به نقل از برخی منابع طالبان گزارش شده که هیاتی از نمایندگان این گروه به اسلام آباد؛ پایتخت پاکستان، رفته تا در خصوص تحولات اخیر در زمینه گفتگوهای مستقیم با دولت کابل و زمینه سازی برای مصالحه با آن، با مقام های اسلام آباد مشورت کند.
گفته می شود قاری دین محمد که قبلا در راس هیاتی از گروه طالبان به چین رفته بود، رهبری این هیات را بر عهده داشته است.
منابعی در دولت پاکستان و گروه طالبان که خواسته اند از آنها نامی برده نشود، تائید کرده اند که شخصی به نام "استانکزی" که به گفته این منابع از اعضای ارشد طالبان در دفتر قطر است نیز احتمالا در روزهای آینده وارد اسلام آباد خواهد شد.
اما طالبان به صورت رسمی این اطلاعات را تائید نمی کنند.
اگر این خبر مستقلا تایید شود، یک تحول عملی دیگر در روند صلحی است که دولت افغانستان این روزها امیدوارانه از آن سخن می گوید.
از سوی دیگر، کارشناسان می گویند که با سفر این هیات باصلاحیت گروه طالبان به پاکستان، این پرسش به صورت جدی تری مطرح می شود که آیا توپ صلح در زمین طالبان است یا پاکستان.
مقام های پاکستانی پیشتر از همکاری خود با روند صلح به رهبری دولت افغانستان اطمینان داده و ابراز امیدواری کرده بودند که طالبان نیز با این روند همکاری کنند؛ اما افزوده بودند که حرف نهایی را باید ملا عمر؛ رهبر طالبان بزند.
همزمان این منابع گفته اند که چین نیز در جریان سفر این هیات طالبان به اسلام آباد قرار دارد. چین پیشتر تلاش هایی برای میانجی گری بین طالبان و دولت افغانستان انجام داده بود.
این منابع گفته اند که هیات طالبان، از سوی ملا عمر؛ رهبر این گروه اجازه دارد تا باب مذاکره با دولت افغانستان را باز کند و آنگونه که منابع طالبان گفته اند، قرار است مذاکرات مستقیم بین دولت افغانستان و طالبان در ماه مارچ، آغاز شود.
با این حساب، نقش چین در اعزام این هیات به پاکستان با توجه به اینکه همین هیات پیشتر به چین نیز سفر کرده بود و از سوی دیگر، پکن به دنبال سفر اشرف غنی به چین، نقش فعالانه ای در روند صلح بازی می کند، نشان می دهد که سفر هیات طالبان به چین، بی پیوند با تلاش های اخیر این کشور در زمینه صلح افغانستان نبوده و به نظر می رسد اشرف غنی نیز با عنایت به همین توافق ها و پیوندها میان طالبان و چین است که نسبت به ایفای نقش پکن در برقراری تعامل میان کابل و کویته(شورای کویته نامی است که به هیات رهبری طالبان اطلاق می شود) خوشبین است و مصرانه در پی استمرار همکاری های محور اسلام آباد- پکن- کابل در این زمینه می باشد.
اطلاعاتی که منابعی از طالبان و مقام های پاکستانی در اختیار برخی رسانه ها گذاشته اند نشان می دهد که فرماندهان مهم طالبان در ماه های گذشته به دفتر سیاسی طالبان در قطر رفت و آمد داشته و به رغم آنکه دفتر قطر به دنبال اعتراض حامد کرزی در سال ۲۰۱۳ رسما بسته شد؛ اما عملا این دفتر فعالیت هایی داشته است.
اینکه طالبان محور تحرکات دیپلماتیک خود را در قطر قرار داده اند نه در اسلام آباد یا جایی جز آن نیز می تواند معنادار باشد و احتمالا نقش قطر در این تعاملات را برجسته می کند؛ هرچند هنوز گزارشی رسمی و تاییدشده در این خصوص منتشر نشده است.
فعالیت دفتر طالبان در قطر در حالی پررنگ تر می شود که پیشتر برخی منابع در دولت افغانستان از مشارکت کشورهایی مانند پاکستان، چین و عربستان سعودی در روند صلح افغانستان خبر داده بودند. کارشناسان می گویند اگر قطر در صدد ایفای نقشی در این زمینه باشد، بیم آن می رود که عربستان سعودی بر پایه رقابت سنتی دیرینه ای که با قطر دارد در مسیر آن، مانع ایجاد کند.
برخی کارشناسان در یک ارزیابی بدبینانه، گزارش ها از فعالیت های داعش در افغانستان و نسبتی که گمان می رود میان داعش و عربستان وجود دارد، به تلاش سعودی برای حفظ نفوذ و نقش خود در افغانستان از این مسیر نسبت می دهند؛ هرچند یافتن چنین نسبتی میان این رویدادها، در حال حاضر بسیار دشوار است.
هفته گذشته جنرال راحیل شریف؛ فرمانده نیروی زمینی ارتش پاکستان، در سفر به کابل گفته بود، گروه طالبان و شبکه حقانی آماده مذاکره با کابل هستند و فقط باید اجازه ملا عمر گرفته شود.
همچنین دو روز پیش نثارعلی خان؛ وزیر داخله پاکستان که به امریکا سفر کرده، گفته بود که "همکاری میان پاکستان و افغانستان در مبارزه با تروریزم معجره خواهد کرد." او گفته بود، روابط پاکستان و افغانستان هیچ زمانی تا این حد خوب نبوده است.
این موضع گیری ها به عقیده کارشناسان نشان می دهد که در سایه ترافیک سیاسی سنگین در محور اسلام آباد- کابل، تحولی مهم در حال شکل گیری است.
طالبان ظاهرا از سوی پاکستان و امریکا تحت فشار قرار گرفته اند که با دولت جدید کابل، وارد تعامل شوند. از آنسو نیز دولت اشرف غنی، حاضر شده است، به پاکستان جایگاه مهم تری در منظومه سیاست خارجی افغانستان بدهد؛ چیزی که موجب نگرانی های گسترده در میان ناظران در کابل شده و منتقدان نسبت به قربانی شدن روابط استراتژيک با هند در معامله پشت پرده با پاکستان هشدار داده اند.
در همین حال، دولت اشرف غنی، آشکارا سعی می کند موضع منعطف تری در قبال امریکا نیز اتخاذ کند و از سیاست های تنش آلود و خشماگین کرزی نسبت به غرب و امریکا فاصله بگیرد؛ چیزی که واشنگتن را به همکاری با روند صلح ترغیب کرده؛ هرچند تغییری در مشی نظامی و امنیتی آن کشور در قبال افغانستان در پی نیاورده است.
اشرف غنی؛ رئیس جمهور همچنین، رایزنی با رهبران سیاسی و چهره های بانفوذ را برای رسیدن به یک اجماع در روند صلح، آغاز کرده است.
آقای غنی پس از آنکه راحیل شریف به او اطمینان داد که طالبان و شبکه حقانی آماده مذاکره هستند، اعلام کرد که جزئیات مذاکرات صلح را با مردم در میان خواهد گذاشت و رایزنی با طیفهای مختلف اجتماعی را آغاز کرد.
این تلاش ها هم به عقیده ناظران، دو بعد عمده دارد؛ یکی تلاش اشرف غنی برای فرونشاندن خشم و اعتراضی که نسبت به معاملات پنهانی او با طالبان و پاکستان به نام صلح جریان دارد و اخیرا شماری از رهبران مجاهدین صریحا نسبت به هرگونه تعامل دور از دید و خارج از فیصله مردم و شورای ملی هشدار دادند و دوم، ایجاد ذهنیت و زمینه لازم برای هضم و پذیرش طالبان به مثابه یک جریان سیاسی و یا حتی بخشی از بدنه قدرت دولتی در افغانستان در آینده؛ چیزی که احتمالا یکی از دشواری های سنگین دولت اشرف غنی خواهد بود.
کارشناسان می گویند که آقای غنی برای جلب نظر و حمایت طالبان از روند صلح، ناگزیر است به آن گروه امتیاز بدهد؛ امتیازی که احتمالا شامل تقسیم قدرت نیز خواهد بود؛ بنابراین، برای زمینه سازی در این خصوص، نیاز به یک کمپین فشرده و گسترده در میان سیاستمردان، طیف های سیاسی ضد طالبان، رسانه ها و مردم افغانستان خواهد داشت و به نظر می رسد این کمپین از هم اکنون آغاز شده است.
گفته می شود قاری دین محمد که قبلا در راس هیاتی از گروه طالبان به چین رفته بود، رهبری این هیات را بر عهده داشته است.
منابعی در دولت پاکستان و گروه طالبان که خواسته اند از آنها نامی برده نشود، تائید کرده اند که شخصی به نام "استانکزی" که به گفته این منابع از اعضای ارشد طالبان در دفتر قطر است نیز احتمالا در روزهای آینده وارد اسلام آباد خواهد شد.
اما طالبان به صورت رسمی این اطلاعات را تائید نمی کنند.
اگر این خبر مستقلا تایید شود، یک تحول عملی دیگر در روند صلحی است که دولت افغانستان این روزها امیدوارانه از آن سخن می گوید.
از سوی دیگر، کارشناسان می گویند که با سفر این هیات باصلاحیت گروه طالبان به پاکستان، این پرسش به صورت جدی تری مطرح می شود که آیا توپ صلح در زمین طالبان است یا پاکستان.
مقام های پاکستانی پیشتر از همکاری خود با روند صلح به رهبری دولت افغانستان اطمینان داده و ابراز امیدواری کرده بودند که طالبان نیز با این روند همکاری کنند؛ اما افزوده بودند که حرف نهایی را باید ملا عمر؛ رهبر طالبان بزند.
همزمان این منابع گفته اند که چین نیز در جریان سفر این هیات طالبان به اسلام آباد قرار دارد. چین پیشتر تلاش هایی برای میانجی گری بین طالبان و دولت افغانستان انجام داده بود.
این منابع گفته اند که هیات طالبان، از سوی ملا عمر؛ رهبر این گروه اجازه دارد تا باب مذاکره با دولت افغانستان را باز کند و آنگونه که منابع طالبان گفته اند، قرار است مذاکرات مستقیم بین دولت افغانستان و طالبان در ماه مارچ، آغاز شود.
با این حساب، نقش چین در اعزام این هیات به پاکستان با توجه به اینکه همین هیات پیشتر به چین نیز سفر کرده بود و از سوی دیگر، پکن به دنبال سفر اشرف غنی به چین، نقش فعالانه ای در روند صلح بازی می کند، نشان می دهد که سفر هیات طالبان به چین، بی پیوند با تلاش های اخیر این کشور در زمینه صلح افغانستان نبوده و به نظر می رسد اشرف غنی نیز با عنایت به همین توافق ها و پیوندها میان طالبان و چین است که نسبت به ایفای نقش پکن در برقراری تعامل میان کابل و کویته(شورای کویته نامی است که به هیات رهبری طالبان اطلاق می شود) خوشبین است و مصرانه در پی استمرار همکاری های محور اسلام آباد- پکن- کابل در این زمینه می باشد.
اطلاعاتی که منابعی از طالبان و مقام های پاکستانی در اختیار برخی رسانه ها گذاشته اند نشان می دهد که فرماندهان مهم طالبان در ماه های گذشته به دفتر سیاسی طالبان در قطر رفت و آمد داشته و به رغم آنکه دفتر قطر به دنبال اعتراض حامد کرزی در سال ۲۰۱۳ رسما بسته شد؛ اما عملا این دفتر فعالیت هایی داشته است.
اینکه طالبان محور تحرکات دیپلماتیک خود را در قطر قرار داده اند نه در اسلام آباد یا جایی جز آن نیز می تواند معنادار باشد و احتمالا نقش قطر در این تعاملات را برجسته می کند؛ هرچند هنوز گزارشی رسمی و تاییدشده در این خصوص منتشر نشده است.
فعالیت دفتر طالبان در قطر در حالی پررنگ تر می شود که پیشتر برخی منابع در دولت افغانستان از مشارکت کشورهایی مانند پاکستان، چین و عربستان سعودی در روند صلح افغانستان خبر داده بودند. کارشناسان می گویند اگر قطر در صدد ایفای نقشی در این زمینه باشد، بیم آن می رود که عربستان سعودی بر پایه رقابت سنتی دیرینه ای که با قطر دارد در مسیر آن، مانع ایجاد کند.
