مقامهای دولتی در ولایت ننگرهار میگویند دهها عضو خانوادههای جنگجویان داعش که شامل زنان و کودکان هستند در ولسوالی اچین به نیروهای دولتی تسلیم شدهاند.
به گفته این مقامها در میان این افراد یک مرد و ۱۳ زن شهروند پاکستان و از اهالی اورکزی هم هستند.
عاشق الله سادات؛ ولسوال اچین گفت افرادی که تسلیم میشوند، بیشتر زنان هستند که توان جنگ ندارند.
آقای سادات گفت که مردان وابسته به این خانوادهها یا در جنگ کشته شدهاند یا منطقه را ترک کردهاند.
دو هفته پیش نیز ۷۲ عضو خانواده داعش شامل ۱۹ زن و ۳۵ کودک تسلیم نیروهای افغان شدند. در میان این افراد سه مرد و سه زن شهروند کشور اردن بودند.
طالبان اما مدعی شده اند که افراد تسلیم شده در نبرد با جنگجویان طالبان شکست خورده و نیروهای دولتی آنان را از چنگ طالبان «نجات» داده اند.
صرف نظر از ادعایی که طالبان مطرح کرده اند که البته به سهم خود نیازمند بررسی است تا صحت و سقم آن، احراز شود، پرسش جدی و مهم این است که به راستی چه سرنوشتی در انتظار خانواده های تسلیم اعضای داعش است؟ دولت چه برنامه ای برای آنها دارد؟ تحت پیگرد قرار داده می شوند؟ بی سرنوشت رها می شوند؟ اتباع خارجی شان به کشورهای مبدأ بازفرستاده می شوند؟ در اردوگاه های مشخصی تحت نظارت قرار می گیرند و یا در یک فرایند کارشناسی شده و کارآمد، برای ادغام به جامعه و بازگشت به زندگی عادی، آماده می شوند؟
هریک از این گزینه ها، تبعات و پیامدهای خاص خود را خواهد داشت.
به باور کارشناسان، در حال حاضر، تسلیم شدن این افراد، پیش از آنکه دستاوردی در مبارزه با داعش باشد، یک معضل اجتماعی و امنیتی برای مردم و دولت افغانستان است. این همان معضلی است که درباره خانواده های داعشی در سوریه و عراق هم وجود دارد.
در سوریه، هزاران نفر از اعضای خانواده های جنگجویان داعش در اردوگاهی عظیم، نگهداری می شوند. بار سنگین مسؤولیت حفاظت از آن اردوگاه بر عهده جنگجویان کرد سوری است. کردها در جریان حمله اخیر ترکیه به سوریه، بارها هشدار دادند که اگر جنگ متوقف نشود، آنها مجبور می شوند، نیروهایی را که برای حفاظت از این اردوگاه گماشته اند راهی جبهه جنگ با ارتش ترکیه کنند و به این ترتیب، داعشی ها آزاد شده و به عنوان یک خطر بالقوه امنیتی به سراسر منطقه، منتشر خواهند شد. افزون بر این، حدود ۱۲ هزار تروریست و مظنونان به همکاری با داعش نیز در زندان های کردها به سر می برند که مشخص نیست چه سرنوشتی در انتظار آنهاست. کشورهای مبدأ از پذیرش اتباع خویش، خودداری می کنند و جهان فاقد هرگونه برنامه قانونی عادلانه برای محاکمه و مجازات آنهاست.
دولت ترکیه هم طی روزهای اخیر بارها تهدید کرده است که اعضای زندانی داعش در آن کشور را به کشورهای شان مسترد می کند؛ موضوعی که با امتناع برخی کشورها به شدت پیچیده شده است.
بر این اساس، سرنوشت صدها عضو داعش و اعضای خانواده آنها در افغانستان، پیچیده تر از آن است که با نشان دادن آن به عنوان علایم «شکست داعش» بتوان ساده سازی کرد و از کنارش گذشت.
دولت، دستگاه های امنیتی و قوه قضاییه باید با مسؤولیت، دقت و شفافیت در این باره تصمیم بگیرند.
از سوی دیگر، این افراد در حالی تسلیم دولت می شوند که هنوز از سرنوشت ده ها عضو داعش که در سال های گذشته به دولت «تسلیم» شده اند، هیچ خبری در دست نیست. آنها نه محاکمه شده اند و نه ظاهرا برنامه ای برای محاکمه شان وجود دارد.
با این حساب، پیشرفت نیروهای امنیتی در تحت فشار قرار دادن داعش در اچین و سایر مناطق ننگرهار که خاستگاه اصلی و اولیه داعش به حساب می آید، یک بحث است و برنامه دولت برای برخورد با اعضای تسلیم شده داعش و خانواده های شان، بحثی مهم تر.
آنچه در اردوگاه تحت کنترل کردها در سوریه، جریان دارد این است که اعضای خانواده های داعش نیز هنوز با همان افکار و ایدئولوژي زندگی می کنند. سربریدن، کشتار، ترور، بمب گذاری، وحشت و ویرانگری برای آنها اموری کاملا عادی و مشروع است. این نشان می دهد که آنها هم بخشی از نیروی داعش هستند و در خدمت ایدئولوژي سیاه و مرگبار آن گروه قرار دارند. این امر، برخورد با آنها را دشوارتر می کند باز کردن گره معضل سرنوشت آینده آنان را پیچیدهتر.
