سخنگوی وزارت خارجه ایران از سفر سید عباس عراقچی؛ معاون سیاسی این وزارت به کابل، برای نهاییسازی مذاکرات باقیمانده در پنج کمیته و آغاز تدوین سند جامع همکاریهای راهبردی بین افغانستان و ایران، در هفتههای آینده خبر میدهد. از سوی دیگر، آقای عراقچی روز یکشنبه (9 جدی) با هیأتی از نمایندگان طالبان در تهران گفتگو کرده است.
بهرام قاسمی گفت: این سفر در واقع برای مباحث جدی که میان دو کشور ایران و افغانستان از جمله در حوزه همکاریهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مسایلی که مورد نظر دو دولت و کشور وجود دارد، انجام میشود.
این در حالی است که به گفته سخنگوی وزارت خارجه ایران، روز یکشنبه (9 جدی) آقای عراقچی با یک هیأت از نمایندگان طالبان پیرامون روند صلح افغانستان در تهران گفتگوهای مفصلی داشته است. این گفتگوها با آگاهی حکومت افغانستان صورت گرفته و به نظر میرسد یکی دیگر از دلایل سفر آقای عراقچی به کابل، در جریان گذاشتن کابل از محتوای گفتگوهای تهران باشد.
دیپلماسی کنشگرانه تهران در حوزه روند صلح و روابط استراتژيک با کابل، نشان می دهد که ایران، کشوری تماشاچی و کنش پذیر در منطقه نیست و نمی تواند نسبت به آنچه اعراب و پاکستان با محوریت و حمایت امریکا در زمینه روند صلح افغانستان آغاز کرده اند، بی تفاوت باشد.
اگر ایران بتواند یخ گفتگوهای مستقیم میان نمایندگان کابل و طالبان را بشکند و در این خصوص، زمینه ساز یک تحول شگرف و بی سابقه شود، این امکان وجود دارد که حتی بیشتر و بهتر از محوری که از سوی زلمی خلیلزاد در این زمینه رهبری می شود و اعراب و پاکستان هم در آن حضور دارند، بسترهای لازم برای تحقق یک صلح پایدار در افغانستان را به وجود آورد.
این تحول مهم در عین حال، می تواند به تسریع و تحقق زودهنگام این آرمان مشترک هم کمک کند که افغانستان و ایران روابطی راهبردی و فراگیر در همه حوزه را با امضای یک سند جامع از همکاری های مشترک استراتژيک، آغاز کنند.
ایران همسایه غربی افغانستان است که صدها کیلومتر مرز مشترک دارد و افزون بر این، ده ها سال است که از میلیون ها مهاجر افغانستانی، سخاوتمندانه میزبانی می کند. دو کشور همسایه در عین حال، داد و ستدهای ارزشمند و رو به رشد اقتصادی، تجاری و ترانزیتی دارند. ضمن آنکه در حوزه امنیت و حاکمیت، امنیت مرزها، مهار کشت و قاچاق مواد مخدر، مبارزه با تروریزم و... هم دغدغه های مشترک و مشابهی دارند. همه اینها ایجاب می کند تا افغانستان و ایران، روابط تعریف شده و نظام مندی داشته باشد که در یک سند جامع همکاری های استراتژيک، تعریف و تبیین شده باشد.
با توجه به این موارد و صرف نظر از ادعاهای واهی و اتهام های مضحک برخی عناصر داخلی و خارجی، همانگونه که اخیرا وزارت دفاع امریکا نیز در گزارشی به کنگره آن کشور، اذعان کرد، ایران از ثبات و استقرار سیاسی در افغانستان، حمایت می کند و اقتدار و پایداری دولت مسلط بر کابل، به نفع تهران است.
بنابراین، درک این معنا هرگز نباید دشوار و غریب باشد که تلاش های تهران برای تسهیل زمینه های گفتگوی مستقیم میان طالبان و دولت افغانستان، صادقانه و همراستا با خواسته اصلی دولت یعنی صلح زیر مالکیت و با محوریت حکومت افغانستان می باشد.
تهران می تواند با استفاده از نفوذ، قدرت و تأثیرگذاری اش بر معادلات و مناسبات سیاسی و امنیتی منطقه ای و روابط و تماسی که با اطلاع دولت افغانستان با طالبان دارد، به تحقق این هدف، صادقانه کمک کند.
در این میان، البته قابل انکار نیست که ایران هم در روند صلح افغانستان، منافع و اهداف مشروع و مجازی دارد که می خواهد تحقق یابد. یکی از اهداف تهران، بازگشت نظم و امنیت و ثبات به افغانستان و مهار جنگ و ناامنی و تروریزم و بحران در کشور ماست. این امور به ایران کمک می کند تا مسأله مهاجرت و هزینه های انسانی و اقتصادی آن را به نفع خود، مدیریت کند، از امنیت مرزها، اطمینان پیدا کند، دغدغه های خود در حوزه مبارزه و مهار تروریزم و مواد مخدر و حضور نیروهای بیگانه در افغانستان را از مسیرهای مشروع و قانونی، دنبال کند و به این ترتیب، ضریب استحکام و آسیب ناپذیری امنیت ملی خود را افزایش دهد.
با درنظرداشت این واقعیت ها، علیرغم بدبینی احتمالی کشورهایی که منافع شان را در ناامنی و جنگ و بی ثباتی و حمایت از تروریزم در افغانستان می بینند، چشم انداز صلح افغانستان در شعاع تلاش های جاری تهران، کاملا مثبت و امیدبخش است و انتظار می رود که این تلاش ها سرانجام بتواند زمینه ساز گفتگوهای رویاروی کابل با طالبان شده و از آنسو، روند تدوین و امضای سند همکاری های راهبردی تهران – کابل را تسهیل و تسریع کند.
