رییس جمهور دستاوردهای کشور در امور مربوط به زنان در ۱۲ سال گذشته را ارزنده توصیف کرد و گفت که زمینه رشد زنان در کشور فراهم شده و در حال حاضر دختران در نقاط دورافتاده کشور نیز از حق تعلیم و تربیه برخوردار هستند.
رئیس جمهور وضعیت زنان را رو به رشد خواند و تصریح کرد که افغانستان دیگر به گذشته بازنمی گردد و مردم ما تنها یک راه دارند و آن ترقی و پیشرفت است.
حامد کرزی تنها راه رسیدن به این خواسته ها را برداشتن گام های استوار و سرعت عمل در کسب تعلیم و تربیه عنوان کرد.
به باور وی، هنوز هم خشونت علیه زنان در افغانستان مانند سایر کشورها وجود دارد؛ اما خواست ما این است که خشونت علیه زنان را در کشور محو و ریشه کن سازیم .
وی با خطاب به مردانی که علیه زنان خشونت می کنند گفت که اگر مردان زور دارند، در مقابل امریکا ایستادگی کنند و برای پیشرفت و ترقی کشور تلاش نمایند.
کرزی از زنان کشور خواست تا پروسه انتخابات سهم فعال داشته باشند.
ناظران اما می گویند که سخنان رییس جمهور «زیبا» بود؛ اما هر سخن زیبایی نمی تواند حقیقت را نشان دهد و واقعیت های موجود را تغییر دهد.
آقای کرزی همچنان به مکتب رفتن دختران را یک دستاورد بزرگ در راستای حقوق زن می داند و معتقد است که این نشانه رشد زنان است؛ اما در این راستا به مسمومیت های گسترده در برخی از ولایات از جمله کابل که هیچگاه دلیل آن مشخص نشد و نیز اسیدپاشی های بیرحمانه اشاره ای نشد.
آقای کرزی همچنین به این مساله اشاره ای نکرد که آیا دختران دایکندی با دختران کابل از یک نوع امکانات آموزشی برخوردار هستند یانه و اگر نیستند، ریشه و عامل این بی عدالتی در کجاست و چه کاری برای مبارزه با آن انجام شده است.
در این شکی نیست که تعلیم و تریبه اساس پیشرفت و شاه کلید فرهنگ سازی و بسترسازی برای بنیادی کردن یک ارزش یا ضد ارزش فرهنگی و اجتماعی و چه بسا سیاسی است؛ اما سوال این است که آیا دولت آقای کرزی در ۱۳ سال گذشته، در این راستا موفق عمل کرده است؟
این دلیل نمی شود که اکنون میلیون ها دختر و پسر به مکتب می روند و این دستاورد بزرگی برای وزارت معارف کشور است. رفتن این تعداد دانش آموز به مکتب، تنها کمیت را نشان می دهد؛ اما آیا افزایش در کمیت، به معنای بهبود کیفیت هم هست؟
در نقاط مختلف کشور حتی در ولایات امن، مکاتبی وجود دارد که طی این سال ها، حتی یکبار هم هیات های وزارت معارف به آن مراجعه نکرده و مشخص نیست که در آنجا چه می گذرد.
فاروق وردک وزیر معارف به تازگی اعلام کرد که در حدود ۵۰ درصد از مکاتب کشور اساسا ساختمان ندارند و دانش آموزان مجبور هستند در فضای باز درس بخوانند. سهم دختران از این محرومیت به مراتب بیشتر است؛ زیرا آنها در معرض آسیب های بیشتری قرار دارند؛ بنابراین صرف تکیه بر آمارهای بزرگ نمی تواند نشانه موفقیت در یک زمینه باشد.
نهادهای مختلف دولتی و غیر دولتی در راستای مداوای ستاره؛ زن قربانی خشونت در هرات، اعلام آمادگی کردند؛ اما هیچکس نمی تواند این مساله را به حساب پیشرفت وضعیت حقوق زن بگذارد؛ زیرا ستاره های نوعی دیگری هستند که دولت آقای کرزی اصلا از وضعیت آنها خبر ندارد و کاری برای آنها نکرده است.
بزرگداشت از روز زن به عنوان یک مناسبت تقویمی خوب است؛ اما این امر نباید برای ان جی اوهای غارتگر، زمینه های چپاول بیشتر دارایی های ملی را فراهم کند و سفارتخانه های خارجی را به ایجاد پروژه های استعماری با استفاده از تامین حقوق زن تشویق نماید.
روز زن زمانی معنا دارد که تمامی شب زدگانی که از زن و حقوق او حرف می زنند، ذلت و محرومیت و مظلومیت و سکوت تاریخی زن در جامعه افغانستان را زندگی کرده و تمامی روزها را روزهای زندگی زنان کنند.
روز زن، اعطای حق انسانی به همه زنان ساده روستایی است که نه در سالن های کانسرت ستاره افغان و کابل فشن و دیگر برنامه های ضد ارزشی رسانه های غربگرا؛ بلکه با حفظ حیا و عفت و اصالت دینی و فرهنگی اش، فراموش شده ترین قشر این جامعه به حساب می آیند و از نظر کسانی که روز زن را گرامی می دارند نه تنها زن که حتی آدم هم محسوب نمی شوند.
از کدام روز زن حرف می زنیم؟
رئیس جمهور وضعیت زنان را رو به رشد خواند و تصریح کرد که افغانستان دیگر به گذشته بازنمی گردد و مردم ما تنها یک راه دارند و آن ترقی و پیشرفت است.
حامد کرزی تنها راه رسیدن به این خواسته ها را برداشتن گام های استوار و سرعت عمل در کسب تعلیم و تربیه عنوان کرد.
به باور وی، هنوز هم خشونت علیه زنان در افغانستان مانند سایر کشورها وجود دارد؛ اما خواست ما این است که خشونت علیه زنان را در کشور محو و ریشه کن سازیم .
وی با خطاب به مردانی که علیه زنان خشونت می کنند گفت که اگر مردان زور دارند، در مقابل امریکا ایستادگی کنند و برای پیشرفت و ترقی کشور تلاش نمایند.
کرزی از زنان کشور خواست تا پروسه انتخابات سهم فعال داشته باشند.
ناظران اما می گویند که سخنان رییس جمهور «زیبا» بود؛ اما هر سخن زیبایی نمی تواند حقیقت را نشان دهد و واقعیت های موجود را تغییر دهد.
آقای کرزی همچنان به مکتب رفتن دختران را یک دستاورد بزرگ در راستای حقوق زن می داند و معتقد است که این نشانه رشد زنان است؛ اما در این راستا به مسمومیت های گسترده در برخی از ولایات از جمله کابل که هیچگاه دلیل آن مشخص نشد و نیز اسیدپاشی های بیرحمانه اشاره ای نشد.
آقای کرزی همچنین به این مساله اشاره ای نکرد که آیا دختران دایکندی با دختران کابل از یک نوع امکانات آموزشی برخوردار هستند یانه و اگر نیستند، ریشه و عامل این بی عدالتی در کجاست و چه کاری برای مبارزه با آن انجام شده است.
در این شکی نیست که تعلیم و تریبه اساس پیشرفت و شاه کلید فرهنگ سازی و بسترسازی برای بنیادی کردن یک ارزش یا ضد ارزش فرهنگی و اجتماعی و چه بسا سیاسی است؛ اما سوال این است که آیا دولت آقای کرزی در ۱۳ سال گذشته، در این راستا موفق عمل کرده است؟
این دلیل نمی شود که اکنون میلیون ها دختر و پسر به مکتب می روند و این دستاورد بزرگی برای وزارت معارف کشور است. رفتن این تعداد دانش آموز به مکتب، تنها کمیت را نشان می دهد؛ اما آیا افزایش در کمیت، به معنای بهبود کیفیت هم هست؟
در نقاط مختلف کشور حتی در ولایات امن، مکاتبی وجود دارد که طی این سال ها، حتی یکبار هم هیات های وزارت معارف به آن مراجعه نکرده و مشخص نیست که در آنجا چه می گذرد.
فاروق وردک وزیر معارف به تازگی اعلام کرد که در حدود ۵۰ درصد از مکاتب کشور اساسا ساختمان ندارند و دانش آموزان مجبور هستند در فضای باز درس بخوانند. سهم دختران از این محرومیت به مراتب بیشتر است؛ زیرا آنها در معرض آسیب های بیشتری قرار دارند؛ بنابراین صرف تکیه بر آمارهای بزرگ نمی تواند نشانه موفقیت در یک زمینه باشد.
نهادهای مختلف دولتی و غیر دولتی در راستای مداوای ستاره؛ زن قربانی خشونت در هرات، اعلام آمادگی کردند؛ اما هیچکس نمی تواند این مساله را به حساب پیشرفت وضعیت حقوق زن بگذارد؛ زیرا ستاره های نوعی دیگری هستند که دولت آقای کرزی اصلا از وضعیت آنها خبر ندارد و کاری برای آنها نکرده است.
بزرگداشت از روز زن به عنوان یک مناسبت تقویمی خوب است؛ اما این امر نباید برای ان جی اوهای غارتگر، زمینه های چپاول بیشتر دارایی های ملی را فراهم کند و سفارتخانه های خارجی را به ایجاد پروژه های استعماری با استفاده از تامین حقوق زن تشویق نماید.
روز زن زمانی معنا دارد که تمامی شب زدگانی که از زن و حقوق او حرف می زنند، ذلت و محرومیت و مظلومیت و سکوت تاریخی زن در جامعه افغانستان را زندگی کرده و تمامی روزها را روزهای زندگی زنان کنند.
روز زن، اعطای حق انسانی به همه زنان ساده روستایی است که نه در سالن های کانسرت ستاره افغان و کابل فشن و دیگر برنامه های ضد ارزشی رسانه های غربگرا؛ بلکه با حفظ حیا و عفت و اصالت دینی و فرهنگی اش، فراموش شده ترین قشر این جامعه به حساب می آیند و از نظر کسانی که روز زن را گرامی می دارند نه تنها زن که حتی آدم هم محسوب نمی شوند.
از کدام روز زن حرف می زنیم؟