رنگین دادفر سپنتا؛ مشاور پیشین امنیت ملی دولت کرزی گفته است که استراتژی مبارزه با تروریزم با شکست مواجه شده و استراتژی کنونی مبارزه با تروریزم پیروز نمی شود.
به گزارش خبرگزاری آوا، سپنتا روز شنبه، در نشستی که از سوی "انستیتیوت مطالعات استراتژیک افغانستان" برای بررسی روابط افغانستان و آسیای میانه در کابل برگزار شده بود گفت: جریان های تندرو و افراطی خطری برای منطقه هستند و کشورهای آسیای میانه باید در این راستا فعال تر عمل کنند.
تابستان سال گذشته افغانستان شاهد جنگ های خونینی در ولایات شمالی بود. بدخشان و فاریاب که با کشورهای آسیای میانه مرز مشترک دارند، به ولایت های ناامن تبدیل شدند و جنگجویان طالبان و سایر گروه های تندرو، حملات سنگینی را علیه نیروهای امنیتی افغانستان در این ولایات سازمان دادند.
با این حال، شماری از کارشناسان می گویند که این سخنان آقای سپنتا از این جهت که او یکی از اصلی ترین مقام های پیشین امنیتی در اداره کرزی بود، اهمیت ندارد. از سوی دیگر، این سخنان، چیز تازه ای را بیان نمی کند. مبارزه با تروریزم سال هاست که با شکست مواجه شده و این شکست، نه شکست یک استراتژی؛ بلکه شکست استراتژیک ناشی از نبود یک استراتژی در زمینه با تروریزم بوده است؛ بنابراین سخنان او از این جهت، اهمیت دارد که او این شکست را می پذیرد و آشکارا اذعان می کند که اگر دولت تازه در پی دست یافتن به راهی برای مبارزه با تروریزم یا صلح است، باید از راه حل های شکست خورده گذشته، دست بردارد.
رنگین دادفر سپنتا؛ مشاور پیشین امنیت ملی افغانستان در این نشست گفت: استراتژی مبارزه با تروریزم به دلیل نبود همکاری های منطقه ای با شکست مواجه شده است.
این نکته تازه ای بود که از سوی او مورد توجه قرار گرفت. با این حال، نمی توان انکار کرد که اداره آقای کرزی، کار زیادی برای جلب همکاری های منطقه ای برای مبارزه با تروریزم انجام نداد.
تعاملاتی که او با هند ایجاد کرد بدون توجه به محورهای پرقدرت دیگر در منطقه مانند روسیه، جمهوری های آسیای مرکزی، چین، سازمان شانگهای و ایران، به تشدید ناامنی و وخامت وضعیت امنیتی در کشور، منجر گردید و در عوض، هیچ چیزی را در این معادله تغییر نداد.
آقای کرزی در سال های آخر حکومت داری اش می توانست با جلب حمایت کشورهای منطقه، از نقش امریکا در بازی افغانستان بکاهد و از سوی دیگر، فشار بر پاکستان را از طریق کاهش وابستگی به این کشور و توسعه همکاری با سایر کشورهای منطقه، افزایش دهد؛ اما او و استراتژیست های دولت وی از جمله آقای سپنتا از این اقدام، امتناع ورزیدند یا در طرح اولیه این رویکرد، بنا به هر دلیلی، ناکام بودند.
بربنیاد این، یکی از عوامل و مسئولان شکست استراتژی مبارزه با ترور در کنار امریکا و پاکستان و دیگر کشورهای منطقه ای، دولت آقای کرزی و از جمله خود آقای سپنتا به عنوان یکی از استراتژیست های امنیتی آن است.
او در ادامه افزود: استراتژی مبارزه با تروریزم طوری که ما تا حال انجام داده ایم، به شکست مواجه شده است. این استراتژی پیروز نمی شود. درست است که ما در افغانستان به دستاوردهای بسیار عظیم رسیدیم؛ اما تروریزم امروز نه تنها افغانستان، پاکستان که وضعیت بهتری نسبت به ما داشت، سوریه، عراق، لیبیا و خاورمیانه را فراگرفته است.