بهرام قاسمی گفت: این سفر در واقع برای مباحث جدی که میان دو کشور ایران و افغانستان از جمله در حوزه همکاریهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مسایلی که مورد نظر دو دولت و کشور وجود دارد، انجام میشود.
این در حالی است که به گفته سخنگوی وزارت خارجه ایران، روز یکشنبه (9 جدی) آقای عراقچی با یک هیأت از نمایندگان طالبان پیرامون روند صلح افغانستان در تهران گفتگوهای مفصلی داشته است. این گفتگوها با آگاهی حکومت افغانستان صورت گرفته و به نظر میرسد یکی دیگر از دلایل سفر آقای عراقچی به کابل، در جریان گذاشتن کابل از محتوای گفتگوهای تهران باشد.
دیپلماسی کنشگرانه تهران در حوزه روند صلح و روابط استراتژيک با کابل، نشان می دهد که ایران، کشوری تماشاچی و کنش پذیر در منطقه نیست و نمی تواند نسبت به آنچه اعراب و پاکستان با محوریت و حمایت امریکا در زمینه روند صلح افغانستان آغاز کرده اند، بی تفاوت باشد.
اگر ایران بتواند یخ گفتگوهای مستقیم میان نمایندگان کابل و طالبان را بشکند و در این خصوص، زمینه ساز یک تحول شگرف و بی سابقه شود، این امکان وجود دارد که حتی بیشتر و بهتر از محوری که از سوی زلمی خلیلزاد در این زمینه رهبری می شود و اعراب و پاکستان هم در آن حضور دارند، بسترهای لازم برای تحقق یک صلح پایدار در افغانستان را به وجود آورد.
این تحول مهم در عین حال، می تواند به تسریع و تحقق زودهنگام این آرمان مشترک هم کمک کند که افغانستان و ایران روابطی راهبردی و فراگیر در همه حوزه را با امضای یک سند جامع از همکاری های مشترک استراتژيک، آغاز کنند.
ایران همسایه غربی افغانستان است که صدها کیلومتر مرز مشترک دارد و افزون بر این، ده ها سال است که از میلیون ها مهاجر افغانستانی، سخاوتمندانه میزبانی می کند. دو کشور همسایه در عین حال، داد و ستدهای ارزشمند و رو به رشد اقتصادی، تجاری و ترانزیتی دارند. ضمن آنکه در حوزه امنیت و حاکمیت، امنیت مرزها، مهار کشت و قاچاق مواد مخدر، مبارزه با تروریزم و... هم دغدغه های مشترک و مشابهی دارند. همه اینها ایجاب می کند تا افغانستان و ایران، روابط تعریف شده و نظام مندی داشته باشد که در یک سند جامع همکاری های استراتژيک، تعریف و تبیین شده باشد.
با توجه به این موارد و صرف نظر از ادعاهای واهی و اتهام های مضحک برخی عناصر داخلی و خارجی، همانگونه که اخیرا وزارت دفاع امریکا نیز در گزارشی به کنگره آن کشور، اذعان کرد، ایران از ثبات و استقرار سیاسی در افغانستان، حمایت می کند و اقتدار و پایداری دولت مسلط بر کابل، به نفع تهران است.
بنابراین، درک این معنا هرگز نباید دشوار و غریب باشد که تلاش های تهران برای تسهیل زمینه های گفتگوی مستقیم میان طالبان و دولت افغانستان، صادقانه و همراستا با خواسته اصلی دولت یعنی صلح زیر مالکیت و با محوریت حکومت افغانستان می باشد.
تهران می تواند با استفاده از نفوذ، قدرت و تأثیرگذاری اش بر معادلات و مناسبات سیاسی و امنیتی منطقه ای و روابط و تماسی که با اطلاع دولت افغانستان با طالبان دارد، به تحقق این هدف، صادقانه کمک کند.
در این میان، البته قابل انکار نیست که ایران هم در روند صلح افغانستان، منافع و اهداف مشروع و مجازی دارد که می خواهد تحقق یابد. یکی از اهداف تهران، بازگشت نظم و امنیت و ثبات به افغانستان و مهار جنگ و ناامنی و تروریزم و بحران در کشور ماست. این امور به ایران کمک می کند تا مسأله مهاجرت و هزینه های انسانی و اقتصادی آن را به نفع خود، مدیریت کند، از امنیت مرزها، اطمینان پیدا کند، دغدغه های خود در حوزه مبارزه و مهار تروریزم و مواد مخدر و حضور نیروهای بیگانه در افغانستان را از مسیرهای مشروع و قانونی، دنبال کند و به این ترتیب، ضریب استحکام و آسیب ناپذیری امنیت ملی خود را افزایش دهد.
با درنظرداشت این واقعیت ها، علیرغم بدبینی احتمالی کشورهایی که منافع شان را در ناامنی و جنگ و بی ثباتی و حمایت از تروریزم در افغانستان می بینند، چشم انداز صلح افغانستان در شعاع تلاش های جاری تهران، کاملا مثبت و امیدبخش است و انتظار می رود که این تلاش ها سرانجام بتواند زمینه ساز گفتگوهای رویاروی کابل با طالبان شده و از آنسو، روند تدوین و امضای سند همکاری های راهبردی تهران – کابل را تسهیل و تسریع کند.