جان سپکو؛ بازرس ویژه امریکا برای بازسازی افغانستان در گزارش تازهاش از ناکامی نیروهای امنیتی افغانستان در توسعه قلمرو زیر اداره شان خبر میدهد.
جان سپکو گفته است: "نیروهای امنیتی افغانستان برای توسعه قلمرو زیر اداره شان ناکام اند. هدف حکومت کابل تا پایان سال آینده، کنترل و داشتن نفوذ بر قلمروی است که ۸۰ درصد جمعیت در آن زندگی میکند. نیروهای دولتی در حال جلوگیری از تصرف قلمرو بیشتر توسط طالبان اند؛ اما برای گسترش بخشهای زیر اداره شان مشکل دارند."
در همین حال، سخنگوی وزارت داخله این گزارش را رد کرده و سرپرست دفتر رسانههای وزارت دفاع نیز از برنامهها برای کاهش تلفات نظامیان و سرکوب مخالفان خبر داده است.
این گزارش در حالی منتشر شده که بحث ها درباره استراتژي تازه ترامپ مبنی بر عقب نشینی نیروهای امنیتی از مناطق کم جمعیت و تمرکز آنها بر امنیت شهرهای عمده و مهم، داغ است.
گزارش سیگار اما از دید کارشناسان، هم درست است و هم درست نیست. درست به این جهت است که نیروهای امنیتی در حال حاضر، در موضع تدافعی قرار دارند و حتی در موضع دفاع هم نمی توانند آنگونه که باید در برابر تروریست ها مقاومت کنند و مناطق تحت کنترل خود را به خوبی حفظ نمایند.
این یک ضعف آشکار است و از منظر نظامی، نشانگر ناتوانی یک نیرو در برابر دشمن محسوب می شود.
با این حال، این همان چیزی است که برای نیروهای امنیتی تدارک دیده شده است و این نیروها درست به اندازه ای قادر به ارائه عملکرد هستند که به آنها نیرو، امکانات، آموزش و تجهیزات داده شده است.
بنابراین، در عملکرد ضعیف نیروهای امنیتی، این خود این نیروها نیستند که مقصر اند، تقصیر اصلی بر عهده کسانی است که این نیروها را تأمین مالی، انسانی، لجستیکی و مدیریت و فرماندهی می کنند.
یعنی در قدم نخست دولت امریکا و نیروهای ناتو و در قدم دوم دولت و مقام های امنیتی و فرماندهان ارشد نظامی کشور هستند که در قبال ضعف و قوت نیروهای مسلح کشور مسؤول اند.
ضمن آنکه همین مراجع به طور ضمنی در برابر قدرت گیری غیر قابل قبول دشمنان نیز مسؤولیت دارند و باید پاسخگو باشند.
در این شکی نیست که مواردی مانند تلفات سنگین، عملکرد غیر حرفه ای، فرار از وظیفه و... نیز روی عملکرد نیروهای امنیتی در برابر دشمن، تأثیر می گذارد؛ اما اینها عوامل اصلی ضعف این نیروها نیست. عوامل اصلی عدم تجهیز و تقویت کافی این نیروها، فساد و حیف و میل منابع مالی آنها، نبود اراده ای قوی برای ایجاد یک نیروی امنیتی مجهز، مسلح، آموزش دیده و مقتدر از سوی حامیان خارجی دولت، عدم فرماندهی درست و دلسوزانه و مسؤول و آگاه و خبره در رأس این نیروها و زد و بندهای پنهانی در سطح کلان در قبال امنیت و ثبات افغانستان و جنگ با تروریزم است.
اینها مواردی است که نیروهای امنیتی در میدان نبرد، هزینه آن را می پردازند و این در حالی است که آب از سرچشمه گل آلود است.
نیروهای امنیتی تاکنون در بسیاری از گلوگاه های سخت و دشوار، تعهد، میهن دوستی، شجاعت و جنگ آوری خود را نشان داده اند. آنها ثابت کرده اند که تا پای جان، برای دفاع از این آب و خاک آماده اند و حتی در بدترین شرایط ممکن نیز با دشمن تروریستی مبارزه می کنند.
اما این به تنهایی کافی نیست. آنها با یک دوگانه رفتاری غیر قابل توجیه و خیانتکارانه از سوی قدرت های خارجی، سوء مدیریتی نابخشودنی و مشهود از سوی نهادها و فرماندهان امنیتی، فسادی ستمکارانه و ویرانگر در منابع مالی این نیروها، تبانی و تراضی پشت پرده میان تروریست ها و ضد تروریست ها و... مواجه اند و این چیزی است که روی عملکرد این نیروها در میدان نبرد، اثر منفی گذاشته است.
یک پرسش مهم و بنیادی این است که چرا طالبان به عنوان جدی ترین دشمن نیروهای امنیتی در میدان نبرد، عملکرد بهتری دارند؟ آنها منابع مالی، نیروی انسانی، تجهیزات جنگی و فرماندهی منسجم و کارآزموده شان را از کجا می آورند؟
پاسخ به این پرسش، همه چیز را توضیح خواهد داد.
به نیروهای امنیتی از سوی امریکا دستور داده می شود که مناطق اطراف را به طالبان واگذار کنند و بر مراکز شهرهای عمده تمرکز کنند، از آنسو بارها گزارش داده می شود که به طالبان و داعش به وسیله «هلیکوپترهای ناشناس» نیرو و تجهیزات جنگی فرستاده می شود.
فساد، سربازان خیالی، سوء مدیریت، عدم اراده برای جنگ با تروریزم، هزینه های سنگین یک صلح و آتش بس یکجانبه و... نیز از موارد دیگری است که به ضعف نیروهای امنیتی و قدرت دشمن، کمک کرده است.
جان سپکو گفته است: "نیروهای امنیتی افغانستان برای توسعه قلمرو زیر اداره شان ناکام اند. هدف حکومت کابل تا پایان سال آینده، کنترل و داشتن نفوذ بر قلمروی است که ۸۰ درصد جمعیت در آن زندگی میکند. نیروهای دولتی در حال جلوگیری از تصرف قلمرو بیشتر توسط طالبان اند؛ اما برای گسترش بخشهای زیر اداره شان مشکل دارند."
در همین حال، سخنگوی وزارت داخله این گزارش را رد کرده و سرپرست دفتر رسانههای وزارت دفاع نیز از برنامهها برای کاهش تلفات نظامیان و سرکوب مخالفان خبر داده است.
این گزارش در حالی منتشر شده که بحث ها درباره استراتژي تازه ترامپ مبنی بر عقب نشینی نیروهای امنیتی از مناطق کم جمعیت و تمرکز آنها بر امنیت شهرهای عمده و مهم، داغ است.
گزارش سیگار اما از دید کارشناسان، هم درست است و هم درست نیست. درست به این جهت است که نیروهای امنیتی در حال حاضر، در موضع تدافعی قرار دارند و حتی در موضع دفاع هم نمی توانند آنگونه که باید در برابر تروریست ها مقاومت کنند و مناطق تحت کنترل خود را به خوبی حفظ نمایند.
این یک ضعف آشکار است و از منظر نظامی، نشانگر ناتوانی یک نیرو در برابر دشمن محسوب می شود.
با این حال، این همان چیزی است که برای نیروهای امنیتی تدارک دیده شده است و این نیروها درست به اندازه ای قادر به ارائه عملکرد هستند که به آنها نیرو، امکانات، آموزش و تجهیزات داده شده است.
بنابراین، در عملکرد ضعیف نیروهای امنیتی، این خود این نیروها نیستند که مقصر اند، تقصیر اصلی بر عهده کسانی است که این نیروها را تأمین مالی، انسانی، لجستیکی و مدیریت و فرماندهی می کنند.
یعنی در قدم نخست دولت امریکا و نیروهای ناتو و در قدم دوم دولت و مقام های امنیتی و فرماندهان ارشد نظامی کشور هستند که در قبال ضعف و قوت نیروهای مسلح کشور مسؤول اند.
ضمن آنکه همین مراجع به طور ضمنی در برابر قدرت گیری غیر قابل قبول دشمنان نیز مسؤولیت دارند و باید پاسخگو باشند.
در این شکی نیست که مواردی مانند تلفات سنگین، عملکرد غیر حرفه ای، فرار از وظیفه و... نیز روی عملکرد نیروهای امنیتی در برابر دشمن، تأثیر می گذارد؛ اما اینها عوامل اصلی ضعف این نیروها نیست. عوامل اصلی عدم تجهیز و تقویت کافی این نیروها، فساد و حیف و میل منابع مالی آنها، نبود اراده ای قوی برای ایجاد یک نیروی امنیتی مجهز، مسلح، آموزش دیده و مقتدر از سوی حامیان خارجی دولت، عدم فرماندهی درست و دلسوزانه و مسؤول و آگاه و خبره در رأس این نیروها و زد و بندهای پنهانی در سطح کلان در قبال امنیت و ثبات افغانستان و جنگ با تروریزم است.
اینها مواردی است که نیروهای امنیتی در میدان نبرد، هزینه آن را می پردازند و این در حالی است که آب از سرچشمه گل آلود است.
نیروهای امنیتی تاکنون در بسیاری از گلوگاه های سخت و دشوار، تعهد، میهن دوستی، شجاعت و جنگ آوری خود را نشان داده اند. آنها ثابت کرده اند که تا پای جان، برای دفاع از این آب و خاک آماده اند و حتی در بدترین شرایط ممکن نیز با دشمن تروریستی مبارزه می کنند.
اما این به تنهایی کافی نیست. آنها با یک دوگانه رفتاری غیر قابل توجیه و خیانتکارانه از سوی قدرت های خارجی، سوء مدیریتی نابخشودنی و مشهود از سوی نهادها و فرماندهان امنیتی، فسادی ستمکارانه و ویرانگر در منابع مالی این نیروها، تبانی و تراضی پشت پرده میان تروریست ها و ضد تروریست ها و... مواجه اند و این چیزی است که روی عملکرد این نیروها در میدان نبرد، اثر منفی گذاشته است.
یک پرسش مهم و بنیادی این است که چرا طالبان به عنوان جدی ترین دشمن نیروهای امنیتی در میدان نبرد، عملکرد بهتری دارند؟ آنها منابع مالی، نیروی انسانی، تجهیزات جنگی و فرماندهی منسجم و کارآزموده شان را از کجا می آورند؟
پاسخ به این پرسش، همه چیز را توضیح خواهد داد.
به نیروهای امنیتی از سوی امریکا دستور داده می شود که مناطق اطراف را به طالبان واگذار کنند و بر مراکز شهرهای عمده تمرکز کنند، از آنسو بارها گزارش داده می شود که به طالبان و داعش به وسیله «هلیکوپترهای ناشناس» نیرو و تجهیزات جنگی فرستاده می شود.
فساد، سربازان خیالی، سوء مدیریت، عدم اراده برای جنگ با تروریزم، هزینه های سنگین یک صلح و آتش بس یکجانبه و... نیز از موارد دیگری است که به ضعف نیروهای امنیتی و قدرت دشمن، کمک کرده است.