ملک جان، مشهور به حاج ملوک جان و رئیس ملوک جان قندهاری، در سال 1320 هجری شمسی در منطقه غجورتو ولسوالی دره صوف متولد گردید، پدرش حاج بادار سرخیل، بزرگ قوم بود. وی در یک خانواده مالدار متولد شده بود، او برای آموزش های ابتدایی به مسجد رفت و خواندن قرآن کریم را آموخت و نوشتن وخواندن را نیز به اندازه نیاز بلد شد.
حاج ملوک جان قندهاری در نوجوانی مصروف مالداری بود و در جوانی مدت دو سال برای خدمت به وطن به عسکری رفت، او در سن 23 سالگی ازدواج نمود و صاحب 10 فرزند بود. وی قبل از سال 1357 خورشیدی مصروف خرید و فروش پنبه برای امرار معاش بود.
این شخصیت متنفذ اجتماعی، در سن 37 سالگی در صحنه جهاد وارد گردید و همراه با دیگر مجاهدین به ویژه شهید سید علیاکبر مصباح گام های استواری در پیشبرد امور جهادی گذاشت.
اگرچه او از کادرها و متنفذین سازمان فدائیان اسلام تحت رهبری شهید سیدعلی اکبرمصباح بود و سپس در چوکات جبهه متحد انقلاب اسلامی فعالیت می کرد و سپس شیفته وحدت شد و در این راستا عرقها ریخت و مبارزه ها نمود و دوشادوش حجج اسلام سیدهادی بلخی و شیخ باقر سالطانی و نیز مهندس باهنر و دیگر بزرگان طی طریق مبارزه و جهاد می کرد اما برای یاری رساندن به مجاهدین مرز سازمان و حزب را به رسمیت نمی شناخت و با یک دید باز در خدمت تمام مجاهدین اعم از شیعه و سنی بود.
ملکو جان قندهاری به همان میزان که برای رشد و ارتقای مجاهدان شیعه می تپید، در راستای توسعه و اقتدار احزاب و جریان های اهل سنت نیز تلاش می کرد.
او در سال 1359 به پاکستان سفر کرد و حدود یک سال آنجا اقامت داشت و برای به دست آوردن حمایت از جبهات جهادی در داخل کشور تلاش می نمود و با به دست آوردن سلاح و مهمات به افغانستان و محل پایگاه مرکزی خود شولگر برگشت.
با آغاز جنگ های داخلی وی نقش مصلح پیدا کرد و با تلاش شبانه روزی و حتی مسافرت های طولانی در این راه عرق ریخت و جانفشانی نمود. از جمله در یک مسافرت طولانی به مدت دوماه، در ولایت سرپل حضور داشت و در راستای حل منازعه میان بخشی از پاسداران جهاد و غفار پهلوان کار پیگیر نمود و در نهایت موفق شد و بین این دو قوت صلح ایجاد نمود.
او در جنگ های بلخاب، دره صوف، جنگ بین حزب جمعیت و حزب اسلامی در شولگره و...، صلح و آتش بس برقرار نمود. وی در زمان طالبان در ولسوالی چهارکنت با اقوام پشتون هماهنگی کرد و از کشتن مردم جلوگیری نمود.
ایشان در ولسوالی شولگره، مردم را از آزار و اذیت طالبان نجات می داد و بیشتر از 240 جنگ داخلی و احزاب را صلح کرده است. جالب بود که با ورود این شخصیت صلح طلب در هرمنازعه ای، برقراری نظم و آرامش پیامد آن بود و تنها خصوصیتی که نقش مصلح بودن ایشان را برجسته می نمود اینکه برای رفع ادامه هر جنگ و نزاع که شرکت می نمود صلح برقرار می گردید.
