با آنکه چندین دهه از جنگ افغانستان میگذرد و در نتیجه این جنگها، هزاران تن کشته شده و میلیونها تن دیگر معلول و معیوب شدهاند، اما هنوز هم در برخی از رسانههای دیداری، در فیلمها و سریالهایی که از طریق رسانهها در کشور پخش و نشر میشود، ترویجگر جنگ، خشونت، قتل و کشتار است.
بدون شک، بعید نخواهد بود که بخش بزرگی از مشکلات و ناامنیها در افغانستان متاثر از همین مسئله ترویج خشونت و جنگ در فیلمها و سریالهایی است که از طریق برخی تلویزیونها به نشر میرسد.
بسیاری از سریالها که از کشورهای بیرونی و به خصوص سریالهای تُرکی پخش و نشر میشود، نه تنها روحیه جنگسالاری را در وجود کودکان و نوجوانان ایجاد میکند، بلکه نقش مستقیمی در پاشیدن ارکان خانواده نیز دارد.
عدم مدیریت و نظارت مسئولان در نشر این برنامهها باعث شده تا تعدادی زیادی از نوجوانان و جوانان با الگوگیری از این فیلمها و سریالها، عملا روحیه جنگی، خشن و ماجراجویی را فرا گرفته و باعث بیثباتی و ایجاد مشکلات در محیط اجتماعیشان شده و امنیت و رفاه مردم را برهم بزنند.
تعدادی از شبکههای تلویزیونی بدون رعایت منافع ملی و جمعی افغانستان، فیلمها و سریالهای خارجی را که عمدتا تئوریپرداز خشونت و خیانت میباشند، به نشر میرسانند و بسیاری از نوجوانان و حتی کودکان را به خشونت، جنگ و دسترسی به سلاحهای گرم و سرد تشویق میکنند.
میتوان از "وادی گرگها" که از چندین سال به اینطرف از سوی برخی شبکههای تلویزیونی پخش و نشر میشود، یاد کرد که تا اکنون پای دهها کودک را به مراکز اصلاح کودکان یا در واقع به زندان کشانیده است.
چنین فیلمهایی که ذهن کودکان کشور در حال جنگی چون افغانستان را سخت تحت تاثیر قرار میدهد، میتواند بحرانهای آینده را به وجود آورد و نسل خسته از جنگِ افغانستان را همچنان جنگی، خشن و خشونتگرا به بار آورد.
تا هنوز تعدادی زیادی از کودکان با تقلید از فیلمهای ترکی و با گذاشتن اسم یکی از بازیگران اصلی این فیلمها، داخل منازل مسکونی مردم شدند و دست به سرقت زدند، تا آنجا که در یکی از روستاهای ولسوالی یکاولنگ، گروهی از نوجوانان برایشان لقب "پولاد علمدار" را داده و تیمی را تشکیل داده بودند.
از این نمونهها زیاد است که میتوان در مراکز اصلاح و تربیت اطفال که بخشی از نهادهای عدلی و قضایی کشور را شکل میدهد، یافت.
تاکنون دهها کودک و نوجوان به اتهام قتل، زخمی ساختن افراد و سرقتهای مسلحانه در مراکز اصلاح و تربیت اطفال در سراسر کشور نگهداری میشوند که در واقع متاثر از چنین فیلمها و سریالها بودهاند.
البته ترویج خشونت تنها نیست، نشر سریالهای ترکی در از هم پاشیدن بنیانهای یک خانواده نیز تاثیرات ناگواری به جا گذاشته، تا آنجا که آمار طلاق را در برخی از ساحات کشور به بالاترین حد ممکن رسانیده است.
عدم نظارت حکومت از نشرات شبکههای تلویزیونی از یک طرف، جایگاه خالی برنامههایی برای تقویت بنیادهای خانواده و اصول فقهی و اعتقادی مردم در سینمای فلج افغانستان از سوی دیگر، زمینهساز تطبیق فعالیتهای فرهنگی و یا به عبارت روشنتر تهاجم فرهنگی دیگران در کشور شده است.
ترویج و پخش چنین سریالها بدون هیچ محدودیتی از سوی رسانهها و شبکههای تلویزیونی کودکانی را که شدیدا الگوبردار هستند، تحت تاثیر قرار داده و از همان کودکی تئوریپرداز جنگ و خشونت خواهند بود.
