تاریخ انتشار :پنجشنبه ۱۱ دلو ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۲۹
کد مطلب : 178940
افغانستان؛ از جنگ امریکایی تا صلح امریکایی
دونالد ترامپ؛ رییس ‌جمهوری امریکا گفته است که مذاکرات صلح افغانستان به ‌خوبی پیش می‌ رود.
 
آقای ترامپ در صفحه‌ رسمی توییتر خود نوشته است: «پس از ۱۸ سال جنگ، مذاکرات صلح در افغانستان به ‌خوبی پیش می ‌رود. جنگ ادامه دارد؛ اما مردم افغانستان در برابر این جنگ پایان ناپذیر، صلح می‌ خواهند.»
 
او تأکید کرده است که به‌ زودی مشخص خواهد شد که گفتگوهای صلح با موفقیت همراه خواهد بود یا خیر؟
 
رییس‌ جمهوری امریکا این اظهارات را در حالی مطرح کرده است که زلمی خلیلزاد؛ نماینده‌ ویژه‌ وزارت خارجه‌ امریکا برای صلح افغانستان پیشتر گفته بود که کلید صلح به دست خود افغان‌ها می‌باشد.
 
در سوی دیگر این دعوا اشرف غنی و ارگ ریاست جمهوری قرار دارد که می گوید: نه شاه شجاع می‌خواهیم، نه امیرمحمد یعقوب خان که معاهده گندمک را امضا کرد. غازی امان‌الله‌خان می‌خواهیم، احمدشاه بابا می‌خواهیم، میرویس نیکه می‌خواهیم، محمود غزنوی می‌خواهیم. اگر کسی فکر می‌کند بالای اشرف غنی یک معاهده گندمک دیگر را امضا می‌کند در اشتباه است.
خونم را بریزانند؛ اما این عمل ننگین را انجام نمی‌دهم!
 
از نظر کارشناسان، امریکا برای ایجاد صلح در افغانستان همانند جنگی که علیه افغانستان زیر نام مبارزه با تروریزم و سرنگونی رژيم طالبان به راه انداخت، از کسی اجازه نمی گیرد و حتی اجازه نمی دهد که دولت مشروع و رسمی افغانستان در روند تصمیم گیری ها در این باره، مشارکت داشته باشد.
 
با این حساب، همانگونه که در ۱۸ سال گذشته، شاهد جنگ امریکا در افغانستان بودیم، فردا ممکن است صلح امریکا هم ایجاد شود و بر مردم و دولت افغانستان تحمیل گردد.
 
در این میان، در ابتدای امر، اهمیت چندانی ندارد که هدف اشرف غنی از موضع گیری های تند ضد امریکایی اش درباره صلح چیست و اینکه آیا او صرفا نگران از دست رفتن قدرت و موقعیت سیاسی خود است یا نه واقعا دغدغه استقلال و حاکمیت ملی و قانون اساسی و هزینه هایی را دارد که افغانستان، مردم و نیروهای امنیتی و دولت برای این امور در طول این سال ها متحمل شده اند. آنچه اهمیت دارد این است که امریکا می خواهد الگوی مورد نظر خود در زمینه صلح را بر افغانستان تحمیل کند، و این امر، هیچ تفاوتی با دیگر عملکردهای امریکا از آغاز جنگ علیه افغانستان تا ادامه آن در طول ۱۸ سال گذشته و همچنین تحمیل پیمان های استراتژيک و امنیتی خود بر دولت های پیشین و کنونی کشور ندارد.
 
صلحی که بر پایه مصالح و منافع امریکا در افغانستان، ایجاد شود، حتی اگر به پایان جنگ که مطالبه همه مردم افغانستان است، بیانجامد، در واقعیت امر، صلح نیست؛ بلکه شیوه ای دیگر از اعمال سلطه و تحمیل اراده قدرت های خارجی بر سرنوشت سیاسی یک کشور مستقل و شایسته برخورداری از استقلال و حاکمیت ملی است.
 
در این میان، باید تصریح کرد که هدف، هرگز دفاع از اشرف غنی و کارنامه ها و سیاست های بحث برانگیز او در طول چهار سال گذشته نیست که این خود، حدیثی مفصل دارد و بررسی و ارزیابی عادلانه و بی طرفانه آن، فرصت و فراغی جداگانه می طلبد. مردم افغانستان می دانند که اشرف غنی، امان الله خان نیست و نمی تواند باشد. همه نیک دریافته اند که سهم خود او در اعطای این جرأت و جسارت به امریکا برای بازی با سرنوشت مردم افغانستان کم نیست. به هر حال، کسی که انتخابات را نادیده گرفت و به الگوی جان کری امریکایی برای تشکیل دولت، تن درداد، نمی تواند مدعی امان الله خان شدن باشد. فراموش نمی توان کرد که پیمان امنیتی را که حامد کرزی به خاطر تبعات و هزینه های ناشی از بدنامی و روسیاهی تاریخی آن، از امضایش خودداری کرد، اشرف غنی در نخستین روز کاری اش به عنوان رییس دولت وحدت ملی به وسیله حنیف اتمر؛ مشاور امنیت ملی اش به امضا رساند. با این حساب، آیا می توان باور کرد که او امان الله خان است، نه شاه شجاع و محمد یعقوب خان؟
 
با این حال، اکنون جای بحث در این باره نیست؛ مسأله این است که امریکا الگوی صلح اش را نیز همانند پروژه جنگ اش بر مردم و دولت افغانستان، تحمیل می کند و در چنین شرایطی، باید به گونه ای موضع گرفت و عمل کرد که همانند کسانی که به دلیل هزینه های مرگبار ناشی از جنگ امریکا، مسؤول و مقصر شناخته می شوند، در آینده مسؤول تبعات صلح امریکایی نباشیم.
https://avapress.net/vdcgt79qzak9uy4.rpra.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما