تاریخ انتشار :پنجشنبه ۱۷ عقرب ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۳۴
کد مطلب : 300194
انتخاب دوباره ترامپ؛ انتخابی از سر ناامیدی، نه امید!
نگاه روز/ انتخابات ریاست‌جمهوری در آمریکا به‌عنوان نمادی از دموکراسی و نقش مردم در تصمیم‌گیری‌ها همواره از سوی رسانه‌ها و سیاست‌مداران ایالات متحده با تأکید زیادی تبلیغ می‌شود، اما واقعیت پشت پرده چیزی متفاوت از آنچه نشان داده می‌شود، است. بازگشت ترامپ به عرصه سیاست، به معنای ظهور یک امید جدید برای آمریکایی‌ها نیست؛ بلکه بیشتر نمادی از ناامیدی از عملکرد دموکرات‌ها و عدم وجود گزینه‌ای مطلوب است. این مقاله به تحلیل ابعاد این ناامیدی، واقعیت‌های ساختار انتخاباتی آمریکا، وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم، و تأثیر تهدیدات ترامپ بر افغانستان تحت حاکمیت طالبان می‌پردازد.
تجربه فاجعه‌بار ترامپ و انتخاب مجدد از سر ناامیدی
آمریکایی‌ها چهار سال پیش به دلیل تجربه ریاست‌جمهوری ترامپ، او را کنار گذاشتند و به امید تغییر و بهبود اوضاع به دموکرات‌ها روی آوردند. اما پس از گذشت چهار سال از دولت دموکرات‌ها، بسیاری از مردم آمریکا احساس می‌کنند که در انتخاب بین بد و بدتر قرار گرفته‌اند. واقعیت این است که اکثریت مردم در این کشور با گزینه‌های بهتری مواجه نیستند و همیشه بین دو انتخابی که هر دو نقاط ضعف خاص خود را دارند، مجبور به انتخاب هستند. ترامپ که با رفتارهای ناهنجار، سیاست‌های جنجالی و رویکردهای غیرمنطقی در سطح داخلی و بین‌المللی شناخته می‌شود، شاید اکنون دوباره گزینه‌ای برای برخی از مردم آمریکا به نظر بیاید؛ اما نه به خاطر امید، بلکه از سر ناامیدی و اعتراض به ناکارآمدی‌های دولت فعلی.
 
نقش الکترال‌ها؛ قدرت مردم یا قدرت نخبگان؟
یکی از ادعاهای اصلی سیاست‌مداران آمریکایی، نقش پررنگ مردم در انتخابات است؛ اما حقیقت این است که در سیستم انتخاباتی آمریکا، رئیس‌جمهور به‌طور مستقیم توسط مردم انتخاب نمی‌شود. آنچه در نهایت سرنوشت انتخابات را تعیین می‌کند، رأی الکترال‌ها است، یعنی یک نهاد غیرمستقیم که با آرای عمومی تفاوت دارد. این سیستم الکترال، بارها و بارها به نفع نخبگان و صاحبان قدرت عمل کرده است و در برخی موارد، حتی منجر به انتخاب فردی شده است که تعداد رأی کمتری از مردم را داشته باشد. این سیستم ساختاریافته باعث شده است که مردم به نوعی از تصمیم‌گیری مستقیم در مورد سرنوشت سیاسی خود محروم شوند و فقط نقش فرعی در انتخابات داشته باشند. این مسئله، ادعای آمریکا درباره دموکراسی واقعی را به چالش می‌کشد و نشان می‌دهد که حاکمیت مردم در این کشور تنها در حد یک شعار است.
 
بحران معیشتی؛ واقعیتی تلخ برای مردم آمریکا
رسانه‌های آمریکا همواره تصویری از یک جامعه مرفه و پیشرفته به نمایش می‌گذارند، اما شرایط واقعی بسیاری از شهروندان این کشور به‌گونه‌ای دیگر است. بحران‌های اقتصادی، بیکاری، افزایش هزینه‌های زندگی و نابرابری‌های اقتصادی در حال حاضر زندگی را برای مردم آمریکا دشوار کرده است. بسیاری از مردم آمریکا با مشکل دسترسی به مسکن، خدمات درمانی و حتی تأمین نیازهای اولیه روبرو هستند. این مشکلات اقتصادی و اجتماعی نشان‌دهنده وضعیت معیشتی نابسامان در این کشور است و برخلاف تبلیغات رسانه‌ای، آمریکایی‌ها در شرایط معیشتی سختی به سر می‌برند. این امر، نارضایتی عمومی را افزایش داده و به کاهش اعتماد مردم به نظام حاکم منجر شده است.
 
