتصادی زیر خط فقر قرار گرفت، از نگاه سیاسی و امنیتی با مشکل مواجه بوده و از نگاه نظامی حتی توان این را نداشته باشد که مرکز ریاست امنیت رجال برجسته را حفظ کند و بیش از 64 نفر در یک حمله انتحاری کشته شوند، یا امنیت قول اردوی 209 شاهین را که در یک چشم به هم زدن بیش از 100 سرباز برجسته کشور کشته شدند را تأمین کند، تبعا کشورهای قدرتمندی که در افغانستان ورود پیدا کردهاند، به دنبال اهداف خاص و مشخصی خواهند گشت؛ چون دیگر مانعی در برابر آنها وجود ندارد که از تحرکات منفی و خیانت بار آنها و تلاشهای برخلاف منافع علیای اسلامی و ملی ما جلوگیری کند.
اهداف سهگانه نیروهای خارجی به سرکردگی امریکا در افغانستان
بنابراین امروز قوای خارجی به سرکردگی امریکا در کشور ما به دنبال سه هدف اند؛
یک، سلطه بر مردم افغانستان، از روزی که اینها ورود پیدا کردهاند، به دنبال این موضوع بوده و تا حالا هم به دنبال این حرکت هستند؛
دو، سلطه بر منابع زیر زمینی و ثروتهای افغانستان؛
سه، بهرهبرداری از موقعیت ژئوپلیتیکی یا جغرافیای سیاسی افغانستان.
مهمترین بهرهیی که امروز حضور در افغانستان میتواند برای غربیها داشته باشد، بحث استفاده از موقعیت ژئوپلیتیکی کشور است. یکی از بهرههایی که امریکاییها تا هنوز از این موقعیت برده و در حال بردن اند، بحث داعشسازی در افغانستان است. از روزی که غربیها به بهانه تأمین امنیت، مبارزه با تروریسم، فعال ساختن چرخه اقتصاد، و ترویج آزادی بیان و دموکراسی پا در افغانستان گذاشتند، شما می بینید که روز به روز شرایط افغانستان بدتر شده است. وضعیت کنونی افغانستان ناشی از ضعف قدرت نظامی و اطلاعاتی امریکاییها و غربیها نیست، بلکه این وضعیت برنامهریزی شده و سازمان یافته است و افغانستان باید همینگونه باشد و شاید وضع از این هم بدتر شود.
امریکا به دنبال داعشسازی در افغانستان
هدف اول: شخصیتها، جریانها و حلقات فکری مسلمان و متدین و یا دارای روحیه ضد استکباری
چرا امریکاییها به دنبال داعشسازی در افغانستان هستند؟
اولین هدف امریکاییها در راستای ایجاد و تقویت داعش در افغانستان و انتقال نیروهای داعش از خارج به داخل کشور این است که جریانهای اسلامی و حتی جریانهایی که ممکن است اسلامی نباشد، اما روحیه ملی و ضد استکباری داشته باشند، سرکوب شوند.
غربیها از ابتدا تلاش کردند که افسار مدیریت جامعه افغانستان را به دست بگیرند و از طریق ابزارهای قدرت نرم چون غوغاسالاری رسانهیی، ترویج فرهنگ مبتذل و مسیحیسازی مردم خیلی تلاش کردند و پولهای هنگفتی را به بهانه تقویت بنیاد خانواده و در راستای از هم پاشاندن آن مصرف کردند. امروز رسانههای مبتذلی که در افغانستان وجود دارد و با پول و امکانات مستقیم امریکا تقویت و حمایت میشوند، در درون خانههای ما نفوذ کرده و به دنبال منحرف کردن زنان، دختران و پسران ما هستند. اینها در نتیجه می خواهند بنیاد خانواده را از ما بگیرند. اینها بزرگترین سرمایهها را روی زنان کشور مصرف کردند، به بهانه اینکه زنان را در عرصه مدیریتی توانمند بسازند، اما در حقیقت در راستای به انحراف کشاندن زنان جامعه کار کردند.
