از چند سالی به این سو جهان اسلام با پدیده نابهنجاری مواجه شده بنام تروریزم. اگر چه این پدیده و متولیان و پیروان آن، نمی پذیرند که تروریست باشند و ادعا دارند که تمامی فعالیتها و اقدامات آنان در جهان اسلام، بر اساس موازین و معیارهای دین مبین اسلام، بوده و در واقع آنان مدافع واقعی اسلام و قرآن و آموزه های دینی در جوامع اسلامی اند.
سرسلسله این حرکتهای افراطی در جهان اسلام، وهابیت و سلفیت تکفیری است. این سلسله که از سوی کشورهای عربی به خصوص عربستان و قطر، حمایت مادی و معنوی می شود، مشکل عمده ای را در جهان اسلام خلق کرده اند. ویژگی بارز و عمده این بینش افراطی و انحرافی، کافر و مشرک دانستن تمامی فرق اسلامی و مومن و موحد فرض کردن وهابیت سلفی می باشد.
این بینش به واقع برای جهان اسلام ویرانگر و خطرآفرین شده است؛ به گونه ای که بسیاری از علما و اندیشمندان دلسوز و آگاه جامعه اسلامی، بینش تکفیری و تشریکی در میان امت اسلامی را به سرطان بدخیم و کشنده ای تشبیه می کنند که با حمایتهای مادی و معنوی رژیمهایی چون آل سعود و دولت قطر و دیگران، ریشه در فکر و ذهن بسیاری از جوانان معصوم و مسلمان بسیاری از کشورهای اسلامی، دوانده است.
با وجود این بینش و حضور امریکا و غرب در جهان اسلام، آرامش و ثبات عملاً از برخی از سرزمینهای اسلامی رخت بربسته و به جای آن، خون و آتش و ویرانی، کشورهای اسلامی را فراگرفته است. امریکا و غرب با کمک دولتهای حامی افراطیت، توانسته اند بر بیشتر کشورهای اسلامی، چتر دخالت و نفوذ خویش را بیشتر از پیش پهن و گسترده بدارند.
در ازای این خدمت صادقانه رژیمهای فسیل شده عربی، امریکا و غرب نیز کاری به کار آنان نداشته و بسیاری از دولتهای دیکتاتور و جائر عربی را از رعایت بسیاری از گزینه های ادعایی چون حقوق بشر، آزادی بیان و حقوق زن و امثال ذالک، معاف کرده اند و به همین دلیل است که حاکمان تاریخ گذشته سرزمینهای عربی، با خاطری آرام و خیالی آسوده، هر صدای آزادی خواهانه و حق طلبانه در کشورهای شان را با وحشیانه ترین شیوه ها، در نطفه خفه می کنند و کسی هم نیست از تکه داران حقوق بشر و آزادی بیان که حتی بسیار نرم و محترمانه از آنان بپرسند که چرا این کار را می کنند!.
امریکا و غرب نه تنها سران مسخ شده ی کشورهای عربی را مورد سوال و مواخذه قرار نمی دهند که در تمامی موارد برخوردهای غیر دموکراتیک و انسانی با ملتهای شان، جانب آنان را گرفته و جانانه از آن ستم پیشگان دفاع هم می کنند!. نمونه های این شیوه برخورد غیر متمدنانه و ظالمانه امریکا و غرب را در بسیاری از کشورها و ملتهای غیر همسو با آنان، به روشنی مشاهده می کنیم.
کشور و ملتهایی چون فلسطین، بحرین، عراق، ایران، سوریه و اخیراً مصر، نقطه های روشن و برجسته برخورد دوگانه امریکا و غرب و دوستان عربی آنان، با مفاهیمی چون دموکراسی و آزادی بیان و سایر گزینه های ادعایی آنان است.
جالب است که امریکا و غرب و همکاران خائن عربی- منطقه ای آنان، از تروریستان وحشی و آدم کش در سوریه دفاع کرده و آنان را مبارزان راه آزادی و دموکراسی می دانند؛ اما همین منادیان دروغین آزادی های انسانی، حزب الله لبنان را که به دفاع مشروع از خاک و سرزمین خویش در برابر تجاوزهای مکرر اسرائیل برخاسته و برای سرکوب تروریستها و سلفی های وحشی به سوریه نیرو اعزام کرده است را تروریست خوانده و نام آن را در لیست سیاه خویش قرار می دهند!!!.
