تاریخ انتشار :پنجشنبه ۱۸ جوزا ۱۳۹۶ ساعت ۱۷:۳۷
کد مطلب : 144402
از بحران در خیابان تا ادبیات سرکوب

فرمانده عمومی نیروهای امنیتی کابل (گارنیزیون) راهپیمایی معترضان را که در آن دست کم ۶ نفر به ضرب گلوله پولیس کشته شدند، "آشوب‌گری" خوانده و گفته مانع زورگویی آنها می‌شود.

راهپیمایان که جنبشی را تحت نام 'رستاخیز تغییر' راه انداخته‌اند، در نقاط مختلف کابل خیمه زده‌اند و تاکید دارند که تا تحقق مطالبات‌شان خیابان‌ها را ترک نخواهند کرد.

آنها خواهان برکناری مقامات ارشد امنیتی به شمول حنیف اتمر؛ مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری هستند.

گل نبی احمدزی؛ فرمانده گارنیزیون کابل گفت:"من اصلا این را مظاهره نمی‌دانم. این آشوب‌گری بود. مظاهره از خود اصول و قانون دارد. همین چیزی که پیش آمده و از ده، پانزده تا بیست محل مردم قیام کنند، بدون اینکه به پولیس خبر بدهند، یا اطلاعیه‌ای موجود باشد، رهبر معلوم باشد، هدف معلوم باشد، خواسته‌ها معلوم باشد، از بیست جا در یک نقطه معین جمع شوند، این آشوب‌گری است."

آقای احمدزی یکبار دیگر تاکید کرد که در میان معترضان کسانی هم مسلح بوده‌اند؛ ادعایی که معترضان آن را رد کرده‌اند.

کارشناسان می گویند که هشدارها و التیماتوم های تهدیدآمیز آقای احمدزی، در حال حاضر کمکی به حل بحران نخواهد کرد و انتظار نمی رود که استفاده از ادبیات سرکوب و زور، بتواند معترضان خیمه نشین در خیابان های پایتخت را مجاب کند تا دست از تحصن بردارند و به خانه های خود بازگردند.

استفاده از این نوع ادبیات، همچنان نشانگر اتکای غیر معقول فرماندهان نیروهای امنیتی به روش های سخت افزاری برای مهار بحران در خیابان است و البته در تعار ضی جدی با ادبیات مورد استفاده ارگ ریاست جمهوری قرار دارد که بر پایه آن، دولت خواستار معرفی نمایندگان معترضان برای گفتگو شده و آنها را به ترک اعتراض های خیابانی فراخوانده است.

در این میان، صاحب نظران این پرسش جدی را مطرح می کنند که آیا میان ادبیات تهدید، سرکوب و مبتنی بر زور مورد استفاده از سوی افرادی مانند فرمانده گارنیزیون کابل و آنچه از جانب ارگ ریاست جمهوری، تبلیغ فرهنگ گفتگو و مذاکره، وانمود می شود، نسبتی برقرار هست یا خیر؟

به بیان روش تر، آیا ریاست جمهوری نیز استفاده از این نوع ادبیات و منطق از جانب فرمانده گارنیزیون کابل را موجه و لازم می داند؟

پاسخ به این پرسش ها، نه نفیا و نه اثباتا آسان نیست؛ زیرا ارگ ریاست جمهوری به صورت مرتب، با تظاهرکنندگان به ویژه در پی کشته شدن شماری از آنها به دست نیروهای پولیس، ابراز همدردی کرد و وعده سپرد که مسؤولان تیراندازی به سوی آنها مورد مجازات قرار خواهند گرفت؛ اما این چیزی نیست که در مواضع فرمانده گارنیزیون کابل به عنوان مسؤول اصلی و مستقیم نحوه واکنش نیروهای امنیتی تحت امرش با تظاهرکنندگان، قابل مشاهده باشد.

آقای احمدزی با «آشوبگر» خواندن معترضان، به صورت غیر مستقیم آنها را شایسته سرکوب سخت افزاری عنوان کرده و به این ترتیب، به نیروهای امنیتی مجوز لازم برای برخورد پولیسی با اعتراض کنندگان را داده است.

افزون بر این، فرمانده گارنیزیون کابل، با رد تیراندازی نیروهای تحت فرمانش به سمت معترضان، به گونه ای وجود افراد مسلح در داخل صفوف اعتراض کنندگان را عامل اصلی کشته شدن چند تن از آنها معرفی کرده و به این ترتیب، خود و نیروهای تحت فرمانش را به صورت یکجانبه از هر گونه اتهامی، تبرئه کرده است.

این در حالی است که تصاویر و مستندات موجود در این زمینه کاملا بیانگر شلیک مستقیم پولیس به سمت معترضان است و خلاف ادعاهای این مقام امنیتی را ثابت می کند.

با توجه به این مسایل، آیا افرادی مانند فرمانده گارنیزیون کابل، با استفاده از ادبیات زور، سرکوب و تهدید، عملا رویکرد ارگ که ظاهرا مبتنی بر تعامل و مذاکره با تظاهرکنندگان است را نادیده می گیرند؟ او از کجا این قدرت و صلاحیت را به دست آورده که حتی موضع رسمی ارگ را انکار کند و حرف خود را بزند؟

کارشناسان می گویند که بعید به نظر می رسد که آقای احمدزی، بدون حمایت های لازم از درون حلقه قدرت، قادر به تهدید و تحقیر معترضان در خیابان های کابل باشد.

اگر این برداشت درست باشد، ارگ با اعمال نوعی سیاست تهدید و مذاکره، سعی در مدیریت بحران دارد؛ اما به باور آگاهان، این سیاست، بحران را عمیق تر خواهد کرد. شاید در پایان التیماتوم ۲۴ ساعته نیروهای امنیتی به معترضان برای برچیدن خیمه های خود از خیابان های پایتخت که تا ساعاتی دیگر به پایان می رسد، خیمه های اعتراض کنندگان یا بدون خون ریزی، برچیده شود؛ اما برچیده شدن خیمه ها، لزوما به معنای پایان بحران نخواهد بود؛ بلکه چه بسا بحران، ابعاد جدی تر و جدیدتری پیدا کند به گونه ای که مهار و مدیریت آن، حتی دیگر با استفاده از ادبیات سرکوب و زور هم ممکن نباشد. پس ارگ باید با معترضان، مواجهه ای معقول داشته باشد و خواسته های مشروع آنها را نادیده نگیرد؛ ضمن آنکه باید به استفاده غیر موجه از ادبیات سرکوب توسط مقام های امنیتی هم پایان دهد.

https://avapress.net/vdccx0qsi2bq008.ala2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما