محمد الحوثی؛ رئیس کمیته عالی انقلاب یمن می گوید تمام آنچه جریان دارد، توطئه‌ای علیه ملت یمن است و ادامه جنگ به نفع این ملت نیست.
وی با اشاره به حمایت دشمنان ملت یمن از گروه‌های تروریستی همانند آنچه در افغانستان رخ داد، افزود متجاوزان و اشغالگران (سعودی، اماراتی و قطری)هیچ توجیهی برای ورود و اشغال کشور ما ندارند.
رئیس کمیته عالی انقلاب یمن گفت ما با هدف رویارویی و جلوگیری از گسترش سناریوی قتل و سربریدن به شیوه داعشی به جنوب رفتیم و پیش از رفتن ما به حضرموت، شبوه، لحج و عدن، آنها(تروریست‌ها)، شماری از سربازان ارتش را سربریدند.
وی افزود امریکا با رد راه حل سیاسی بحران یمن در برابر تلاش‌های سیاسی کارشکنی می‌کند.
الحوثی گفت امریکا از طریق ارسال هواپیمای نظامی و حملات موشکی به طور مستقیم در یمن دخالت می‌کند.
وی افزود تصمیم جنگ و صلح در دست آنچه دولت قانونی(مزدوران سعودی) خوانده می‌شود، نیست؛ بلکه در دستان امریکاست.
آگاهان نیز پیشتر بارها گفته اند که آنچه در یمن جریان دارد، هیچ توجیه سیاسی و حقوقی ندارد و رژيم سعودی و هم پیمانان عرب این رژیم، بر پایه هیچیک از کنوانسیون ها و پیمان نامه های حقوقی بین المللی، حق تجاوز نظامی به یمن را ندارند.
سعودی ها بازگرداندن دولت به اصطلاح «قانونی» یمن به صنعا را بهانه تجاوز به یمن قرار داده اند و برای این منظور، تاکنون جان هزاران یمنی بی گناه را گرفته، بیش از ۹۰ درصد از زیرساخت های این کشور فقیر را نابود کرده و میلیون ها نفر از ساکنان بی دفاع این سرزمین را با قحطی و آوارگی و در نتیجه فاجعه انسانی رو به رو کرده اند.
این در حالی است که آنچه در یمن، رخ داد یک انقلاب خودانگیخته مردمی بود که در پی آن، دولت مسلط بر صنعا به وسیله مردم و جنبش های مردم بنیاد، فروریخت و عبدربه منصور هادی که در آن زمان رییس جمهور یمن بود، رسما در برابر دوربین های رسانه ای از مقام خود استعفا داد و ریاست جمهوری را واگذار کرد.
از جانب دیگر، ارتش یمن که در واقع حافظ اصول قانون اساسی و مدافع منافع مردم یمن محسوب می شود نیز با آغاز انقلاب، با مردم و نیروهای مردمی انصارالله همراه شد و رژیم فاسد و دست نشانده حاکم بر صنعا به این ترتیب، مشروعیت و اعتبار حقوقی خود را بر پایه اصول پذیرفته شده بین المللی از دست داد.
منصور هادی اما با فرار به عدن به نام مردم یمن؛ ولی به نیابت از سعودی های متجاوز، پای نظامیان خارجی را به یمن باز کرد و آنچه اکنون در یمن، جریان دارد نتیجه خیانت ملی آشکار هادی است.
رژیم سعودی نیز به تنهایی قادر نبود جنگی به بزرگی یمن را راه اندازی کند. این رژيم مانند همیشه با حمایت امریکا و اسراییل به بهانه واهی «مبارزه با نفوذ منطقه ای ایران» وارد جنگ یمن شد و اینک در باتلاق یمن، گرفتار شده است.
با این حساب، به عقیده کارشناسان، دلیل شکست تلاش های سیاسی برای حل بحران یمن از مسیرهای صلح آمیز نیز مخالفت امریکا با این امر است.
امریکا و اسراییل مایل اند تا مسلمانان چندان درگیر نبردهای فرقه ای داخلی باشند تا هیچگاه فرصت و قدرت این را پیدا نکنند که در برابر دشمن واقعی جهان اسلام، یعنی اسراییل غاصب، قد علم کنند.
رژيم های خودکامه، اقتدارگرا، غیر مردمی و متکی به حمایت قدرت های خارجی مانند رژیم منحط سعودی نیز از آنجا که قدرت و سلطه خود را مدیون حمایت های امریکا هستند، بی درنگ در قامت مجری طرح ها و نقشه های ریشه برانداز غربی ها و اسراییل بر علیه اعراب و جهان اسلام، ایفای نقش می کنند و با سلاح های امریکایی و اسراییلی، خون مسلمانان و اعراب را می ریزند و در این راستا، دالرهای نفتی را در خدمت قتل عام و ویرانی سرزمین های اسلامی و رونق بخشیدن به بازار کساد سلاح های امریکایی درمی آورند.
به این ترتیب، بدیهی است که امریکا اصلی ترین مانع برقراری صلح و پایان جنگ در یمن است و آل سعود نیز مجری دستورات امریکایی هاست؛ پس سازمان ملل اگر واقعا در صدد حل بحران یمن است، باید بداند –و حتما می داند- که راه برقراری صلح در یمن از واشنگتن می گذرد نه از ریاض؛ زیرا اتاق جنگ و فرماندهی مرکزی تجاوز سعودی به یمن، در واشنگتن قرار دارد
وی با اشاره به حمایت دشمنان ملت یمن از گروه‌های تروریستی همانند آنچه در افغانستان رخ داد، افزود متجاوزان و اشغالگران (سعودی، اماراتی و قطری)هیچ توجیهی برای ورود و اشغال کشور ما ندارند.