مرحوم ملوک جان قندهاری در سال 1359 به پاکستان سفر کرد و مدت یکسال در آن کشور اقامت داشت و برای پیگیری امورجهاد در داخل کشور وظیفه انجام میداد و در سال 1382 عازم بیت الله شریف گردید و وجیبه حج تمتع را به جا آورد و در سال 1394 عازم ایران گردید و بنابه دعوت مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان جهت تداوی، زیارت و دیدن اقوام به شهرهای مشهد مقدس، تهران، قم و اصفهان سفر کرد و بعد از حدود دو ماه حضور در ایران، به کشور برگشت نمود.
مهمان خانه وی همیشه پر از مهمان بود و مهمان نوازی ایشان زبان زد خاص و عام است و از هر قومی مهمان وی بود. حاج قندهاری اخلاق پیامبرانه داشت و برای همه اقوام مانند پدر بود. قندهاری بعد از اینکه مجاهدین مزارشریف را از دست طالبان گرفت، از طرف جامعه بین المللی تقدیر نامه صلح را اخذ نمود و به مرد صلح مسمی گردید. همه کارهای ایشان محض برای خدا بود و هیچ متاعی از هیچ نهاد یا حزبی دریافت نمی کرد و در هر جایی که جنگ بود خودش را آنجا می رساند و آتش جنگ را خاموش می نمود.
بیشتر از چهل سال عمر ایشان در راه صلح و آشتی بین اقوام مختلف سپری شد. وی هیچ تفاوت و فرق بین اقوام و پیروان مذاهب نمی گذاشت. در برگزاری لویه جرگه اضطراری در اوایل حکومت آقای کرزی نقش بسیار موثر داشت و مردم را تشویق می نمود که در لویه جرگه شرکت نمایند.
قندهاری همیشه دوست داشت که اقوام افغانستان برادرانه کنار هم زندگی کنند و به همه اقوام افغانستان احترام داشت. وی با علما حسن نیت داشت و به سادات احترام خاص داشت و قندهاری 70 ساله، دست پسر 10 ساله سادات را می بوسید. قندهاری 30سال رئیس میدان بزکشی ولسوالی شولگره بود. علاقه خاص به بزکشی داشت. بزرگ ترین آرمان قندهاری، صلح و امنیت بین اقوام مختلف کشور بود، که با این آرمان در سن 77 سالگی و در تاریخ ۷ قوس ۱۳۹۷ در ولسوالی شولگره ولایت بلخ وفات نمود.
روحش شاد و یادش گرامی باد
حاج ملوک جان قندهاری در نوجوانی مصروف مالداری بود و در جوانی مدت دو سال برای خدمت به وطن به عسکری رفت، او در سن 23 سالگی ازدواج نمود و صاحب 10 فرزند بود. وی قبل از سال 1357 خورشیدی مصروف خرید و فروش پنبه برای امرار معاش بود.
این شخصیت متنفذ اجتماعی، در سن 37 سالگی در صحنه جهاد وارد گردید و همراه با دیگر مجاهدین به ویژه شهید سید علیاکبر مصباح گام های استواری در پیشبرد امور جهادی گذاشت.
اگرچه او از کادرها و متنفذین سازمان فدائیان اسلام تحت رهبری شهید سیدعلی اکبرمصباح بود و سپس در چوکات جبهه متحد انقلاب اسلامی فعالیت می کرد و سپس شیفته وحدت شد و در این راستا عرقها ریخت و مبارزه ها نمود و دوشادوش حجج اسلام سیدهادی بلخی و شیخ باقر سالطانی و نیز مهندس باهنر و دیگر بزرگان طی طریق مبارزه و جهاد می کرد اما برای یاری رساندن به مجاهدین مرز سازمان و حزب را به رسمیت نمی شناخت و با یک دید باز در خدمت تمام مجاهدین اعم از شیعه و سنی بود.
ملکو جان قندهاری به همان میزان که برای رشد و ارتقای مجاهدان شیعه می تپید، در راستای توسعه و اقتدار احزاب و جریان های اهل سنت نیز تلاش می کرد.
او در سال 1359 به پاکستان سفر کرد و حدود یک سال آنجا اقامت داشت و برای به دست آوردن حمایت از جبهات جهادی در داخل کشور تلاش می نمود و با به دست آوردن سلاح و مهمات به افغانستان و محل پایگاه مرکزی خود شولگر برگشت.
