تا گفت وگوی مستقیم میان حکومت افغانستان وگروه طالبان چند روز بیشتر باقی نمانده است. پیش بینی ای که در دور چهارم نشست چهارجانبه صورت گرفته بود قرار است که مذاکره مستقیم میان حکومت افغانستان و گروه طالبان به میزبانی حکومت پاکستان برگزار گردد.
این در حالیست که بد گمانی های جدی ابراز می گردد و سخنانی که از سوی برخی مسئولان حکومتی و غیر حکومت شنیده می شود نسبت به نیات پاکستان اظهار بد بینی صورت می گیرد .
نشست های چهار جانبه را نیز چندان کار ساز و مشکل گشا نمی دانند . این سوی ظن ها از یک پرسش ناشی می شود، آن این که چگونه حکومت پاکستان بدون آن که به خواسته های خود دست یافته باشد، رضایت می دهد که گروه طالبان با حکومت افغانستان وارد گفت و گو های مستقیم شود، در حالیکه به هیچ یک از اهداف خود تا هنوز دست نیافته و تنها وسیله ای فشار پاکستان بر حکومت افغانستان نیز گروه طالبان است.
آنچه اهداف پاکستان خوانده می شود، گرچه تعریف رسمی نیافته وسران پاکستان هیچ گاه به صورت شفاف بیان نکرده اند که خواستار چه چیزی هستند، و لیکن در پانزده سال اخیر گاهی درمحافل خصوصی ازاین هدف ها پرده بر افتاده و به نحوی در گفت وگوهای سران پاکستان باز تاب یافته است.
نخستین و عمده ترین هدف پاکستان مشخص شدن مرز های جغرافیایی میان دو کشور است. از وقتی پای بریتانیا از هند کوتاه شد(۱۹۴۷) و پاکستان اعلام استقلال کرد، مرز میان دوکشور افغانستان و پاکستان محل مناقشه بوده است. حکومت های گذشته افغانستان این مرز را یک خط تحمیلی از سوی استعمار انگلیس برحکومت وقت افغانستتان می دانسته وخواهان استقلال پشتونستان از خاک پاکستان بوده است.
این آتش زیر خاگستر همواره وجود داشته وهراز گاهی که بادی بلند شده است این آتش را شعله ور کرده وخاگستر آن روابط میان دوهمسایه را تیره کرده است.
بعد از شکست شوروی از افغانستان وایجاد حکومت مجاهدین،(دردهه هفتادخورشیدی) پاکستانی ها با سرمایه گزاری ای که ر وی مجاهدین کرده بودند، انتظار داشتند که توقع تاریخی آنها برآورده شود، مرز دیورند میان دو کشور به رسمیت شناخته شده، و حکومت افغانستان ادعای ارضی را برای همیشه از ذهن خود دورکند.
مرز دیورند به عنوان مرز رسمی میان دو کشور را به رسمیت بشناسد. اما این آرزو بر آورده نشد وتا هنوز نه حکومت مجاهدین این مرز را به رسمیت شناخته ونه حکومت پسا مجاهدین روی مرز دیورند بحث ومذاکره کرده است.
لذا پاکستان هم تا هنوز از هیچ تلاشی برای تضعیف حکومت افغانستان دست برنداشته است و از هر ترفندی فرو گزار نکرده است.
گرچه در ظاهر افغانستان در گیر مبارزه با گروه تروریستی طالبان بوده اما در واقع این حکومت پاکستان بوده که اهداف خود را توسط طالبان به پیش می برده است .
اشرف غنی رئیس جمهو رافغانستان در اظهارات کم سابقه ای که چندی قبل بیانکرد روابط کابل و اسلام آباد را جنگ اعلام ناشده میان دو کشور خواند. واقعیت هم آنست که درپانزده سال گذشته دست پاکستان از آستین طالبان بیرون آمده ودست به هر خشونت ورعونتی زده است.
