اشرف غنی؛ رییس جمهور از مردم افغانستان خواسته است که اختلافات را کنار بگذارند و برای توسعه و ثبات کشور مشترکا تلاش کنند.
آقای غنی در پیامی که به مناسبت چهاردهمین سالگرد ترور برهان الدین ربانی؛ رییس جمهوری پیشین و نخستین رییس شورای عالی صلح منتشر کرده، گفته است که تامین صلح قیمت بزرگی می خواهد.
او می گوید که همه روزه تعداد زیادی از مردم افغانستان در نتیجه جنگ ها جان خود را از دست می دهند.
رییس جمهور گفت:"پیامی که از خون چنین شهیدانی به ما می رسد این است که برای آبادی و آرامی این وطن باید به اختلاف ها پایان بگذاریم، یکدل و یکصدا برای گسترش صلح و آشتی در کشور خود تلاش نماییم."
ناظران هم ضمن تایید و تاکید بر درستی سخنان رییس جمهور در خصوص برقراری وحدت برای پیشبرد امور و تحقق توسعه و ثبات در کشور می گویند که اما این وحدت پیش از آنکه در میان مردم شکل بگیرد، ابتدا باید در سطح تصمیم گیران کلان سیاسی و دستگاه های اجرایی به وجود بیاید.
به باور آنها آنچه در افغانستان از گذشته تا امروز جریان داشته، تبعات اختلاف های مرگبار و ویرانگر حاکمان و ارباب قدرت بوده است. آنها که خود را میراث داران رهبری اقوام و تولیت و تسلط بلامنازع بر همه امور مربوط به مردم می دانند و اساسا مردم را نیز بخشی از املاک و دارایی های شخصی خویش می خوانند که هرگاه لازم دیدند آنها را به خیابان بکشانند و بر علیه این و آن، شعار مرده باد و زنده باد سردهند و یا با استفاده از نیروی مردم، آنها را بر علیه دشمنان و رقبای شان بشورانند و به این ترتیب مانع از شکل گیری وحدت و در نتیجه توسعه و ثبات در کشور شوند.
با توجه به این برداشت، وحدت مورد نظر رییس جمهور، ابتدا باید در میان حاکمان و رهبران سیاسی و ارباب قدرت، شکل بگیرد.
وقتی حکومت به منظور جا به جایی یک وزیر یا معرفی یک کمیسیون، ماه ها درگیر تنش و اختلاف می شود و مردم همچنان در بلاتکلیفی و بی سرنوشتی به سر می برند و کشور در بدترین وضعیت ممکن، سقوط می کند، این از نتایج آشکار نبود وحدت و وجود اختلاف و زیاده خواهی و جاه طلبی و خودخواهی در میان رهبران و سران حکومت است؛ نه معلول نبود وحدت در میان مردم.
مردم افغانستان، صرف نظر از اینکه به کدام قوم و قبیله و تبار و طایفه تعلق دارند، از دیرباز تا امروز، سرنوشت مشترکی داشته اند. همه آنها محروم، فقیر، جنگ زده و مظلوم بوده اند.
هرچند شاید نسبت محرومیت و فقر و جنگ زدگی و مظلومیت شان با توجه به عوامل فراوانی، متفاوت باشد؛ اما این سرنوشت جمعی همه مردم افغانستان بوده است.
آنها همه در اینکه تاوان ندانم کاری ها، خودخواهی ها، انحصارطلبی ها و قدرت جویی های حاکمان را پرداخته اند، باهم برابر و همسرنوشت اند.
آقای غنی که در مراسم بزرگداشت از چهارمین سالگرد ترور برهان الدین ربانی سخن می گفت، از شهید ربانی به عنوان چهره نامدار تاریخ افغانسان یاد کرد و گفت که نام و یادش در عرصه های مختلف زندگی ملت افغانستان درخشش جاودانه دارد و جاودانه خواهد ماند.
به گفته او، ربانی چهره ای پیشتاز و موفق در عرصه های دانش، جهاد، سیاست، روابط اجتماعی و روابط بین المللی بود.
