"بر اساس اخبار کمیته ی نظامی کانگرس امریکا به نیروهای این کشور برای مبارزه با تروریست ها از جمله طالبان، شبکه ی حقانی و داعش در افغانستان، صلاحیت‌های ویژه داد.
به گزارش رسانه ها، کمیته نظامی کانگرس امریکا طی قانونی تصریح کرده است، این نیروها ضمن برخورداری از منابع بشری بیشتر، باید تا ماه اپریل ۲۰۱۷ در افغانستان بمانند. در حال حاضر ۹۸۰۰ نظامی امریکایی در افغانستان حضور دارند که در بخش آموزش، مشوره دهی و پیشبرد عملیات‌های مشترک در برابر تروریزم فعالیت می کنند."
حدود ۱۶ سال است که قدرتمندترین ارتش دنیا یعنی ارتش ایالات متحده امریکا همراه با ۴۰ و چند کشور جزء پیمان ناتو در افغانستان حضور دارند و شعار آنان جنگ و مبارزه بی امان و جدی با تروریزم در این کشور است.
شعار مبارزه جدی با تروریزم از سوی سران کشورهای غربی در افغانستان در شرایطی داده می شود که اوضاع همه جانبه امنیتی و اقتصادی در این کشور سال به سال و ماه و به ماه و نیز روز به روز در حال وخیم تر شدن است و ملل جهان و مردم افغانستان تا کنون که ۱۶ سال تمام از حضور قدرتهای غربی در این کشور می گذرد، جز شنیدن شعار؛ اما در میدان عمل هیچ تغییر قابل لمسی در عرصه مبارزه جدی با تروریزم مشاهده نکرده اند.
اینکه هیچ گونه تغییر مثبتی و آنهم در عرض و طول ۱۶ سال تمام در عرصه جنگ با تروریزم در افغانستان رونما نشده و بلکه روز تا روز بر وخامت اوضاع این کشور افزوده شده است، عمده دلیل آن را باید در ادبیات شعاری صرف و عدم صداقت رفتاری و عملی نیروهای خارجی باید جست و جو کرد.
اینکه دولت و کشورهایی شب و روز از جنگ با تروریزم حرف بزنند و شعار و لاف و گزاف های آنها مبنی بر مبارزه جدی و اصولی آنان با گروههای تروریستی، گوش فلک و ملک و انسانیت را کر کند، هیچ دردی را دوا نمی کند و بشر امروز نیز به آن حد از رشد عقلی و فکری رسیده است که تفاوت میان ادعا و شعار را با عمل و رفتار صادقانه درک کند.
بشریت امروزه به روشنی درک کرده که قدرتهای استکباری و استعماری غربی، شعار مبارزه با تروریزم را دستآویز اهداف و مقاصد توسعه طلبانه و دخالت جویانه خویش کرده و با همین شعار واهی و میان خالی، وارد کشورهای جهان سومی و جهان چهارمی که خود نامگذاری کرده اند، می شوند.
جالب است که این قدرتها و دولتها، برای دخالت در کشورها، طرح ها و نقشه های بی اندازه مخوف و خطرناکی می کشند و در شرایط کنونی که بازار افراطیت و دهشت آفرینی بیش از هر زمان و دروه تاریخی دیگر، گرم و داغ شده و برخی از دولتهای بظاهر مسلمان، با ایجاد و پرورش گروههای افراطی و تکفیری در کشورهای اسلامی، بلای جان و مال و امنیت و رفاه مسلمانان و غیر مسلمانان شده اند، این اوضاع، فرصت مناسب و طلائی ای را برای دولتهای استکباری غربی فراهم کرده است.
بواقع که فرصت فراهم آمده ی کنونی برای دشمنان اسلام و امت اسلامی، یک فرصت استثنائی است که به جرئت می توان گفت و مدعی شد که یک چنین فرصت و مجالی برای دشمنان قسم خورده ی جهان اسلام در هیچ دروه ای از ادوار تاریخی اسلام پیش نیامده و با تاسف باید گفت که در به وجود آمدن یک چنین مجالی برای بیگانگان و اجانب، دولتهای بظاهر مسلمان و تعدادی از عالم نماهای دین به دنیا فروخته عرب و ترک، سهم عمده و تعیین کننده ای داشته اند.
قدرتهای استکباری غربی و در راس آنها ایالات متحده امریکا، این فرصتها را تباه نساخته و از آن به مناسب ترین وجه در جهت اهداف و مقاصد استعماری خویش بهره های وافر و بی مانندی برده اند و در حال حاضر نیز می برند.
