چنانکه پیش بینی می شد، تیم انتخاباتی استاد سیاف نیز به تیم اصلاحات و همگرایی پیوست. بر اساس پیش بینی هایی از قبل، به جز داوود سلطان زوی که به دلیل قرابت فکری با اشرف غنی احمد زی، با تیم تحول و تداوم یکجا شد، باقی نامزدان پنجگانه و به دلیل همان نزدیکی فکری، به تدریج به تیم اصلاحات و همگرایی به رهبری داکتر عبدالله پیوستند.
با پیوستن اعضای تیم استاد سیاف به تیم اصلاحات و همگرایی، تنها دو تن از نامزدان ششگانه باقی مانده اند که تا کنون اعلام موضع رسمی نکرده اند که یکی از آنها قطب الدین هلال و دیگری هدایت امین ارسلا می باشد.
در اطلاعیه تیم انتخاباتی استاد سیاف مبنی بر پیوستن اعضای آن به تیم اصلاحات و همگرایی، چنین آمده است:"
اعضای تیم عبدالرب رسول سیاف با مشورت های درونتیمی تصمیم گرفته اند که در دور دوم انتخابات به تیم اصلاحات و همگرایی به رهبری عبدالله عبدالله بپیوندند.
حاجی محمد داود کلکانی؛ یکی از اعضای ستاد انتخاباتی استاد عبد رب الرسول سیاف، با تایید این مطلب به رسانه ها گفته است که استاد سیاف به عنوان یک رهبر جهادی، تصمیم گرفته است که شخصا در انتخابات بیطرف باقی بماند.
وی افزود:«جناب سیاف یک فضای رای گیری را در درون تیم اش به وجود آورد که براساس آن اعضای تیم استاد سیاف تصمیم گرفتند که به داکتر عبدالله عبدالله بپیوندند.»
به گفته محمد داود کلکانی، معاونین این تیم نیز در کنار عبدالله عبدالله خواهند ایستاد.
آقای کلکانی دلیل پیوستن به تیم اصلاحات و همگرایی را وجود محورهای مشترک در این دو تیم عنوان کرد."
با پیوستن تیم استاد سیاف به تیم اصلاحات و همگرایی، پیش بینی می شود که دو تن از نامزدان باقی مانده نیز به زودی موضع خویش را مشخص نموده و به احتمال قوی از داکتر عبدالله حمایت خویش را اعلام کنند.
اما در باره تصمیم استاد سیاف مبنی بر بی طرفی ظاهری باید گفت که استاد سیاف از آنجا که به عنوان یکی از رهبران ارشد جهادی که سهم قابل توجهی در مبارزه و جنگ علیه شوروی سابق و سایرین داشت، برای خودش حرمت و جایگاه خاصی قائل می باشد.
از نظر سیاف، برای شخصیتی مانند ایشان که نام و آوازه وی در مبارزات و جنگها به مراتب بیشتر از امثال داکتر عبدالله و امثال ایشان، بر سر زبانها می باشد، نوعی افت شخصیتی و کسر شان می نماید تا در انتخابات ریاست جمهوری در زیر لوای کسی قرار بگیرد که آن شخص، حکم سرباز و عسکر وی را دارد!.
این از ظاهر قضیه؛ اما درون و باطن قضیه گویای سر و راز دیگری است و آن کنار آمدن شخص استاد سیاف و تیم همراه ایشان با تیم اصلاحات و همگرایی به رهبری داکتر عبدالله عبدالله است که اگر چه استاد سیاف با زبان قال، بدان معترف نشده و حتی اعلام بی طرفی در انتخابات دور دوم را کرده است؛ اما زبان حال استاد را مانند خود شان کسانی بهتر می دانند که فوت و فن سیاست را به زیرکی فرا گرفته اند.
به دو دلیل امثال استاد سیاف که در مسایل کلان کشور تاثیر گذارند، نمی توانند به معنی واقعی کلمه بی طرف بمانند. دلیل اول آنکه ایشان در دور نخست انتخابات بی طرف نبودند و دلیلی وجود ندارد که در دور دوم نسبت به سر نوشت مردم و کشورش و آنهم یک رهبر جهادی، بی طرف بماند.
دلیل دوم آنکه اگر ایشان نسبت به پیوستن اعضای تیم خویش به تیم داکتر عبدالله، مخالفت و یا ملاحظه ای می داشتند، محال بود به طرفدارانش اجازه دهد تا با تیم اصلاحات و همگرایی، همراه و همگام شوند.
واقعیت آن است که استاد سیاف همراه با مشاورانش نشسته و سبک و سنگین کرده که از میان دو نامزد پیشتاز کدام یک به معیارها و ملاکهای ایشان و تیم شان نزدیک تر است و از آنجا که استاد سیاف و تیم ایشان به دلایل فکری و مبنایی، هیچ میانه و سنخیتی با تیم تحول و تداوم نمی بینند، ترجیح می دهند تا از باب خیرالموجودین، به تیم داکتر عبدالله نظر مساعد و مناسب داشته باشند.
صرف نظر از جنبه های درونی و باطنی قضیه، کنار آمدن استاد سیاف و تیم ایشان با امثال داکتر اشرف غنی احمد زی، از نظر ظاهری و بیرونی نیز استاد و همراهانش را زیر سوال جدی برده و به گونه غیر قابل جبرانی، ملوث و لکه دار می کرد که با شناختی که از استاد سیاف و همراهان ایشان وجود دارد، به هیچ نوحی از انحا بدان راضی نمی شدند.