از طرف دیگر، امریکاییها حرکتهای تروریستی را به نام طالب، القاعده و امثال اینها در افغانستان ترویج کردند و طی مدت 17 سال، صدها هزار نفر کشته و زخمی و مهاجر شدند. اینها به فکر این بودند که خیلی زود میتوانند افسار این ملت، کشور و مردم را به دست گرفته، این کشور را به عنوان غلام و تحت سیطره خود بیاورند و در آرامش کامل، اهداف فراکشوری افغانستان را دنبال کنند. اما خوشبختانه شما متوجه هستید که غرب تا هنوز در این پروسه ناکام مانده است. چرا؟ به خاطر اینکه درست است امروز در افغانستان که حرکتهای دینی سازمان یافته و در یک چارچوب، عنوان و حرکت ملی وجود ندارد، اما جریانهایی نیز به صورت منفرد و جدا در هر گوشه افغانستان حضور و فعالیت جدی دارند؛ حوزههای علمیه، دانشگاهها و مکاتب اسلامی، جریانهای اسلامی و حرکتهای ضد امریکایی در افغانستان وجود دارند.
در نتیجه، زمانی که امریکا دید با این وضع نمیتواند از افغانستان به عنوان سکویی برای مدیریت کشورهای منطقه استفاده کرده و ایران، چین و روسیه را زیر فشار قرار دهد، تصمیم گفت این مردم را از میان بردارد، اینجاست که هدف اول داعشسازی در افغانستان از میان برداشتن شخصیتها، جریانها و حلقات فکری مسلمان، متدین و متعهد به دین، مکتب، مذهب و کشور و یا دارای روحیه ضد استکباری است.
ـ جنرال دوستم
اینجاست که شما میبینید در اولین برنامه جنرال دوستم قربانی میشود، ممکن است جنرال دوستم یک شخصیت خیلی متدین مسلمان نباشد، اما ایشان روحیه ملی دارد، نسبت به قوم خود اظهار دوستی دارد و تلاش داشت حداقل مناطق شمال در امنیت باشد. جنرال دوستم روحیه مبارزه با گروههای تروریستی را داشت و شما شاهد بودید که در یک مرحله، با امکانات شخصی و با حضور نیروهای ترکمن و ازبک، جنگ شدیدی را در ولایات فاریاب، جوزجان و سرپل شروع کرد، اما متأسفانه در اثر توطئه همین غربیها، در معرض یک کمین قرار گرفت و بیش از 54 نفر از نیروهای نزدیک، اقوام و دوستانش کشته شدند. اما شما دیدید که جنرال دوستم را چگونه از صحنه تحولات فغانستان حذف کردند! اولین قربانی داعشسازی در افغانستان، جنرال دوستم شد.
ـ استاد عطا
دومین قربانی داعشسازی در افغانستان، استاد عطاست؛ استاد عطایی که ریشه در عمق جهاد دارد. من با استاد عطا نه زد و بندی دارم، نه مسائل حزبی دارم و نه از نظر فکری با ایشان نزدیک هستم و در این همه مدت هم، نشست و جلسات زیادی هم با ایشان نداشتهام، جز یکی دوباری که با ایشان دیدار کردم، ولیکن تحلیل و برداشت کلان ایجاب میکند که نسبت به چنین شخصیتهایی احساس مسئولیت کرد، حرف زد و نباید گذاشت دستان ناپاک غرب به راحتی وارد عرصه شده و علیه یک چنین شخصیتهایی که روحیه ملی، دینی و جهادی دارند، اقدام شود. امروز شما میبینید که این شخصیت از اطراف مختلف مورد هجمه و فشار است. آقایان میگویند که ما حکومت وحدت ملی هستیم، سفیر بیشرف امریکا در کابل عنوان میکند که رییسجمهور حق دارد والیهای خود را عزل کند، اما اول به تو چه، تو چه کاره هستی که در افغانستان خط و جهت تعیین میکنی، تو به هیچ وجه این اجازه را نداری که در افغانستان اظهار نظر کنی، نه تنها تو، بلکه ترامپ هم اجازه مداخله را ندارد، هر کدام تان که این اظهار نظر را در رابطه با منافع ملی افغانستان کند، غلط میکند!