به گفته این مقامها در میان این افراد یک مرد و ۱۳ زن شهروند پاکستان و از اهالی اورکزی هم هستند.
عاشق الله سادات؛ ولسوال اچین گفت افرادی که تسلیم میشوند، بیشتر زنان هستند که توان جنگ ندارند.
آقای سادات گفت که مردان وابسته به این خانوادهها یا در جنگ کشته شدهاند یا منطقه را ترک کردهاند.
دو هفته پیش نیز ۷۲ عضو خانواده داعش شامل ۱۹ زن و ۳۵ کودک تسلیم نیروهای افغان شدند. در میان این افراد سه مرد و سه زن شهروند کشور اردن بودند.
طالبان اما مدعی شده اند که افراد تسلیم شده در نبرد با جنگجویان طالبان شکست خورده و نیروهای دولتی آنان را از چنگ طالبان «نجات» داده اند.
صرف نظر از ادعایی که طالبان مطرح کرده اند که البته به سهم خود نیازمند بررسی است تا صحت و سقم آن، احراز شود، پرسش جدی و مهم این است که به راستی چه سرنوشتی در انتظار خانواده های تسلیم اعضای داعش است؟ دولت چه برنامه ای برای آنها دارد؟ تحت پیگرد قرار داده می شوند؟ بی سرنوشت رها می شوند؟ اتباع خارجی شان به کشورهای مبدأ بازفرستاده می شوند؟ در اردوگاه های مشخصی تحت نظارت قرار می گیرند و یا در یک فرایند کارشناسی شده و کارآمد، برای ادغام به جامعه و بازگشت به زندگی عادی، آماده می شوند؟
هریک از این گزینه ها، تبعات و پیامدهای خاص خود را خواهد داشت.
به باور کارشناسان، در حال حاضر، تسلیم شدن این افراد، پیش از آنکه دستاوردی در مبارزه با داعش باشد، یک معضل اجتماعی و امنیتی برای مردم و دولت افغانستان است. این همان معضلی است که درباره خانواده های داعشی در سوریه و عراق هم وجود دارد.
در سوریه، هزاران نفر از اعضای خانواده های جنگجویان داعش در اردوگاهی عظیم، نگهداری می شوند. بار سنگین مسؤولیت حفاظت از آن اردوگاه بر عهده جنگجویان کرد سوری است. کردها در جریان حمله اخیر ترکیه به سوریه، بارها هشدار دادند که اگر جنگ متوقف نشود، آنها مجبور می شوند، نیروهایی را که برای حفاظت از این اردوگاه گماشته اند راهی جبهه جنگ با ارتش ترکیه کنند و به این ترتیب، داعشی ها آزاد شده و به عنوان یک خطر بالقوه امنیتی به سراسر منطقه، منتشر خواهند شد. افزون بر این، حدود ۱۲ هزار تروریست و مظنونان به همکاری با داعش نیز در زندان های کردها به سر می برند که مشخص نیست چه سرنوشتی در انتظار آنهاست. کشورهای مبدأ از پذیرش اتباع خویش، خودداری می کنند و جهان فاقد هرگونه برنامه قانونی عادلانه برای محاکمه و مجازات آنهاست.
دولت ترکیه هم طی روزهای اخیر بارها تهدید کرده است که اعضای زندانی داعش در آن کشور را به کشورهای شان مسترد می کند؛ موضوعی که با امتناع برخی کشورها به شدت پیچیده شده است.
بر این اساس، سرنوشت صدها عضو داعش و اعضای خانواده آنها در افغانستان، پیچیده تر از آن است که با نشان دادن آن به عنوان علایم «شکست داعش» بتوان ساده سازی کرد و از کنارش گذشت.
دولت، دستگاه های امنیتی و قوه قضاییه باید با مسؤولیت، دقت و شفافیت در این باره تصمیم بگیرند.
از سوی دیگر، این افراد در حالی تسلیم دولت می شوند که هنوز از سرنوشت ده ها عضو داعش که در سال های گذشته به دولت «تسلیم» شده اند، هیچ خبری در دست نیست. آنها نه محاکمه شده اند و نه ظاهرا برنامه ای برای محاکمه شان وجود دارد.
با این حساب، پیشرفت نیروهای امنیتی در تحت فشار قرار دادن داعش در اچین و سایر مناطق ننگرهار که خاستگاه اصلی و اولیه داعش به حساب می آید، یک بحث است و برنامه دولت برای برخورد با اعضای تسلیم شده داعش و خانواده های شان، بحثی مهم تر.
آنچه در اردوگاه تحت کنترل کردها در سوریه، جریان دارد این است که اعضای خانواده های داعش نیز هنوز با همان افکار و ایدئولوژي زندگی می کنند. سربریدن، کشتار، ترور، بمب گذاری، وحشت و ویرانگری برای آنها اموری کاملا عادی و مشروع است. این نشان می دهد که آنها هم بخشی از نیروی داعش هستند و در خدمت ایدئولوژي سیاه و مرگبار آن گروه قرار دارند. این امر، برخورد با آنها را دشوارتر می کند باز کردن گره معضل سرنوشت آینده آنان را پیچیدهتر.