به گفته غنی، استاد ربانی، یکی از تهداب گذاران نظام کنونی افغانستان بود و برای نخستین بار در تاریخ معاصر افغانستان قدرت را به شکل صلح آمیز به حکومت بعدی انتقال داد.
او افزود، ربانی می دانست که جنگ راه حل مشکلات افغانستان نیست و همچنان به این آگاه بود که مخالفان مسلح میان افغان ها تفرقه ایجاد می کنند.
رییس جمهوری افزود که در جریان سال های گذشته، شخصیت های مردمی، علما، سیاست مداران و بزرگان قومی کشور از سوی دشمنان مردم ترور شده اند و آنها فکر می کنند که با ترور این شخصیت ها افغان ها به خشونت در میان شان رو می آورند.
منتقدان اما می گویند که یکی از عواملی که موجب ایجاد گسست ها و شکاف های عمیق اجتماعی و آسیب دیدن محورهای وحدت بخش در یک جامعه می شود، خو گرفتن حاکمان و دستگاه های اعمال قدرت به بزرگداشت و تکریم مردگان و عزاداری و پاسداشت از آنها پس از مرگ شان است؛ در حالی که زندگی آنها از سوی کسانی گرفته شده است که دولت موظف به مبارزه ای جدی، واقعی و صادقانه با آنهاست.
تروریزم یکی از بدترین دشمنان وحدت مردم افغانستان است. شکاف های شدیدی که طی ۲۰ سال اخیر در میان جامعه افغانستان ایجاد شده، معلول رخنه و شیوع این اپیدمی وارداتی و عارضی و خارجی است که ملت افغانستان را به اقوام، سمت ها، گروه ها و مذاهب گوناگون تفریق و تقسیم می کند؛ اما در نهایت، از همه ما به یک اندازه قربانی می گیرد.
مبارزه واقعی و صادقانه با تروریزم و دشمنان مردم و قاتلان رهبران سیاسی افغانستان، یکی از عوامل وحدت بخش است که می تواند اعتماد مردم به حکومت را احیا کند و فراخوان رییس جمهور مبنی بر برقراری وحدت برای رسیدن به توسعه و ثبات را با استقبال عمومی مواجه می سازد.
آقای غنی همچنین به کشتار مردم از سوی گروه داعش در کشور اشاره کرد که در شرق و غرب غیر نظامیان را می کشند.
غنی تاکید کرد که دشمنان مردم به اهداف شان هیچگاه دست نخواهند یافت.
کارشناسان هم می گویند که دشمنان هیچگاه به اهداف شان، نخواهند رسید؛ اما این در صورتی است که ما وحدت داشته باشیم و مؤلفه ها و پیش نیازهای وحدت نیز در بالا مورد اشاره قرار گرفت.
با شعار صرف نمی توان این مؤلفه ها و معیارها را تامین کرد.
اشرف غنی، اظهار داشت که تامین صلح، قیمت عظیمی از ما می خواهد.
به عقیده تحلیلگران، تردیدی نیست که صلح، هزینه می برد؛ اما این هزینه بیش از این نباید از مسیر ادامه جنگ از سوی تروریست ها و ادامه صلح از سوی دولت، بر مردم افغانستان تحمیل شود.
صلح زمانی معنا پیدا می کند که دوطرف خواهان آن باشند؛ اما اختلاف های اندکی بر سر شرایط آن وجود داشته باشد؛ ولی زمانی که تروریست ها همچنان می جنگند و می کشند و روزانه ده ها نفر از ما را قربانی می کنند، صلح نیز معنای خود را از دست می دهد و در این صورت، با استفاده از همان اهرم وحدت ملی، می بایست به مردم مراجعه کرد تا دولت و مردم در کنار هم در برابر تروریزمی که عزم اش را برای جنگ، جزم کرده است مبارزه کنند.
نتیجه اینکه آنچه ما را متحد می کند، وحدت حاکمان و دست کشیدن آنها از انحصارطلبی، قوم گرایی، قدرت جویی، خودخواهی و اثبات خود به بهای حذف و نفی دیگری است. مردم در بسیاری از زمینه ها باهم متحد اند؛ زیرا آنها سرنوشت یکسانی دارند.
آقای غنی در پیامی که به مناسبت چهاردهمین سالگرد ترور برهان الدین ربانی؛ رییس جمهوری پیشین و نخستین رییس شورای عالی صلح منتشر کرده، گفته است که تامین صلح قیمت بزرگی می خواهد.
او می گوید که همه روزه تعداد زیادی از مردم افغانستان در نتیجه جنگ ها جان خود را از دست می دهند.
رییس جمهور گفت:"پیامی که از خون چنین شهیدانی به ما می رسد این است که برای آبادی و آرامی این وطن باید به اختلاف ها پایان بگذاریم، یکدل و یکصدا برای گسترش صلح و آشتی در کشور خود تلاش نماییم."
ناظران هم ضمن تایید و تاکید بر درستی سخنان رییس جمهور در خصوص برقراری وحدت برای پیشبرد امور و تحقق توسعه و ثبات در کشور می گویند که اما این وحدت پیش از آنکه در میان مردم شکل بگیرد، ابتدا باید در سطح تصمیم گیران کلان سیاسی و دستگاه های اجرایی به وجود بیاید.
به باور آنها آنچه در افغانستان از گذشته تا امروز جریان داشته، تبعات اختلاف های مرگبار و ویرانگر حاکمان و ارباب قدرت بوده است. آنها که خود را میراث داران رهبری اقوام و تولیت و تسلط بلامنازع بر همه امور مربوط به مردم می دانند و اساسا مردم را نیز بخشی از املاک و دارایی های شخصی خویش می خوانند که هرگاه لازم دیدند آنها را به خیابان بکشانند و بر علیه این و آن، شعار مرده باد و زنده باد سردهند و یا با استفاده از نیروی مردم، آنها را بر علیه دشمنان و رقبای شان بشورانند و به این ترتیب مانع از شکل گیری وحدت و در نتیجه توسعه و ثبات در کشور شوند.
با توجه به این برداشت، وحدت مورد نظر رییس جمهور، ابتدا باید در میان حاکمان و رهبران سیاسی و ارباب قدرت، شکل بگیرد.
وقتی حکومت به منظور جا به جایی یک وزیر یا معرفی یک کمیسیون، ماه ها درگیر تنش و اختلاف می شود و مردم همچنان در بلاتکلیفی و بی سرنوشتی به سر می برند و کشور در بدترین وضعیت ممکن، سقوط می کند، این از نتایج آشکار نبود وحدت و وجود اختلاف و زیاده خواهی و جاه طلبی و خودخواهی در میان رهبران و سران حکومت است؛ نه معلول نبود وحدت در میان مردم.
مردم افغانستان، صرف نظر از اینکه به کدام قوم و قبیله و تبار و طایفه تعلق دارند، از دیرباز تا امروز، سرنوشت مشترکی داشته اند. همه آنها محروم، فقیر، جنگ زده و مظلوم بوده اند.
هرچند شاید نسبت محرومیت و فقر و جنگ زدگی و مظلومیت شان با توجه به عوامل فراوانی، متفاوت باشد؛ اما این سرنوشت جمعی همه مردم افغانستان بوده است.
آنها همه در اینکه تاوان ندانم کاری ها، خودخواهی ها، انحصارطلبی ها و قدرت جویی های حاکمان را پرداخته اند، باهم برابر و همسرنوشت اند.
آقای غنی که در مراسم بزرگداشت از چهارمین سالگرد ترور برهان الدین ربانی سخن می گفت، از شهید ربانی به عنوان چهره نامدار تاریخ افغانسان یاد کرد و گفت که نام و یادش در عرصه های مختلف زندگی ملت افغانستان درخشش جاودانه دارد و جاودانه خواهد ماند.
به گفته او، ربانی چهره ای پیشتاز و موفق در عرصه های دانش، جهاد، سیاست، روابط اجتماعی و روابط بین المللی بود.