رشد و تقویت گروههای تکفیری و افراطی تروریست در سراسر کشورهای اسلامی از جمله افغانستان، در حال حاضر در راس برنامه های دخالت جویانه و زورگویانه دولتهای غربی قرار گرفته و به عبارت رساتر، در دستور کار روزانه و شبانه استخبارات این کشورها گنجانیده شده است؛ کاری که استعمار غربی در سوریه و عراق و لیبیا انجام داد و اینک همین پروسه مخوف و دهشت بار را در افغانستان روی دست گرفته و با ایجاد و پرورش گروه تروریستی داعش در این کشور، سعی در نهادینه کردن ناامنی دایمی و برادر کشی در این کشور اسلامی دارد.
تشدید و ادامه جنگ در افغانستان، قدرتهای غربی به خصوص امریکا را در نیل به اهداف استعماری اش در منطقه، کمک شایان توجهی می کند و سران واشنگتن و البته در قالب کمک به دولت و مردم افغانستان و صد البته با شعار جنگ با تروریزم و برقراری صلح و ثبات در افغانستان، در باطن اما دو طرف دولت افغانستان و مخالفان مسلح و تروریست آن را برای سالها جنگ و مبارزه ی فرسایشی و بی حاصل برای دولت و ملت افغانستان و نیز مخالفان مسلح و صد البته پر سود و منفعت برای خود شان، تشویق و ترغیب می کند و از این رهگذر به هیچ گزینه ای الا اهداف و مقاصد نامشروع و استعماری خویش، توجه نداشته و اهمیت نمی دهند.
حال در یک چنین شرایطی و با یک چنین عملکرد و رویکردی که قدرتهای غربی به خصوص امریکایی در کشورهای اسلامی از جمله افغانستان داشته و دارند، نشر و پخش اخباری مبنی بر مبارزه جدی و نهایی امریکایی ها با تروریزم داعش و طالبان و امثال آن در افغانستان، بیشتر به افسانه ها و فلم های تخیلی می ماند که در هالیود ساخته و پرداخته می شود تا حقائق و واقعیت ها و کمتر کسی در جهان بشریت پیدا خواهد شد تا این افسانه ها را باور کند و به آن ارزشی قائل باشد.
به گزارش رسانه ها، کمیته نظامی کانگرس امریکا طی قانونی تصریح کرده است، این نیروها ضمن برخورداری از منابع بشری بیشتر، باید تا ماه اپریل ۲۰۱۷ در افغانستان بمانند. در حال حاضر ۹۸۰۰ نظامی امریکایی در افغانستان حضور دارند که در بخش آموزش، مشوره دهی و پیشبرد عملیات‌های مشترک در برابر تروریزم فعالیت می کنند."
حدود ۱۶ سال است که قدرتمندترین ارتش دنیا یعنی ارتش ایالات متحده امریکا همراه با ۴۰ و چند کشور جزء پیمان ناتو در افغانستان حضور دارند و شعار آنان جنگ و مبارزه بی امان و جدی با تروریزم در این کشور است.
شعار مبارزه جدی با تروریزم از سوی سران کشورهای غربی در افغانستان در شرایطی داده می شود که اوضاع همه جانبه امنیتی و اقتصادی در این کشور سال به سال و ماه و به ماه و نیز روز به روز در حال وخیم تر شدن است و ملل جهان و مردم افغانستان تا کنون که ۱۶ سال تمام از حضور قدرتهای غربی در این کشور می گذرد، جز شنیدن شعار؛ اما در میدان عمل هیچ تغییر قابل لمسی در عرصه مبارزه جدی با تروریزم مشاهده نکرده اند.
اینکه هیچ گونه تغییر مثبتی و آنهم در عرض و طول ۱۶ سال تمام در عرصه جنگ با تروریزم در افغانستان رونما نشده و بلکه روز تا روز بر وخامت اوضاع این کشور افزوده شده است، عمده دلیل آن را باید در ادبیات شعاری صرف و عدم صداقت رفتاری و عملی نیروهای خارجی باید جست و جو کرد.
اینکه دولت و کشورهایی شب و روز از جنگ با تروریزم حرف بزنند و شعار و لاف و گزاف های آنها مبنی بر مبارزه جدی و اصولی آنان با گروههای تروریستی، گوش فلک و ملک و انسانیت را کر کند، هیچ دردی را دوا نمی کند و بشر امروز نیز به آن حد از رشد عقلی و فکری رسیده است که تفاوت میان ادعا و شعار را با عمل و رفتار صادقانه درک کند.
