سیدضامنعلی چاوشی/ ظلمات و تاریکی ممکن است بخش زیادی از جامعه را در بر بگیرد اما هیچگاه نمیتواند روزنههای نور الهی را خاموش کند. همین فراگیری ظلمات در جامعه میتواند به نوعی عامل بسترساز فراگیری نور شود. در جهانِ پیشا خمینی نیز مبانی مولد جور و ظلم در جوامع بشری مستولی و حاکم بود و سیطرهی هواهای شیطانی بر نفوس مسبب تولید ظلمات گردیده بود. با مسئله علی السویه دانستن و نفی سهم دیگران نیز نفی حق مالکیت و غاصبیت به صورت گسترده و وسیع در صد و ذیل جامعه موضوعیت یافته بود و در نتیجه، این وضعیت منتج به قباحت، شقاوت، قتل و قتال و غارت گردیده بود.
از این رو انسانهای مظلومی که حقشان غصب شده و مورد ظلم قرار گرفتهاند انتظار دارند تا انسان شایستهای مبتنی بر فطرت و عقل قیام کند و سیطرهی عقول بر نفوس را رقم زند و با برقراری عدالت، انصاف و قسط در مقابل ظلم و جور، مولد نور در لایهها و سطوح مختلف جوامع گردد.
جان آدمی نفحهای از ذات اقدس الهی است و هرگز در مواجهه با حقیقت از آن رویگدان نخواهد بود. لذا اباطیل ممکن است چند صباحی بتوانند چهرهی حق و حقیقت را بپوشانند اما به محض اینکه نورِ حقیقت بر جان آدمیان بتابد، عقل بر انفاس آنان حاکم میشود، چهرهی حقیقت غبارزدایی میگردد و نور بر قلوب خواهد تابید و ظلمات رخت خواهد بربست.
در این مختصات بود که حضرت امام خمینی (ره) با سازوکار فوق نور را در مقابل ظلمات عَلم کرد و حُسن، سعادت و غیرت را باز احیا نمود. آن امام بزرگوار بتهای ظلمات اعصار را شکست، ظلماتی که طی سالیان متمادی، در لابلای جوامع بشری انباشته شده و چنان وضع اجتماع را تیرهگون ساخته بود که انسانهای قرن چهاردهم، نگاهشان به کوچکترین کورسوی امید دوخته شده و تشنگی به عدالت، قسط، انصاف، حسن و سعادت به نقطه اوج خودش رسیده بود.
در حالی که دنیا را ظلمات و تاریکی فراگرفته بود، مردی از تبار صالحین، ابراهیموار تبر برداشت و بتهای عصر را شکست، موسیگونه عصا بر زمین انداخت و سحر ساحران را باطل کرد، مسیحادم تفکر دینی را بازاحیا نمود و با پیروی از آل الله عامل مبانی وحی گردید و وجودش مایهی خیرات و برکات و نهایتا مصداق آیه شریفهی «کوثر» قرار گرفت.
آن حضرت با اتکا به ذات اقدس الهی توحید را در مقابل تثلیث و ثنویت، و استقلال را در برابر استکثار و استکبار قد علم نمود. او که رحمت خدا بر او باد، به بشریت فهماند که میشود به جای اطاعت از هوای نفس، با پرستش الله بر مصاف مستکبرین رفت. وی به مسلمانان ثابت کرد که میتوان با محوریت خداوند محیط پیرامونی را خدایی ساخت و با خداییسازی آزاد شد و آزاده زندگی کرد. آن ذریه پاکان، بردگی را نفی و استقلایت را نهادینه نمود.
حضرت امام خمینی (ره) تطور و دگردیسی را در بن مایههای نحلههای فکری، اعتقادی، فرهنگی، سیاسی و حتی نظامی و اجتماعی به وجود آورد که امروزه آثار آن تحولات را در منطقه به صورت فعال میبینیم. از آن جمله است حمله غیورمردان یمنی به آیزنهاور آمریکا و همچنان موشکهای مجاهدان خستگی ناپذیر فلسطین به تلآویو صهیونیستی.
حضرت امام راحل (ره) محصور و محدود به جغرافیای خاص نماند. مبنای حرکت وی فطری بود. او با ایستادگی در برابر قدرتهای زورگوی آن زمان، روحیهی استکبارستیزی و انقلابیگری را در سراسر دنیا گسترش داد.
آغاز بیداری جامعه افغانستانی و مجاهدت مبارزان افغانستان علیه حکومت مزدور و کمونیستی را میتوان نزدیکترین و بااهمیتترین تاثیرپذیری ملتهای دیگر از اندیشه امام خمینی (ره) دانست. مردم سلحشور و حماسه آفرین کشور ما با تاسی از روحیه مبارزهطلب و خستگی ناپذیر امام راحل و با قوت ایمان راسخ و عقاید عمیق به ارزشهای دینی، بزرگترین قدرت جهان و منطقه را از پای درآوردند و باعث شکست و فروپاشی جماهیر شوروی گردیدند.