مقامهای محلی ولایت بغلان در شمال افغانستان میگویند افراد مسلح ناشناس، ۱۳ معدنچی را کشتهاند.
محمود حقمل؛ سخنگوی والی بغلان گفت که این رویداد در منطقه اناردره ولسوالی تاله و برفک واقع شده و در این حمله ۳ معدنچی دیگر زخمی شدهاند.
سخنگوی والی بغلان میگوید همه قربانیان این حمله، شیعه مذهب و از قوم هزاره بودند. به گفته او تحقیقات در مورد این رویداد آغاز شده است.
پیش از این نیز بارها گروگانگیری و حمله به مسافران از سوی مخالفان مسلح در نقاط مختلف افغانستان رخ داده و این حملات معمولاً به طالبان و در مواردی به افراد مسلح عضو داعش نسبت داده می شود. ولسوالی تاله و برفک نیز از ولسوالیهای ناامن ولایت بغلان محسوب میشود.
بغلان جذابیتهای بسیاری برای گروه طالبان دارد؛ از جمله موقعیت استراتژیک، منابع اقتصادی و مهمتر از همه، ترکیب جمعیتی این ولایت. طالبان نیروهای خود را در مناطق استراتژیک بغلان مستقر کردهاند.
شماری از چهره های سیاسی نیز این اقدام را به گروه های تکفیری و تروریستی نسبت داده اند که در صدد اند شکاف ها و نفاق های قومی و مذهبی را در افغانستان، بیشتر کرده و به این ترتیب، آتش جنگ و فتنه فرقه ای را در کشور، شعله ور سازند.
اگر این برداشت، درست باشد، به عقیده کارشناسان، رویداد غم انگیز بغلان، چیزی فراتر از یک حادثه معمولی امنیتی است و باید همه کسانی که به آینده همزیستی مسالمت آمیز مذاهب، اقوام و ملیت ها در خانه مشترکی به نام افغانستان، می اندیشند از این رویداد و پیامدهای ویرانگر آن احساس هراس و نگرانی کنند.
شماری از تحلیلگران هم برداشت فرقه ای بودن انگیزه عوامل این جنایت هولناک را تأیید می کنند و می گویند که این عمل، هیچ توجیهی جز این ندارد؛ زیرا معدنچیان بی گناهی که نه دستی در سیاست دارند و نه در نهادها و نیروهای امنیتی کشور، عضو هستند، گناهی جز این نداشته اند که شیعه مذهب اند و به یک اقلیت قومی مورد ستم، وابسته هستند.
گزارش های غیر رسمی هم حکایت از آن دارد که تروریست ها، افراد کشته شده را فقط به این دلیل که شیعه و هزاره بوده اند، از سایرین جدا کرده و مورد رگبار قرار داده اند.
این نشان می دهد که پروژه های مخوفی در جریان است تا همزیستی مثال زدنی مردم افغانستان را نابود کند و نفاق، فتنه، نفرت، خشونت و کشتارهای بنیان برانداز بر مبنای اعتقادات مذهبی و وابستگی های قومی را جایگزین آن کند.
در این میان، ناظران هشدار می دهند که هرگز نباید تصور کرد که افغانستان، مستعد و مهیای تبدیل شدن به سوریه یا عراقی دیگر نیست و مردم افغانستان، سال های سال، این خطرات را تحمل کرده و از این آزمون های دشوار، سربلند و پیروز بیرون آمده اند. به باور آگاهان، در این شکی نیست که مردم، هرگز نمی خواهند که کشور به سمت واگرایی های هول انگیز قومی و فرقه ای رانده شود؛ اما این خواسته، به تنهایی قادر نیست در برابر پروژه های پیچیده و ترسناک رژیم های حامی تروریزم در منطقه و فرامنطقه، مقاومت کند و مانع از اجرایی شدن طرح های توطئه آمیز آنها بر علیه مردم افغانستان شود. با این توضیح، یکی دیگر از لوازم مهم و حیاتی ناکامی تروریست ها و حامیان شناخته شده آنها در زمینه برافروختن آتش نفاق و نفرت قومی و مذهبی در افغانستان و تبدیل آن به عراق یا سوریه و دیگر کشورهای آشوب زده منطقه، همراهی و حمایت دولت از مردم و مبارزه جدی و واقعی آن با تروریزم و عوامل مزدور آن در داخل و خارج از کشور می باشد.
تکفیر و ترور به سرعت و با سرمایه گذاری های هنگفت، در حال ریشه دواندن در افغانستان است و وهابیت و سلفی گری خشن، مبنای ایدئولوژيک قدرتمندی می باشد که در اختیار ماشین کشتار و خشونت و تروریزم و نفاق افکنی و نفرت پراکنی قرار گرفته است.
بنابراین، رویداد هولناک بغلان، فاجعه ای نیست که تنها شیعیان و هزاره ها را متأثر ساخته باشد، این رویداد، تکانه ای جدی و ترسناک برای همه کسانی است که به آینده افغانستان با وجود تنوع قومی و تکثر اعتقادات دینی و مذهبی آن، باور دارند و می خواهند مبنای ساختن افغانستان آینده، حضور مستمر و ثمربخش همه اقوام، مذاهب و ملیت ها در ساختن این خانه مشترک باشد؛ در غیر آن، اگر تکفیر و ترور با سیاست حذف و خشونت و کینه و نفرت، پیروز شد، نه تنها شیعیان و هزاره ها بلکه کام همه دیگر ساکنان و صاحبان اصلی این سرزمین را تلخ خواهند کرد؛ تجربه ای که در موصل عراق و رقه سوریه به صورت عینی، ثابت شد.