بنا بر این، هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت و قطعاً استاد سیاف نیز از ما گله مند نمی شود که اگر ادعا کنیم که با پیوستن تیم ایشان به تیم اصلاحات و همگرایی، داکتر عبدالله و یاران انتخاباتی اش، این بار و در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، شخصِ رهبرِ جهاد و مقاومت، استاد عبدالرب رسول سیاف را نیز در کنار خویش خواهد داشت.
با پیوستن اعضای تیم استاد سیاف به تیم اصلاحات و همگرایی، تنها دو تن از نامزدان ششگانه باقی مانده اند که تا کنون اعلام موضع رسمی نکرده اند که یکی از آنها قطب الدین هلال و دیگری هدایت امین ارسلا می باشد.
در اطلاعیه تیم انتخاباتی استاد سیاف مبنی بر پیوستن اعضای آن به تیم اصلاحات و همگرایی، چنین آمده است:"
اعضای تیم عبدالرب رسول سیاف با مشورت های درونتیمی تصمیم گرفته اند که در دور دوم انتخابات به تیم اصلاحات و همگرایی به رهبری عبدالله عبدالله بپیوندند.
حاجی محمد داود کلکانی؛ یکی از اعضای ستاد انتخاباتی استاد عبد رب الرسول سیاف، با تایید این مطلب به رسانه ها گفته است که استاد سیاف به عنوان یک رهبر جهادی، تصمیم گرفته است که شخصا در انتخابات بیطرف باقی بماند.
وی افزود:«جناب سیاف یک فضای رای گیری را در درون تیم اش به وجود آورد که براساس آن اعضای تیم استاد سیاف تصمیم گرفتند که به داکتر عبدالله عبدالله بپیوندند.»
به گفته محمد داود کلکانی، معاونین این تیم نیز در کنار عبدالله عبدالله خواهند ایستاد.
آقای کلکانی دلیل پیوستن به تیم اصلاحات و همگرایی را وجود محورهای مشترک در این دو تیم عنوان کرد."
با پیوستن تیم استاد سیاف به تیم اصلاحات و همگرایی، پیش بینی می شود که دو تن از نامزدان باقی مانده نیز به زودی موضع خویش را مشخص نموده و به احتمال قوی از داکتر عبدالله حمایت خویش را اعلام کنند.
اما در باره تصمیم استاد سیاف مبنی بر بی طرفی ظاهری باید گفت که استاد سیاف از آنجا که به عنوان یکی از رهبران ارشد جهادی که سهم قابل توجهی در مبارزه و جنگ علیه شوروی سابق و سایرین داشت، برای خودش حرمت و جایگاه خاصی قائل می باشد.
از نظر سیاف، برای شخصیتی مانند ایشان که نام و آوازه وی در مبارزات و جنگها به مراتب بیشتر از امثال داکتر عبدالله و امثال ایشان، بر سر زبانها می باشد، نوعی افت شخصیتی و کسر شان می نماید تا در انتخابات ریاست جمهوری در زیر لوای کسی قرار بگیرد که آن شخص، حکم سرباز و عسکر وی را دارد!.
این از ظاهر قضیه؛ اما درون و باطن قضیه گویای سر و راز دیگری است و آن کنار آمدن شخص استاد سیاف و تیم همراه ایشان با تیم اصلاحات و همگرایی به رهبری داکتر عبدالله عبدالله است که اگر چه استاد سیاف با زبان قال، بدان معترف نشده و حتی اعلام بی طرفی در انتخابات دور دوم را کرده است؛ اما زبان حال استاد را مانند خود شان کسانی بهتر می دانند که فوت و فن سیاست را به زیرکی فرا گرفته اند.
به دو دلیل امثال استاد سیاف که در مسایل کلان کشور تاثیر گذارند، نمی توانند به معنی واقعی کلمه بی طرف بمانند. دلیل اول آنکه ایشان در دور نخست انتخابات بی طرف نبودند و دلیلی وجود ندارد که در دور دوم نسبت به سر نوشت مردم و کشورش و آنهم یک رهبر جهادی، بی طرف بماند.
دلیل دوم آنکه اگر ایشان نسبت به پیوستن اعضای تیم خویش به تیم داکتر عبدالله، مخالفت و یا ملاحظه ای می داشتند، محال بود به طرفدارانش اجازه دهد تا با تیم اصلاحات و همگرایی، همراه و همگام شوند.
واقعیت آن است که استاد سیاف همراه با مشاورانش نشسته و سبک و سنگین کرده که از میان دو نامزد پیشتاز کدام یک به معیارها و ملاکهای ایشان و تیم شان نزدیک تر است و از آنجا که استاد سیاف و تیم ایشان به دلایل فکری و مبنایی، هیچ میانه و سنخیتی با تیم تحول و تداوم نمی بینند، ترجیح می دهند تا از باب خیرالموجودین، به تیم داکتر عبدالله نظر مساعد و مناسب داشته باشند.
صرف نظر از جنبه های درونی و باطنی قضیه، کنار آمدن استاد سیاف و تیم ایشان با امثال داکتر اشرف غنی احمد زی، از نظر ظاهری و بیرونی نیز استاد و همراهانش را زیر سوال جدی برده و به گونه غیر قابل جبرانی، ملوث و لکه دار می کرد که با شناختی که از استاد سیاف و همراهان ایشان وجود دارد، به هیچ نوحی از انحا بدان راضی نمی شدند.
بنا بر این، هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت و قطعاً استاد سیاف نیز از ما گله مند نمی شود که اگر ادعا کنیم که با پیوستن تیم ایشان به تیم اصلاحات و همگرایی، داکتر عبدالله و یاران انتخاباتی اش، این بار و در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری، شخصِ رهبرِ جهاد و مقاومت، استاد عبدالرب رسول سیاف را نیز در کنار خویش خواهد داشت.
مولف : سیدفاضل محجوب