اشرف غنی؛ رییس جمهور، در پیامی به مناسبت روز جهانی مهاجرت گفته که دولت افغانستان در تلاش فراهم سازی زمینه بازگشت پناهجویان و مهاجران به کشور است.
او گفته:"در این روز جهانی پناهنده، همه ما میدانیم که کلید بازگشت هموطنان عزیز ما و کمک برای آغاز زندگی دوباره شان در داخل افغانستان، همانا تأمین صلح، ثبات و توسعۀ کشور ما است".
در این پیام آمده است که پنج میلیون پناهنده افغان از سال ۲۰۰۲ در بزرگترین برنامه بازگشت داوطلبانه، با کمک دولت و ادارۀ پناهندگان سازمان ملل متحد عودت کردند.
داکتر عبدالله؛ رییس اجرایی نیز در دیدار با فیلیپو گراندی؛ رئیس کمیشنری عالی سازمان ملل در امور پناهندگان(UNHCR) گفته است که در گذشته مشکل پناهجویان در اولویت حکومت نبوده است.
داکتر عبدالله گفته که کمیشنری عالی سازمان ملل در امور پناهندگان با حکومت افغانستان، در سطح منطقه و کمیسیونهای چندجانبه فعال است و برای رسیدگی به امور مهاجران و بیجاشدگان کار میکند.
آقای گراندی هم گفته:"...تصمیم گرفتم در روز بین المللی مهاجرت در افغانستان باشم تا توجه جهانی را به مسأله مهاجران و بیجاشدگان در افغانستان جلب نمایم".
آنچه در پیام آقای غنی در مورد روز جهانی مهاجرت آمده است، دقیقا همان چیزی است که میلیون ها پناهنده افغان در سراسر کشورهای جهان، سال هاست آرزوی تحقق آن را دارند.
بی تردید، مهاجرت از سرزمین مادری و پناه بردن به کشورهای بیگانه چیزی نیست که کسی آرزوی آن را داشته باشد؛ مگر آنکه زندگی در سرزمین مادری، عملا غیر ممکن باشد یا هزینه های مرگباری در قبال داشته باشد.
زندگی کنونی مهاجران افغانستانی، بیان نامه مصیب بار نسلی است که ده ها سال است در رویای بازگشت و حسرت داشتن وطنی امن و آرام و توسعه یافته و باثبات، به سر برده و هیچگاه به آن نرسیده اند.
بازگشت نزدیک به پنج میلیون نفر از پناهجویان افغان از سال ۲۰۰۲ تاکنون که آقای غنی، ادعا کرده نیز چیزی نیست که به تحقق دست کم بخشی از این رویای دیرسال، کمکی هرچند کوچک کرده باشد؛ زیرا چندین برابر مهاجرانی که به امید ساخته شدن وطن، از سال ۲۰۰۲ تاکنون از یک دروازه وارد کشور شده اند، از ده ها دروازه دیگر از کشور خارج شده اند. نمونه بارز آن، فرار دسته جمعی نزدیک به ۲۵۰ هزار نفر از شهروندان کشور در سال گذشته خورشیدی به کشورهای اروپایی است؛ فراری که بعضا با نتایج فاجعه باری همراه بود و به از هم گسختن ابدی شیرازه زندگی یک نسل منجر شد.
صرف نظر از توابع فرهنگی و اجتماعی این کوچ بهت انگیز که در طی ده ها سال آینده، به چشم خواهد آمد، توجه به ابعاد فاجعه آمیز بحران انسانی ناشی از آن و رویدادهای مرگبار سفر دشوار آنها به اروپا از مسیرهای ناامن و غیر مطمئن زمینی و دریایی، نشان می دهد که افغان ها هنوز هم یکی از بزرگ ترین قربانیان هیولای خانمان برانداز مهاجرت اند.
با این حساب، به باور کارشناسان، اینکه فیلیپو گراندی؛ رئیس کمیشنری عالی سازمان ملل در امور پناهندگان(UNHCR) در روز جهانی مهاجرت، در یک حرکت نمادین و معنادار می خواهد در افغانستان، حضور داشته باشد، کاملا قابل درک است و نشان می دهد که از نظر این سازمان مهم بین المللی فعال در زمینه حقوق مهاجران نیز افغانستان همچنان یکی از کشورهای بحران زده در این حوزه است.
بنابراین، صرفا صدور پیام های مناسبتی و یا حتی تشکیل وزارتخانه ای اختصاصی برای رسیدگی به امور مهاجرت از جانب دولت افغانستان، کافی نیست.
با وجود تأکیدهای امیدبخشی که از سوی رییس جمهور و رییس اجرایی در مورد توجه جدی به امر مهاجرت و در اولویت قرار دادن مشکلات مهاجران از سوی حکومت وحدت ملی، همزمان با روز جهانی مهاجرت، صورت گرفته، واقعیت ناامیدکننده این است که هنوز جای یک استراتژی ریشه دار و راهبردی برای حل دایمی این معضل ریشه ای و دامنه دار در حکومت وحدت ملی، کاملا خالی است و این خلأ، محسوس می باشد.
ممکن است مساله مهاجرت، واقعا در صدر اولویت های حکومت کنونی قرار داشته باشد و این کاملا قابل انتظار است؛ زیرا با توجه به فرار دسته جمعی و هول انگیز صدها هزار نفر از شهروندان کشور به اروپا، مهاجرت به واقع، یکی از اساسی ترین معضلات و چالش های فراروی حکومت کنونی محسوب می شد و هنوز هم می شود؛ اما این لزوما به معنای آن نیست که حکومت، برای مقابله با این معضل و کاهش مصایب بی پایان آن، فکری اساسی و بنیادین کرده است.
با توجه به این امر، در دو کنفرانس مهم بین المللی پیش رو که با موضوع ارزیابی کمک های بین المللی به افغانستان برگزار می شود، سران حکومت وحدت ملی، می بایست راهبرد مشخص و عملی خود را در این باره، ارائه کنند؛ راهبردی که مسؤولیت های دولت افغانستان و جامعه جهانی، به صورت مکتوب و مدون در آن معین شده باشد.ر