چهارمین دور انتخابات ریاست جمهوری کشور با تمام بگو مگوها، مخالفتها و موافقتها و در میان خوف و رجاء پس از تأخیر چند ماهه، سرانجام در ششم میزان 1398 برگزار شد و یکبار دیگر هزینه هنگفت مالی را با ریخت و پاشهای بیمورد نامزدان، بر اقتصاد بیمار کشور تحمیل کرد.
باید گفت که قطع نظر از چگونگی مدیریت انتخابات در ششم میزان از سوی کمیسیونهای انتخاباتی، حضور مردم که مشروعیت این روند ملی را تضمین و تثبیت میکند، به مراتب نسبت به انتخاباتهای گذشته کمرنگ و غیرقابل ملاحظه بود. دلیل کمرنگ بودن این حضور نیز تهدیدات امنیتی، نارساییها در انتخابات 2014 و همچنین انتخابات پر از تقلب و تخلف و جرایم انتخاباتی پارلمانی سال گذشته و در ضمن موازی بودن مذاکرات صلح با انتخابات عنوان میشود.
به راستی مردم افغانستان که تازه روند مردمسالاری را تجربه میکنند، تا حد زیادی از انتخابات سال 2014 ناامید شدند و افزون بر آن، انتخابات پارلمانی سال گذشته کاملا به اعتبار این روند صدمه زد و به آرای مردم اهانت شد.
از سویی هم موازی بودن گفتگوهای صلح و انتخابات و اولویتبندیهایی که هر از گاهی میان این دو پروسه صورت میگرفت، سبب شد که یک عده در حالت دو دلی و یا بلاتکلیفی قرار گیرند؛ نتوانند در مدت محدود تصمیم درست اتخاذ کنند، در مورد کاندید مورد نظر خود با خاطر آرام تحقیق کنند و با جدیت در روز ششم میزان اشتراک نمایند.
از همه مهمتر، تبلیغات روانی و تهدید گروه طالبان بود که مردم را از رفتن در پای صندوقهای رای جلوگیری میکرد. دموکراسی، مردم سالاری، انتخابات و... هرچند روندهای قبولشده جهانی است، اما مردم افغانستان در این راه، طی چند سال گذشته قربانیهای زیادی داده و دیگر نمیخواهند برای انتخاباتی که به زعمشان نتیجه آن کاملا مبهم است، خود را با وجود احتمال جدی خطر از سوی مخالفین مسلح، به کشتن بدهند.
بدون شک تهدید گروه طالبان بر میزان اشتراک مردم اثر منفی گذاشت، اما افزایش این تهدیدات آن هم در آستانه انتخابات را میتوان تا اندازه زیادی به حساب "دونالد ترامپ"، رییس جمهور امریکا گذاشت، زیرا با متوقف شدن مذاکرات صلح، به یکبارگی روی شعلههای گروه طالبان که داشت به اهداف خود نزدیک میشد، آب ریخته شد و حکومت افغانستان که دائم در حاشیه مذاکرات قرار داشت، به متن آمد و برخلاف دیدگاه گروه طالبان، با جدیت تمام روند انتخابات را تقویت کرد.
گروه طالبان پس از توقف مذاکرات به صورت عقدهمندانه تهدید کرد که روند انتخابات را مختل خواهد کرد؛ هرچند در ششم میزان نتوانست کار قابل ملاحظهای انجام دهد، اما بر میزان حضور مردم صدمه جدی وارد کرد و با این تبلیغات، ایجاد وحشت و مسموم کردن فضا، تا اندازهای به هدف خود نزدیک شدند.
گروه طالبان که حربه ترسناک ترور، انفجار و انتحار را در دست دارد، توانست در کنار سایر عوامل یاد شده، بیشتر از 9 میلیون واجد شرایط رای دهی را به کمتر از دو میلیون تقلیل دهد و این دست آورد کمی برای این گروه نبود؛ گویا ناخواسته مشروعیت زعامت آینده را زیر سوال برد و ثابت کرد که نادیده گرفتن این گروه در هر شرایطی میتواند خطرآفرین باشد.
انتخابات ششم میزان افزون بر اشتراک کمرنگ مردم، با مشکلات عمده تخنیکی و تقلب نیز همراه بود. درج نزدیک به سه هزار شکایت در روز انتخابات در کمیسیون شکایات و همچنین انتقادها از نحوه مدیریت کمیسیونها بازهم از مسائلی است که مسوولین دو کمیسیون را در تشخیص آرای پاک از ناپاک و اعلام نتیجه دست پاچه خواهد کرد.
اکنون با تمام شک و تردیدها و بیباوریهایی که وجود دارد، کسانی که رای دادهاند، منتظر اعلام نتیجه هستند، اما حضور کمرنگ و بیتوجهی بیسابقه واجدین شرایط در این انتخابات از نگاه حقوقی با هیچ ترفندی قابل جبران نیست.
