محمد یونس قانونی؛ معاون پیشین ریاست جمهوری میگوید که در گفتگوهای صلح «جمهوریت» در افغانستان غیر قابل معامله است و «امارت اسلامی» پذیرفتنی نیست.
آقای قانونی در مراسم بزرگداشت از هشتمین سالروز کشته شدن عبدالرحمن سیدخیلی؛ از فرماندهان جهادی، به صلح بر رهبری افغانها و حضور دولت افغانستان در مذاکرات صلح تاکید کرد.
او گفتگوهای پشت پرده و ناروشن صلح را سؤال بر انگیز خواند و افزود: «اگر مصالحه توسط چند فرد صورت بگیرد و حوزه مقاومت در آن نقشی نداشته باشد، صلح نه؛ بلکه تغییر جغرافیای جنگ است.»
قانونی مذاکره و توافق زلمی خلیلزاد را مهم خواند؛ اما افزود که نگران است که در پی این مذاکرات و تعهدها، سرنوشت مردم و مسأله قطعات مسلح مربوط به گروه طالبان چه خواهد شد.
به گفته او سرنوشت قطعات مسلح طالبان پس از صلح باید روشن شود و صلحی که یک طرف «تا دندان مسلح» و طرف دیگر خلع سلاح باشد، پذیرفتنی نیست.
نگرانی های مطرح شده از سوی آقای قانونی، بازتاب دهنده دلمشغولی های طیف وسیعی از مردم، جریان های سیاسی و توده های قومی درباره صلح با طالبان است.
این موضع گیری به باور کارشناسان نشان می دهد که گفتگوهای امریکا و طالبان که دور از دیدرس و حتی اطلاع دولت، احزاب و مردم افغانستان صورت می گیرد، در مسیر خطرناکی قرار دارد و چشم انداز نگران کننده ای در برابر آن است.
طالبان با امتناع از گفتگوی مستقیم با دولت افغانستان، از حضور در یک گفتگوی ملی و مستقلانه صلح امتناع می ورزند و امریکا هم به عنوان دیگر طرف این گفتگوها هیچ مسؤولیتی در قبال آینده سیاسی و امنیتی افغانستان بر عهده نمی گیرد و پرسش ها و نگرانی های بنیادین مردم افغانستان در این خصوص را عمدا نادیده می گیرد.
از جانب دیگر، همه قراین و شواهد، حاکی از آن است که برای امریکا هیچ اهمیتی ندارد که چه نظامی در نتیجه توافق صلح آن کشور با گروه طالبان در افغانستان روی کار خواهد آمد. واشنگتن سال هاست که خود را مدافع دموکراسی و مردم سالاری در افغانستان نمی داند و رویکرد اولیه خود در این زمینه را با شعار کلی و مبهم مبارزه با تروریزم جایگزین کرده است. در پی آغاز مذاکرات صلح میان امریکا و طالبان، ایالات متحده حتی مبارزه با تروریزم در افغانستان را نیز یک اولویت نمی داند؛ بلکه صرفا در اندیشه پیدا کردن پوششی آبرومندانه برای خروج از افغانستان و ذخیره کردن هزینه های هنگفت این مأموریت نظامی شکست خورده و فاقد هرگونه چشم اندازی برای پیروزی است.
در نقطه مقابل، طالبان قرار دارند که برای اسنقرار دوباره «امارت اسلامی» می جنگند. آنها حتی در گفتگوهای صلح هم رسما اعلام کرده اند که نظام کنونی افغانستان «اسلامی» نیست و هرگونه توافق صلح با آن گروه باید متضمن استقرار یک نظام «اسلامی» باشد. این همان چیزی است که به نگرانی های جدی درباره احتمال بازگشت و استقرار دوباره رژيم «امارت اسلامی» طالبان منجر شده است.
این در حالی است که بربنیاد شواهد و قراین موجود، نوعیت نظام آینده افغانستان در دستور کار امریکا در جریان گفتگو با طالبان قرار ندارد. با این حساب، به نظر می رسد که یکی از مواردی که در پی این گفتگوها با خطر رو به رو است، اصل «جمهوریت» نظام از یکسو و تحمیل «اسلامیت» با خوانش رادیکال طالبانی از جانب دیگر می باشد.
نگرانی مهم دیگر، سرنوشت ده ها هزار نیروی مسلح گروه طالبان است. امریکا تاکنون بارها از لزوم استقرار آتش بس سراسری سخن گفته و در آخرین مورد نیز زلمی خلیلزاد ادعا کرده که در نتیجه گفتگوهای ۱۶ روزه دوحه، روی استقرار آتش بس سراسری توافق «کلی» حاصل شده است؛ اما هیچکس درباره سرنوشت ملیشه های مسلح گروه طالبان چیزی نمی گوید.
از جانب دیگر، اصرار امریکا بر کسب تعهد از طالبان مبنی بر مبارزه آن گروه با تروریزم بین المللی در افغانستان، به این نگرانی جدی دامن زده که واشنگتن هم قصد دارد با «مصالحه مسلحانه» طالبان کنار بیاید و آن را بپذیرد؛ چیزی که بی تردید، بسیار خطرناک و فاجعه بار خواهد بود؛ زیرا در آن صورت، بقای نیروهای امنیتی کشور، زیر سؤال می رود و با طالبانیزه شدن ارتش و نیروهای مسلح، همه چیز به کام طالبان خواهد شد.