حمله به کنگره؛ نمادی از بحران دموکراسی و افراط‌گرایی سیاسی
یکی از لحظات بحرانی و تعیین‌کننده در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، حمله به کنگره آمریکا در تاریخ 6 جنوری 2021 بود. در این روز، صدها نفر از حامیان ترامپ به تحریک او و در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری 2020، به ساختمان کنگره حمله کردند. این حمله نه تنها امنیت داخلی آمریکا را به چالش کشید، بلکه دموکراسی این کشور را نیز در معرض آزمون‌های جدی قرار داد. ترامپ که ادعا می‌کرد انتخابات تقلبی بوده، این حمله را به‌عنوان ابزاری برای فشار به کنگره و به چالش کشیدن نتایج انتخابات دید. حمله به کنگره، علاوه بر به وجود آوردن شکاف‌های عمیق‌تر در جامعه آمریکا، نشان‌دهنده افراط‌گرایی و رفتارهای رادیکال در سیاست‌های این کشور بود.
 
تهدید ترامپ علیه بایدن و آینده امارت اسلامی افغانستان؛ پیروزی طالبان، شکست آمریکا!
پیروزی امارت اسلامی در پس‌گیری قدرت و خروج آشفته آمریکا از افغانستان، برای ایالات متحده تحقیرآمیز و برای این جریان، نمادی از استقلال و اقتدار بود. ترامپ بارها دولت بایدن را به ضعف و ناتوانی در سیاست خارجی متهم کرده و خروج بی‌برنامه از افغانستان را شکستی بزرگ برای آمریکا و پیروزی برای طالبان دانسته است. از نگاه ترامپ، این عقب‌نشینی نه‌تنها اعتبار جهانی آمریکا را خدشه‌دار کرد، بلکه امارت اسلامی را به‌عنوان نیرویی مستقل و رسمی در افغانستان تثبیت کرد و نشان داد که ایالات متحده، با همه قدرت نظامی و سیاسی، نتوانست بر اراده طالبان چیره شود.
ترامپ در صورت بازگشت به قدرت، احتمالاً سیاست‌های شدیدتری در قبال امارت اسلامی اتخاذ خواهد کرد، از فشارهای اقتصادی گرفته تا ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای علیه آن؛ اما امارت اسلامی اگر با کشورها و قدرت‌های منطقه وارد تعامل سازنده شود و به سوی تشکیل یک حکومت فراگیر گام بردارد، می‌توانند تهدیدات ترامپ را بی‌اثر کرده و مصونیت بیشتری در برابر فشارهای احتمالی آمریکا به دست آورد.
قطعا ترامپ با توجه به انتقادهای صریح و روشنی که در مورد نحوه خروج ننگین امریکا از افغانستان در طول سال های گذشته داشت، به خصوص سنگین و سخت تمام شدن ترک پایگاه بزرگ این کشور در بگرام، و ادعای او در مورد حضور چین در این پایگاه، تلاش خواهد کرد زمینه پس‌گیری این پایگاه و حضور مجدد نظامی در افغانستان را هرچند محدود فراهم کند.
 
نتیجه‌گیری
انتخاب دوباره ترامپ در مقام ریاست‌جمهوری آمریکا، انتخابی از سر ناامیدی برای مردم این کشور است؛ ناامیدی از عملکرد دموکرات‌ها و سیستم انتخاباتی که رأی مردم را تحت‌الشعاع تصمیمات نخبگان قرار می‌دهد. واقعیت این است که آمریکایی‌ها همواره با انتخابی محدود و دشوار روبه‌رو هستند و وضعیت معیشتی نیز با آنچه در رسانه‌ها تبلیغ می‌شود، تفاوت زیادی دارد.
از سوی دیگر، با تهدیدات ترامپ در مورد سیاست خارجی، به‌ویژه خروج بایدن از افغانستان، امارت اسلامی در صورت عدم تعامل سازنده با کشورها و قدرت‌های منطقه، با چالش‌های بیشتری در آینده مواجه خواهد شد.
https://avapress.net/vdceo78xejh87zi.b9bj.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما