دولت دونالد ترامپ تصمیم دارد تا نیمی از دیپلماتهای خود را از افغانستان و عراق در سال ۲۰۲۰ خارج کند.
مقامهای امریکایی که نخواستهاند نامشان افشا شود، گفتهاند که وزارت خارجه امریکا مصمم است با کاهش نظامیان امریکایی در شرق میانه و جنوب آسیا، رقم دیپلماتهای امریکایی در بغداد و کابل را نیز کاهش دهد.
یک مقام ارشد وزارت خارجه امریکا گفتهاست: «در این اواخر از افزایش رقم دیپلماتهای چینی در افریقا میشنویم که روی مسایل اقتصادی و دیگر موضوعات کار میکنند. ما نمیتوانیم تمام پولمان را در افغانستان و عراق متمرکز سازیم.»
او تاکید کرده که مهم است «کجا میتوانیم کمترین منابعمان را اعزام کنیم تا مانع از دسترفتن مناطق بیشتر به رقبای عمده شویم؛ روندی که با سرعت در حال افزایش است و ما به سختی آن را درک میکنیم.»
تصمیم برای کاهش دیپلمات های امریکایی در عراق و افغانستان در حالی اتخاذ می شود که پس از اشغال این دو کشور از سوی نیروهای امریکایی، ایالات متحده بزرگترین سفارتخانه های خود در منطقه و جهان را در این کشورها بنیان گذاشت.
در آن زمان، این امر هیچ معنای دیگری جز اهمیت استراتژیک این کشورها برای امریکا و سیاست های بلندمدت کاخ سفید برای این کشورها و منطقه نداشت؛ اما اکنون همانگونه که در اظهارات دیپلمات های امریکایی هم بازتاب یافته، اولویت های استراتژيک واشنگتن در حوزه سیاست خارجی، تغییر کرده است.
امریکا در عراق در زمینه گرفتن جای ایران، شکست سختی خورد. دومین شکست امریکا در عراق، در مدیریت پروژه داعش رقم خورد که با پایمردی مردم، نیروهای بسیج مردمی، مراجع دینی، دولت عراق و متحدان منطقه ای آن ناکام ماند و داعش در آن کشور به طور کامل فروپاشید.
با این حساب، واشنگتن چاره ای جز عقب نشینی دیپلماتیک از بغداد ندارد.
همین اتفاق در افغانستان نیز در حال رخ دادن است. دونالد ترامپ؛ رییس جمهوری امریکا هفته پیش در دیدار با ینس استولتنبرگ؛ دبیر کل ناتو در واشنگتن گفت که جنگ افغانستان دقیقا ۱۹ ساله شده است. او این جنگ را «تآسفبار و در برخی موارد مسخره» توصیف کرد. به باور ترامپ، اکنون که روند صلح شروع شده و قرار است امریکا از افغانستان خارج شود، اتفاق های مثبت در حال رخ دادن هستند.
این نشان می دهد که برای دولت امریکا، افغانستان دیگر اولویت استراتژيک خود را از دست داده و واشنگتن از این پس به افغانستان به مثابه یک مأموریت راهبردی فوق العاده مهم نگاه نمی کند.
در صورتی که صلح امریکا با طالبان به سرانجامی برسد، نظامیان امریکایی و متحدان آن کشور ناگزیر اند به طور کامل از افغانستان عقب نشینی کنند. در آن صورت، دیگر هیچ دلیلی برای حفظ حضور سنگین سیاسی و دیپلماتیک ایالات متحده در افغانستان باقی نخواهد ماند؛ زیرا واشنگتن با پذیرش شکست در برابر طالبان و تسلیم شدن به خواسته های آن گروه، بخش بزرگی از منافع بلندمدت خود را در افغانستان و منطقه از دست خواهد داد.
از جانب دیگر، تغییر معادلات سلطه و هژمونی قدرت های بزرگ اقتصادی و سیاسی در مناطقی مانند افریقا کشورهایی مانند امریکا را بر آن می دارد تا برای مهار جهانگشایی اقتصادی و سیاسی چین، وارد عمل شود و به جای تمرکز بر کشورهایی مانند عراق و افغانستان، توجه بیشتری را صرف سرزمین های افریقایی، امریکای لاتین و... کند.
با توجه به این مسایل، افغانستان به خودی خود از فهرست اولویت های راهبردی ایالات متحده خارج می شود. در چنین شرایطی، هیچکس نباید انتظار داشته باشد که در روند صلح امریکا با طالبان، تیم ترامپ، دغدغه های مشروع و نگرانی های جدی مردم و احزاب و دولت افغانستان در زمینه آینده کشور، دستاوردهای ۱۸ ساله، قانون اساسی و... را مد نظر قرار دهد. وقتی کابل دیگر در لیست اولویت های استراتژيک واشنگتن، جایی نداشته باشد، لحاظ کردن این دغدغه ها در روند صلح امریکا و طالبان، انتظاری بیهوده و ساده لوحانه است.
مقامهای امریکایی که نخواستهاند نامشان افشا شود، گفتهاند که وزارت خارجه امریکا مصمم است با کاهش نظامیان امریکایی در شرق میانه و جنوب آسیا، رقم دیپلماتهای امریکایی در بغداد و کابل را نیز کاهش دهد.
یک مقام ارشد وزارت خارجه امریکا گفتهاست: «در این اواخر از افزایش رقم دیپلماتهای چینی در افریقا میشنویم که روی مسایل اقتصادی و دیگر موضوعات کار میکنند. ما نمیتوانیم تمام پولمان را در افغانستان و عراق متمرکز سازیم.»
او تاکید کرده که مهم است «کجا میتوانیم کمترین منابعمان را اعزام کنیم تا مانع از دسترفتن مناطق بیشتر به رقبای عمده شویم؛ روندی که با سرعت در حال افزایش است و ما به سختی آن را درک میکنیم.»
تصمیم برای کاهش دیپلمات های امریکایی در عراق و افغانستان در حالی اتخاذ می شود که پس از اشغال این دو کشور از سوی نیروهای امریکایی، ایالات متحده بزرگترین سفارتخانه های خود در منطقه و جهان را در این کشورها بنیان گذاشت.
در آن زمان، این امر هیچ معنای دیگری جز اهمیت استراتژیک این کشورها برای امریکا و سیاست های بلندمدت کاخ سفید برای این کشورها و منطقه نداشت؛ اما اکنون همانگونه که در اظهارات دیپلمات های امریکایی هم بازتاب یافته، اولویت های استراتژيک واشنگتن در حوزه سیاست خارجی، تغییر کرده است.
امریکا در عراق در زمینه گرفتن جای ایران، شکست سختی خورد. دومین شکست امریکا در عراق، در مدیریت پروژه داعش رقم خورد که با پایمردی مردم، نیروهای بسیج مردمی، مراجع دینی، دولت عراق و متحدان منطقه ای آن ناکام ماند و داعش در آن کشور به طور کامل فروپاشید.
با این حساب، واشنگتن چاره ای جز عقب نشینی دیپلماتیک از بغداد ندارد.
همین اتفاق در افغانستان نیز در حال رخ دادن است. دونالد ترامپ؛ رییس جمهوری امریکا هفته پیش در دیدار با ینس استولتنبرگ؛ دبیر کل ناتو در واشنگتن گفت که جنگ افغانستان دقیقا ۱۹ ساله شده است. او این جنگ را «تآسفبار و در برخی موارد مسخره» توصیف کرد. به باور ترامپ، اکنون که روند صلح شروع شده و قرار است امریکا از افغانستان خارج شود، اتفاق های مثبت در حال رخ دادن هستند.
این نشان می دهد که برای دولت امریکا، افغانستان دیگر اولویت استراتژيک خود را از دست داده و واشنگتن از این پس به افغانستان به مثابه یک مأموریت راهبردی فوق العاده مهم نگاه نمی کند.
در صورتی که صلح امریکا با طالبان به سرانجامی برسد، نظامیان امریکایی و متحدان آن کشور ناگزیر اند به طور کامل از افغانستان عقب نشینی کنند. در آن صورت، دیگر هیچ دلیلی برای حفظ حضور سنگین سیاسی و دیپلماتیک ایالات متحده در افغانستان باقی نخواهد ماند؛ زیرا واشنگتن با پذیرش شکست در برابر طالبان و تسلیم شدن به خواسته های آن گروه، بخش بزرگی از منافع بلندمدت خود را در افغانستان و منطقه از دست خواهد داد.
از جانب دیگر، تغییر معادلات سلطه و هژمونی قدرت های بزرگ اقتصادی و سیاسی در مناطقی مانند افریقا کشورهایی مانند امریکا را بر آن می دارد تا برای مهار جهانگشایی اقتصادی و سیاسی چین، وارد عمل شود و به جای تمرکز بر کشورهایی مانند عراق و افغانستان، توجه بیشتری را صرف سرزمین های افریقایی، امریکای لاتین و... کند.
با توجه به این مسایل، افغانستان به خودی خود از فهرست اولویت های راهبردی ایالات متحده خارج می شود. در چنین شرایطی، هیچکس نباید انتظار داشته باشد که در روند صلح امریکا با طالبان، تیم ترامپ، دغدغه های مشروع و نگرانی های جدی مردم و احزاب و دولت افغانستان در زمینه آینده کشور، دستاوردهای ۱۸ ساله، قانون اساسی و... را مد نظر قرار دهد. وقتی کابل دیگر در لیست اولویت های استراتژيک واشنگتن، جایی نداشته باشد، لحاظ کردن این دغدغه ها در روند صلح امریکا و طالبان، انتظاری بیهوده و ساده لوحانه است.