سوال اینجاست که امروز کجای حکومت وحدت ملی آباد است و کدام حرکتش بر اساس قانون و قاعده بازی است که عوض کردن والی در ولایت بلخ مطابق قانون باشد؟! شما اول بیایید دور و بر خودتان و در داخل ارگ قانون را رعایت کنید، شما حکومت وحدت ملی را ساختید و قرار شد رییسجمهور با ریاست اجراییه مناصب و مسئولیتها را 50 ـ 50 تقسیم کنند، شما اول بیایید بر این مبنا و مطابق مواد معاهدهیی که دکتر عبدالله با اشرف غنی امضا کرده عمل کنید، در مورد تعدیل قانون اساسی و تشکیل لویه جرگه اقدام کنید، همچنین در رابطه با ایجاد ساز و کاری که بتواند تمرکز قدرت را در افغانستان مطابق خواست اکثریت مردم بشکند و تقسیم کنید، عمل نمایید، بعد بیایید در رابطه با والیها حرف بزنید! اگر حرف هم میزنید، باید نظر کسانی که در انتخابات حضور و سهم داشتند را بخواهید. شاید حالا شما دکتر عبدالله را جذب کرده باشید، اما اگر دکتر عبدالله موافق این حرکت گام گذاشته و با اشرف غنی هماهنگ شده باشد، از اکثر رأیدهندگان خود بریده است. یکی از تشکلاتی که دهها هزار نیرو را پای صندوقهای رأی در 15 ولایت افغانستان آورد، مرکز تبیان بود. مرکز تبیان با این روند موافق نیست، از همین تریبون و از همینجا، ما در افغانستان از هر شخصی که علیه امریکا مبارزه کند، از هر شخص و جریانی که علیه سیاست داعشسازی در افغانستان مبارزه کند و بایستد، حمایت میکنیم. استاد عطا هم امروز در برابر داعشسازی است و برای تأمین امنیت ولایات شمالی کار میکند و اثرگذار است. ما از این شخص هم حمایت میکنیم.
ـ استاد محقق
سومین قربانی داعشسازی در افغانستان استاد محقق است. قبل از انفجار و انتحار 7 جدی در مرکز تبیان، شرایط بسیار حاد و سختی علیه استاد محقق به وجود آورده شد. ما همان زمان از مواضع استاد محقق حمایت کردیم و گفتیم که موضع استاد محقق در رابطه با مبارزه با داعش و حمایت ایشان از هر کس و جریانی که علیه داعش مبارزه کند، موضع برحقی است و ما از این موضع حمایت میکنیم.
ـ ظاهر قدیر، جنرال عبدالرزاق، امیر اسماعیل خان و خیزشهای مردمی
چهارمین قربانی پروژه داعشسازی ظاهر قدیر است. پنجمین فرد جنرال عبدالرازق، فرمانده توانمند ولایت قندهار است. سپس امیراسماعیل خان است. خیزشهای مردمی نیز قربانی داعشسازی اند. این نیروها در ولایات ننگرهار، هلمند، فراه، جوزجان و سرپل در معرض هجمه قرار میگیرند. حتی در برخی مناطق، در جنگی که میان گروه طالبان و داعش صورت میگیرد، طیارههای امریکایی گروه طالبان را مورد حمله قرار میدهند و از داعش حمایت می کنند.
ـ مرکز تبیان
اینجاست که داعشسازی به دنبال حذف شخصیتها، حلقات و جریانهای اسلامی است که خداپرست اند و در برابر استکبار موضع دارند و مرکز تبیان نیز یکی از این تشکلات بوده و هست. مرکز تبیان در طول 17 سال گذشته، بزرگترین، وسیعترین و اثرگذارترین حرکت فکری را در جامعه افغانستان داشته است. مرکز تبیان پرچم دار ترویج و تبلیغ اندیشه اهلبیت عصمت و طهارت(علیهمالسلام) در افغانستان بوده و حالا هم هست. دشمن گمان نکند که با از بین بردن 52 تن از بهترین یاران ما و زخمی کردن بیش از 90 تن دیگر توانسته ریشه مرکز تبیان را بکند! نخیر! ما طی بیش از 28 سال، هزاران کادر را در افغانستان تربیت کردهایم و حتی اگر شخص من و مسئولین ارشد تشکیلات نباشند، مرکز تبیان به یک جریان اسلامی در سطح کشور تبدیل شده است. مرکز تبیان ریشه در بین کل امت مسلمه دارد. کار، فکر و اندیشه مرکز تبیان منطقهیی و جهانی است و با یک ضربه زدن در کابل، نمیتوانند ما را از میان بردارند. چون مرکز تبیان کار گسترده فکری، تبلیغاتی و تشکیلاتی در برابر سیاست داعشسازی و و مواضع شفاف و جدی در برابر اربابان داعش چون امریکا و اسرائیل دارد، تصمیم گرفتند که با یک عملیات بسیار جدی و حساب شده، در روز 7 جدی جلسه گفتمان علمی پژوهشی این تشکیلات در کابل را مورد هجمه قرار دهند. دفاتر مرکز تبیان در کابل، مزارشریف، هرات و مشهد هر هفته پنجشنبه نشستهای علمی پژوهشی دارند، ما موضوعات روز را میگرفتیم و مورد ارزیابی قرار میدادیم، تولید محتوا میکردیم و بعد برای روشن شدن اذهان و افکار جامعه، از طریق رسانهها معکس می کردیم. این حرکت باعث میشد که مردم و جامعه نسبت به حقایق روز آشنایی پیدا کنند و روشن شوند، فکر کنند و به صحنه بیایند و این حرکت ما خیلی تأثیرگذار بوده است. اگرچه من قبل از این حمله تروریستی خیلی در مورد تأثیرگذاری این حرکتها اطلاع دقیق نداشتم، اما بعد از انتحار، وقتی در بین مردم و تک تک خانوادههای شهدا و زخمیها حضور پیدا کردم، دیدم که این نشستها و حرکتهای فکری و فرهنگی ما در سطح جامعه، چقدر تأثیر عمیق و ریشهیی داشته است! امروز بیش از 7 جدی، مردم در صحنه هستند، کادرهای ما به جای این که بترسند، برای گرفتن پستهای جدید هجوم آورده و میگویند در هر مسئولیت و مقامی حاضرند کار کنند. من به برخیها گفتم که آقایان متوجه هستید که اگر شما در صحنه حضور پیدا کرده و کار نمایید، ممکن است که کشته شوید، اما به صراحت اعلام کردند که بله! ما به خاطر کشتهشدن میآییم! این وضعیت امروز جامعه ماست.
اما داعشیها و کسانی که سیاست داعشسازی را در افغانستان دنبال میکنند، و حامیان داعش که امریکاییها هستند، این هدف خود را دنبال میکنند. امریکا به گفته خودش حامی داعش است. من تهمت نمیزنم و دروغ هم نمیگویم، خود آقای ترامپ گفته است، خود خانم کلینتون گفته است که ما داعش را به وجود آوردیم. امروز من سخنرانی یکی از شخصیتهای امریکایی را میشنیدم که میگفت ما داعش را از افغانستان بیرون میاندازیم، همان گونه که از عراق و سوریه بیرون انداختیم، همانجا خندیدم و گفتم که لعنت بر شما آدمهای دروغگو که داعش را خودتان میسازید، بعد میگویید که ما بیرون میکنیم.
هدف دوم: ناامن نگه داشتن افغانستان
هدف دوم داعشسازی در افغانستان، ناامن نگهداشتن کشور است، اما چرا افغانستان باید ناامن باشد؟ اول برای توجیه حضور خود امریکاییها؛ چون اگر افغانستان امنیت داشته باشد، امریکاییها نمیتوانند اینجا حضور داشته باشند، آنها نمیتوانند افکار و اذهان عامه را توجیه کنند که چرا در افغانستان این همه پول خرج میکنند و این همه امریکایی کشته میشوند! بنابراین اولین هدف از ناامنی در افغانستان، توجیه حضور غربیها و اعضای ناتو است.
دوم امریکا از ناامن نگهداشتن افغانستان، ضربه زدن به همسایگان کشور است. حتی اگر امریکاییها از افغانستان به عنوان یک نقطه مشرف بر سایر کشورها سوءاستفاده نکنند، نفس ناامنی در افغانستان به عنوان مثال ایران را متأثر ساخته و برایش هزینه میسازد، حداقل هزینه برای جمهوری اسلامی ایران، هجوم مهاجران از افغانستان است و شما میدانید که سه میلیون مهاجر قبلا در ایران حضور داشتند و در این روزها هم دستههای بزرگی از مردم از ولایات مختلف به سمت ایران و پاکستان میآیند. از طرف دیگر، روسیه و چین نیز از ناامنی در افغانستان متضرر میشوند، و متضرر شدن کشورهای همسایه، یکی از اهداف بلند امریکاییهاست.
هدف سوم داعش سازی، اشراف بر سه کشور روسیه، چین و ایران و ضربه زدن بر آنها
هدف مهم دیگر داعشسازی در افغانستان این است که از این کشور، ایران، روسیه و به خصوص چین مورد هجمه قرار بگیرند و این سه کشور در عرصههای مختلف با مشکل مواجه شوند. این همان سیاستی است که من سالها قبل اعلام کردم که امریکاییها به دنبال نابودی و یا حداقل مهار این سه یا چهار کشور به شمول هند است و به همین دلیل امروز سعی دارند افغانستان را به عنوان یک سکو انتخاب کرده و از آن همانند یک چهار راه اطلاعاتی استفاده کنند؛ هم داعش و گروههای تروریستی دیگر را علیه این کشورها تربیت کنند و هم از این شرایط بلبشویی که در افغانستان وجود دارد، در راستای تربیت تروریسم، آموزش نیروهای مخرب و اعزام این نیروها به کشورهای دیگر بهرهبرداری کنند. شما متوجه هستید که ابوبکر البغدادی یک سال در وزیر اکبر خان زندگی کرده و تحت آموزش و پرورش قرار داده شده است. یا شما میدانید که ابومصعب الزرقاوی رهبر القاعده عراق در افغانستان بوده و از طریق افغانستان به عراق فرستاده شده است. از سوی دیگر، محل رفت و آمد آقای ریگی در کابل و وزیراکبرخان بود. او از کابل پرواز کرده و به امارات رفته بود و از آنجا میخواست به طرف قزاقستان برود که بازداشت شد.
به هر حال اگر شرایط کشور اینگونه باشد، غربیها به خصوص امریکایی ها میتوانند از زمین و فضا و از نیروی افغانستان به نحو مطلوب برای رسیدن به اهداف شومش استفاده کنند. به همین خاطر است که شرایط کشور به اینجا کشیده شده و متأسفانه ممکن است اوضاع از اینهم بدتر شود.