رئیس کمیته عالی انقلاب یمن گفت ما با هدف رویارویی و جلوگیری از گسترش سناریوی قتل و سربریدن به شیوه داعشی به جنوب رفتیم و پیش از رفتن ما به حضرموت، شبوه، لحج و عدن، آنها(تروریست‌ها)، شماری از سربازان ارتش را سربریدند.
وی افزود امریکا با رد راه حل سیاسی بحران یمن در برابر تلاش‌های سیاسی کارشکنی می‌کند.
الحوثی گفت امریکا از طریق ارسال هواپیمای نظامی و حملات موشکی به طور مستقیم در یمن دخالت می‌کند.
وی افزود تصمیم جنگ و صلح در دست آنچه دولت قانونی(مزدوران سعودی) خوانده می‌شود، نیست؛ بلکه در دستان امریکاست.
آگاهان نیز پیشتر بارها گفته اند که آنچه در یمن جریان دارد، هیچ توجیه سیاسی و حقوقی ندارد و رژيم سعودی و هم پیمانان عرب این رژیم، بر پایه هیچیک از کنوانسیون ها و پیمان نامه های حقوقی بین المللی، حق تجاوز نظامی به یمن را ندارند.
سعودی ها بازگرداندن دولت به اصطلاح «قانونی» یمن به صنعا را بهانه تجاوز به یمن قرار داده اند و برای این منظور، تاکنون جان هزاران یمنی بی گناه را گرفته، بیش از ۹۰ درصد از زیرساخت های این کشور فقیر را نابود کرده و میلیون ها نفر از ساکنان بی دفاع این سرزمین را با قحطی و آوارگی و در نتیجه فاجعه انسانی رو به رو کرده اند.
این در حالی است که آنچه در یمن، رخ داد یک انقلاب خودانگیخته مردمی بود که در پی آن، دولت مسلط بر صنعا به وسیله مردم و جنبش های مردم بنیاد، فروریخت و عبدربه منصور هادی که در آن زمان رییس جمهور یمن بود، رسما در برابر دوربین های رسانه ای از مقام خود استعفا داد و ریاست جمهوری را واگذار کرد.
از جانب دیگر، ارتش یمن که در واقع حافظ اصول قانون اساسی و مدافع منافع مردم یمن محسوب می شود نیز با آغاز انقلاب، با مردم و نیروهای مردمی انصارالله همراه شد و رژیم فاسد و دست نشانده حاکم بر صنعا به این ترتیب، مشروعیت و اعتبار حقوقی خود را بر پایه اصول پذیرفته شده بین المللی از دست داد.
منصور هادی اما با فرار به عدن به نام مردم یمن؛ ولی به نیابت از سعودی های متجاوز، پای نظامیان خارجی را به یمن باز کرد و آنچه اکنون در یمن، جریان دارد نتیجه خیانت ملی آشکار هادی است.
رژیم سعودی نیز به تنهایی قادر نبود جنگی به بزرگی یمن را راه اندازی کند. این رژيم مانند همیشه با حمایت امریکا و اسراییل به بهانه واهی «مبارزه با نفوذ منطقه ای ایران» وارد جنگ یمن شد و اینک در باتلاق یمن، گرفتار شده است.
با این حساب، به عقیده کارشناسان، دلیل شکست تلاش های سیاسی برای حل بحران یمن از مسیرهای صلح آمیز نیز مخالفت امریکا با این امر است.
امریکا و اسراییل مایل اند تا مسلمانان چندان درگیر نبردهای فرقه ای داخلی باشند تا هیچگاه فرصت و قدرت این را پیدا نکنند که در برابر دشمن واقعی جهان اسلام، یعنی اسراییل غاصب، قد علم کنند.
رژيم های خودکامه، اقتدارگرا، غیر مردمی و متکی به حمایت قدرت های خارجی مانند رژیم منحط سعودی نیز از آنجا که قدرت و سلطه خود را مدیون حمایت های امریکا هستند، بی درنگ در قامت مجری طرح ها و نقشه های ریشه برانداز غربی ها و اسراییل بر علیه اعراب و جهان اسلام، ایفای نقش می کنند و با سلاح های امریکایی و اسراییلی، خون مسلمانان و اعراب را می ریزند و در این راستا، دالرهای نفتی را در خدمت قتل عام و ویرانی سرزمین های اسلامی و رونق بخشیدن به بازار کساد سلاح های امریکایی درمی آورند.
به این ترتیب، بدیهی است که امریکا اصلی ترین مانع برقراری صلح و پایان جنگ در یمن است و آل سعود نیز مجری دستورات امریکایی هاست؛ پس سازمان ملل اگر واقعا در صدد حل بحران یمن است، باید بداند –و حتما می داند- که راه برقراری صلح در یمن از واشنگتن می گذرد نه از ریاض؛ زیرا اتاق جنگ و فرماندهی مرکزی تجاوز سعودی به یمن، در واشنگتن قرار دارد
