تاریخ انتشار :پنجشنبه ۱۸ قوس ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۲۲
کد مطلب : 134986
سویه دیگر ناامیدی نسبت به آینده!

«بنیاد آسیا» در تازه ترین گزارش خود اعلام کرده است که میزان ناامیدی در افغانستان بیش از گذشته افزایش یافته است.

این بنیاد گفته است که در مصاحبه ای که با شهروندان افغانستان انجام گرفته فقط ۳/۳۹ گفته اند که افغانستان در مسیر درست حرکت می کند.

این گزارش هم چنان افزوده است که ناامیدی از سال ۲۰۱۳ آغاز یافته و هم چنان ادامه دارد.

حال آمار و ارقام این بنیاد چقدر متکی به تحقیقات درست و سالم و بی طرفانه است جای تامل دارد، نمی توان تحقیقات هربنیاد را میزان و معیار داوری قرار داد و هر تحلیلی را بر اساس آن استوار ساخت. با توجه به این که اکثر تحقیقات در سالیان گذشته به شکل پروژه ای انجام گرفته بدون آن که دقت ورزی لازم به کار رفته باشد و یا محققان آن نهاد آن گونه که شایسته بوده است به وظایف خود عمل کرده باشند.

اما واقعیت آنست که بدون آن که نتایج بنیاد آسیا مد نظر قرار گیرد فقط کافی است در پایتخت کشور گشت و گذاری صورت گیرد تا میزان رضایت و یا نارضایتی مردم را بتوان حدس زد.

اگر تحقیقات در دو سطح از مردم یکی مردم کوچه و بازار افغانستان و دیگری قشر باسواد، تحصیل یافته و با درک افغانستان مد نظر قرار گیرد می توان میزان نارضایتی ها را در دو سطح مورد تحلیل و توجه قرار داد.
یکی مردم کوچه بازار و کسانی هستند که گاهی به اداره های حکومتی مراجعه می کنند و میزان فساد، رشوه ستانی و.. مشاهده می کنند از دیدن این صحنه ها ناامید می شوند، بدین نتیجه می رسند که حکومت اگر بخواهد با فساد مبارزه کند گمان نمی رود که بتواند این فساد را مهار و یا ریشه کن کند لذا دیدن این صحنه ها ناامیدی را برای مردم به وجود می آورد و احساس بی باوری به حکومت تشدید می شود.

گاهی دیدن صحنه های دلخراش انتحار و انفجار وعدم کنترل حکومت بر مهار تروریستان است که مردم را نسبت به آینده خود و فرزندان خود ناامید می سازد. گاهی برخی مترجمان نیروهای خارجی به خانه های خود بر می گردند، با اقوام و دوستان خود از جبهه های جنگ سخن می گویند، موضع گیری های جنجالی برخی مقام های حکومتی را باز گو می کنند، تضاد و تخاصم هایی که در جبهه ها وجود دارد به مردم خود می گویند و روابطی که برخی نهادهای حکومتی با طالبان دارند به گوش می رسد، کثیری از مردم وقتی آن سخنان را می شنوند طبیعی است که از آینده ناامید شوند و تلاش می ورزند راهی پیدا کنند که از کشور خارج شوند. لذا ناامیدی مردم کوچه و بازار کشور ناشی از عملکرد و یا سوء اداره حکومت است که هر فرد بیننده و شنونده را دچار نوعی سردرگمی و ناامید می سازد.

اما سویه دیگر از ناامیدی در سطح تحصیل یافته ها و تحلیلگران کشور است، آنانکه از درک و فهم بهتری برخوردار هستند، عمق مسایل و روند حرکت حکومت را می فهمند یا حتا بر ریزه کاری ها و ترفند های حکومت وقوف دارند. دیدگاه و نظریات این طیف به صورت شفاف – معمولا- در گزارش ها و تحقیقات محققان بنیادهای تحقیقاتی بازتاب نمی یابد. در تحقیقات این گونه بنیادها تعدادی معینی از مردم مشخص می شود، محقق به میان مردم می روند، با طیف های گوناگون مصاحبه می کنند، فقط رضایت و نارضایتی آنها را در نظر می گیرند در نهایت جمع بندی می کنند به عنوان یک کار تحقیقاتی به بیرون ارایه می دهند.

اما دیدگاه ها و نظریات طیف تحصیل یافته کشور کمتر مورد توجه و بازتاب قرار می گیرد. از دید اکثر طیف تحصیل یافته های کشور، حکومت از این جهت به بیراهه می رود که نتوانسته و یا نخواسته است به شعارهای اساسی نظام سیاسی کشور از یک طرف و قانون اساسی از سوی دیگر عمل کند.

کنش های سیاسی از بدو تشکیل این حکومت تاکنون قومی بوده است. بر همین اساس نهادهای قومی رنگ و رونق گرفته، رشد کرده، بسط یافته و برعکس نهادهای مدنی و دموکراتیک نتوانسته اند به کمترین رشد خود برسند.

احزاب سیاسی هنوز جایگاه و موقف خود را احراز نکرده اند. وقتی انتخابات آغاز می یابد حکومت می کوشد احزاب سیاسی و نهادهای مدنی را در حاشیه قرار دهد، نقش آنها را کمرنگ کند، کارکرد مثبت آنها را نادیده گیرد. استدلال هم آنست که احزاب سیاسی بیشتر بر محور قومیت حرکت کرده و هنوز نتواسته اند جایگاه مدنی خود را احراز کنند.

بر رغم ادعای حکومت افغانستان آنچه به چشم آمده آنست که حکومت خود در قوم گرایی غرق است و نتواسته از این سم مهلک خود را نجات بخشد.

بنابراین اگر حکومت به همین راهی که می رود ادامه دهد نه تنها آینده ی نیکویی برای مردم ممکن و میسر نخواهد بود چه بسا وضعیت کشور به سوی آشوب و ناامنی بیشتر حرکت کند.

عمل کردن به قانون اساسی و قرار دادن قانون اساسی به عنوان محور حرکت حکومت اگر چنانچه باناکامی هایی همواره باشد اطمینان مردم را نسبت به حکومت بیشتر می کند، مردم می دانند که حرکت حکومت درست است اما با مشکلات و چالش هایی مواجه می باشد. آنچه حکومت کنونی با آن مواجه است آنست که حکومت به بیراه می رود. دیدن این بیراهه است که باعث ناامیدی نسل جوان و تحصیل یافته کشور می گردد و هر کدام هیچ نقش و جایگاهی در آینده افغانستان برای خود نمی بینند.

مولف : م. سمنگانی
https://avapress.net/vdciv5azqt1ap32.cbct.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما