رقیه حسینی/ آمریکا و غرب از حاکمیت حکومتی با گرایش به اردوگاه شرق در منطقه حساس و استراتژیک خلیج فارس شدیدا نگران بودند. اسناد سفارت آمریکا در تهران به وضوح نشان میدهد که حزب بعث عراق بعد از قرارداد الجزایر و پس از سرکوب حزب کمونیست و قلع و قمع جریانهای مستقل انقلابی و نیروهای وابسته به شوروی در درون این حزب، که بنا به خواست صریح آمریکا به وقوع پیوست، تمایل خود را بیشتر به گسترش رابطه با آمریکا ابراز کرد.
همزمان با ریاست جمهوری کارتر، به ویژه از ماه جدی 1356، ارتباطات پنهان میان "صدام حسین" و مقامهای آمریکایی رو به افزایش نهاد، تا آنجا که حکومت "حسن البکر" به توصیه آمریکا، موجبات اخراج امام راحل و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را از عراق فراهم آورد. صدام حسین که در جریان کودتای 1968 میلادی رابطه حسن البکر و مقامهای آمریکایی بود، همچنان به ایفای نقش میپرداخت و آمریکاییها هم مرتبا او را در درون حزب بعث عراق تقویت میکردند.
در این دوران صدام حسین بعد از حسن البکر نفر دوم عراق به شمار میرفت و آمریکا او را برای رهبری عراق آماده میکرد. صدام حسین در طول فرمانروایی خود نه تنها جان صدها هزار عراقی را گرفت، بلکه جنایات بیشماری علیه کشورهای همسایه به ویژه ایران و کویت انجام داد. بعد از تمام شدن جنگ با ایران، صدام به بهانه اختلاف نفتی با کویت به این کشور حمله کرد، اما کشورهای عربی از حزب بعث حمایت نکردند. اشغال کویت توسط حزب بعث بحران بزرگ بینالمللی را به همراه داشت که به وجود آمدن ائتلاف 30 کشور آمریکایی شد. نیروهای این ائتلاف ارتش صدام را از کویت بیرون راندند. آمریکا و انگلیس این مساله را دستآویزی برای حمله به عراق و سرنگونی صدام حسین قرار دادند.
جرج بوش پدر، رئیسجمهور وقت آمریکا برای توجیه حمله به عراق برای از بین بردن سلاحهای کشتار جمعی و القاعده را در سال 2003 آغاز کرد و حمله به عراق به فرماندهی "تامی فرنکس"، جنرال آمریکایی با اسم رمز "عملیات آزادی عراق" آغاز شد. اشغال عراق توسط آمریکا با خروج آخرین تیپ رزمی آمریکایی در سال 2010 پایان یافت، اما چند هزار نیروی آمریکایی در عراق ماندگار شدند.
سیاست داخلی
عراق حوزهای است که رهبران سیاسی آن علاقه چندانی به نقشآفرینی آمریکا ندارند. بر این اساس، عراقیها در قدرت بیش از همه برای محروم کردن آمریکا از ابزارهای خود در عراق مصمم خواهند بود. اما در مقابل، آمریکا از تمام عناصر روابط خود با عراق به عنوان اهرمی برای وادار کردن عراقیها به انجام اقدامات ضروری و پر اهمیت منطبق با منافع حیاتی طولانی مدت خود استفاده خواهند کرد.
علما هم در عراق به شدت در سیاست داخلی و خارجی تاثیرگذار اند، به ویژه آیتالله سیستانی؛ که پس از درگذشت آیتالله خویی، مرجعیت اسلامی شیعیان عراق را بر عهده گرفت. او چهره با نفوذ حوزه های علمیه شیعه در این کشور به شمار میرود. وی افزون بر عراق، در پاکستان، افغانستان، عربستان، کشورهای خلیج فارس، شیعیان اروپا، آمریکا و ایران نیز مقلدانی دارد. حضرت آیت اللّه سیستانی در 15 جدی 1382 آمریکا را مجبور کرد تا در خصوص اصلاح طرح انتقال قدرت به مردم عراق اقدام کند. وی همچنین در دیدار با جلال طالبانی، رئیسجمهور وقت عراق عنوان کرد: "ما با ایجاد یک نظام مردم سالار در عراق مخالفتی نداریم، بلکه بر ضرورت ایجاد چنین نظامی تاکید هم میکنیم". آیتالله سیستانی اشغالگران را تحت فشار قرار داد تا در این کشور انتخابات آزاد برگزار کنند. اشغالگران در ابتدا با ادعای فراهم نبودن شرایط برای برگزاری انتخابات از انجام آن سر باز میزدند، ولی سرانجام با تظاهرات صد هزاری نفر مردم، با برگزاری انتخابات همگانی در جنوری 2004 میلادی موافقت میکنند.
این نشان دهنده میزان قدرت و نفوذ مرجعیت در عراق بود. در این دوره در سال 2020 هنوز شاهد حضور نیروهای چپاولگر آمریکایی در عراق هستیم. با اینکه ملت عراق و علما خواستار خروج نیروهای آمریکایی اند، اما امریکا قصد خارج شدن از خاک عراق و منطقه را ندارد و همچنان به سیطره و سلطه خود در منطقه ادامه میدهد و منطقه را بیثبات میکند.
همزمان با ریاست جمهوری کارتر، به ویژه از ماه جدی 1356، ارتباطات پنهان میان "صدام حسین" و مقامهای آمریکایی رو به افزایش نهاد، تا آنجا که حکومت "حسن البکر" به توصیه آمریکا، موجبات اخراج امام راحل و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران را از عراق فراهم آورد. صدام حسین که در جریان کودتای 1968 میلادی رابطه حسن البکر و مقامهای آمریکایی بود، همچنان به ایفای نقش میپرداخت و آمریکاییها هم مرتبا او را در درون حزب بعث عراق تقویت میکردند.
در این دوران صدام حسین بعد از حسن البکر نفر دوم عراق به شمار میرفت و آمریکا او را برای رهبری عراق آماده میکرد. صدام حسین در طول فرمانروایی خود نه تنها جان صدها هزار عراقی را گرفت، بلکه جنایات بیشماری علیه کشورهای همسایه به ویژه ایران و کویت انجام داد. بعد از تمام شدن جنگ با ایران، صدام به بهانه اختلاف نفتی با کویت به این کشور حمله کرد، اما کشورهای عربی از حزب بعث حمایت نکردند. اشغال کویت توسط حزب بعث بحران بزرگ بینالمللی را به همراه داشت که به وجود آمدن ائتلاف 30 کشور آمریکایی شد. نیروهای این ائتلاف ارتش صدام را از کویت بیرون راندند. آمریکا و انگلیس این مساله را دستآویزی برای حمله به عراق و سرنگونی صدام حسین قرار دادند.
جرج بوش پدر، رئیسجمهور وقت آمریکا برای توجیه حمله به عراق برای از بین بردن سلاحهای کشتار جمعی و القاعده را در سال 2003 آغاز کرد و حمله به عراق به فرماندهی "تامی فرنکس"، جنرال آمریکایی با اسم رمز "عملیات آزادی عراق" آغاز شد. اشغال عراق توسط آمریکا با خروج آخرین تیپ رزمی آمریکایی در سال 2010 پایان یافت، اما چند هزار نیروی آمریکایی در عراق ماندگار شدند.
سیاست داخلی
عراق حوزهای است که رهبران سیاسی آن علاقه چندانی به نقشآفرینی آمریکا ندارند. بر این اساس، عراقیها در قدرت بیش از همه برای محروم کردن آمریکا از ابزارهای خود در عراق مصمم خواهند بود. اما در مقابل، آمریکا از تمام عناصر روابط خود با عراق به عنوان اهرمی برای وادار کردن عراقیها به انجام اقدامات ضروری و پر اهمیت منطبق با منافع حیاتی طولانی مدت خود استفاده خواهند کرد.
علما هم در عراق به شدت در سیاست داخلی و خارجی تاثیرگذار اند، به ویژه آیتالله سیستانی؛ که پس از درگذشت آیتالله خویی، مرجعیت اسلامی شیعیان عراق را بر عهده گرفت. او چهره با نفوذ حوزه های علمیه شیعه در این کشور به شمار میرود. وی افزون بر عراق، در پاکستان، افغانستان، عربستان، کشورهای خلیج فارس، شیعیان اروپا، آمریکا و ایران نیز مقلدانی دارد. حضرت آیت اللّه سیستانی در 15 جدی 1382 آمریکا را مجبور کرد تا در خصوص اصلاح طرح انتقال قدرت به مردم عراق اقدام کند. وی همچنین در دیدار با جلال طالبانی، رئیسجمهور وقت عراق عنوان کرد: "ما با ایجاد یک نظام مردم سالار در عراق مخالفتی نداریم، بلکه بر ضرورت ایجاد چنین نظامی تاکید هم میکنیم". آیتالله سیستانی اشغالگران را تحت فشار قرار داد تا در این کشور انتخابات آزاد برگزار کنند. اشغالگران در ابتدا با ادعای فراهم نبودن شرایط برای برگزاری انتخابات از انجام آن سر باز میزدند، ولی سرانجام با تظاهرات صد هزاری نفر مردم، با برگزاری انتخابات همگانی در جنوری 2004 میلادی موافقت میکنند.
این نشان دهنده میزان قدرت و نفوذ مرجعیت در عراق بود. در این دوره در سال 2020 هنوز شاهد حضور نیروهای چپاولگر آمریکایی در عراق هستیم. با اینکه ملت عراق و علما خواستار خروج نیروهای آمریکایی اند، اما امریکا قصد خارج شدن از خاک عراق و منطقه را ندارد و همچنان به سیطره و سلطه خود در منطقه ادامه میدهد و منطقه را بیثبات میکند.