رییس مجلس سنا با اشاره به واکنش ها درباره دیدار اخیرا غنی با ترامپ در پایگاه نظامی بگرام می گوید که بگرام هم جزء خاک افغانستان است و هیچ مشکلی وجود ندارد.
فضلهادی مسلمیار؛ رییس مجلس سنا میگوید که بگرام جزء خاک افغانستان است و رییس جمهور غنی مبتنی بر مصلحت کشور با آقای ترامپ در بگرام دیدار کرده است.
آقای مسلمیار با اشاره به اینکه چنین تعاملی در گذاشته نیز صورت گرفته، افزود، مهم این است که هدف به دست آمد و این دیدار به نفع مردم افغانستان تمام شد.
به گفته او، این ادعا که گویا دونالد ترامپ باید در ارگ ریاست جمهوری حضور مییافت، درست است؛ اما متاسفانه افغانستان در شرایطی قرار دارد که از لحاظ امنیتی مطمئن نیست و این مساله باید در نظر گرفته شود.
رییس مجلس سنا بار دیگر برخلاف جریان آب شنا کرد تا تعهد و وفاداری اش را به اشرف غنی و ارگ ریاست جمهوری و البته امریکا نشان دهد؛ این در حالی است که او سکاندار یکی از دو اتاق شورای ملی است و باید از منافع و مصالح مردم افغانستان، نمایندگی کند و حامی و حافظ عزت و احترام و استقلال و اقتدار کشور باشد نه توجیه گر خطاهای آشکار دولتمردان.
در اینکه بگرام هم بخشی از خاک افغانستان، شکی نیست و اشرف غنی می تواند هرگاه که اراده کند به آنجا سفر کند؛ اما آیا رفتار ترامپ نیز گویای این واقعیت بود که بگرام بخشی از خاک افغانستان است نه بخشی از خاک امریکا؟
اشرف غنی در حضور ترامپ در بگرام به عنوان یک مهمان و بیگانه حضور یافت نه صاحب و مالک این آب و خاک. در برابر، ترامپ گویی به یکی از ایالت های امریکا سفر کرده باشد. او نه پاسپورت و ویزه داشت و نه حتی به دولتمردان کابل درباره عزم خود برای سفر به افغانستان، اطلاع داده بود. پس آقای مسلمیار، چگونه مدعی می شود که بگرام، بخشی از خاک افغانستان است؟!
از سوی دیگر، مصلحتی که رییس مجلس سنا از آن سخن می گوید، دقیقا به چه معناست و متراژ و مقیاس اندازه گیری آن چیست؟ آیا مصلحت این بود که ترامپ به ارگ بیاید و در کمال عزت و احترام، با رییس جمهوری افغانستان دیدار کند یا رییس جمهور را به پیشگاه خود در یک پایگاه نظامی فرابخواند؟
آقای مسلمیار می گوید، مهم این است که هدف به دست آمد و منافع مردم افغانستان، تأمین شد. کدام هدف و کدام منافع؟! اگر هدف آقای غنی از این دیدار، جلب حمایت ترامپ از پیروزی خود در انتخابات بود که این هدف، نه مشروعیت دارد و نه به نفع مردم افغانستان است. از سوی دیگر، در جریان دیدار کوتاه آنها رویداد مهم دیگری رخ نداد که بربنیاد آن، بتوان نتیجه گرفت که هدف به دست آمده و منافع کشور، تأمین شده است.
رییس مجلس سنا در توجیه این خطای فراموش ناشدنی اشرف غنی گفته است که چنین دیداری به مصلحت بوده است. آیا مصلحتی فراتر از حاکمیت و استقلال کشور وجود دارد؟ اینکه ترامپ این موارد را عمدا نقض کرد آیا ارزش مصلحت مورد نظر آقای مسلمیار را داشت؟
ملاحظات امنیتی، یکی دیگر از مسایلی است که از نظر فضلهادی مسلمیار، به عنوان دلیل توجیه گر عدم حضور ترامپ در ارگ، مطرح شده است. پرسش این است که اگر وضعیت امنیتی تا این اندازه خراب است که رییس جمهوری امریکا نتوانست فاصله بگرام تا ارگ را طی کند و به دیدار غنی برود، پس سایر مقام های خارجی که همه روزه راهی افغانستان می شوند و در ارگ حضور می یابند، چگونه قادر به این کار می شوند؟ از سوی دیگر، این وضعیت شکننده و وحشتناک امنیتی نیز معلول سیاست های غلط، استراتژي های اشتباه و راهبردهای مبهم ترامپ و سایر مقام های امریکایی و غربی است که علیرغم حضور هزاران نفری نظامیان شان در طول ۱۹ سال گذشته، هنوز نمی توانند حتی امنیت خودشان در فاصله بگرام تا ارگ را تأمین کنند. پس رییس مجلس سنا که کرسی نمایندگی مردم را در شورای ملی، اشغال کرده، چطور می گوید که دیدار با ترامپ در بگرام، به صلاح کشور بوده است؟ کدام صلاح؟ مجلس سنا همه روزه شاهد انتقادهای تند نمایندگان و سناتوران از امریکا و پیمان امنیتی با آن کشور است؛ با این حال، میان آن انتقادهای تند و آتشین که خواستار لغو و فسخ پیمان امنیتی با امریکاست با مصلحت اندیشی محافظه کارانه و توجیه گرانه رییس سنا چگونه می توان جمع بست و به یک نتیجه معقول رسید؟
فضلهادی مسلمیار؛ رییس مجلس سنا میگوید که بگرام جزء خاک افغانستان است و رییس جمهور غنی مبتنی بر مصلحت کشور با آقای ترامپ در بگرام دیدار کرده است.