به گفته غنی، استاد ربانی، یکی از تهداب گذاران نظام کنونی افغانستان بود و برای نخستین بار در تاریخ معاصر افغانستان قدرت را به شکل صلح آمیز به حکومت بعدی انتقال داد.
او افزود، ربانی می دانست که جنگ راه حل مشکلات افغانستان نیست و همچنان به این آگاه بود که مخالفان مسلح میان افغان ها تفرقه ایجاد می کنند.
رییس جمهوری افزود که در جریان سال های گذشته، شخصیت های مردمی، علما، سیاست مداران و بزرگان قومی کشور از سوی دشمنان مردم ترور شده اند و آنها فکر می کنند که با ترور این شخصیت ها افغان ها به خشونت در میان شان رو می آورند.
منتقدان اما می گویند که یکی از عواملی که موجب ایجاد گسست ها و شکاف های عمیق اجتماعی و آسیب دیدن محورهای وحدت بخش در یک جامعه می شود، خو گرفتن حاکمان و دستگاه های اعمال قدرت به بزرگداشت و تکریم مردگان و عزاداری و پاسداشت از آنها پس از مرگ شان است؛ در حالی که زندگی آنها از سوی کسانی گرفته شده است که دولت موظف به مبارزه ای جدی، واقعی و صادقانه با آنهاست.
تروریزم یکی از بدترین دشمنان وحدت مردم افغانستان است. شکاف های شدیدی که طی ۲۰ سال اخیر در میان جامعه افغانستان ایجاد شده، معلول رخنه و شیوع این اپیدمی وارداتی و عارضی و خارجی است که ملت افغانستان را به اقوام، سمت ها، گروه ها و مذاهب گوناگون تفریق و تقسیم می کند؛ اما در نهایت، از همه ما به یک اندازه قربانی می گیرد.
مبارزه واقعی و صادقانه با تروریزم و دشمنان مردم و قاتلان رهبران سیاسی افغانستان، یکی از عوامل وحدت بخش است که می تواند اعتماد مردم به حکومت را احیا کند و فراخوان رییس جمهور مبنی بر برقراری وحدت برای رسیدن به توسعه و ثبات را با استقبال عمومی مواجه می سازد.
آقای غنی همچنین به کشتار مردم از سوی گروه داعش در کشور اشاره کرد که در شرق و غرب غیر نظامیان را می کشند.
غنی تاکید کرد که دشمنان مردم به اهداف شان هیچگاه دست نخواهند یافت.
کارشناسان هم می گویند که دشمنان هیچگاه به اهداف شان، نخواهند رسید؛ اما این در صورتی است که ما وحدت داشته باشیم و مؤلفه ها و پیش نیازهای وحدت نیز در بالا مورد اشاره قرار گرفت.
با شعار صرف نمی توان این مؤلفه ها و معیارها را تامین کرد.
اشرف غنی، اظهار داشت که تامین صلح، قیمت عظیمی از ما می خواهد.
به عقیده تحلیلگران، تردیدی نیست که صلح، هزینه می برد؛ اما این هزینه بیش از این نباید از مسیر ادامه جنگ از سوی تروریست ها و ادامه صلح از سوی دولت، بر مردم افغانستان تحمیل شود.
صلح زمانی معنا پیدا می کند که دوطرف خواهان آن باشند؛ اما اختلاف های اندکی بر سر شرایط آن وجود داشته باشد؛ ولی زمانی که تروریست ها همچنان می جنگند و می کشند و روزانه ده ها نفر از ما را قربانی می کنند، صلح نیز معنای خود را از دست می دهد و در این صورت، با استفاده از همان اهرم وحدت ملی، می بایست به مردم مراجعه کرد تا دولت و مردم در کنار هم در برابر تروریزمی که عزم اش را برای جنگ، جزم کرده است مبارزه کنند.
نتیجه اینکه آنچه ما را متحد می کند، وحدت حاکمان و دست کشیدن آنها از انحصارطلبی، قوم گرایی، قدرت جویی، خودخواهی و اثبات خود به بهای حذف و نفی دیگری است. مردم در بسیاری از زمینه ها باهم متحد اند؛ زیرا آنها سرنوشت یکسانی دارند.