تاریخ انتشار :شنبه ۱ جدی ۱۳۹۷ ساعت ۲۰:۳۶
کد مطلب : 176400
ترامپ امریکا را به کدام سو می‌برد؟
دونالد ترامپ قصد دارد در چند ماه آینده نیمی از سربازان امریکایی را از افغانستان خارج کند.
 
او دو روز پیش اعلام کرد که نیروهایش را از سوریه نیز خارج می‌کند.
 
در پی این تصمیم، جیمز متیس؛ وزیر دفاع امریکا از مقامش کناره‌گیری کرد.
 
این در حالی است که مذاکرات فشرده صلح میان نماینده امریکا با نمایندگان طالبان در جریان است و به گفته زلمی خلیلزاد، حضور نیروهای امریکایی "خط‌ سرخ" طالبان در گفتگوها بوده است.
 
گفته می‌شود که این تصمیم آقای ترامپ با مخالفت جنرالان و اعضای ارشد کابینه او از جمله جان بولتن؛ مشاور امنیت ملی و جان کلی؛ رئیس دفتر ترامپ روبرو شده است.
 
لیندزی گراهام، سناتور جمهوری‌خواه خروج نیروهای امریکایی از افغانستان را "استراتژی خطرناک" خوانده و گفته که "به سمتی می‌رویم که تمامی دستاورهای خود را از دست بدهیم" و ممکن است به "دومین یازدهم سپتامبر" ختم شود.
 
مارک وارنر، سناتور دموکرات نیز این تحولات را "ترسناک" خوانده است.
 
کارشناسان می گویند که ادامه حضور نیروهای امریکایی در سوریه، برای ترامپ تاجرپیشه که به همه چیز، نگاه اقتصادی و منفعت محور دارد، نمی توانست قابل توجیه باشد؛ زیرا واشنگتن از سقوط دولت مشروع سوریه و روی کار آوردن تروریست های مورد حمایت خود و متحد رژيم اسراییل، ناامید شد و با برتری قاطع ارتش سوریه و متحدانش، تمامی برنامه های خود را شکست خورده یافت. این در حالی است که از نظر دیگر دولتمردان امریکا و همچنین گروهی از کشورهای همپیمان آن کشور در اروپا و ناتو، بقای نیروهای امریکایی در سوریه،‌ مانع از آزادی کامل آن و سیطره فراگیر ارتش و دولت سوریه بر سراسر قلمرو آن کشور می شود؛ بنابراین، خروج نیروهای امریکایی، به این هدف، صدمه وارد می کند و سوریه را به طور کامل، تسلیم دولت و مردم آن کرده و تروریست ها را در مضیقه ای مرگبار قرار خواهد داد.
 
در افغانستان نیز ادامه حضور نیروهای خارجی، با توجه به تعیین این امر به مثابه خط سرخ گروه طالبان، به پروژه صلح مورد نظر امریکا و ترامپ آسیب می زند و مانع از تحقق آن می شود؛ این در شرایطی است که بر پایه قراین و نشانه ها امریکای به رهبری دونالد ترامپ، عزم خود را جزم کرده است تا به طولانی ترین جنگ تاریخ ایالات متحده در افغانستان، یکبار برای همیشه پایان دهد؛ زیرا تصور می کند که این جنگ، بیش از آنچه انتظار می رفت و لازم بود، امریکا را درگیر خود کرده و هزینه های سنگین اقتصادی و نظامی را روی دوش ایالات متحده، بار نموده است. از سوی دیگر، ترامپ به این نتیجه رسیده که نیروهای نظامی امریکایی قادر به شکست طالبان نیستند و چه بسا در برابر این نیرو، شکست خورده اند و از آنسو، دولت افغانستان نیز به دلیل فساد، قوم گرایی و تنش های سیاسی درون سازمانی، قادر به پیشبرد پروژه های استراتژیک امریکا نیست و نمی تواند جایگزینی کارآمد و قابل اعتماد محسوب شود. به همین دلیل، ترامپ می خواهد با ورود به گفتگوهای مستقیم صلح با طالبان، امریکا را از منجلاب افغانستان، رهایی بخشد و از آنسو، با روی کار آوردن یک دولت مطیع و تابع دستورات امریکا، حد اکثر انتفاع را از منابع زیرزمینی و دیگر امکانات سودآور افغانستان برای امریکا به دست آورد.
 
در این میان، آنچه هرگز برای امریکا اهمیتی ندارد، امنیت، ثبات و همچنین رفاه و پیشرفت افغانستان و مردم آن است. برای ترامپ همچنین مهم نیست که در نتیجه گفتگوهای جاری صلح با طالبان، چه بلایی بر سر دموکراسی امریکایی در افغانستان خواهد آمد. او می خواهد این جنگ، به زودی به پایان برسد و امریکا به اهداف اقتصادی و سیاسی و هژمونیک خود در افغانستان دست پیدا کند.
 
همچنین رییس جمهوری امریکا هم درباره سوریه و هم در خصوص افغانستان، اقدام به اتخاذ تصمیم های آنی و یکجانبه کرده و حتی با متحدان و شرکای راهبردی امریکا در این جنگ ها مانند اروپایی ها و اعضای ناتو هم مشورت نکرده است؛ اقدامی که خشم همراه با تعجب آنها را برانگیخته و آنان را از آینده اتحاد خود با امریکا، به شدت نگران کرده است؛ همان چیزی که به نحوی در داخل امریکا نیز از سوی سیاستمداران منتقد ترامپ آشکارا قابل مشاهده است. این نشان می دهد که ترامپ برای به کرسی نشاندن تصمیم های خود، حتی نزدیک ترین متحدان، مقامات، مشاوران و مهره های قابل اعتمادش را نیز کنار می گذارد و این امر، ترس و تردید نسبت به آینده هولناک امریکای به رهبری او را چندین برابر افزایش داده است.
 
به باور منتقدان او، رییس جمهوری که اینگونه بی حساب و کتاب، تصمیم می گیرد، می تواند به زودی امریکا را در سراشیبی سقوط و نابودی قرار دهد و به سرنوشت شبیه شوروی پیشین، دچار کند.
https://avapress.net/vdcfxvdyxw6deja.igiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما