اشرف غنی؛ رئیس جمهوری در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل در نیویارک با همتای امریکایی اش دیدار کرد.
اشرف غنی در این دیدار گفت:"پس از اعلام استراتژی جدید امریکا برای مقابله با تروریزم، تغییرات بزرگی در میدانهای جنگ به وجود آمده است".
آقای غنی اضافه کرد که نیروهای امنیتی افغانستان "با تمام توان با تروریزم مبارزه میکنند" و امریکا نیز به آموزش و کمک به آنها ادامه میدهد.
او به راه حل سیاسی برای پایان جنگ در افعانستان تأکید کرد و گفت که استراتژی جدید امریکا حاوی این پیام برای طالبان و حامیان آن است.
ترامپ نیز گفت که امریکا به طور کامل به امنیت و ثبات افغانستان متعهد است و به مبارزه با تروریزم پایبند خواهد بود.
او گفت که به یک رویکرد منطقهای برای ثبات افغانستان و "مقابله مؤثر با تروریزم" نیاز است.
عملیات جنگی امریکا علیه طالبان رسما در سال ۲۰۱۴ پایان یافت؛ اما حدود ۱۱ هزار نیروی ویژه امریکایی همچنان در افغانستان حضور دارند.
آنچه در دیدار دو رییس جمهوری در رسانه ها بازتاب یافته، چیزی فراتر از تعارفات رسمی و معمول دیپلماتیک نیست و بی تردید نمی توان از آن به نکته تازه ای در باره نگاه واقعی ترامپ به جنگ افغانستان و انتظارات او از رهبران دولت وحدت ملی دست یافت.
این در حالی است که به باور تحلیلگران، همان گونه که در استراتژي جدید ترامپ نیز بازتاب یافته، به علاوه تعهد دولت امریکا به افزایش نیروهای نظامی آن کشور تا سقفی قابل قبول و انتظار برای دولتمردان افغانستان، ترامپ نارضایتی ضمنی خود را از عملکرد دولت مورد حمایت در کابل نیز ابراز داشته و با تصریح به اینکه کمک های امریکا به افغانستان، ابدی نیست و نیز اذعان به این مطلب که امریکا تعهدی در قبال دولت- ملت سازی در افغانستان ندارد، این نکته را روشن کرده است که رهبران حکومت کابل در نهایت خود باید به کمک مردم افغانستان، آینده این کشور را تعیین کنند.
این چیزی بود که دست کم در بازتاب رسانه ای دیدار دوجانبه ترامپ و اشرف غنی در نیویارک غایب بود؛ اما بعید است، در دیدار خصوصی آن دو، مطرح نشده باشد.
حتی با استناد به بازخوردهای رسانه ای محتوای دیدار اشرف غنی و ترامپ نیز تأکید آقای غنی بر آثار مثبت و سودمند استراتژي تازه ترامپ در حوزه امنیت و جنگ با تروریزم، قابل نقد است؛ زیرا دست کم در حال حاضر، هیچ دلیل متقن و مستندی در این زمینه وجود ندارد و اگر از تعارفات دیپلماتیک صرف نظر نماییم و اینکه این بیان را حمل بر نوعی سپاسگزاری آقای غنی از همتای امریکایی اش بکنیم، در عمل، پس از اعلام استراتژي ترامپ، اتفاق خاصی در میدان های جنگ رخ نداده است.
در زمینه اینکه راه حل جنگ و بحران جاری در افغانستان، در نهایت سیاسی است نه نظامی و این ادعای آقای غنی که این تمهید در استراتژي جدید ترامپ گنجانده شده نیز منتقدان معتقد اند که این برخلاف برداشت غالب از راهبرد دولت ترامپ در قبال افغانستان و جنوب آسیاست؛ زیرا بسیاری از صاحب نظران، این راهبرد را در مقایسه با استراتژي های قبلی واشنگتن در قبال افغانستان، میلیتاریستی تر و مبتنی بر رویکردهای سخت افزارانه می دانند که این، بی گمان، امکان استقرار ثبات در افغانستان را از مسیرهایی غیر از جنگ، کمتر می کند.
با اینهمه، مهم ترین نکته ای که هم در موضع گیری های پیشین مقام های امریکایی و هم در دیدار دیروز ترامپ با اشرف غنی، مورد تصریح قرار گرفت، تأکید رییس جمهوری امریکا بر اتخاذ یک رویکرد و راه حل منطقه ای برای مدیریت بحران افغانستان بود.
اگرچه به باور ناظران، ممکن است برداشت آقای ترامپ از رویکرد منطقه ای با برداشتی که لزوما مقتضای منافع ملی و اهداف و نیازهای استراتژيک دولت و مردم افغانستان است، از اساس تفاوت داشته باشد؛ با این وجود، نفس اینکه قدرت های فرامنطقه، پس از یک دوره ۱۷ ساله آزمون و خطا و تجربه مکرر شکست و ناکامی و تغییر مستمر استراتژي خود در جنگ افغانستان، سرانجام به این جمع بندی رسیده اند که جنگ افغانستان، راه حل منطقه ای دارد نه فرامنطقه ای، فی نفسه اهمیت فراوانی دارد و انتظار این است که دولت کابل نیز به طور اساسی، این رویکرد را در سیاست خارجی، روابط با همسایگان، شراکت های راهبردی با قدرت های بزرگ فرامنطقه و میزبانی سخاوتمندانه از نیروهای بیگانه، در اولویت قرار دهد و این همان چیزی است که دورنمای امیدبخشی را در حوزه جنگ با تروریزم و چشم انداز امنیت و ثبات در سایه استراتژي جدید ترامپ در باره افغانستان و جنوب آسیا رقم خواهد زد.