خرد و عطوفت دو شاخصه بزرگ و مهمی است که آئین انسان ساز اسلام بیشترین توجه و اهتمام را به آنها کرده است.
خردگرایی و عقل باوری در آموزه های مکتب اسلام جایگاه ویژه و منحصر به فردی را به خود اختصاص داده؛ تا آنجا که هیچ گزینه ای از معارف بشری در این جهت با تعقل و تفکر محوری توان برابری و رقابت را ندارد.
در اسلام اصول دین را با استدلال و مبانی عقلی و منطقی باید پذیرفت و در غیر آن یعنی قبول و پذیرش اصول و اساسات دین، از هر راه و روشی بدون دخالت صریح عقل و منطق، از دایره اعتبار و اعتناء بیرون است و هیچ صاحب فراصتی برای یک چنین مبانی و باورهای شخصی و جمعی، ارزش و بهایی قائل نیست و نباید هم باشد.
این موضوع در فروعات دین و حتی در حیطه احکام و مسائل فقهی که مربوط به تکالیف فرد مسلمان می شود هم دخالت دارد و چنانچه مشاهده می شود توضیح المسائل ها و رساله های عملیه ای که از ناحیه مراجع دینی- مذهبی صادر می شوند، همه و همه و حتی در ریز و جزئی ترین احکام و برنامه های تکلیفی مسلمانان، مبانی عقلی و منطقی رعایت شده و بر اساس آنها احکام ریز و درشت دینی و مذهبی، تهیه و صادر می شوند.
باید یادآور شد که این شاخصه مهم و راهبردی یعنی مطابقت با خرد و منطق وعقل سلیم، ویژه و مختص دین اسلام نیست؛ بلکه سایر ادیان و مذاهب الهی نیز یک چنین ویژگی را با خود به همراه دارند و اگر ممکن می بود که به کتب و لوایح صادر شده از ناحیه پیامبران الهی دست میازیدیم و بازار سیاه و آشفته تحریف و کج روی های عامدانه کشیشان و خاخام های بی تقوا، اجازه ورود به صفحات اصلی و سالم ماده از تحریف انجیل و تورات و زبور و ... را به ما می داد، آنگاه می دیدیم و با همه حواس درک می کردیم که آموزه های هر یک از کتابهای نازل شده از آسمان نبوت و رسالت، اساس و مبانی عقلی و منطقی دارند و ابداً خارج از محدوده خرد و منطق حرف نمی زنند.
شاخصه دوم که اهمیت آن کمتر از ویژگی نخست نیست، مهربانی و عطوفت است که در قالب اخلاق و ادب عالی و بی مانند رسول گرامی اسلام؛ محمدبن عبدالله(ص) تبلور یافته است.
در مورد شخصیت اخلاقی و ادب و نزاکت فردی پیامبر رحمت سخن بسیار گفته شده است و در این مورد از دوست و دشمن نمونه های فراوانی در تاریخ به ثبت و به دست ما رسیده است. بررسی و واکاوی شخصیت اخلاقی پیامبر بزرگ اسلام، هر متتبع و محقق آزاده و منصفی را- ولو مسلمان هم نباشد- به این اعتراف زیبا و شیرین و شکوهمند می کشاند که بعد شخصیت اخلاقی پیامبر اسلام(ص)، جز اعجاز خداوندی چیز دیگری نمی تواند باشد.
پیامبر بزرگوار اسلام در اخلاق و رعایت دقیق موازین ادب و نزاکت بواقع یک معجزه گر قهار و چیره دست بود که به اذعان و اعتراف همه ی ادوار تاریخی بشریت، هیچ انسانی اعم از نبی و حکیم و فیلسوف و معلم اخلاق و غیر آن، در این عرصه نمی توانند با آن تندیس اخلاق و بزرگواری برابری و رقابت کنند.
سعدی بزرگ در باره شخصیت نفیس و بی همتای رسول گرامی می سراید:" بلغ العلی بکماله/ کشف الدجا بجماله/ حسنت جمیع خصاله/ صلوا علیه و آله؛ یعنی به وسیله کمالش به بلندی ها و بالایی ها رسید؛ با چهره زیبا و نکویش تیرگی ها و تاریکی ها را از بین برد؛ او یعنی پیامبر همه صفاتش زیبا بود؛ پس درود بفرستید بر او و خاندانش.
به راستی که پیامبر نازنین اسلام همه صفت ها و خصیصه های فردی شان زیبا و بی همتا بود و به راستی که این شخصیت گرانقدر و منحصر به فرد، اهلیت و شایستگی آن را داشت تا آفریدگارش او را الگو و اسوه ی اندیشه و رفتار برای همه ی انسانها و در همه ی اعصار و قرون بعد از خودش قرار دهد و او را معیار و میزان سنجش ارزش و انسانیت انسانها در دنیا و سرای پس از مرگ قرار دهد؛ تا حجتی باشد برای همه ی انسانهایی که خود را زاده آدم ابوالبشر و بالاتر از آن مومن و مسلمان می دانند.
آری پیامبر ما یک چنین موجود شریف و یک چنان انسان فرهیخته، مهربان و عطوفی بود و هست برای همه ی انسانها و کسانی از ما انسانها و به خصوص مسلمانان که خود را پیرو او می دانیم و به دهها عناوین و القاب و صفات خود را به یک چنین انسانِ رووف و مهربانی می چسپانیم، آیا بایستی یک شباهت های هر چند مختصر و اندک به آن بزرگوار داشته باشیم یا نه؟!
آیا موجودات سخیف و مبتذل و گمراهی چون داعشایان و امثال آنان از دسته های غدار، بی رحم و سفاکی که بویی از انساینت و حتی حیواینت نبرده اند و مومنان بی گناه را در گوشه و کنار کشورهای اسلامی چون حیوانات ذبح می کنند و از جنایات شان فلم گرفته و با افتخار در شبکه های اجتماعی منتشر می کنند، می توانند ادعای پیروی از مکتب انسان ساز اسلام و الگوگیری از اندیشه و رفتار پیامبر بزرگ آن را داشته باشند؟!
واقعیت این است که فکر و عمل پلید و سخیف و ضد بشری داعش و سایر گروههای تروریستی در جهان اسلام، ربطی به دین و آموزه های انسان ساز و زندگی بخش آن ندارد و این واقعیت را حتی دشمنان این دین حنیف به خوبی و روشنی می دانند و بر اساس اعتراف سران دشمن، داعش و امثال آن از سلسله گروه های تروریستی، پروژه هایی هستند که از جانب دول خائن و فاسق منطقه ای و در تبانی با استعمار غربی، با هدف بدنام ساختن اسلام و مبارزه با این دین الهی، ساخته و پرداخته شده اند و این خائنانه ترین و ناجوانمردانه ترین روشی است که دشمنان اسلام و امت اسلامی در پیش گرفته اند.