نامزدان که خواب تکیه بر اریکه قدرت را میدیدند و انتخابات که یک عده میخواستند در سایه آن از آرای شهروندان سوء استفاده کند، به صورت غیر منتظره از سوی مردم تحقیر شد و با حضور کمتر از 20 درصدی خود پای صندوقهای رای نشان دادند که این انتخابات واقعی نیست و به آرایشان مانند گذشته احترام گذاشته نمیشود.
انتخابات ششم میزان که در میان انبوهی از بی باوریها و تنشهای سیاسی و حضور کمرنگ مردم برگزار شد، میتواند پیامدهایی نیز داشته باشد.
اول اینکه، عدم حضور مردم و در کنار آن، تحریم انتخابات از سوی برخی از جریانها و نهادها، از یکسو بخشی از اهداف گروه طالبان را تامین کرده و از سوی دیگر، مشروعیت زعامت سیاسی آینده کشور را زیر سوال برده است.
پیامد دیگر انتخابات ششم میزان از نگاه سیاسی، شکلگیری ائتلافهای جدید از سوی کسانی است که از آغاز بر روند مذاکرات صلح اولویت میدادند و اغلب هم خواهان تاخیر انتخابات بودند، که از آن جمله میتوان مجمع صلح تازه تاسیس به زعامت حامد کرزی و حضور عطامحمد نور، اسماعیل خان و... را نام برد.
گذشته از آن، با وجود تقلبات صورت گرفته در انتخابات ششم میزان که گفته میشود در برخی از ولایات یک شب پیش صندوقها به نفع کاندیدای مشخص پر شده است و همچنین نارساییهای عمدی در خصوص رساندن مواد حساس و غیرحساس در برخی از مراکز و مشکلات تخنیکی دیگر، احتمال این وجود دارد که این انتخابات یکبار دیگر کشور را به بحران ببرد.
بدون شک اگر تیمها یکدیگر را مانند سال 2014 به تقلب متهم کنند و کمیسیونهای انتخاباتی هم نتواند آرای پاک را از ناپاک جدا کند، و بالاخره نتیجه انتخابات به صورت شفاف معلوم نشود؛ یقنا سناریوی حکومت وحدت ملی به شکل و قالب دیگر تکرار خواهد شد که البته اینبار جان کری هم وجود نخواهد داشت تا به این غائله پایان دهد، زیرا امریکا کارت استفاده شده را دوبار استفاده نخواهد کرد. پس با این حال، مردم افغانستان میمانند در میان انبوهی از بحرانها، نارساییها و نابسامانیهای سیاسی، اگرچه ممکن است این تنشها به جنگ گرم منجر نشود، اما افغانستان را بازهم از پیشرفت و ترقی باز میدارد و این کشتی شکسته تا سالهای سال به ساحل نجات نخواهد رسید.
نویسنده: سید هاشم علوی
باید گفت که قطع نظر از چگونگی مدیریت انتخابات در ششم میزان از سوی کمیسیونهای انتخاباتی، حضور مردم که مشروعیت این روند ملی را تضمین و تثبیت میکند، به مراتب نسبت به انتخاباتهای گذشته کمرنگ و غیرقابل ملاحظه بود. دلیل کمرنگ بودن این حضور نیز تهدیدات امنیتی، نارساییها در انتخابات 2014 و همچنین انتخابات پر از تقلب و تخلف و جرایم انتخاباتی پارلمانی سال گذشته و در ضمن موازی بودن مذاکرات صلح با انتخابات عنوان میشود.
به راستی مردم افغانستان که تازه روند مردمسالاری را تجربه میکنند، تا حد زیادی از انتخابات سال 2014 ناامید شدند و افزون بر آن، انتخابات پارلمانی سال گذشته کاملا به اعتبار این روند صدمه زد و به آرای مردم اهانت شد.
از سویی هم موازی بودن گفتگوهای صلح و انتخابات و اولویتبندیهایی که هر از گاهی میان این دو پروسه صورت میگرفت، سبب شد که یک عده در حالت دو دلی و یا بلاتکلیفی قرار گیرند؛ نتوانند در مدت محدود تصمیم درست اتخاذ کنند، در مورد کاندید مورد نظر خود با خاطر آرام تحقیق کنند و با جدیت در روز ششم میزان اشتراک نمایند.
از همه مهمتر، تبلیغات روانی و تهدید گروه طالبان بود که مردم را از رفتن در پای صندوقهای رای جلوگیری میکرد. دموکراسی، مردم سالاری، انتخابات و... هرچند روندهای قبولشده جهانی است، اما مردم افغانستان در این راه، طی چند سال گذشته قربانیهای زیادی داده و دیگر نمیخواهند برای انتخاباتی که به زعمشان نتیجه آن کاملا مبهم است، خود را با وجود احتمال جدی خطر از سوی مخالفین مسلح، به کشتن بدهند.