نظارت بر نشرات شبکههای تلویزیونی و مدیریت برنامههای تلویزیونی نظر به نیازمندیهای جامعه ما، میتواند زمینهسازی برای ایدههای صلحآمیز برای کودکان بوده و نظام جامعه را نیز به خوبی مدیریت کند.
نویسنده: سید مهدی بهزاد
بدون شک، بعید نخواهد بود که بخش بزرگی از مشکلات و ناامنیها در افغانستان متاثر از همین مسئله ترویج خشونت و جنگ در فیلمها و سریالهایی است که از طریق برخی تلویزیونها به نشر میرسد.
بسیاری از سریالها که از کشورهای بیرونی و به خصوص سریالهای تُرکی پخش و نشر میشود، نه تنها روحیه جنگسالاری را در وجود کودکان و نوجوانان ایجاد میکند، بلکه نقش مستقیمی در پاشیدن ارکان خانواده نیز دارد.
عدم مدیریت و نظارت مسئولان در نشر این برنامهها باعث شده تا تعدادی زیادی از نوجوانان و جوانان با الگوگیری از این فیلمها و سریالها، عملا روحیه جنگی، خشن و ماجراجویی را فرا گرفته و باعث بیثباتی و ایجاد مشکلات در محیط اجتماعیشان شده و امنیت و رفاه مردم را برهم بزنند.
تعدادی از شبکههای تلویزیونی بدون رعایت منافع ملی و جمعی افغانستان، فیلمها و سریالهای خارجی را که عمدتا تئوریپرداز خشونت و خیانت میباشند، به نشر میرسانند و بسیاری از نوجوانان و حتی کودکان را به خشونت، جنگ و دسترسی به سلاحهای گرم و سرد تشویق میکنند.
میتوان از "وادی گرگها" که از چندین سال به اینطرف از سوی برخی شبکههای تلویزیونی پخش و نشر میشود، یاد کرد که تا اکنون پای دهها کودک را به مراکز اصلاح کودکان یا در واقع به زندان کشانیده است.
چنین فیلمهایی که ذهن کودکان کشور در حال جنگی چون افغانستان را سخت تحت تاثیر قرار میدهد، میتواند بحرانهای آینده را به وجود آورد و نسل خسته از جنگِ افغانستان را همچنان جنگی، خشن و خشونتگرا به بار آورد.
تا هنوز تعدادی زیادی از کودکان با تقلید از فیلمهای ترکی و با گذاشتن اسم یکی از بازیگران اصلی این فیلمها، داخل منازل مسکونی مردم شدند و دست به سرقت زدند، تا آنجا که در یکی از روستاهای ولسوالی یکاولنگ، گروهی از نوجوانان برایشان لقب "پولاد علمدار" را داده و تیمی را تشکیل داده بودند.
از این نمونهها زیاد است که میتوان در مراکز اصلاح و تربیت اطفال که بخشی از نهادهای عدلی و قضایی کشور را شکل میدهد، یافت.
تاکنون دهها کودک و نوجوان به اتهام قتل، زخمی ساختن افراد و سرقتهای مسلحانه در مراکز اصلاح و تربیت اطفال در سراسر کشور نگهداری میشوند که در واقع متاثر از چنین فیلمها و سریالها بودهاند.
البته ترویج خشونت تنها نیست، نشر سریالهای ترکی در از هم پاشیدن بنیانهای یک خانواده نیز تاثیرات ناگواری به جا گذاشته، تا آنجا که آمار طلاق را در برخی از ساحات کشور به بالاترین حد ممکن رسانیده است.
عدم نظارت حکومت از نشرات شبکههای تلویزیونی از یک طرف، جایگاه خالی برنامههایی برای تقویت بنیادهای خانواده و اصول فقهی و اعتقادی مردم در سینمای فلج افغانستان از سوی دیگر، زمینهساز تطبیق فعالیتهای فرهنگی و یا به عبارت روشنتر تهاجم فرهنگی دیگران در کشور شده است.
ترویج و پخش چنین سریالها بدون هیچ محدودیتی از سوی رسانهها و شبکههای تلویزیونی کودکانی را که شدیدا الگوبردار هستند، تحت تاثیر قرار داده و از همان کودکی تئوریپرداز جنگ و خشونت خواهند بود.
نظارت بر نشرات شبکههای تلویزیونی و مدیریت برنامههای تلویزیونی نظر به نیازمندیهای جامعه ما، میتواند زمینهسازی برای ایدههای صلحآمیز برای کودکان بوده و نظام جامعه را نیز به خوبی مدیریت کند.
نویسنده: سید مهدی بهزاد