با آغاز جنگ های داخلی وی نقش مصلح پیدا کرد و با تلاش شبانه روزی و حتی مسافرت های طولانی در این راه عرق ریخت و جانفشانی نمود. از جمله در یک مسافرت طولانی به مدت دوماه، در ولایت سرپل حضور داشت و در راستای حل منازعه میان بخشی از پاسداران جهاد و غفار پهلوان کار پیگیر نمود و در نهایت موفق شد و بین این دو قوت صلح ایجاد نمود.
او در جنگ های بلخاب، دره صوف، جنگ بین حزب جمعیت و حزب اسلامی در شولگره و...، صلح و آتش بس برقرار نمود. وی در زمان طالبان در ولسوالی چهارکنت با اقوام پشتون هماهنگی کرد و از کشتن مردم جلوگیری نمود.
ایشان در ولسوالی شولگره، مردم را از آزار و اذیت طالبان نجات می داد و بیشتر از 240 جنگ داخلی و احزاب را صلح کرده است. جالب بود که با ورود این شخصیت صلح طلب در هرمنازعه ای، برقراری نظم و آرامش پیامد آن بود و تنها خصوصیتی که نقش مصلح بودن ایشان را برجسته می نمود اینکه برای رفع ادامه هر جنگ و نزاع که شرکت می نمود صلح برقرار می گردید.
مرحوم ملوک جان قندهاری در سال 1359 به پاکستان سفر کرد و مدت یکسال در آن کشور اقامت داشت و برای پیگیری امورجهاد در داخل کشور وظیفه انجام میداد و در سال 1382 عازم بیت الله شریف گردید و وجیبه حج تمتع را به جا آورد و در سال 1394 عازم ایران گردید و بنابه دعوت مرکز فعالیت های فرهنگی اجتماعی تبیان جهت تداوی، زیارت و دیدن اقوام به شهرهای مشهد مقدس، تهران، قم و اصفهان سفر کرد و بعد از حدود دو ماه حضور در ایران، به کشور برگشت نمود.
مهمان خانه وی همیشه پر از مهمان بود و مهمان نوازی ایشان زبان زد خاص و عام است و از هر قومی مهمان وی بود. حاج قندهاری اخلاق پیامبرانه داشت و برای همه اقوام مانند پدر بود. قندهاری بعد از اینکه مجاهدین مزارشریف را از دست طالبان گرفت، از طرف جامعه بین المللی تقدیر نامه صلح را اخذ نمود و به مرد صلح مسمی گردید. همه کارهای ایشان محض برای خدا بود و هیچ متاعی از هیچ نهاد یا حزبی دریافت نمی کرد و در هر جایی که جنگ بود خودش را آنجا می رساند و آتش جنگ را خاموش می نمود.
بیشتر از چهل سال عمر ایشان در راه صلح و آشتی بین اقوام مختلف سپری شد. وی هیچ تفاوت و فرق بین اقوام و پیروان مذاهب نمی گذاشت. در برگزاری لویه جرگه اضطراری در اوایل حکومت آقای کرزی نقش بسیار موثر داشت و مردم را تشویق می نمود که در لویه جرگه شرکت نمایند.
قندهاری همیشه دوست داشت که اقوام افغانستان برادرانه کنار هم زندگی کنند و به همه اقوام افغانستان احترام داشت. وی با علما حسن نیت داشت و به سادات احترام خاص داشت و قندهاری 70 ساله، دست پسر 10 ساله سادات را می بوسید. قندهاری 30سال رئیس میدان بزکشی ولسوالی شولگره بود. علاقه خاص به بزکشی داشت. بزرگ ترین آرمان قندهاری، صلح و امنیت بین اقوام مختلف کشور بود، که با این آرمان در سن 77 سالگی و در تاریخ ۷ قوس ۱۳۹۷ در ولسوالی شولگره ولایت بلخ وفات نمود.
روحش شاد و یادش گرامی باد