با آن که بیش از یک هفته از پیروزی دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب ایالات متحده امریکا می گذرد، اما بسیاری از امریکایی ها هنوز در شوک این پیروزی به سر می برند و از خود می پرسند که ترامپ چگونه به پیروزی رسید؟
برای جهان سومی ها به ویژه کسانی که جامعه امریکا و سیستم سیاسی امریکا را نمی شناسند یا از دور دستی بر آتش دارند، پیروزی ترامپ یا هرکس دیگر معمایی نا گشوده نیست؛ اما کسانی که جامعه امریکا را می شناسند، با گذشته آن جامعه آشنایی دارند و از مردان و زنان پایه گزار امریکا شناختی دارند و یا از گفتمان های معرفتی حاکم بر جامعه امریکا به درستی آگاهی دارند ، پیروزی ترامپ را چنان بیماری چرکینی می بینند که در بدن فرد سالمی به یکباره حادث شده باشد.
برای این که علل پیروزی ترامپ برای جامعه ما قابل فهم باشد ناگزیریم از یک فیلسوف و محقق ایرانی یاد کنیم که در همسایگی امریکا زندگی می کند، تحولات امریکا را زیرنظر دارد و اینک با نگاه اخلاق مدارانه به انتخابات امریکا و پیروزی ترامپ نگریسته است.
این دانشمند می گوید: چند شب پیش حوالی ساعت ۱۰:۳۰، هنگام بازگشت از دانشگاه تورنتو به منزل، جمعیت انبوهی از دانشجویان را دیدم که در یکی از سالنهای دانشگاه گرد آمده بودند و نظیر هنگامی که دقایق پایانیِ یک مسابقه فوتبال را با نگرانی دنبال میکنند، به دقت نتیجه انتخابات را روی صفحه تلویزیون رصد میکردند. زمانی که تعداد آراء الکترالِ کلینتون بالا میرفت خوشحالی میکردند، وقتی تعداد آراء ترامپ بالا میرفت، چهرههایشان درهمکشیده میشد. نهایتا، وقتی پیروزی ترامپ تقریبا قطعی شده بود، بیش از هر چیز چهرههای مغموم و اشکهایی که به برخی از دانشجویان امان نمیداد، توجهم را جلب کرده بود. یکی از دانشجویان که گریه امانش را بریده بود، میگفت: آخر چطور مردم امریکا به کسی که آشکارا نژادپرست است و قائل به تبعیض جنسیتی و علیه مسلمانان سخنان تند و زنندهای زده، اعتماد کرده و رای داده اند؟
آنچه این دانشمند ایرانی به آن پرداخته است یک دیدگاه سیاسی منفعت جویانه نسبت به انتخابات بزرگترین مدعی دموکراسی دنیا نیست و بیش از آن که به شخص ترامپ بپردازد به علت گرایش جامعه امریکا به شخص ترامپ نظر داشته است.
هر نامزد انتخابات چه به پیرزوی برسد یا نه، شعارهای انتخاباتی که ارایه می دهد در واقع شخصیت خودش را به نمایش می گذارد. مجموع سخنانی که دونالد ترامپ در حین مبارزات انتخاباتی خود بر زبان راند، او را بیشتر شناساند و همین شناخت است که اینک چنین مورد داوری قرار می گیرد.
این پژوهشگر ایرانی می افزاید: تاملات اولیه در نتیجۀ انتخابات اخیر، دو پاره بودن ملت امریکا را به نیکی بهتصویر میکشد: جماعتی که تحصیلکرده و فرهیخته و فرهنگی است و به آموزهها و ارزشهایی چون حقوق اقلیت، مدارا، جامعۀ مدنی کثرتگرایی فرهنگی و گفتگوی انتقادی عمیقا باور دارد و بدان احترام میگذارد. در مقابل، جمعیتی که به سبب مشکلات و گیر و گرفتهای اقتصادی و معیشتیِ جدی، هم چنین سودای احیای دوبارۀ نام و هویت و نژاد امریکایی، آمریکای ایدهال خود را در سخنان و وعدههای ترامپ جستجو کرده و سراغگرفته؛ ترامپی که طنین فاشیستیِ سخنانش در کارزار انتخاباتی، روشن و بیپرده بود.
این پژوهشگر ایرانی گام فراتر می نهد و می نویسد: اقبال بخش قابل توجهی از جامعۀ امریکا به ترامپ را میتوان با وامکردن مفهوم «پیش پا افتادگی بدی» یا « ابتذال شر» از هانا آرنت، فیلسوف سیاسیِ برجستۀ قرن بیستم تبیین کرد.
او در اثر ماندگارِ" آیشمن در اورشلیم "که براساس مشاهدات خود از جلسات دادگاه آدولف آیشمن در شهر اورشلیم نوشته، توضیح میدهد که وقتی «تفرد» و «خودآیینیِ» انسانی به محاق میرود و تفکر و تعقل تعطیل می شود، برخی از امورِ غریب و بعید که در وهلۀ نخست ناممکن به نظر میرسد، امکانپذیر میگردد و «بدی» به امری پیش پا افتاده و مبتذل بدل میشود و رخ میدهد. با تعطیلی تعقل و خودآیینی، شهودهای اخلاقیِ عرفی نیز به محاق میرود و از کار میافتد؛ امری که میتوان از آن به «حساسیتزداییِ اخلاقی» تعبیر کرد.
بنابراین آنچه دونالد ترامپ را به پیروزی رساند نه برنامه های اقتصادی او بود و نه ویژگی منحصر به فرد شخصیتی او، بلکه بر انگیختن حساسیت هایی بود که در جامعه آمریکا به حاشیه رفته بود و وقعی گذاشته نمی شد. اما ترامپ این حساسیت ها را برانگیخت و روی صحنه آورد.
بنابراین می توان گفت : پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری افول عناصر اخلاقی در جامعه امریکا است.
گزارش هایی که از برخی رسانه های گروهی منتشرشد گواه آنست که بعد از پیروزی ترامپ، فشار بر مسلمان ها افزایش یافته است. ناظران و آگاهان بدین نظر هستند، اگر روند به همین صورت ادامه پیدا کند بعد از نشستن ترامپ در کاخ سفید ممکن است مهاجرین غیر قانونی در آن کشور نیز مورد آزار و اذیت بیشتر قرار گیرد یا از امریکا اخراج شوند، هم چنان رنگین پوستان مهاجر با مضایقه بیشتری مواجه شوند.
در این صورت بداخلاقی های جامعه امریکا به صورت برهنه تر و واضح تر در حکومت ترامپ خود را نشان خواهد داد. جامعه ای که به قول این دانشمند ایرانی به دیگر پذیری،تسامح معروف بود به تدریج افول اخلاق و نا هم پذیری را تجربه خواهد کرد.
لذا برای این که بتوان علت پیروزی ترامپ را تبیین کرد باید این تعبیر را وام گرفت که پیروزی ترامپ در واقع «پیش پا افتادگی بدی » است . تعبیر دیگری را که می توان مناسب دانست « فرو ریزی قبح زشتی در جامعه امریکا » می توان گفت .