در این فراز از سخنانش، آقای سپنتا تلویحا می پذیرد که او و اداره ای که او مسئولیت و عضویت آن را بر عهده داشت، از عوامل شکست این استراتژی یا بهتر است بگوییم شکست ناشی از نبود استراتژی در مبارزه با تروریزم هستند.
وقتی از استراتژي مبارزه با تروریزم سخن گفته می شود باید توضیح داده شود که منظور، دقیقا کدام استراتژی است؟ طرح جامع امنیتی دولت کرزی و اداره مشاورت امنیت ملی در این زمینه چه بود؛ تا نتیجه بگیریم این برنامه اکنون شکست خورده است؟ هیچ راهبردی در این زمینه وجود نداشت و معضل اصلی همین مساله بود.
سپنتا گفت: با وجود تاریخ و تمدن و دین مشترک در این منطقه، آن طور که باید، ما با یکدیگر وصل نشده ایم. این ممکن نیست که ما بر مشکلات خود غلبه کنیم بدون همکاری نهادینه شده کشورهای منطقه.
روابط افغانستان و کشورهای آسیای میانه طی ۱۳ سال اخیر محدود مانده است. این کشورها در مبارزه با تروریزم در افغانستان سهم نگرفته اند در حالی که جنگ و مواد مخدر در افغانستان دو تهدید اصلی برای امنیت این کشورها پنداشته می شود.
همکاری منطقه ای شرط اول پیروزی در مبارزه با تروریزم است؛ اما دولت پیشین افغانستان و کارگزاران و متولیان اصلی آن مانند آقای سپنتا در آن زمان، معتقد بودند با تکیه بر غرب و پشتوانه ناتو و امریکا، نیازی به همکاری های منطقه ای نیست.
آنها برای اثبات این ادعای بی پایه چندان سماجت به خرج می دادند که گویی افغانستان یکی از ایالت های امریکاست و امریکا برای همیشه در کشور ما خواهد ماند؛ اما اکنون که امریکا می رود، رویکرد به کشورهای منطقه، استراتژی دیرهنگامی است که ذهن کسانی مانند آقای سپنتا را هم به خود مشغول کرده است.
علی احمد جلالی؛ وزیر داخله پیشین نیز بر این باور است که افغانستان همیشه میدان جنگ قدرت های بزرگ بوده و در آینده نیز خواهد بود.
او می گوید: امنیت در افغانستان تا زمانی که همکاری و هماهنگی بین کشورهای منطقه به شمول کشورهای آسیای میانه وجود نداشته باشد، تامین نمی شود.
جلالی گفت: همکاری های منطقه ای و اراده مردم افغانستان برای مبارزه با تروریزم می تواند منجر امنیت در منطقه گردد. افغانستان در طول تاریخ هیچ زمانی مصون از این نبوده است که میدان جنگ کس دیگر واقع نشود. امروزه هم همین کار وجود دارد. این مربوط به اراده مردم افغانستان است که چطور می توانند، شرایط فعلی منطقه را درک کنند و با همکاری جدی این مشکلات را رفع کنند.
جلالی گفت با جهانی شدن تهدید تروریزم، افغانستان این فرصت را یافته است که حمایت های جهانی را برای مبارزه با این پدیده به دست آورد.
وی تاکید کرد که حکومت وحدت ملی می تواند با مدیریت بهتر، از امکانات جهانی برای مبارزه با تروریزم استفاده موثر بکند.
با این حال، نباید از یاد برد که به رغم اظهار نظرهای بازگشت گرایانه مهره های هوادار غرب در دولت های پیشین افغانستان و تاکید آنها بر همکاری های منطقه ای، به باور صاحب نظران تنها این بازگشت کافی نیست و اگر به صورت افراطی و یکجانبه، این بار فقط به راه حل منطقه ای مبارزه با تروریزم، توجه کنیم ممکن است بار دیگر کشور صحنه درگیری شرق و غرب گردد؛ چیزی که پس از استقرار کمونیزم در کشور بارها رخ داد.
افغانستان نیازمند یک استراتژی جامع در حوزه سیاست خارجی است؛ تا بتواند توازن قدرت میان شرق و غرب و منطقه و فرامنطقه را به صورت درست ایجاد و مدیریت کند؛ در غیر آن، تکیه یکجانبه بر هریک از این دو مورد، خطرآفرین و آسیب زا خواهد بود.
