در پی نشستهای اخیر علمای دینی افغانستان در اندونزی و کابل، طالبان اعلام کرد که امریکا با سوء استفاده از علما به دنبال مشروعیتبخشیدن به حضور نظامی خود در افغانستان است.
گروه طالبان در بیانیهای اعلام کرد: شکست نظامی امریکا در جنگ 17 ساله افغانستان باعث شد تا آنها برای فرار از کشور آمادگی بگیرند.
در بخشی از اعلامیه طالبان آمده است: نیروهای امریکایی از پیروزی نظامی در برابر طالبان ناامید شدهاند و حالا برای تضعیف طالبان با ایجاد فشارهای مذهبی و سیاسی تلاش میکنند.
بیانیه طالبان با اشاره به اظهارات جنرال جان نیکلسون؛ فرمانده نیروهای خارجی در افغانستان تصریح کرد: نشستهای اخیر شماری از علمای افغانستان و زیر سؤال بردن طالبان نیز در راستای اهداف امریکا صورت گرفته است.
فرمانده نیروهای امریکایی و ناتو در افغانستان چندی قبل گفته بود که آنها تلاش خواهند کرد تا در کنار فشار نظامی، فشارهای مذهبی، سیاسی و اجتماعی نیز بر طالبان اعمال کنند.
تلاش برای فراهم کردن توجیه شرعی برای صلح و دست کشیدن طالبان از جنگ با دولت افغانستان، در شرایطی تشدید می شود که به باور کارشناسان، این گروه، همچنان حربه، ابزار و توجیه کافی برای استمرار «جهاد» شان را در اختیار دارند.
به عقیده تحلیلگران، دولت نمی تواند همزمان هم میزبان حضور لجام گسیخته و بی حساب و کتاب هزاران نیروی خارجی باشد و هم از طالبان، چشمداشت صلح و آشتی داشته باشد.
اگرچه فتاوای علمای دینی در زمینه حرمت جنگ و حمله های انتحاری و کشتار مردم بی گناه از سوی طالبان می تواند یک ابزار کارآمد و مؤثر برای از کار انداختن فلسفه بافی های ایدئولوژيک یک گروه متظاهر به «شریعت» با خوانش خاص طالبانی باشد؛ اما نباید انتظار داشت که این مهم، آنگونه که دولت افغانستان می خواهد، زمینه ساز صلح و آشتی پایدار و همیشگی در افغانستان شود و کلیت ماشین جنگی طالبان را از کار بیاندازد؛ زیرا تا زمانی که نیروهای بیگانه در افغانستان، حضور دارند، طالبان نیز از توجیهات استدلالی قدرتمندی برای توجیه جنگ خود برخوردار خواهند بود.
اعلامیه اخیر طالبان در باره تلاش های صلح دولت از مجاری علمای دینی و نشست های علمایی به وضوح نشان می دهد که این گروه، از بزرگ ترین پاشنه آشیل دولت، یعنی میزبانی از حضور نیروهای خارجی، استفاده می کند تا اقدامات خشونت بار خود را توجیه کند.
اگرچه در این میان، تردیدی وجود ندارد که بزرگ ترین و اصلی ترین قربانی این جنگ تحمیلی، مردم و نیروهای امنیتی افغانستان هستند، نه نیروهای خارجی و نظامیان امریکایی و ناتو؛ اما این، برای طالبان و کارفرمایان آنها مهم نیست. برای آنها مهم نیست که به نام «جهاد» علیه نیروهای به اصطلاح «اشغالگر» خارجی، مردم و نیروهای امنیتی افغانستان، تلف می شوند؛ بلکه آنچه اهمیت دارد این است که بهانه ای مناسب باید وجود داشته باشد تا با استفاده از آن، بتوانند جنگ نامشروع خود را توجیه کنند و این بهانه را نیروهای خارجی به خوبی فراهم می کنند.
در چنین شرایطی، به عقیده آگاهان، بهترین راهکار برای صلح، گفتگوی مستقیم طالبان با امریکاست. این چیزی است که خود آن گروه نیز به دنبال آن است و صرف نظر از توجیهی که آن گروه در این خصوص، مطرح می کند، مذاکره طالبان با امریکا می تواند به جنگ ناعادلانه کنونی از بنیاد پایان دهد.
به بیان دیگر، فارغ از اینکه دولت افغانستان از نظر طالبان، «دست نشانده» و «فاقد صلاحیت تصمیم گیری» خوانده می شود، مانع اصلی صلح با طالبان، نیروهای خارجی هستند نه دولت؛ بنابراین، صلحی هم اگر قرار است شکل بگیرد ابتدا باید میان نیروهای خارجی و طالبان، صورت بگیرد و پس از آن، در خصوص بازگشت طالبان به زندگی صلح آمیز سیاسی و تشکیل دولت و سازوکارهای قانونی این فرایند، دولت، طالبان و سایر جناح های سیاسی داخلی، به رایزنی بپردازند.
در این میان، عنوان «صلح تحت مالکیت و مدیریت افغان ها» که امریکا مصرانه بر آن تأکید می کند، یک عنوان انحرافی و گمراه کننده، به نظر می رسد؛ زیرا وقتی امریکا و ناتو در سایر زمینه ها، چنین حقی برای افغانستان قایل نیستند، در زمینه صلح نیز نباید به این توجیه دروغین و بی بنیاد، متوسل شوند و به این ترتیب، مانع از شکل گیری صلح و استقرار آرامش در افغانستان شوند.