آقای مسلمیار با اشاره به اینکه چنین تعاملی در گذاشته نیز صورت گرفته، افزود، مهم این است که هدف به دست آمد و این دیدار به نفع مردم افغانستان تمام شد.
به گفته او، این ادعا که گویا دونالد ترامپ باید در ارگ ریاست جمهوری حضور مییافت، درست است؛ اما متاسفانه افغانستان در شرایطی قرار دارد که از لحاظ امنیتی مطمئن نیست و این مساله باید در نظر گرفته شود.
رییس مجلس سنا بار دیگر برخلاف جریان آب شنا کرد تا تعهد و وفاداری اش را به اشرف غنی و ارگ ریاست جمهوری و البته امریکا نشان دهد؛ این در حالی است که او سکاندار یکی از دو اتاق شورای ملی است و باید از منافع و مصالح مردم افغانستان، نمایندگی کند و حامی و حافظ عزت و احترام و استقلال و اقتدار کشور باشد نه توجیه گر خطاهای آشکار دولتمردان.
در اینکه بگرام هم بخشی از خاک افغانستان، شکی نیست و اشرف غنی می تواند هرگاه که اراده کند به آنجا سفر کند؛ اما آیا رفتار ترامپ نیز گویای این واقعیت بود که بگرام بخشی از خاک افغانستان است نه بخشی از خاک امریکا؟
اشرف غنی در حضور ترامپ در بگرام به عنوان یک مهمان و بیگانه حضور یافت نه صاحب و مالک این آب و خاک. در برابر، ترامپ گویی به یکی از ایالت های امریکا سفر کرده باشد. او نه پاسپورت و ویزه داشت و نه حتی به دولتمردان کابل درباره عزم خود برای سفر به افغانستان، اطلاع داده بود. پس آقای مسلمیار، چگونه مدعی می شود که بگرام، بخشی از خاک افغانستان است؟!
از سوی دیگر، مصلحتی که رییس مجلس سنا از آن سخن می گوید، دقیقا به چه معناست و متراژ و مقیاس اندازه گیری آن چیست؟ آیا مصلحت این بود که ترامپ به ارگ بیاید و در کمال عزت و احترام، با رییس جمهوری افغانستان دیدار کند یا رییس جمهور را به پیشگاه خود در یک پایگاه نظامی فرابخواند؟
آقای مسلمیار می گوید، مهم این است که هدف به دست آمد و منافع مردم افغانستان، تأمین شد. کدام هدف و کدام منافع؟! اگر هدف آقای غنی از این دیدار، جلب حمایت ترامپ از پیروزی خود در انتخابات بود که این هدف، نه مشروعیت دارد و نه به نفع مردم افغانستان است. از سوی دیگر، در جریان دیدار کوتاه آنها رویداد مهم دیگری رخ نداد که بربنیاد آن، بتوان نتیجه گرفت که هدف به دست آمده و منافع کشور، تأمین شده است.
رییس مجلس سنا در توجیه این خطای فراموش ناشدنی اشرف غنی گفته است که چنین دیداری به مصلحت بوده است. آیا مصلحتی فراتر از حاکمیت و استقلال کشور وجود دارد؟ اینکه ترامپ این موارد را عمدا نقض کرد آیا ارزش مصلحت مورد نظر آقای مسلمیار را داشت؟
ملاحظات امنیتی، یکی دیگر از مسایلی است که از نظر فضلهادی مسلمیار، به عنوان دلیل توجیه گر عدم حضور ترامپ در ارگ، مطرح شده است. پرسش این است که اگر وضعیت امنیتی تا این اندازه خراب است که رییس جمهوری امریکا نتوانست فاصله بگرام تا ارگ را طی کند و به دیدار غنی برود، پس سایر مقام های خارجی که همه روزه راهی افغانستان می شوند و در ارگ حضور می یابند، چگونه قادر به این کار می شوند؟ از سوی دیگر، این وضعیت شکننده و وحشتناک امنیتی نیز معلول سیاست های غلط، استراتژي های اشتباه و راهبردهای مبهم ترامپ و سایر مقام های امریکایی و غربی است که علیرغم حضور هزاران نفری نظامیان شان در طول ۱۹ سال گذشته، هنوز نمی توانند حتی امنیت خودشان در فاصله بگرام تا ارگ را تأمین کنند. پس رییس مجلس سنا که کرسی نمایندگی مردم را در شورای ملی، اشغال کرده، چطور می گوید که دیدار با ترامپ در بگرام، به صلاح کشور بوده است؟ کدام صلاح؟ مجلس سنا همه روزه شاهد انتقادهای تند نمایندگان و سناتوران از امریکا و پیمان امنیتی با آن کشور است؛ با این حال، میان آن انتقادهای تند و آتشین که خواستار لغو و فسخ پیمان امنیتی با امریکاست با مصلحت اندیشی محافظه کارانه و توجیه گرانه رییس سنا چگونه می توان جمع بست و به یک نتیجه معقول رسید؟