خبرگزاری صدای افغان(آوا) - نگاه روز: امام خمینی رفته است؛ اما میراث او به عنوان ایدئولوگ بی بدیل جنبش های انقلابی و آزادیخواه نه تنها در دنیای اسلام؛ بلکه در سراسر جهان، همچنان پا برجاست و نهضت های مبارز، جریان های جهادگر و مجاهدان راه خدا برای رهایی انسان از بند انسان به او و رهنمودهای جاودانه اش تمسک می کنند و توسل می جویند و از این رهگذر، راه رهایی را پی می گیرند.
سی و سومین سالگرد ارتحال غم انگیز مصلح بزرگ قرن حضرت امام خمینی(ره) در حالی فرامی رسد که قرن ما هنوز به او و راه روشناش نیاز دارد؛ توده های دربند و مظلوم و مستضعفی که برای رهایی و نجات از سلطه رژيم های طاغوتی، سیطره استکباری قدرت های استعماری و بیداد و بی عدالتی و ستمی که از سوی عوامل مزدور و دست نشانده بر آنان می رود، تقلا می کنند، بدون شک بیش از هر زمان دیگری به حضور امام خمینی یا ظهور کسی همتراز او نیاز دارند؛ کسی که صدایش برای مؤمنان و مستضعفان، پیام آور رهایی و آرامش و امنیت و اطمینان بود و برای ستمگران، آکنده از خشم و نفرت و انزجار و انگیزه برای مبارزه و انقلاب تا براندازی و پیروزی.
امام خمینی رفته است؛ اما میراث او به عنوان ایدئولوگ بی بدیل جنبش های انقلابی و آزادیخواه نه تنها در دنیای اسلام؛ بلکه در سراسر جهان، همچنان پا برجاست و نهضت های مبارز، جریان های جهادگر و مجاهدان راه خدا برای رهایی انسان از بند انسان به او و رهنمودهای جاودانه اش تمسک می کنند و توسل می جویند و از این رهگذر، راه رهایی را پی می گیرند.
امام خمینی به ملت های جهان آموخت که مبارزه و جهاد و انقلاب با ستمگران، رژیم های طاغوتی و قدرت های استکباری تا زمانی که آخرین رژيم های سرکوبگر و ضد مردم بر مردم حکومت می کنند، همیشه و در همه جا باید ادامه پیدا کند و این تنها راهی است که جهان ما را به ثبات و صلح و استقرار و امنیت و زندگی انسانی خواهد رساند.
او از معدود مصلحان معاصر بود که صدایش از قرنی که در آن ظهور کرد و زیست و درگذشت، فراتر رفت، پرده های ضخیم زمان را درید، همه آفاق را درنوردید، تمام مرزهای برساخته و موهوم و اعتباری سیاسی، جغرافیایی و طبقاتی را درهم شکست و تا اعماق اعصار نفوذ کرد و سرود سبز رهایی را در گوش همه انسان های در بند انسان زمزمه کرد و جهان را به جهادی بزرگ علیه تمامی نمادهای طاغوت و استکبار و استعمار و استبداد برانگیخت.
هم او بود که خود الگویی بی تکرار از رهبری مردمی بود؛ آنسان که امام بزرگ ما حضرت علی(ع) آموخته بود. امام خمینی هم شیعه صدیق و پیرو راستین امام علی(ع) بود و حکومت داری عادلانه و مبتنی بر دستورات اسلام را از او آموخته بود؛ کسی که هیچ احتیاجی به قدرت نمی دید و به جای آنکه تمام ارزش ها و اصول اش را برای بقای در قدرت به کار بگیرد – چیزی که فلسفه اصلی سیاست شیطنت آمیز مدرن است – قدرت را در خدمت ارزش های الهی و برقراری عدالت و استقرار دولتی مردمی و مبتنی بر اراده آزاد مردم قرار داده بود تا مستضعفان و محرومان و بی پناهان، خود را در آیینه قدرت ببینند، آن را از آن خودشان بدانند و از مدیران و مجریان و کارگزاران آن حساب بخواهند.
نیاز به چنین امام و ایدئولوگ و رهبری هرگز به پایان نمی رسد؛ زیرا جهان ما هنوز از ظلم و بیداد و ستم و سیاهی و بی عدالتی و جور و جهل و جنایت و فساد و فاشیزم رنج می برد و اراده ای شیطانی، مقدرات مسلط بر مناسبات انسانی جهان ما را اداره می کند.
در چنین شرایطی، توده های دربند و درمانده، بیش از هر چیزی نیازمند ظهور رهبری هستند که از دل توده برخاسته باشد، صدای آنان باشد و در سخن اش طمأنینه ای برآمده از ایمان و آٰرامش بی مثال یک مؤمن واقعی موج بزند؛ کسی که بی پروا بر سر همه ظالمان، فریاد برآورد و ملت های مستضعف را به قیام و جهاد و انقلاب علیه مستکبران و رژیم های طاغوتی برانگیزد.
بربنیاد همین نیاز است که هر سال مراسم یادبود درگذشت بی بازگشت آن امام، سوگ سیاهی است که بر دنیای ما مستولی می شود و بر رنج و محنت ملت هایی که همچنان در حسرت و تمنای صدای صلح آمیز او مانده اند می افزاید.