محدودیت روابط سیاسی با هندوستان دومین خواست پاکستان از حکومت افغانستان است، که هم به عنوان یک خواست ضمنی می تواند مورد نظر حکومت آن کشور باشد و هم به عنوان خواست مستقل، به هر دو صورت هنوز هیچ گامی عملی در این راستا از سوی حکومت افغانستان برداشته نشده است و حتا کمترین گمان هم برده نمی شود که حکومت افغانستان قصد و نیتی در جهت کاهش روابط خود با هندوستان داشته باشد. برعکس روابط میان هندوستان و افغانستان از گرما و صمیمیتی بیش از پیش برخوردار است و در برخی ولایت ها و پایتخت افغانستان وقتی نگریسته می شود کمک های هندوستنان به افغانستان چشم گیر است که به هیچ وجه نمی شود آن را نا دیده انگاشت .
استقبالی هم که از مقام های هند در افغانستان صورت گرفته بی سابقه است و این ها نموداری از روابط مستحکم دو جانبه میان حکومت افغانستان وهندوستان است ودست پاکستان در این جهت نیز تا هنوز خالی است.
برخی هدف های دیگر هم از سوی حکوت وقت پاکستان مطرح شد که مورد توجه قرار نگرفت، از جمله امضا نکردن توافق امنیتی میان حکومت افغانستان وایالات متحده بود که توسط حکومت وحدت ملی به امضا رسید.
عدم توفیق پاکستان در رسیدن به اهداف خود است که سوی ظن هارا تشدید کرده بر ابهام های موجود افزوده است. خوش بینی هایی که ایجاد شده بود ناشی از ظهورگروه داعش بود که گفته می شد درصورت ظهورداعش دست پاکستان از اهداف خود کوتاه می شود.
اما تازه ترین گزارش هایی که می رسد حاکی از آنست که نه تنها داعش برای حکومت پاکستان خطر آفرین نیست که منافع بی شماری نیز در پی دارد،آن این که منابع مالی هنگفتی که عربستان سعودی در اختیار پاکستان قرارداده است و حمایت های سیاسی ای که از سوی ایالات متحده امریکا صورت می گیرد، بی تردید پاکستان حامی جدی داعش خواهد بود وعملیاتی که از سوی ارتش پاکستان علیه داعش صورت گرفته است سبب شده که آن گروه تروریستی وارد افغانستان شود و از طریق افغانستتان به سوی آسیای میانه روند ومرز های روسیه را نا امن کند.
لذا قرینه های دال بر این که حکومت پاکستان خواهان ایجاد صلح در افغانستان باشد به چشم نمی خورد مگر این که عملا ثابت شود که پاکستان از خواسته های خود دست برداشته است .
این در حالیست که بد گمانی های جدی ابراز می گردد و سخنانی که از سوی برخی مسئولان حکومتی و غیر حکومت شنیده می شود نسبت به نیات پاکستان اظهار بد بینی صورت می گیرد .
نشست های چهار جانبه را نیز چندان کار ساز و مشکل گشا نمی دانند . این سوی ظن ها از یک پرسش ناشی می شود، آن این که چگونه حکومت پاکستان بدون آن که به خواسته های خود دست یافته باشد، رضایت می دهد که گروه طالبان با حکومت افغانستان وارد گفت و گو های مستقیم شود، در حالیکه به هیچ یک از اهداف خود تا هنوز دست نیافته و تنها وسیله ای فشار پاکستان بر حکومت افغانستان نیز گروه طالبان است.
آنچه اهداف پاکستان خوانده می شود، گرچه تعریف رسمی نیافته وسران پاکستان هیچ گاه به صورت شفاف بیان نکرده اند که خواستار چه چیزی هستند، و لیکن در پانزده سال اخیر گاهی درمحافل خصوصی ازاین هدف ها پرده بر افتاده و به نحوی در گفت وگوهای سران پاکستان باز تاب یافته است.
نخستین و عمده ترین هدف پاکستان مشخص شدن مرز های جغرافیایی میان دو کشور است. از وقتی پای بریتانیا از هند کوتاه شد(۱۹۴۷) و پاکستان اعلام استقلال کرد، مرز میان دوکشور افغانستان و پاکستان محل مناقشه بوده است. حکومت های گذشته افغانستان این مرز را یک خط تحمیلی از سوی استعمار انگلیس برحکومت وقت افغانستتان می دانسته وخواهان استقلال پشتونستان از خاک پاکستان بوده است.
این آتش زیر خاگستر همواره وجود داشته وهراز گاهی که بادی بلند شده است این آتش را شعله ور کرده وخاگستر آن روابط میان دوهمسایه را تیره کرده است.
بعد از شکست شوروی از افغانستان وایجاد حکومت مجاهدین،(دردهه هفتادخورشیدی) پاکستانی ها با سرمایه گزاری ای که ر وی مجاهدین کرده بودند، انتظار داشتند که توقع تاریخی آنها برآورده شود، مرز دیورند میان دو کشور به رسمیت شناخته شده، و حکومت افغانستان ادعای ارضی را برای همیشه از ذهن خود دورکند.
مرز دیورند به عنوان مرز رسمی میان دو کشور را به رسمیت بشناسد. اما این آرزو بر آورده نشد وتا هنوز نه حکومت مجاهدین این مرز را به رسمیت شناخته ونه حکومت پسا مجاهدین روی مرز دیورند بحث ومذاکره کرده است.
لذا پاکستان هم تا هنوز از هیچ تلاشی برای تضعیف حکومت افغانستان دست برنداشته است و از هر ترفندی فرو گزار نکرده است.
گرچه در ظاهر افغانستان در گیر مبارزه با گروه تروریستی طالبان بوده اما در واقع این حکومت پاکستان بوده که اهداف خود را توسط طالبان به پیش می برده است .
اشرف غنی رئیس جمهو رافغانستان در اظهارات کم سابقه ای که چندی قبل بیانکرد روابط کابل و اسلام آباد را جنگ اعلام ناشده میان دو کشور خواند. واقعیت هم آنست که درپانزده سال گذشته دست پاکستان از آستین طالبان بیرون آمده ودست به هر خشونت ورعونتی زده است.
محدودیت روابط سیاسی با هندوستان دومین خواست پاکستان از حکومت افغانستان است، که هم به عنوان یک خواست ضمنی می تواند مورد نظر حکومت آن کشور باشد و هم به عنوان خواست مستقل، به هر دو صورت هنوز هیچ گامی عملی در این راستا از سوی حکومت افغانستان برداشته نشده است و حتا کمترین گمان هم برده نمی شود که حکومت افغانستان قصد و نیتی در جهت کاهش روابط خود با هندوستان داشته باشد. برعکس روابط میان هندوستان و افغانستان از گرما و صمیمیتی بیش از پیش برخوردار است و در برخی ولایت ها و پایتخت افغانستان وقتی نگریسته می شود کمک های هندوستنان به افغانستان چشم گیر است که به هیچ وجه نمی شود آن را نا دیده انگاشت .
استقبالی هم که از مقام های هند در افغانستان صورت گرفته بی سابقه است و این ها نموداری از روابط مستحکم دو جانبه میان حکومت افغانستان وهندوستان است ودست پاکستان در این جهت نیز تا هنوز خالی است.
برخی هدف های دیگر هم از سوی حکوت وقت پاکستان مطرح شد که مورد توجه قرار نگرفت، از جمله امضا نکردن توافق امنیتی میان حکومت افغانستان وایالات متحده بود که توسط حکومت وحدت ملی به امضا رسید.
عدم توفیق پاکستان در رسیدن به اهداف خود است که سوی ظن هارا تشدید کرده بر ابهام های موجود افزوده است. خوش بینی هایی که ایجاد شده بود ناشی از ظهورگروه داعش بود که گفته می شد درصورت ظهورداعش دست پاکستان از اهداف خود کوتاه می شود.
اما تازه ترین گزارش هایی که می رسد حاکی از آنست که نه تنها داعش برای حکومت پاکستان خطر آفرین نیست که منافع بی شماری نیز در پی دارد،آن این که منابع مالی هنگفتی که عربستان سعودی در اختیار پاکستان قرارداده است و حمایت های سیاسی ای که از سوی ایالات متحده امریکا صورت می گیرد، بی تردید پاکستان حامی جدی داعش خواهد بود وعملیاتی که از سوی ارتش پاکستان علیه داعش صورت گرفته است سبب شده که آن گروه تروریستی وارد افغانستان شود و از طریق افغانستتان به سوی آسیای میانه روند ومرز های روسیه را نا امن کند.
لذا قرینه های دال بر این که حکومت پاکستان خواهان ایجاد صلح در افغانستان باشد به چشم نمی خورد مگر این که عملا ثابت شود که پاکستان از خواسته های خود دست برداشته است .
مولف : سید مظفر دره صوفی