برخی کارشناسان در یک ارزیابی بدبینانه، گزارش ها از فعالیت های داعش در افغانستان و نسبتی که گمان می رود میان داعش و عربستان وجود دارد، به تلاش سعودی برای حفظ نفوذ و نقش خود در افغانستان از این مسیر نسبت می دهند؛ هرچند یافتن چنین نسبتی میان این رویدادها، در حال حاضر بسیار دشوار است.
هفته گذشته جنرال راحیل شریف؛ فرمانده نیروی زمینی ارتش پاکستان، در سفر به کابل گفته بود، گروه طالبان و شبکه حقانی آماده مذاکره با کابل هستند و فقط باید اجازه ملا عمر گرفته شود.
همچنین دو روز پیش نثارعلی خان؛ وزیر داخله پاکستان که به امریکا سفر کرده، گفته بود که "همکاری میان پاکستان و افغانستان در مبارزه با تروریزم معجره خواهد کرد." او گفته بود، روابط پاکستان و افغانستان هیچ زمانی تا این حد خوب نبوده است.
این موضع گیری ها به عقیده کارشناسان نشان می دهد که در سایه ترافیک سیاسی سنگین در محور اسلام آباد- کابل، تحولی مهم در حال شکل گیری است.
طالبان ظاهرا از سوی پاکستان و امریکا تحت فشار قرار گرفته اند که با دولت جدید کابل، وارد تعامل شوند. از آنسو نیز دولت اشرف غنی، حاضر شده است، به پاکستان جایگاه مهم تری در منظومه سیاست خارجی افغانستان بدهد؛ چیزی که موجب نگرانی های گسترده در میان ناظران در کابل شده و منتقدان نسبت به قربانی شدن روابط استراتژيک با هند در معامله پشت پرده با پاکستان هشدار داده اند.
در همین حال، دولت اشرف غنی، آشکارا سعی می کند موضع منعطف تری در قبال امریکا نیز اتخاذ کند و از سیاست های تنش آلود و خشماگین کرزی نسبت به غرب و امریکا فاصله بگیرد؛ چیزی که واشنگتن را به همکاری با روند صلح ترغیب کرده؛ هرچند تغییری در مشی نظامی و امنیتی آن کشور در قبال افغانستان در پی نیاورده است.
اشرف غنی؛ رئیس جمهور همچنین، رایزنی با رهبران سیاسی و چهره های بانفوذ را برای رسیدن به یک اجماع در روند صلح، آغاز کرده است.
آقای غنی پس از آنکه راحیل شریف به او اطمینان داد که طالبان و شبکه حقانی آماده مذاکره هستند، اعلام کرد که جزئیات مذاکرات صلح را با مردم در میان خواهد گذاشت و رایزنی با طیفهای مختلف اجتماعی را آغاز کرد.
این تلاش ها هم به عقیده ناظران، دو بعد عمده دارد؛ یکی تلاش اشرف غنی برای فرونشاندن خشم و اعتراضی که نسبت به معاملات پنهانی او با طالبان و پاکستان به نام صلح جریان دارد و اخیرا شماری از رهبران مجاهدین صریحا نسبت به هرگونه تعامل دور از دید و خارج از فیصله مردم و شورای ملی هشدار دادند و دوم، ایجاد ذهنیت و زمینه لازم برای هضم و پذیرش طالبان به مثابه یک جریان سیاسی و یا حتی بخشی از بدنه قدرت دولتی در افغانستان در آینده؛ چیزی که احتمالا یکی از دشواری های سنگین دولت اشرف غنی خواهد بود.
کارشناسان می گویند که آقای غنی برای جلب نظر و حمایت طالبان از روند صلح، ناگزیر است به آن گروه امتیاز بدهد؛ امتیازی که احتمالا شامل تقسیم قدرت نیز خواهد بود؛ بنابراین، برای زمینه سازی در این خصوص، نیاز به یک کمپین فشرده و گسترده در میان سیاستمردان، طیف های سیاسی ضد طالبان، رسانه ها و مردم افغانستان خواهد داشت و به نظر می رسد این کمپین از هم اکنون آغاز شده است.