امریکا و غرب و عمال منطقه ای آنان به این هم بسنده نکرده و در این شب و روزها، امنیت جانی، مکانی و ذهنی مردم بی گناه لبنان را نیز نشانه گرفته و این بار در صدد برآمده اند تا آتش جنگهای مذهبی و فرقه ای در لبنان را نیز شعله ور کنند.
اما رهبر حزب الله لبنان سید حسن نصرالله نسبت به هر گونه عکس العمل غیر مسئولانه در ربطِ به انفجار شدید در ضاحیه جنوب لبنان، به مردم لبنان اعم از شیعه و سنی، هشدار داد تا مبادا فریب نقشه دشمن را بخورند و چنانچه دشمنان آرامش و ثبات لبنان، می خواهند به جان هم بیفتند و لبنان را به پرتگاه نزدیک کنند.
سید حسن نصرالله در بخشی از سخنانش گفت:" گروه هاي جنايتكار، مزدوران سرويس هاي اطلاعاتي امريكا و اسرائيل هستند و هيچ برنامه اي بجز قتل و جنايت ندارند.
كساني كه مردم لبنان را مي كشند، نه سني هستند، نه شيعه و نه عرب؛ بلكه جنايتكاران مزدور و بي دين و ايمان هستند. نگراني ما آن است که برخي افراد در واکنش به این انفجارها، به انجام كارهاي نسنجيده دست بزنند که نتیجه آن بروز فتنه در لبنان است. یکی از پاسخ های ما به این انفجار این است که تعداد رزمندگان خود در برابر تروریست های حاضر در سوریه را دو برابر خواهیم کرد."
به هر تقدیر، این تنها حزب الله لبنان نیست که در تیررس اتهامات واهی و دروغین امریکا و شرکای غربی- عربی آن قرار دارد؛ بلکه هر ملت آزاده و جسوری که آقایی و سروری آنان را نپذیرند و در برابر زورگویی ها و ستمهای آنان، قدعلم کنند، از دید آنان، یاغی و طاغی و شورشگراند.
برعکس، هر دولت و ملتی هم که سر تعظیم و تسلیم در مقابل آنان خم کرده و مصالح و منافع دولت و مردم خویش را قربانی خوشامد و بدآمد آنان بکند، از دیدگاه امریکا و غرب و عوامل منطقه ای آنان، انسانهای دموکرات، متمدن و شایسته اند!.
سرسلسله این حرکتهای افراطی در جهان اسلام، وهابیت و سلفیت تکفیری است. این سلسله که از سوی کشورهای عربی به خصوص عربستان و قطر، حمایت مادی و معنوی می شود، مشکل عمده ای را در جهان اسلام خلق کرده اند. ویژگی بارز و عمده این بینش افراطی و انحرافی، کافر و مشرک دانستن تمامی فرق اسلامی و مومن و موحد فرض کردن وهابیت سلفی می باشد.
این بینش به واقع برای جهان اسلام ویرانگر و خطرآفرین شده است؛ به گونه ای که بسیاری از علما و اندیشمندان دلسوز و آگاه جامعه اسلامی، بینش تکفیری و تشریکی در میان امت اسلامی را به سرطان بدخیم و کشنده ای تشبیه می کنند که با حمایتهای مادی و معنوی رژیمهایی چون آل سعود و دولت قطر و دیگران، ریشه در فکر و ذهن بسیاری از جوانان معصوم و مسلمان بسیاری از کشورهای اسلامی، دوانده است.
با وجود این بینش و حضور امریکا و غرب در جهان اسلام، آرامش و ثبات عملاً از برخی از سرزمینهای اسلامی رخت بربسته و به جای آن، خون و آتش و ویرانی، کشورهای اسلامی را فراگرفته است. امریکا و غرب با کمک دولتهای حامی افراطیت، توانسته اند بر بیشتر کشورهای اسلامی، چتر دخالت و نفوذ خویش را بیشتر از پیش پهن و گسترده بدارند.