راه حل چیست؟
حالا راه حل چیست؟ ما چه کنیم که از این وضعیت نجات پیدا کنیم؟ اول شخصیتهای خواص ما باید به خود بیایند، کمی مطالعه کنند و بدانند که مرگ حق است و هر زمانی هم فرارسیدنی، بنابراین به خدا تکیه کنند، به خدا توکل داشته باشند و مطابق وعده خدا امیدوار باشند که «ان تنصرالله ینصرکم و یثبت اقدامکم». خداوند میفرماید که اگر شما در راه خدا و دین و برای آسایش مردم و خلق خدا عمل کنید، مورد حمایت قرار میگیرد. خواص ما بهتر است که معرفت دینی و مطالعات اسلامیشان را بالا ببرند و سپس برای قدرتمند شدن، هماهنگی و همسویی مجموعهها در داخل و در خارج است.
دومین راهحل این است که خواص، مجموعهها، شخصیتها، احزاب و سازمانهای ما، مواضع صریح اتخاذ کنند. چون وقتی مواضع صریح اتخاذ میشود؛ جریانسازی صورت میگیرد و وقتی جریانسازی شد، مردم به حرکت میآیند و خواص میتوانند مردم را هدایت و رهبری کنند. اما اگر موضع صریح نباشد، مردم چه بدانند که فلان شخصیت، حزب و یا فلان جریان چه میگوید؟ باید به صراحت حرف زده شود، مرزهای حق و باطل به صراحت برای مردم بیان شود که حق و باطل کدام است! باید بزرگان ما در صدد جریانسازی در کشور باشند؛ چون وقتی جریانسازی شد، فرهنگسازی میشود و اگر فرهنگسازی شد، ما در عرصههای فرهنگ، اقتصاد، سیاست، امنیت و نظام مقتدر میشویم و هر زمانی که این چهار ستون امنیت ملی شکل گرفت، امنیت ملی مقتدر در افغانستان شکل میگیرد. در این میان، بر اساس امنیت ملی مقتدر است که نظام اسلامی مقتدر در افغانستان شکل میگیرد و آن گاه است که ما میتوانیم در کشور سربلند زندگی کنیم؛ آنگاه است که ما بر اساس منافع ملی خود تصمیم گرفته، جلوی دیگرانی که برخلاف مصالح ملی ما عمل میکنند را میگیریم؛ آن زمان است که بر اساس منافع خود با منطقه و دنیا بده و بستان و تعامل میکنیم و نمیگذاریم یکطرفه مورد سوءاستفاد دشمنان قرار بگیریم.
بیش از این وقت عزیزان را نمیگیرم، چون مراسمی هم بعد از ظهر در اصفهان است و باید سریع در فرودگاه حاضر باشم و عازم اصفهان شوم. تشکر از همه شما عزیزانی که در این مراسم حضور داشتند و تشکر از چهار شهید زنده ما که در روز حادثه حضور داشتند و زخمی شدند. این زخمیها روز سهشنبه(26 جدی) با تعداد 15 نفر دیگر به مشهد منتقل شدند و در بخش سوختگی بیمارستان امام رضا بستری گردیند. اینها امروز حالشان بهتر بود و دعوت کردیم که در مراسم حضور پیدا کنند و در محضر شما باشند. جناب حجتالاسلام والمسلمین سید محمدباقر واعظی رییس دفتر مرکزی مرکز تبیان در کابل، جناب حجت الاسلام والمسلمین سید عارف موسوی، مسئول بخش علمای دفتر مرکزی، جناب حجت الاسلام والمسلمین محمد امین زاهدی مسئول بخش فرهنگی دفتر مرکزی و جناب حجت الاسلام والمسلمین سید اسدالله هاشمی، از علمای فاضل و فعال کشور و از همکاران ما در دفتر مرکزی مرکز تبیان در کابل تشکر میکنم که در جلسه حضور پیدا کردند. انشالله همهتان موفق و مؤید باشید.
السلام علیکم و رحمتالله و برکاته