بشریت امروزه به روشنی درک کرده که قدرتهای استکباری و استعماری غربی، شعار مبارزه با تروریزم را دستآویز اهداف و مقاصد توسعه طلبانه و دخالت جویانه خویش کرده و با همین شعار واهی و میان خالی، وارد کشورهای جهان سومی و جهان چهارمی که خود نامگذاری کرده اند، می شوند.
جالب است که این قدرتها و دولتها، برای دخالت در کشورها، طرح ها و نقشه های بی اندازه مخوف و خطرناکی می کشند و در شرایط کنونی که بازار افراطیت و دهشت آفرینی بیش از هر زمان و دروه تاریخی دیگر، گرم و داغ شده و برخی از دولتهای بظاهر مسلمان، با ایجاد و پرورش گروههای افراطی و تکفیری در کشورهای اسلامی، بلای جان و مال و امنیت و رفاه مسلمانان و غیر مسلمانان شده اند، این اوضاع، فرصت مناسب و طلائی ای را برای دولتهای استکباری غربی فراهم کرده است.
بواقع که فرصت فراهم آمده ی کنونی برای دشمنان اسلام و امت اسلامی، یک فرصت استثنائی است که به جرئت می توان گفت و مدعی شد که یک چنین فرصت و مجالی برای دشمنان قسم خورده ی جهان اسلام در هیچ دروه ای از ادوار تاریخی اسلام پیش نیامده و با تاسف باید گفت که در به وجود آمدن یک چنین مجالی برای بیگانگان و اجانب، دولتهای بظاهر مسلمان و تعدادی از عالم نماهای دین به دنیا فروخته عرب و ترک، سهم عمده و تعیین کننده ای داشته اند.
قدرتهای استکباری غربی و در راس آنها ایالات متحده امریکا، این فرصتها را تباه نساخته و از آن به مناسب ترین وجه در جهت اهداف و مقاصد استعماری خویش بهره های وافر و بی مانندی برده اند و در حال حاضر نیز می برند.
رشد و تقویت گروههای تکفیری و افراطی تروریست در سراسر کشورهای اسلامی از جمله افغانستان، در حال حاضر در راس برنامه های دخالت جویانه و زورگویانه دولتهای غربی قرار گرفته و به عبارت رساتر، در دستور کار روزانه و شبانه استخبارات این کشورها گنجانیده شده است؛ کاری که استعمار غربی در سوریه و عراق و لیبیا انجام داد و اینک همین پروسه مخوف و دهشت بار را در افغانستان روی دست گرفته و با ایجاد و پرورش گروه تروریستی داعش در این کشور، سعی در نهادینه کردن ناامنی دایمی و برادر کشی در این کشور اسلامی دارد.
تشدید و ادامه جنگ در افغانستان، قدرتهای غربی به خصوص امریکا را در نیل به اهداف استعماری اش در منطقه، کمک شایان توجهی می کند و سران واشنگتن و البته در قالب کمک به دولت و مردم افغانستان و صد البته با شعار جنگ با تروریزم و برقراری صلح و ثبات در افغانستان، در باطن اما دو طرف دولت افغانستان و مخالفان مسلح و تروریست آن را برای سالها جنگ و مبارزه ی فرسایشی و بی حاصل برای دولت و ملت افغانستان و نیز مخالفان مسلح و صد البته پر سود و منفعت برای خود شان، تشویق و ترغیب می کند و از این رهگذر به هیچ گزینه ای الا اهداف و مقاصد نامشروع و استعماری خویش، توجه نداشته و اهمیت نمی دهند.
حال در یک چنین شرایطی و با یک چنین عملکرد و رویکردی که قدرتهای غربی به خصوص امریکایی در کشورهای اسلامی از جمله افغانستان داشته و دارند، نشر و پخش اخباری مبنی بر مبارزه جدی و نهایی امریکایی ها با تروریزم داعش و طالبان و امثال آن در افغانستان، بیشتر به افسانه ها و فلم های تخیلی می ماند که در هالیود ساخته و پرداخته می شود تا حقائق و واقعیت ها و کمتر کسی در جهان بشریت پیدا خواهد شد تا این افسانه ها را باور کند و به آن ارزشی قائل باشد.
مولف : سیدفاضل محجوب