آقای قانونی در مراسم بزرگداشت از هشتمین سالروز کشته شدن عبدالرحمن سیدخیلی؛ از فرماندهان جهادی، به صلح بر رهبری افغانها و حضور دولت افغانستان در مذاکرات صلح تاکید کرد.
او گفتگوهای پشت پرده و ناروشن صلح را سؤال بر انگیز خواند و افزود: «اگر مصالحه توسط چند فرد صورت بگیرد و حوزه مقاومت در آن نقشی نداشته باشد، صلح نه؛ بلکه تغییر جغرافیای جنگ است.»
قانونی مذاکره و توافق زلمی خلیلزاد را مهم خواند؛ اما افزود که نگران است که در پی این مذاکرات و تعهدها، سرنوشت مردم و مسأله قطعات مسلح مربوط به گروه طالبان چه خواهد شد.
به گفته او سرنوشت قطعات مسلح طالبان پس از صلح باید روشن شود و صلحی که یک طرف «تا دندان مسلح» و طرف دیگر خلع سلاح باشد، پذیرفتنی نیست.
نگرانی های مطرح شده از سوی آقای قانونی، بازتاب دهنده دلمشغولی های طیف وسیعی از مردم، جریان های سیاسی و توده های قومی درباره صلح با طالبان است.
این موضع گیری به باور کارشناسان نشان می دهد که گفتگوهای امریکا و طالبان که دور از دیدرس و حتی اطلاع دولت، احزاب و مردم افغانستان صورت می گیرد، در مسیر خطرناکی قرار دارد و چشم انداز نگران کننده ای در برابر آن است.
طالبان با امتناع از گفتگوی مستقیم با دولت افغانستان، از حضور در یک گفتگوی ملی و مستقلانه صلح امتناع می ورزند و امریکا هم به عنوان دیگر طرف این گفتگوها هیچ مسؤولیتی در قبال آینده سیاسی و امنیتی افغانستان بر عهده نمی گیرد و پرسش ها و نگرانی های بنیادین مردم افغانستان در این خصوص را عمدا نادیده می گیرد.
از جانب دیگر، همه قراین و شواهد، حاکی از آن است که برای امریکا هیچ اهمیتی ندارد که چه نظامی در نتیجه توافق صلح آن کشور با گروه طالبان در افغانستان روی کار خواهد آمد. واشنگتن سال هاست که خود را مدافع دموکراسی و مردم سالاری در افغانستان نمی داند و رویکرد اولیه خود در این زمینه را با شعار کلی و مبهم مبارزه با تروریزم جایگزین کرده است. در پی آغاز مذاکرات صلح میان امریکا و طالبان، ایالات متحده حتی مبارزه با تروریزم در افغانستان را نیز یک اولویت نمی داند؛ بلکه صرفا در اندیشه پیدا کردن پوششی آبرومندانه برای خروج از افغانستان و ذخیره کردن هزینه های هنگفت این مأموریت نظامی شکست خورده و فاقد هرگونه چشم اندازی برای پیروزی است.
در نقطه مقابل، طالبان قرار دارند که برای اسنقرار دوباره «امارت اسلامی» می جنگند. آنها حتی در گفتگوهای صلح هم رسما اعلام کرده اند که نظام کنونی افغانستان «اسلامی» نیست و هرگونه توافق صلح با آن گروه باید متضمن استقرار یک نظام «اسلامی» باشد. این همان چیزی است که به نگرانی های جدی درباره احتمال بازگشت و استقرار دوباره رژيم «امارت اسلامی» طالبان منجر شده است.
این در حالی است که بربنیاد شواهد و قراین موجود، نوعیت نظام آینده افغانستان در دستور کار امریکا در جریان گفتگو با طالبان قرار ندارد. با این حساب، به نظر می رسد که یکی از مواردی که در پی این گفتگوها با خطر رو به رو است، اصل «جمهوریت» نظام از یکسو و تحمیل «اسلامیت» با خوانش رادیکال طالبانی از جانب دیگر می باشد.
نگرانی مهم دیگر، سرنوشت ده ها هزار نیروی مسلح گروه طالبان است. امریکا تاکنون بارها از لزوم استقرار آتش بس سراسری سخن گفته و در آخرین مورد نیز زلمی خلیلزاد ادعا کرده که در نتیجه گفتگوهای ۱۶ روزه دوحه، روی استقرار آتش بس سراسری توافق «کلی» حاصل شده است؛ اما هیچکس درباره سرنوشت ملیشه های مسلح گروه طالبان چیزی نمی گوید.
از جانب دیگر، اصرار امریکا بر کسب تعهد از طالبان مبنی بر مبارزه آن گروه با تروریزم بین المللی در افغانستان، به این نگرانی جدی دامن زده که واشنگتن هم قصد دارد با «مصالحه مسلحانه» طالبان کنار بیاید و آن را بپذیرد؛ چیزی که بی تردید، بسیار خطرناک و فاجعه بار خواهد بود؛ زیرا در آن صورت، بقای نیروهای امنیتی کشور، زیر سؤال می رود و با طالبانیزه شدن ارتش و نیروهای مسلح، همه چیز به کام طالبان خواهد شد.