در ازای این خدمت صادقانه رژیمهای فسیل شده عربی، امریکا و غرب نیز کاری به کار آنان نداشته و بسیاری از دولتهای دیکتاتور و جائر عربی را از رعایت بسیاری از گزینه های ادعایی چون حقوق بشر، آزادی بیان و حقوق زن و امثال ذالک، معاف کرده اند و به همین دلیل است که حاکمان تاریخ گذشته سرزمینهای عربی، با خاطری آرام و خیالی آسوده، هر صدای آزادی خواهانه و حق طلبانه در کشورهای شان را با وحشیانه ترین شیوه ها، در نطفه خفه می کنند و کسی هم نیست از تکه داران حقوق بشر و آزادی بیان که حتی بسیار نرم و محترمانه از آنان بپرسند که چرا این کار را می کنند!.
امریکا و غرب نه تنها سران مسخ شده ی کشورهای عربی را مورد سوال و مواخذه قرار نمی دهند که در تمامی موارد برخوردهای غیر دموکراتیک و انسانی با ملتهای شان، جانب آنان را گرفته و جانانه از آن ستم پیشگان دفاع هم می کنند!. نمونه های این شیوه برخورد غیر متمدنانه و ظالمانه امریکا و غرب را در بسیاری از کشورها و ملتهای غیر همسو با آنان، به روشنی مشاهده می کنیم.
کشور و ملتهایی چون فلسطین، بحرین، عراق، ایران، سوریه و اخیراً مصر، نقطه های روشن و برجسته برخورد دوگانه امریکا و غرب و دوستان عربی آنان، با مفاهیمی چون دموکراسی و آزادی بیان و سایر گزینه های ادعایی آنان است.
جالب است که امریکا و غرب و همکاران خائن عربی- منطقه ای آنان، از تروریستان وحشی و آدم کش در سوریه دفاع کرده و آنان را مبارزان راه آزادی و دموکراسی می دانند؛ اما همین منادیان دروغین آزادی های انسانی، حزب الله لبنان را که به دفاع مشروع از خاک و سرزمین خویش در برابر تجاوزهای مکرر اسرائیل برخاسته و برای سرکوب تروریستها و سلفی های وحشی به سوریه نیرو اعزام کرده است را تروریست خوانده و نام آن را در لیست سیاه خویش قرار می دهند!!!.
امریکا و غرب و عمال منطقه ای آنان به این هم بسنده نکرده و در این شب و روزها، امنیت جانی، مکانی و ذهنی مردم بی گناه لبنان را نیز نشانه گرفته و این بار در صدد برآمده اند تا آتش جنگهای مذهبی و فرقه ای در لبنان را نیز شعله ور کنند.
اما رهبر حزب الله لبنان سید حسن نصرالله نسبت به هر گونه عکس العمل غیر مسئولانه در ربطِ به انفجار شدید در ضاحیه جنوب لبنان، به مردم لبنان اعم از شیعه و سنی، هشدار داد تا مبادا فریب نقشه دشمن را بخورند و چنانچه دشمنان آرامش و ثبات لبنان، می خواهند به جان هم بیفتند و لبنان را به پرتگاه نزدیک کنند.
سید حسن نصرالله در بخشی از سخنانش گفت:" گروه هاي جنايتكار، مزدوران سرويس هاي اطلاعاتي امريكا و اسرائيل هستند و هيچ برنامه اي بجز قتل و جنايت ندارند.
كساني كه مردم لبنان را مي كشند، نه سني هستند، نه شيعه و نه عرب؛ بلكه جنايتكاران مزدور و بي دين و ايمان هستند. نگراني ما آن است که برخي افراد در واکنش به این انفجارها، به انجام كارهاي نسنجيده دست بزنند که نتیجه آن بروز فتنه در لبنان است. یکی از پاسخ های ما به این انفجار این است که تعداد رزمندگان خود در برابر تروریست های حاضر در سوریه را دو برابر خواهیم کرد."
به هر تقدیر، این تنها حزب الله لبنان نیست که در تیررس اتهامات واهی و دروغین امریکا و شرکای غربی- عربی آن قرار دارد؛ بلکه هر ملت آزاده و جسوری که آقایی و سروری آنان را نپذیرند و در برابر زورگویی ها و ستمهای آنان، قدعلم کنند، از دید آنان، یاغی و طاغی و شورشگراند.
برعکس، هر دولت و ملتی هم که سر تعظیم و تسلیم در مقابل آنان خم کرده و مصالح و منافع دولت و مردم خویش را قربانی خوشامد و بدآمد آنان بکند، از دیدگاه امریکا و غرب و عوامل منطقه ای آنان، انسانهای دموکرات، متمدن و شایسته اند!.
مولف : سیدآقا موسوی نژاد
