اریک پرنس؛ رییس شرکت امریکایی بلک واتر که چندی پیش طرح خصوصی سازی جنگ افغانستان را ارائه کرده بود، میگوید که اگر ارتش افغانستان حمایت نشود، اشرف غنی به سرنوشت داکتر نجیب دچار خواهد شد.
آقای پرنس این سخنان را در مصاحبه با شبکه تلویزیونی الجزیره بیان کرده و افزوده است که ساختار نیروهای امنیتی افغانستان به پشتیبانی نظاممند ضرورت دارد و اگر چنین نشود، رییس جمهوری در انتظار سرنوشت داکتر نجیب برای خودش باشد.
آقای پرنس گفتهاست که به پیروزی آقای غنی در انتخابات آینده ریاست جمهوری نیز باورمند نیست، چون به گفته او آقای غنی نتوانسته در کارکردهایش موفق باشد.
داکتر نجیب؛ آخرین رییس جمهوری رژيم کمونیستی پس از سقوط حکومتش و آغاز حکومت مجاهدین، پنج سال در دفتر سازمان ملل در کابل بود و بلافاصله پس از اشغال کابل توسط طالبان در سال ۱۳۷۵ از سوی این گروه به دار آویخته شد.
هشدار این فعال نظامی امریکایی در شرایطی صورت می گیرد که پیش از این، خود آقای غنی نیز به دنبال بروز تنش هایی میان او و امریکایی ها بر سر نحوه عملکرد زلمی خلیلزاد در مذاکره با طالبان، بدون حضور نمایندگان دولت افغانستان، با اشاره به سرنوشت داوودخان و داکتر نجیب، نسبت به تکرار آن تجارب هشدار داده و گفته بود که زیر بار امضای یک معاهده «گندمک» دیگر نخواهد رفت.
رییس جمهوری همچنین به دنبال اظهار نظر بحث برانگیز شیرمحمد عباس استانکزی؛ از مذاکره کنندگان ارشد طالبان درباره انحلال ارتش پس از توافق صلح با آن گروه، بارها بر حفظ این نیروها تأکید کرده و تلاش نموده تا نقش این نیروها در شرایط پساصلح را برجسته و حیاتی جلوه دهد.
کارشناسان می گویند که آقای غنی، ارتش و نیروهای مسلح را یک سنگر محکم و نیرومند برای بقای خود و فرار از سرنوشت داوودخان و نجیب می داند. این در حالی است که ارتش و کلیت نیروهای مسلح افغانستان با ساختار و نظام کنونی، به طور همه جانبه متکی به کمک های مالی امریکا و دیگر شرکای آن کشور هستند و در صورتی که امریکا تصمیم به قطع این کمک ها بگیرد، معلوم نیست نیروهای مسلح کشور، چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد و مهم تر از آن اینکه چه شرایطی برای آقای غنی رقم خواهد خورد.
نکته ناامیدکننده این است که هم حکومت کنونی و هم حکومت پیشین، هیچ تلاشی برای خودکفایی اقتصادی افغانستان و تأمین بودجه کشور به ویژه در ابعاد نظامی و امنیتی از منابع داخلی، انجام نداده اند. این در حالی است که افغانستان، ظرفیت های فوق العاده ای برای خودکفایی در تأمین بودجه ملی در اختیار داشت و اگر حکومت با یک سیاستگذاری سالم، صادقانه و مبتنی بر نگرش ملی به این امر، اقدام می کرد، چه بسا امروز یک فعال نظامی امریکایی، از خطر فروپاشی ارتش و رقم خوردن سرنوشتی شبیه داکتر نجیب برای اشرف غنی، صحبت نمی کرد.
حکومت های پیشین و کنونی حتی در زمینه مبارزه با فساد مالی و اقتصادی به خصوص در حوزه مدیریت بودجه نظامی و کمک های خارجی هم عملکردی قابل دفاع ندارند که اگر داشتند بدون تردید، امروز شرایط، بسیار متفاوت تر بود و خطر فروپاشی ارتش، در صورت قطع کمک های مالی امریکا، دست کم تا این اندازه جدی به نظر نمی رسید.
موضوع دیگر، رویکرد کلی حکومت نسبت به اعمال سیاست های کلان ملی و تصمیم های سرنوشت ساز و بزرگ است. در این زمینه هم حکومت آقای غنی، عملکردی مثبت و درخشان نداشته است تا برپایه آن، در صورت مطرح شدن سناریوهایی مانند سرنوشت داکتر نجیب، به آسانی می توانست با رجوع به پشتوانه های ملی و مردمی، مانع از فروپاشی و بروز فاجعه شود. شاید به همین دلیل هم هست که اریک پرنس؛ رییس بلک واتر، معتقد است که آقای غنی نمی تواند در انتخابات آینده، پیروز شود؛ زیرا عملکرد موفقی نداشته است.
با اینهمه و صرف نظر از اینکه هشدار درباره خطر فروپاشی ارتش یا تکرار سرگذشت داکتر نجیب برای اشرف غنی، تا چه حد جدی است، حکومت در سایه تلاش های سیاسی برای دستیابی به صلح باید به مردم بازگردد و پایگاه ها و پشتوانه های مشروع ملی و مردمی برای خود و نظام سیاسی و نیروهای مسلح کشور فراهم آورد تا با چرخش مواضع ابرقدرت های خارجی، هیچ خطری آینده نظام، نیروهای مسلح و رییس جمهوری را تهدید نکند.
آقای پرنس این سخنان را در مصاحبه با شبکه تلویزیونی الجزیره بیان کرده و افزوده است که ساختار نیروهای امنیتی افغانستان به پشتیبانی نظاممند ضرورت دارد و اگر چنین نشود، رییس جمهوری در انتظار سرنوشت داکتر نجیب برای خودش باشد.
آقای پرنس گفتهاست که به پیروزی آقای غنی در انتخابات آینده ریاست جمهوری نیز باورمند نیست، چون به گفته او آقای غنی نتوانسته در کارکردهایش موفق باشد.
داکتر نجیب؛ آخرین رییس جمهوری رژيم کمونیستی پس از سقوط حکومتش و آغاز حکومت مجاهدین، پنج سال در دفتر سازمان ملل در کابل بود و بلافاصله پس از اشغال کابل توسط طالبان در سال ۱۳۷۵ از سوی این گروه به دار آویخته شد.
هشدار این فعال نظامی امریکایی در شرایطی صورت می گیرد که پیش از این، خود آقای غنی نیز به دنبال بروز تنش هایی میان او و امریکایی ها بر سر نحوه عملکرد زلمی خلیلزاد در مذاکره با طالبان، بدون حضور نمایندگان دولت افغانستان، با اشاره به سرنوشت داوودخان و داکتر نجیب، نسبت به تکرار آن تجارب هشدار داده و گفته بود که زیر بار امضای یک معاهده «گندمک» دیگر نخواهد رفت.
رییس جمهوری همچنین به دنبال اظهار نظر بحث برانگیز شیرمحمد عباس استانکزی؛ از مذاکره کنندگان ارشد طالبان درباره انحلال ارتش پس از توافق صلح با آن گروه، بارها بر حفظ این نیروها تأکید کرده و تلاش نموده تا نقش این نیروها در شرایط پساصلح را برجسته و حیاتی جلوه دهد.
کارشناسان می گویند که آقای غنی، ارتش و نیروهای مسلح را یک سنگر محکم و نیرومند برای بقای خود و فرار از سرنوشت داوودخان و نجیب می داند. این در حالی است که ارتش و کلیت نیروهای مسلح افغانستان با ساختار و نظام کنونی، به طور همه جانبه متکی به کمک های مالی امریکا و دیگر شرکای آن کشور هستند و در صورتی که امریکا تصمیم به قطع این کمک ها بگیرد، معلوم نیست نیروهای مسلح کشور، چه سرنوشتی پیدا خواهند کرد و مهم تر از آن اینکه چه شرایطی برای آقای غنی رقم خواهد خورد.
نکته ناامیدکننده این است که هم حکومت کنونی و هم حکومت پیشین، هیچ تلاشی برای خودکفایی اقتصادی افغانستان و تأمین بودجه کشور به ویژه در ابعاد نظامی و امنیتی از منابع داخلی، انجام نداده اند. این در حالی است که افغانستان، ظرفیت های فوق العاده ای برای خودکفایی در تأمین بودجه ملی در اختیار داشت و اگر حکومت با یک سیاستگذاری سالم، صادقانه و مبتنی بر نگرش ملی به این امر، اقدام می کرد، چه بسا امروز یک فعال نظامی امریکایی، از خطر فروپاشی ارتش و رقم خوردن سرنوشتی شبیه داکتر نجیب برای اشرف غنی، صحبت نمی کرد.
حکومت های پیشین و کنونی حتی در زمینه مبارزه با فساد مالی و اقتصادی به خصوص در حوزه مدیریت بودجه نظامی و کمک های خارجی هم عملکردی قابل دفاع ندارند که اگر داشتند بدون تردید، امروز شرایط، بسیار متفاوت تر بود و خطر فروپاشی ارتش، در صورت قطع کمک های مالی امریکا، دست کم تا این اندازه جدی به نظر نمی رسید.
موضوع دیگر، رویکرد کلی حکومت نسبت به اعمال سیاست های کلان ملی و تصمیم های سرنوشت ساز و بزرگ است. در این زمینه هم حکومت آقای غنی، عملکردی مثبت و درخشان نداشته است تا برپایه آن، در صورت مطرح شدن سناریوهایی مانند سرنوشت داکتر نجیب، به آسانی می توانست با رجوع به پشتوانه های ملی و مردمی، مانع از فروپاشی و بروز فاجعه شود. شاید به همین دلیل هم هست که اریک پرنس؛ رییس بلک واتر، معتقد است که آقای غنی نمی تواند در انتخابات آینده، پیروز شود؛ زیرا عملکرد موفقی نداشته است.
با اینهمه و صرف نظر از اینکه هشدار درباره خطر فروپاشی ارتش یا تکرار سرگذشت داکتر نجیب برای اشرف غنی، تا چه حد جدی است، حکومت در سایه تلاش های سیاسی برای دستیابی به صلح باید به مردم بازگردد و پایگاه ها و پشتوانه های مشروع ملی و مردمی برای خود و نظام سیاسی و نیروهای مسلح کشور فراهم آورد تا با چرخش مواضع ابرقدرت های خارجی، هیچ خطری آینده نظام، نیروهای مسلح و رییس جمهوری را تهدید نکند.