بدون شک تهدید گروه طالبان بر میزان اشتراک مردم اثر منفی گذاشت، اما افزایش این تهدیدات آن هم در آستانه انتخابات را میتوان تا اندازه زیادی به حساب "دونالد ترامپ"، رییس جمهور امریکا گذاشت، زیرا با متوقف شدن مذاکرات صلح، به یکبارگی روی شعلههای گروه طالبان که داشت به اهداف خود نزدیک میشد، آب ریخته شد و حکومت افغانستان که دائم در حاشیه مذاکرات قرار داشت، به متن آمد و برخلاف دیدگاه گروه طالبان، با جدیت تمام روند انتخابات را تقویت کرد.
گروه طالبان پس از توقف مذاکرات به صورت عقدهمندانه تهدید کرد که روند انتخابات را مختل خواهد کرد؛ هرچند در ششم میزان نتوانست کار قابل ملاحظهای انجام دهد، اما بر میزان حضور مردم صدمه جدی وارد کرد و با این تبلیغات، ایجاد وحشت و مسموم کردن فضا، تا اندازهای به هدف خود نزدیک شدند.
گروه طالبان که حربه ترسناک ترور، انفجار و انتحار را در دست دارد، توانست در کنار سایر عوامل یاد شده، بیشتر از 9 میلیون واجد شرایط رای دهی را به کمتر از دو میلیون تقلیل دهد و این دست آورد کمی برای این گروه نبود؛ گویا ناخواسته مشروعیت زعامت آینده را زیر سوال برد و ثابت کرد که نادیده گرفتن این گروه در هر شرایطی میتواند خطرآفرین باشد.
انتخابات ششم میزان افزون بر اشتراک کمرنگ مردم، با مشکلات عمده تخنیکی و تقلب نیز همراه بود. درج نزدیک به سه هزار شکایت در روز انتخابات در کمیسیون شکایات و همچنین انتقادها از نحوه مدیریت کمیسیونها بازهم از مسائلی است که مسوولین دو کمیسیون را در تشخیص آرای پاک از ناپاک و اعلام نتیجه دست پاچه خواهد کرد.
اکنون با تمام شک و تردیدها و بیباوریهایی که وجود دارد، کسانی که رای دادهاند، منتظر اعلام نتیجه هستند، اما حضور کمرنگ و بیتوجهی بیسابقه واجدین شرایط در این انتخابات از نگاه حقوقی با هیچ ترفندی قابل جبران نیست.
نامزدان که خواب تکیه بر اریکه قدرت را میدیدند و انتخابات که یک عده میخواستند در سایه آن از آرای شهروندان سوء استفاده کند، به صورت غیر منتظره از سوی مردم تحقیر شد و با حضور کمتر از 20 درصدی خود پای صندوقهای رای نشان دادند که این انتخابات واقعی نیست و به آرایشان مانند گذشته احترام گذاشته نمیشود.
انتخابات ششم میزان که در میان انبوهی از بی باوریها و تنشهای سیاسی و حضور کمرنگ مردم برگزار شد، میتواند پیامدهایی نیز داشته باشد.
اول اینکه، عدم حضور مردم و در کنار آن، تحریم انتخابات از سوی برخی از جریانها و نهادها، از یکسو بخشی از اهداف گروه طالبان را تامین کرده و از سوی دیگر، مشروعیت زعامت سیاسی آینده کشور را زیر سوال برده است.
پیامد دیگر انتخابات ششم میزان از نگاه سیاسی، شکلگیری ائتلافهای جدید از سوی کسانی است که از آغاز بر روند مذاکرات صلح اولویت میدادند و اغلب هم خواهان تاخیر انتخابات بودند، که از آن جمله میتوان مجمع صلح تازه تاسیس به زعامت حامد کرزی و حضور عطامحمد نور، اسماعیل خان و... را نام برد.
گذشته از آن، با وجود تقلبات صورت گرفته در انتخابات ششم میزان که گفته میشود در برخی از ولایات یک شب پیش صندوقها به نفع کاندیدای مشخص پر شده است و همچنین نارساییهای عمدی در خصوص رساندن مواد حساس و غیرحساس در برخی از مراکز و مشکلات تخنیکی دیگر، احتمال این وجود دارد که این انتخابات یکبار دیگر کشور را به بحران ببرد.
بدون شک اگر تیمها یکدیگر را مانند سال 2014 به تقلب متهم کنند و کمیسیونهای انتخاباتی هم نتواند آرای پاک را از ناپاک جدا کند، و بالاخره نتیجه انتخابات به صورت شفاف معلوم نشود؛ یقنا سناریوی حکومت وحدت ملی به شکل و قالب دیگر تکرار خواهد شد که البته اینبار جان کری هم وجود نخواهد داشت تا به این غائله پایان دهد، زیرا امریکا کارت استفاده شده را دوبار استفاده نخواهد کرد. پس با این حال، مردم افغانستان میمانند در میان انبوهی از بحرانها، نارساییها و نابسامانیهای سیاسی، اگرچه ممکن است این تنشها به جنگ گرم منجر نشود، اما افغانستان را بازهم از پیشرفت و ترقی باز میدارد و این کشتی شکسته تا سالهای سال به ساحل نجات نخواهد رسید.
نویسنده: سید هاشم علوی