به گزارش خبرگزاری آوا، سپنتا روز شنبه، در نشستی که از سوی "انستیتیوت مطالعات استراتژیک افغانستان" برای بررسی روابط افغانستان و آسیای میانه در کابل برگزار شده بود گفت: جریان های تندرو و افراطی خطری برای منطقه هستند و کشورهای آسیای میانه باید در این راستا فعال تر عمل کنند.
تابستان سال گذشته افغانستان شاهد جنگ های خونینی در ولایات شمالی بود. بدخشان و فاریاب که با کشورهای آسیای میانه مرز مشترک دارند، به ولایت های ناامن تبدیل شدند و جنگجویان طالبان و سایر گروه های تندرو، حملات سنگینی را علیه نیروهای امنیتی افغانستان در این ولایات سازمان دادند.
با این حال، شماری از کارشناسان می گویند که این سخنان آقای سپنتا از این جهت که او یکی از اصلی ترین مقام های پیشین امنیتی در اداره کرزی بود، اهمیت ندارد. از سوی دیگر، این سخنان، چیز تازه ای را بیان نمی کند. مبارزه با تروریزم سال هاست که با شکست مواجه شده و این شکست، نه شکست یک استراتژی؛ بلکه شکست استراتژیک ناشی از نبود یک استراتژی در زمینه با تروریزم بوده است؛ بنابراین سخنان او از این جهت، اهمیت دارد که او این شکست را می پذیرد و آشکارا اذعان می کند که اگر دولت تازه در پی دست یافتن به راهی برای مبارزه با تروریزم یا صلح است، باید از راه حل های شکست خورده گذشته، دست بردارد.
رنگین دادفر سپنتا؛ مشاور پیشین امنیت ملی افغانستان در این نشست گفت: استراتژی مبارزه با تروریزم به دلیل نبود همکاری های منطقه ای با شکست مواجه شده است.
این نکته تازه ای بود که از سوی او مورد توجه قرار گرفت. با این حال، نمی توان انکار کرد که اداره آقای کرزی، کار زیادی برای جلب همکاری های منطقه ای برای مبارزه با تروریزم انجام نداد.
تعاملاتی که او با هند ایجاد کرد بدون توجه به محورهای پرقدرت دیگر در منطقه مانند روسیه، جمهوری های آسیای مرکزی، چین، سازمان شانگهای و ایران، به تشدید ناامنی و وخامت وضعیت امنیتی در کشور، منجر گردید و در عوض، هیچ چیزی را در این معادله تغییر نداد.
آقای کرزی در سال های آخر حکومت داری اش می توانست با جلب حمایت کشورهای منطقه، از نقش امریکا در بازی افغانستان بکاهد و از سوی دیگر، فشار بر پاکستان را از طریق کاهش وابستگی به این کشور و توسعه همکاری با سایر کشورهای منطقه، افزایش دهد؛ اما او و استراتژیست های دولت وی از جمله آقای سپنتا از این اقدام، امتناع ورزیدند یا در طرح اولیه این رویکرد، بنا به هر دلیلی، ناکام بودند.
بربنیاد این، یکی از عوامل و مسئولان شکست استراتژی مبارزه با ترور در کنار امریکا و پاکستان و دیگر کشورهای منطقه ای، دولت آقای کرزی و از جمله خود آقای سپنتا به عنوان یکی از استراتژیست های امنیتی آن است.
او در ادامه افزود: استراتژی مبارزه با تروریزم طوری که ما تا حال انجام داده ایم، به شکست مواجه شده است. این استراتژی پیروز نمی شود. درست است که ما در افغانستان به دستاوردهای بسیار عظیم رسیدیم؛ اما تروریزم امروز نه تنها افغانستان، پاکستان که وضعیت بهتری نسبت به ما داشت، سوریه، عراق، لیبیا و خاورمیانه را فراگرفته است.
در این فراز از سخنانش، آقای سپنتا تلویحا می پذیرد که او و اداره ای که او مسئولیت و عضویت آن را بر عهده داشت، از عوامل شکست این استراتژی یا بهتر است بگوییم شکست ناشی از نبود استراتژی در مبارزه با تروریزم هستند.
