عبدالله عبدالله؛ رییس اجرایی، گزارشها مبنی بر گفتگوهای مستقیم و پنهانی مقامهای امریکایی با نمایندگان طالبان را تایید کرد.
آقای عبدالله که امروز یکشنبه (7 اسد) در نشست "صدای منبر بر ضد فساد اداری" در کابل سخن میگفت بیان داشت که شماری از کشورها با گروه طالبان تماس برقرار کردهاند.
وی تاکید کرد که این کشورها به هدف زمینهسازی مذاکرات صلح میان حکومت افغانستان و گروه طالبان، با طالبان تماس برقرار کردهاند.
رییس اجرایی، این تماسها را که برای چند دور صورت گرفته و در آینده نیز تکرار خواهد شد، برای روند صلح افغانستان امیدوارکننده خواند.
وی، مذاکرات صلح و تصمیم گیری در قبال سرنوشت مردم افغانستان را حق انحصاری مردم دانسته تصریح کرد که هیچ گروه و کشوری حق تصمیم گیری در این مورد را نداشته و مدعی این اقدام نیز تاکنون نشده است.
در این میان، از دید کارشناسان، آنچه اهمیت دارد، نفس تأیید مذاکرات مستقیم میان نمایندگان امریکا و گروه طالبان از سوی نمایندگان رسمی دولت افغانستان است.
این اتفاق پیش از این، علیرغم درخواست های مکرر و صریح مقام های طالبان، بارها از سوی واشنگتن رد می شد و مبنای استدلال دیپلمات های امریکایی نیز این بود که این تنها دولت افغانستان است که می تواند درباره سرنوشت جنگ و صلح این کشور، تصمیم گیری کند و امریکا به جا و برای مردم افغانستان تصمیم نخواهد گرفت.
مذاکرات پنهانی قطر اما دروغ بودن این ادعای امریکایی ها را نشان داد و ثابت کرد که آنچه در حوزه صلح افغانستان جریان دارد، اساسا یک مطالبه امریکایی است و این امریکاست که نتوانسته از عهده جنگ با طالبان برآید یا نخواسته با تروریزم به درستی مبارزه کند. بنابراین، مجبور شده است تن به صلح و سازش با گروه طالبان بدهد.
افشای مذاکرات پنهانی نمایندگان امریکا با طالبان در حالی صورت می گیرد که همزمان روزنامه امریکایی نیویارک تایمز از قول چند مقام دولتی امریکا مدعی شده است که امریکا از نیروهای امنیتی افغانستان خواسته است تا از مناطق دوردست و کم جمعیت، عقب نشینی کنند و تمرکز آنها صرفا بر حفظ امنیت مراکز شهرهای مهم و عمده باشد.
همزمان وزارت دفاع افغانستان نیز اعلام کرده است که ارتش، عقب نشینی از مناطق به تعبیر این وزارت «کم جمعیت» و «غیر استراتژيک» را آغاز کرده است.
با این حساب و با توجه به آغاز مذاکرات پنهانی و غیر شفاف امریکا با طالبان، آنچه در افغانستان جریان دارد، یک جنگ و صلح صد در صد امریکایی است که سهم دولت و مردم افغانستان، در آن حتی به صورت نمادین و سمبولیک هم دیگر رعایت نمی شود.
آنطرف امریکا و طالبان به صورت مستقیم در مورد صلح افغانستان گفتگو می کنند و اینطرف، دولت ترامپ به فرماندهان امنیتی افغانستان دستور می دهد که صرفا مراکز شهرها را حفظ کنند و از روستاها و ولسوالی ها عقب نشینی کنند.
در این میان، روشن نیست که چهره هایی مانند داکتر عبدالله بر چه اساسی، همچنان ادعا می کنند که مذاکرات صلح و تصمیم گیری در قبال سرنوشت مردم افغانستان، حق انحصاری مردم است و هیچ گروه و کشوری حق تصمیم گیری در این مورد را نداشته و مدعی این اقدام نیز تاکنون نشده است؟
صرف نظر از اینکه چه نامی روی مذاکرات مستقیم و پنهانی امریکا با طالبان بگذاریم و بدون توجه به اینکه استراتژي جدید ترامپ در افغانستان مبنی بر عقب نشینی نیروهای امنیتی از مناطق دیگر و تمرکز توجه آنها بر حفظ امنیت و سلطه دولت بر مراکز شهرها، زیر چه عنوانی صورت می گیرد، آنچه در عمل اتفاق می افتد این است که جنگ و صلح جاری در افغانستان، جنگ و صلحی امریکایی است و در این میان، نقش مردم و دولت در تعیین سرنوشت امنیتی و سیاسی خویش، در حد صفر است.
با این حساب، در جریان این روندهای جنگ و صلح، هر اتفاقی اگر واقع شود، صرفا تأمین کننده منافع، اهداف و راهبردهای مقطعی و بلندمدت ایالات متحده خواهد بود؛ حتی اگر این مهم، به بهای از دست رفتن حق تعیین سرنوشت و حفظ حاکمیت ملی، امنیت و منافع افغانستان تمام شود.
آقای عبدالله که امروز یکشنبه (7 اسد) در نشست "صدای منبر بر ضد فساد اداری" در کابل سخن میگفت بیان داشت که شماری از کشورها با گروه طالبان تماس برقرار کردهاند.
وی تاکید کرد که این کشورها به هدف زمینهسازی مذاکرات صلح میان حکومت افغانستان و گروه طالبان، با طالبان تماس برقرار کردهاند.
رییس اجرایی، این تماسها را که برای چند دور صورت گرفته و در آینده نیز تکرار خواهد شد، برای روند صلح افغانستان امیدوارکننده خواند.
وی، مذاکرات صلح و تصمیم گیری در قبال سرنوشت مردم افغانستان را حق انحصاری مردم دانسته تصریح کرد که هیچ گروه و کشوری حق تصمیم گیری در این مورد را نداشته و مدعی این اقدام نیز تاکنون نشده است.
در این میان، از دید کارشناسان، آنچه اهمیت دارد، نفس تأیید مذاکرات مستقیم میان نمایندگان امریکا و گروه طالبان از سوی نمایندگان رسمی دولت افغانستان است.
این اتفاق پیش از این، علیرغم درخواست های مکرر و صریح مقام های طالبان، بارها از سوی واشنگتن رد می شد و مبنای استدلال دیپلمات های امریکایی نیز این بود که این تنها دولت افغانستان است که می تواند درباره سرنوشت جنگ و صلح این کشور، تصمیم گیری کند و امریکا به جا و برای مردم افغانستان تصمیم نخواهد گرفت.
مذاکرات پنهانی قطر اما دروغ بودن این ادعای امریکایی ها را نشان داد و ثابت کرد که آنچه در حوزه صلح افغانستان جریان دارد، اساسا یک مطالبه امریکایی است و این امریکاست که نتوانسته از عهده جنگ با طالبان برآید یا نخواسته با تروریزم به درستی مبارزه کند. بنابراین، مجبور شده است تن به صلح و سازش با گروه طالبان بدهد.
افشای مذاکرات پنهانی نمایندگان امریکا با طالبان در حالی صورت می گیرد که همزمان روزنامه امریکایی نیویارک تایمز از قول چند مقام دولتی امریکا مدعی شده است که امریکا از نیروهای امنیتی افغانستان خواسته است تا از مناطق دوردست و کم جمعیت، عقب نشینی کنند و تمرکز آنها صرفا بر حفظ امنیت مراکز شهرهای مهم و عمده باشد.
همزمان وزارت دفاع افغانستان نیز اعلام کرده است که ارتش، عقب نشینی از مناطق به تعبیر این وزارت «کم جمعیت» و «غیر استراتژيک» را آغاز کرده است.
با این حساب و با توجه به آغاز مذاکرات پنهانی و غیر شفاف امریکا با طالبان، آنچه در افغانستان جریان دارد، یک جنگ و صلح صد در صد امریکایی است که سهم دولت و مردم افغانستان، در آن حتی به صورت نمادین و سمبولیک هم دیگر رعایت نمی شود.
آنطرف امریکا و طالبان به صورت مستقیم در مورد صلح افغانستان گفتگو می کنند و اینطرف، دولت ترامپ به فرماندهان امنیتی افغانستان دستور می دهد که صرفا مراکز شهرها را حفظ کنند و از روستاها و ولسوالی ها عقب نشینی کنند.
در این میان، روشن نیست که چهره هایی مانند داکتر عبدالله بر چه اساسی، همچنان ادعا می کنند که مذاکرات صلح و تصمیم گیری در قبال سرنوشت مردم افغانستان، حق انحصاری مردم است و هیچ گروه و کشوری حق تصمیم گیری در این مورد را نداشته و مدعی این اقدام نیز تاکنون نشده است؟
صرف نظر از اینکه چه نامی روی مذاکرات مستقیم و پنهانی امریکا با طالبان بگذاریم و بدون توجه به اینکه استراتژي جدید ترامپ در افغانستان مبنی بر عقب نشینی نیروهای امنیتی از مناطق دیگر و تمرکز توجه آنها بر حفظ امنیت و سلطه دولت بر مراکز شهرها، زیر چه عنوانی صورت می گیرد، آنچه در عمل اتفاق می افتد این است که جنگ و صلح جاری در افغانستان، جنگ و صلحی امریکایی است و در این میان، نقش مردم و دولت در تعیین سرنوشت امنیتی و سیاسی خویش، در حد صفر است.
با این حساب، در جریان این روندهای جنگ و صلح، هر اتفاقی اگر واقع شود، صرفا تأمین کننده منافع، اهداف و راهبردهای مقطعی و بلندمدت ایالات متحده خواهد بود؛ حتی اگر این مهم، به بهای از دست رفتن حق تعیین سرنوشت و حفظ حاکمیت ملی، امنیت و منافع افغانستان تمام شود.