وقتی از استراتژي مبارزه با تروریزم سخن گفته می شود باید توضیح داده شود که منظور، دقیقا کدام استراتژی است؟ طرح جامع امنیتی دولت کرزی و اداره مشاورت امنیت ملی در این زمینه چه بود؛ تا نتیجه بگیریم این برنامه اکنون شکست خورده است؟ هیچ راهبردی در این زمینه وجود نداشت و معضل اصلی همین مساله بود.
سپنتا گفت: با وجود تاریخ و تمدن و دین مشترک در این منطقه، آن طور که باید، ما با یکدیگر وصل نشده ایم. این ممکن نیست که ما بر مشکلات خود غلبه کنیم بدون همکاری نهادینه شده کشورهای منطقه.
روابط افغانستان و کشورهای آسیای میانه طی ۱۳ سال اخیر محدود مانده است. این کشورها در مبارزه با تروریزم در افغانستان سهم نگرفته اند در حالی که جنگ و مواد مخدر در افغانستان دو تهدید اصلی برای امنیت این کشورها پنداشته می شود.
همکاری منطقه ای شرط اول پیروزی در مبارزه با تروریزم است؛ اما دولت پیشین افغانستان و کارگزاران و متولیان اصلی آن مانند آقای سپنتا در آن زمان، معتقد بودند با تکیه بر غرب و پشتوانه ناتو و امریکا، نیازی به همکاری های منطقه ای نیست.
آنها برای اثبات این ادعای بی پایه چندان سماجت به خرج می دادند که گویی افغانستان یکی از ایالت های امریکاست و امریکا برای همیشه در کشور ما خواهد ماند؛ اما اکنون که امریکا می رود، رویکرد به کشورهای منطقه، استراتژی دیرهنگامی است که ذهن کسانی مانند آقای سپنتا را هم به خود مشغول کرده است.
علی احمد جلالی؛ وزیر داخله پیشین نیز بر این باور است که افغانستان همیشه میدان جنگ قدرت های بزرگ بوده و در آینده نیز خواهد بود.
او می گوید: امنیت در افغانستان تا زمانی که همکاری و هماهنگی بین کشورهای منطقه به شمول کشورهای آسیای میانه وجود نداشته باشد، تامین نمی شود.
جلالی گفت: همکاری های منطقه ای و اراده مردم افغانستان برای مبارزه با تروریزم می تواند منجر امنیت در منطقه گردد. افغانستان در طول تاریخ هیچ زمانی مصون از این نبوده است که میدان جنگ کس دیگر واقع نشود. امروزه هم همین کار وجود دارد. این مربوط به اراده مردم افغانستان است که چطور می توانند، شرایط فعلی منطقه را درک کنند و با همکاری جدی این مشکلات را رفع کنند.
جلالی گفت با جهانی شدن تهدید تروریزم، افغانستان این فرصت را یافته است که حمایت های جهانی را برای مبارزه با این پدیده به دست آورد.
وی تاکید کرد که حکومت وحدت ملی می تواند با مدیریت بهتر، از امکانات جهانی برای مبارزه با تروریزم استفاده موثر بکند.
با این حال، نباید از یاد برد که به رغم اظهار نظرهای بازگشت گرایانه مهره های هوادار غرب در دولت های پیشین افغانستان و تاکید آنها بر همکاری های منطقه ای، به باور صاحب نظران تنها این بازگشت کافی نیست و اگر به صورت افراطی و یکجانبه، این بار فقط به راه حل منطقه ای مبارزه با تروریزم، توجه کنیم ممکن است بار دیگر کشور صحنه درگیری شرق و غرب گردد؛ چیزی که پس از استقرار کمونیزم در کشور بارها رخ داد.
افغانستان نیازمند یک استراتژی جامع در حوزه سیاست خارجی است؛ تا بتواند توازن قدرت میان شرق و غرب و منطقه و فرامنطقه را به صورت درست ایجاد و مدیریت کند؛ در غیر آن، تکیه یکجانبه بر هریک از این دو مورد، خطرآفرین و آسیب زا خواهد بود.